روزنامه رسالت در ۲۹ مهر در یادداشتی به قلم مسعود پیرهادی می نویسد: حق و البته وظیفه هر سرمربی و کادر تیم این است که بهترین ترکیب را به میدان بفرستند، چراکه بیش از بازیکنان، این سرمربی است که باید پاسخگوی عملکرد تیماش باشد.
کمکم ترکیب تیم ملی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حوزههای گوناگون با مسابقات انتخابی یا بهواسطه اعتماد و شناخت قبلی مربیان و سرمربی، معرفی میشود. حق و البته وظیفه هر سرمربی و کادر تیم این است که بهترین ترکیب را به میدان بفرستند، چراکه بیش از بازیکنان، این سرمربی است که باید پاسخگوی عملکرد تیماش باشد.
«بهترین» معمولا در محصولات پیچیده مثل رایانه، لزوما به معنای بالاترین کانفیگ و مشخصات نیست؛ بلکه بهمعنای مچترین و هماهنگترین ترکیب است. این امر در حکمرانی به طریق اولی اینچنین است.
تغییر مسیر یک قایق شاید در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد اما هر چه مقیاس آن قایق یا کَشتی بزرگ و بزرگتر میشود، تغییر مسیر آن نیز در زمان بیشتری محقق میشود. کَشتی جمهوری اسلامی ایران با ملوانان جدید، تازهنفس و باانگیزه، هشتادوپنج میلیون مسافری بههمراه دارد که بسیاری از آنان، خسته و رنجور از سفری هشتسالهاند و متحمل طوفانها، شکستگیها و دریازدگیها بودند.
عرشه آرامش کافی را ندارد، آسیبهای بهجامانده از قبل، هنوز رخ مینمایاند و ملوانان نیز در پی آرایش جدید و بعضا آزمونوخطا و تجربهاندوزیاند. در این وضعیت، چهبسا تصمیمهای نقطهای و انفرادی بهظاهر خوبی اتخاذ و اعلام شود اما ترکیب تصمیمها ممکن است کَشتی را از رسیدن به ساحل نجات دور کند.
مثلا نرخ تورم تکرقمی خوب و جذاب است. تولید انبوه مسکن برای اقشار کمتر برخوردار نیز ممدوح و پسندیده است. حذف ارز رانتی برای سوگلیها هم آمال و آرزوی همه عدالتخواهان واقعی است اما اینها شاید منفردا خوشمنظره و شیرین باشد لیکن ترکیب آنها فعلا نشدنی است. محقق شدن هرکدام از موارد مذکور، برابر است با ناممکن شدن تحقق دیگری؛ فلذا باید ناخدای کشتی و ملوانان ارشد، ضمن هماهنگی، مدیریت کلان، سیاستگذاری و پایش مسیر، اجازه طرح و پیگیری این تناقضات اساسی را ندهند تا شائبه عدم کارآمدی برای سکنه این کشتی ایجاد نشود.
نقشه راه کشور و اداره آن نمیتواند نقطهای باشد بلکه بهصورت چرخدندهای و روندی به یکدیگر متصل است. قوانین مزاحم و متراکم در تقنین، عملیاتهای خنثیکننده یکدیگر در اجرا و بیدقتی و کمتوجهی در قضا، عواملی هستند که کَشتی را به دور خود میچرخاند؛ هشت سال میگذرد، مایلها مسافت، طی میشود اما جابهجایی نزدیک به صفر است.
برگردیم به تیم ملی، زمین مسابقه، ترکیب، مربیان، بازیکنان و تماشاگران. چند دقیقه ابتدای بازی است؛ اگر خصوصا خط دفاعی، نابسامان باشد و چند گل دریافت کند، روحیه کل کادر تیم، بازیکنان و تماشاگران به هم میریزد و امکان جبران سخت میشود. مبادا تماشاگران قبل از سوت پایان ورزشگاه را ترک کنند. مبادا درگیری بین کادر فنی یا بازیکنان پیش آید. مبادا بین دونیمه صدای دادوفریاد از رختکن بلند شود.
اگر جایی بهغلط علیه مجموعهای اتهامی وارد میشود و بین مردم هم مینشیند از VAR رسانهها استفاده کنید و برای مردم تبیین کنید؛ مردم، محرم و ستون خیمه انقلاباند. باید به آنان اعتماد کرد و از ایشان کمک خواست. مراقب گلبهخودیها باشید و پس از تثبیت شرایط بهفکر گل زدن بیفتید تا طعم شیرین پیروزی چشیده شود و نمره قبولی در کارنامه جریان انقلابی ثبت شود.
شاید مسابقات، تک حذفی باشد! به هر قیمتی که شده باید پیروز شویم.