در ادامه گزارش پنجم آبان ۱۴۰۰ روزنامه ایران آمده است: «هیچ آموزشی، جای آموزش حضوری را نمیگیرد.» این حرف بسیاری از معلمان در همان روزهای ابتدای آموزش مجازی بود. آنها از روز اول تدریس مجازیشان تا به امروز بارها اعلام کردند که از عملکرد دانشآموزان بیخبرند و نمیدانند که دانشآموز چقدر محتوای کتابهای درسی را یاد گرفته، چراکه در آموزش مجازی، آموزش چهره به چهره اتفاق نمیافتد و معلمان بهجای دیدن چهره دانشآموز با اسم و اکانت اینترنتیشان در ارتباط هستند. در سوی دیگر این دانشآموزان هستند که بیماری کرونا کل زندگیشان را بهم ریخت. این تغییر زندگی گرچه بزرگ و کوچک نمی شناسد اما آنطور که دانشآموزان خودشان میگویند، دوری از مدرسه و همکلاسیها آنها را تنها کرد. در کنار همه این مسائل، خانوادهها هم به این نتیجه رسیدهاند که هیچ فردی جای معلم را برای دانشآموزانشان نمیگیرد.
موضوع آموزش حضوری آنقدر برای خانوادهها مهم شده که بر اساس آمار وزارت آموزش و پرورش، ۷۵ درصد والدین با بازگشایی مدارس بهصورت حضوری موافق هستند و تنها ۲۵ درصد اعلام نارضایتی کردهاند. این نظرسنجی برای مسئولان آموزش و پرورش یک معنی خاص دارد و آن اینکه، خانوادهها متوجه کارکرد مدرسه، حضور دانشآموز در محیط مدرسه و کار معلمان شدهاند. در این یک سال و چند ماه آموزش مجازی خانوادهها فهمیدند که چقدر کار معلمی سخت است و فضای آنلاین تدریس هم این دشواری را دوچندان کرده است. معلمان لذت چندانی از تدریس مجازی نمیبرند، قطع و وصلی اینترنت امان خیلی هایشان را بریده است.
برخی از دانشآموزان نه گوشی همراه دارند و نه توان تأمین هزینههای اینترنت. برای همین سعی میکنند تا جزوههای آموزشی در اختیار دانشآموزانشان قرار دهند، بنابراین کارشان چند برابر قبل از کرونا شده و بیشترشان هم به خاطر نداشتن تعامل با دانشآموز و سخت بودن سنجش یادگیری نمیتوانند با آموزش مجازی به درستی ارتباط برقرار کنند. حالا بعد از گذشت نزدیک ۴ ترم تحصیلی و موضوع واکسیناسیون عمومی بسیاری از معلمان تمایل دارند که آموزشها حضوری شود و دانشآموزان به کلاسهای درس برگردند.
لذت تدریس مجازی را احساس نمیکنیم
نرگس ملکزاده یکی از معلمانی است که به دانشآموزان هنرستانی آموزش میدهد. او میخواهد که کلاسها حضوری برگزار شود و دلیلش را هم افت تحصیلی دانشآموزانش میداند. ملکزاده تبعات آموزش مجازی را یکی از چالشهای وزارت آموزش و پرورش میداند و بر این باور است: «اوایل شیوع کرونا خیلیها گفتند که معلمان شرایط خوبی دارند. آنها تعطیلاند؛ از خانه بیرون نمیروند. یک درسی هم به دانشآموزانشان میدهند و حقوق هم میگیرند. اما بعد از گذشت مدتی خیلی از خانوادهها با سختی کار معلمان آشنا شدند. فهمیدند که کار در کلاس درس چندان هم آسان نیست. در کنار این موضوعات سختیهای آموزش مجازی چند برابر آموزش حضوری است. من معلم ترجیحم این است که، آموزشها از امسال دیگر حضوری باشد. معلمان در این دوران بازخوردی از تدریسشان ندیدند. تدریس یک بخشی از کار ماست. تغییر و یادگیری که در دانشآموز ایجاد میکنیم و آن را در کلاس میبینیم، بخش شیرین دیگری از کار ماست. ما در آموزش مجازی این موضوع را نداریم. لذت تدریس را زیاد احساس نمیکنیم و کارمان بیشتر از قبل شده، درس میدهیم، فیلم میفرستیم، فایل آموزشی درست میکنیم اما آن شیطنتها و جنب و جوشهای کلاس را نمیبینیم. فقط با یک گوشی ۶ تا ۸ ساعت در روز کار میکنیم. به خاطر همین اولویتم این است که آموزشها دیگر مجازی نباشد. علاوه بر این من هم مادر هستم. فرزند دانشآموز دارم. خیلی دوست دارم که بچهام به مدرسه برود.»
