شعر حافظ، تنها ادبیات فارسی را معرفی نمی کند، بلکه هنر ایران را به جهان می نمایاند. استاد تمام گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر این نکته، شیوه شاعری حافظ شیراز را شرح داد.
دکتر احمد تمیمداری در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا که بخش اول آن با عنوان حافظ بهانهای برای آموزش فارسی، در طول زمانها بوده است دیروز (سهشنبه، ۲۰ مهر) منتشر شد، از نقش حافظ در ترویج زبان فارسی سخن گفت و درباره اهمیت شناخت هنرهای ایرانی برای درک شعر حافظ، توضیحاتی ارائه کرد.
وی در ادامه این گفتوگو اظهار داشت: تفاوت شعر حافظ و شعر غربی در این است که شعر غربی حالت نردبانی دارد و پلهپله بالا می رود و ترتیب دارد اما شعر شرقی و به ویژه شعر حافظ، نردبانی نیست؛ بلکه دایرهای است و یک نقطه مرکزی دارد. از آن نقطه خطوط بسیاری را می توان به سمت شعاع برد، این خطوط از جهاتی به هم مرتبط می شوند و از جهاتی دارای استقلال هستند. شعر حافظ به گونهای است که انگار بیتها با هم ارتباطی ندارند اما یک مرکز در آن غزل پیدا و از آن مرکز، خطوط منشعب میشوند و از هر نقطه به نقطه دیگر نیز می توان متصل شد که شعر را کروی می کند، اما در شعر نردبانی نمی توان این کار را انجام داد.
تمیم داری افزود: پیتر اوری (Peter Avery ،۱۹۲۳– ۲۰۰۸، ایرانشناس انگلیسی) یا جان هیک (۱۹۱۸ – ۲۰۰۶، John Harwood Hick شاعر و مترجم انگلیسی)، شاعرانی هستند که دیوان حافظ را ترجمه کردند اما بیشتر از آن که موضوعی باشد، پیرو سبک پیندار یا پندار (Pindarus) شاعر و سخنور برجسته یونان باستان، مبتنی بر صور خیال هستند. آنها نوشتند بیان فارسی به جای خطی بودن، شکلی مدور دارد، هر غزل حافظ را که بخوانید، می توانید به بیت بالا یا پایین بروید یا بیت ها را جا به جا کنید، مشکلی به وجود نمی آید.
این استاد ادبیات با بیان این که شعر حافظ ایهام زیادی دارد اظهار داشت: در مصرع ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون مهر به معنی خورشید، محبت، کوتاهی دنیا است و مهر گردون هم می تواند خورشید گردنده باشد و هم علاقه دنیا. به همین دلیل مردم با دیوان حافظ فال میگیرند، من نمی دانم این کار چه اندازه اصالت دینی یا مذهبی یا عرفانی دارد اما امیدبخش است، وقتی یک غزل را می خوانند، هر یک از آنها خواسته خود را در غزل پیدا میکنند.
شعر حافظ با مینیاتور و نگارگری مرتبط است
تمیم داری در پاسخ به این سوال که شکل دایره ای شعر حافظ به وحدت وجود اشاره دارد، گفت: حافظ عارف است و به وحدت وجود هم اعتقاد دارد؛ ولی نکته دیگر این است که خود آن وحدت بسیار قابل تفسیر است. محمد اقبال که ما او را به نام اقبال لاهوری می شناسیم با مطالعه شعر حافظ گفته این وحدت نشان می دهد هر چه در طبیعت هست با بخش دیگری مرتبط است و آن را به یکدیگر پیوند می دهد.
وی ادامه داد: برخی دیگر از پژوهشگران معتقدند شعر حافظ با مینیاتور و نگارگری مرتبط است و نشان می دهند جزئیات شعر حافظ مثل ریزه کاری ها و ظرافت نگارگری است. در معماری هم این ویژگی وجود دارد. معماری امروز شکل مکعب و متاثر از معماری غربی است؛ اما ما سرزمینهای بسیار وسیعی داشتیم که در فرهنگهای مختلف در ساختمانهای خود گستردگی را حفظ میکردیم، تنوع ساختمان ها و تو در تویی آنها به شعر حافظ شبیه است. یک جا ۵ دری است، جای دیگری ۳ دری است و یک جا نشیمن است، یک جا مهمان خانه است، روی بنا هم نقاشی ها و شعرهای متفاوتی می بینید، این تنوعی که در شعر حافظ می بینید، در داستان های مختلف وجود دارد و این پیچیدگی از معماری هم تاثیر گرفته است، این سبک شاعرانه که به آن تو در تویی یا لابیرنت هم می گویند در فرهنگ غربی کمتر دیده می شود.
این استاد ادبیات با اشاره به ترجمه های غزلیات حافظ و کلیله و دمنه به دیگر زبانها اظهار داشت: این شیوه داستان در داستان سخن گفتن با ترجمه این آثار به اشعار و ادبیات غربی وارد شده است. اگر به دربارهای قدیم دقت کنید، از یک راهرو به سه راهروی دیگر می رسیدید. این مسیر برای آن بود که در زمان حمله دشمن، راه فرار تشخیص داده نشود، مشابه آن را در کوچه های قدیم تهران می بینید، کوچه هایی که به نظر بن بست هستند اما وقتی وارد آن می شوید از دو سو راه دارند، کوچه ها را این گونه مارپیچ درست می کردند که امنیت در آن برقرار باشد.
دریافت شنونده از حافظ به تربیت فکری او ارتباط دارد
وی در پاسخ به این سوال که حافظ را چگونه باید شناخت و او را به دیگران شناساند، گفت: این کار بسیار سخت است، بسیاری از ما بلد نیستیم از هنرها چگونه استفاده کنیم، شعر شاعر بر مبنای خیال است و دلالت بر زندگی واقعی ندارد و برای پرواز خیال است. پرورش تخیلی که اگر پرورش پیدا کند بر همه امور زندگی تاثیر می گذارد، اگر از این خیالات استفاده کنیم، تعالی را در پیش خواهیم داشت.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در دوره مشروطه نظریه پردازانی بودند که همه مشکلات اجتماعی را به شاعران نسبت دادند و به آن ها بد گفتند. در همان زمان اشعار فارسی به زبان های اروپایی ترجمه می شد و آنها بیشترین استفاده را از اشعار ما بردند. مثل چیزهای دیگری که به طور افراطی استفاده می کنیم. استفاده از شعر حافظ را هم باید به خوبی یاد بگیریم.
وی با بیان این که شعر برای استعلا است، اضافه کرد: شعر برای تعالی روحی انسان است، برای جنبه های استعلایی و ترقی هنری است. ما باید این مسیر را به دیگران نشان بدهیم، در همین ایران بسیاری از افراد با حافظ مخالف هستند و در رد حافظ کتاب هایی نوشته اند. فکر کردند اگر در شعر حافظ اسم شراب به کار رود، دیگر انحراف اتفاق افتاده اما در قرآن هم از این کلمات استفاده شده است. سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا، سوره انسان، آیه ۲۱، این شراب با آنچه عقل را از سر می برد متفاوت است اما دریافت شنونده به تربیت فکری او ارتباط دارد.
تمیم داری با تاکید بر تاسیس مراکز پژوهشی در حوزه ادبیات فارسی، گفت: باید بتوانیم بگوییم هر شعری بر مبنای خیال سروده می شود و نباید از آن سوءاستفاده شود. حافظ می گوید شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهت/ چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم، این را چگونه می خواهید معنا کنید؟ آیا واقعا درباره معشوق است؟ شعر حافظ را نباید مثل روزنامه ترجمه کنیم و همه باید یاد بگیرند چگونه از هنر استفاده کنند. همانطور که استفاده از بنزین و چاقو را باید بگیرند، هنر بزرگترین نعمت الهی روی زمین است که باید نگهداری از آن را بدانیم. این هنری است که به دست انسان آفریده می شود که به آن دومین آفرینش می گویند.
وی ادامه داد: هنرهای هفت گانه را اگر بشماریم (علاوه بر مجسمه سازی که مرحوم نادر ابراهیمی معتقد بود خطاطی و قالی بافی را هم باید به آن بیفزاییم که هنرهای ده گانه خواهد شد)، مخاطب ادبیات باید آنها را بشناسد. گاهی هنر در هنر است، وقتی شما به یک مجسمه نگاه می کنید، شبیه نقاشی است. وقتی آثار معماری را می بینید که روی آن اشعار نوشته شده است و در هندوستان نمونه آن فراوان است، این نمونه های هنر در هنر است. معماری، شعر، نقاشی همه با هم ترکیب می شوند، هارمونی یا هماهنگی شگفت انگیزی را می سازند، مردم باید بدانند همان طور که از هنرهایی چون موسیقی یا سینما استفاده می کنند، دیگر هنرها را هم ببینند. دولت وظیفه دارد که مراکزی را برای آشنایی با هنرها تاسیس کند و مربیانی که بتوانند این موضوعات توضیح بدهند، جوانی که به سوی هنر نرود، ممکن است به سوی گمراهی برود، هنر ترویج سلامت روح و فکر مردم است.