او با اشاره به واکسیناسیون معلمان میگوید: «بیشتر معلمان دوز دوم واکسن را هم زدهاند. همچنین واکسیناسیون عمومی هم در حال شدت گرفتن است. اگر همه دانشآموزان واکسینه شوند، ما میتوانیم درهای مدارس را به روی دانشآموزان باز کنیم. بهعنوان یک معلم از مسئولان تقاضا دارم تکلیف آموزشها را مشخص کنند یا آموزش را حضوری کنند یا غیرحضوری. سال گذشته درهای مدارس باز بود و اعلام کردند خانوادهها اختیار دارند فرزندشان را به مدرسه بفرستند. برخیمیفرستادند برخیهم اجازه نمیدادند که همین موضوع موجب آشفتگی در آموزش شد. امسال حداقل سیاستها مشخص شده باشد.»
وقت آموزش حضوری رسید
«در این دو سال کرونایی، برخی از مسئولان گفتند بهترین شیوه تدریس آموزش مجازی است و نباید آموزش متوقف شود. ما هم بهعنوان معلم آموزش را ادامه دادیم. این روزها هم آموزش را مجازی ارائه میدهیم. اما واقعیت این بود که ما نتوانستیم سطح یادگیری دانشآموزان را در مدارس به خوبی بسنجیم.» این از آن دسته موضوعاتی است که محمدرضا نیکنژاد معلم فیزیک یکی از مدارس تهران نیز به آن تأکید میکند. او در این باره بیشتر توضیح میدهد: «ما معلمان تجربه متفاوتی از آموزش داریم. کارمان بیشتر از قبل شده و دانشآموزان هم در یادگیری با مشکلات بسیاری روبهرو شدهاند. مهمترین موضوع برای ما معلمان افت تحصیلی دانشآموزان است. هر چقدر هم فایل و ویدیوی آموزشی برای دانشآموز بفرستیم جای آموزش حضوری را نمیگیرد. البته همین آموزش مجازی را زمانی دانشآموز دریافت میکند که تلفن هوشمند داشته باشد و اینترنت با سرعت. قطعاً خانوادههای متوسط رو به بالای شهری هستند که میتوانند هزینههای بسیاری برای آموزش فرزندانشان پرداخت کنند اما خانوادههای محروم این توان را ندارند.بنابراین ما باید عدالت آموزشی را برای همگان فراهم کنیم.»
نیکنژاد به مشکلات دانشآموزان کلاس اول و دوم با آموزش مجازی اشاره میکند و میگوید: «سه سال اول تحصیل بسیار مهم است و دانشآموزان پایه ابتدایی باید در کلاس درس حاضر شوند، آنها با آموزش مجازی دچار مشکلات بسیاری شدهاند و این موضوع موجب نگرانی خانوادهها شده است، گرچه افت تحصیلی در همه پایهها بوده است. ما موافق آموزش حضوری هستیم اما باید شرایط و پروتکلهای بهداشتی در مدارس رعایت شود. همکارانم هم مخالف بازگشاییها نیستند.»
تکلیف آموزش را برای خانوادهها مشخص کنیم
هنوز پتانسیل آموزش حضوری در مدارس کشور فراهم نیست. این جمله علی بهشتی نیا معلم یکی از مدارس شهریار است. او در این باره میگوید: «واقعیت این است که آموزش حضوری برای معلم و دانشآموزان بهتر است. اما هنوز شرایط آموزش حضوری در مدارس فراهم نیست. بسیاری از دانشآموزان واکسن نزدهاند و خود معلمان هم برخیهایشان اعتقادی به واکسن نداشتند. خانوادهها در این شرایط اجازه نمیدهند که فرزندانشان به مدرسه بیایند. در کرونا دلتا دانشآموزان هم درگیر بیماری میشدند. برخی از خانوادهها میگویند با توجه به ابتلای اطفال ما، فرزندانمان را به مدرسه نمیفرستیم. ما معلمان هم اکنون این مشکل را داریم که تکلیف دانشآموزانی که به مدرسه نمیآیند چه میشود. ما نمیتوانیم هم کلاس درس را آنلاین برگزار کنیم هم حضوری. یک موضوع مهم برای ما معلمان در شرایط فعلی این است که تکلیف این موضوع را وزارت آموزش و پرورش روشن کند.ما باید بدانیم که واکسن برای دانشآموزان اختیاری است یا خیر؟ یا در بازگشایی مدارس باید الزام به واکسن زدن دانشآموزان داشته باشیم.»
برای آموزش به خانههای دانشآموزانمان رفتیم
آموزش مجازی برای مناطق محروم در روزهایی که مدارس شهری به خاطر ابتلای بالای کرونا تعطیل بودند، معنایی نداشت. معلمان روستاها وعشایر گفتند بسیاری از دانشآموزان مناطق محروم امکانات و زیرساختهای لازم را برای آموزشهای آنلاین ندارند. برای همین معلمان در این مناطق تصمیم گرفتند آموزشها را با رعایت پروتکلهای بهداشتی حضوری برگزار کنند. در طول این دو سال تحصیلی زمانهایی بود که مدارس مناطق عشایری و روستایی به خاطر شرایط قرمز منطقه تعطیل شدند و معلمان مجبور به آموزش مجازی بودند. امسال البته مدارس در همه مناطق روستایی و عشایر باز است و دانشآموزان سرکلاس درس حاضر شدند.
محسن رضایی معلم ابتدایی منطقه دزفول است. او حدود ۵۰ دانشآموز دارد و درباره آموزشهای مجازی برای دانشآموزان مناطق محروم میگوید: «اوایل که کرونا آمد، مسئولان آموزشی استان گفتند کلاسهای درس غیرحضوری باشد. ما هم خواستیم غیرحضوری کنیم اما متوجه شدیم که دانشآموزانمان در این منطقه گوشی هوشمند ندارند برای همین سعی کردم به هر صورتی که میشود آموزشها را حضوری ادامه دهیم. بنابراین بچهها با رعایت پروتکلهای بهداشتی به کلاس درس میآمدند. منطقه ما چون روستایی بود، کلاس درس را در حیاط مدرسه برگزار میکردیم. خوزستان که قرمز شد مجبور شدیم کلاسها را در فضای مجازی پیگیری کنیم.اما هیچ کدام از دانشآموزانش آنگونه که باید، درس را یاد نگرفتند. امسال از همان اول مهر کلاس را حضوری ارائه دادیم. امکان آموزش غیرحضوری در این منطقه وجود ندارد. خانوادههای دانشآموزان واقعاً فقیر هستند و با یارانه این ماه را به ماه دیگر میرسانند. بچهها نه گوشی هوشمند دارند و نه تبلت. اگر آموزشها مجازی باشد مجبورم به خانههایشان سر بزنم. خیلیهایشان اصلاً روخوانی و نوشتن را نمیدانند. ما مجبوریم امسال کلاسها را حضوری کنیم. درخواست هم دارم که در این منطقه واکسیناسیون انجام شود. خیلی از خانوادهها واکسن را دریافت نکردهاند. برخی هایشان اعتقادی ندارند و برخیهای دیگر هم اصلاً وقت نمیگذارند که به شهر بروند و واکسن بزنند.»
دانشآموزان مشکل خواندن و نوشتن دارند
عبید ملک رئیسی معلم منطقه سیستان هم از ضرورت آموزش مجازی میگوید. او به بیسوادی دانشآموزانش در این دو سال تحصیلی اشاره میکند و میگوید: «آموزش مجازی ضربه بسیاری به دانشآموزان مناطق محروم زد. ما میتوانیم آموزش لازم را به مقطع متوسطه اول و دوم بدهیم اما درباره پایه ابتدایی وضعیت اسفناک است. کرونا که آمد برخی از دانشآموزان که کلاس اول ابتدایی بودند،هنوز الفبا را کامل یاد نگرفتند که مدرسه را تعطیل کردیم. الان همین دانشآموز کلاس سوم است و در خواندن و نوشتن مشکل دارد. دانشآموزی دارم که پایه چهارم ابتدایی است و اصلاً روخوانی را بلد نیست. حقیقت این است که دانشآموزان همین گونه پایه عوض کردهاند اما بهلحاظ علمی هنوز مباحث را یاد نگرفتهاند.»
حساسیت خانوادهها برای آموزش حضوری نسبت به سال قبل کمتر شده است و خانوادهها از آموزش حضوری دانشآموزانشان استقبال کردهاند. موضوعی که عالیه انصای معلم ابتدایی شهر بیرجند به آن اشاره میکند و میگوید: «ما معلمان روزهای سختی را پشت سر گذاشتیم. درس دادن در فضای مجازی واقعاً کار آسانی نبود. بچهها در این فضا اصلاً درس نمیخواندند و ما از صبح تا شب درگیر آموزش دانشآموزانمان بودیم. البته حالا کلاسها حضوری شده است و دانشآموزان با رعایت پروتکلها در کلاس حضور دارند. این دانشآموزان مشکلات بسیاری دارند. نیامدن دانشآموزان به مدرسه موجب شده آنها لطمههای بسیاری ببینند. قطعاً آموزش حضوری مخصوصاً در دوره ابتدایی بسیار حائزاهمیت است. ما هم اکنون با دانشآموزان افسرده، پرخاشگر و بسیار حساس روبهرو هستیم. بچهها در مدرسه فقط ضرب و تقسیم و الفبا و تاریخ و جغرافی یاد نمیگرفتند، آنها تخلیه روحی و روانی میشدند.همچنین هیجاناتشان کنترل میشد و اعتماد به نفس میگرفتند.»