سیزدهم آبان در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و مناسبتی پرخاطره است چراکه در این روز تاریخی حادثه تبعید امام خمینی(ره) در ۱۳۴۳ خورشیدی، کشتار بیرحمانه دانش آموزان در تهران در ۱۳۵۷ خورشیدی و حرکت شجاعانه دانشجویان پیرو خط امام (ره) در تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳۵۸ خورشیدی اتفاق افتاد که هرکدام در پیشبرد اهداف انقلاب نقشی مهم داشت که همه این حوادث به نوعی با نفوذ دولت استکباری امریکا در ایران ارتباط داشت. به همین دلیل هم این روز به نام «روز مبارزه با استکبار جهانی» نامگذاری شد.
نفوذ استکبار آمریکایی به بهانه اصلاحات
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی برای چند سالی محمدرضا پهلوی با ازسرگرفتن صدور نفت خام، گرفتن کمک بلاعوض و نظامی از امریکا(کمک مالی به ارزش ۱۴۵میلیون دلار)، پرکردن بازار با کالاهای وارداتی و سرکوب کردن تمامعیار نیروهای مبارز، اوضاع را تثبیت و آرامشی ظاهری برقرار کرد اما کوتاه زمانی بعد، در ۱۳۳۸ آثار بحران اقتصادی بروز کرد و نابرابری تراز بازرگانی، کمبودهای شدیدی پدید آورد و در نتیجه اعتصابات کارگری و اعتراضات مردمی گستردهای، پایههای ثبات رژیم را سست و لرزان کرد. با پیشبینی افزایش خطر وقوع انقلابی اجتماعی بود که امریکاییها، محمدرضا پهلوی را برای آغاز اصلاحات تحت فشار قرار دادند. انجام اصلاحات از آن جهت برای آمریکا اهمیت داشت که هر لحظه احتمال افتادن ایران به دامن بلوک شرق تصور می شد.
در این شرایط که محمدرضا پهلوی خطر سقوط را در جریان حوادث منتهی به کودتا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به خوبی حس کرده بود، علاوه بر بحران اقتصادی فراگیر در کشور، احتمال خطر دوباره را گوشزد می کرد و با راهنمایی و ارشاد حامی قدرتمند خود یعنی آمریکا تصمیم گرفت تا دست به انجام اصلاحات بزند و به این ترتیب استکبار توانست جای پای خود را در ایران محکم و محکم تر کند. همچنین مجموعه بحران های سیاسی و اقتصادی ایران، آمریکاییان را نگران کرد.
به همین دلیل آمریکا از رژیم وابسته به خود خواست تا به تحول فریبکارانه دست بزند و اصلاحاتی را شروع کند که توده های کارگر و دهقان راضی شوند. آنها را سرگرم سازد و شعارهای کاذب را رواج دهند. این شعارها در حدود زمین برای دهقانان و آسایش و رفاه برای کارگران باشد تا از قهر انقلابی جلوگیری کنند و به همین دلیل بود که محمدرضا پهلوی دست به اصلاحاتی در دهه ۴۰ خورشیدی زد اما این اصلاحات کارساز نشد و مخالفت با رژیم روز به روز بیشتر می شد، مخالفت هایی که از وابستگی سران پهلوی به آمریکا نشات می گرفت و تا سال ۱۳۵۷ خورشیدی ادامه داشت.
با توجه به چنین شرایطی و نفوذ بی حد و حصر آمریکا در ایران، ملت به پاخاسته، مخالفت جدی خود را با دولت ها و سیاست های استعماری این کشور اعلام و در اعتراض های خود نیز بر آن تاکید کردند. البته ایرانیان با مردم آمریکا ضدیتی نداشتند. شعارهای انقلابی ایرانیان مرگ بر آمریکایی ها یا مرگ بر آرمان های آمریکا، قانون اساسی و اعلامیه حقوق بشر آن یا مرگ بر کارگران و دانشجویان آمریکایی نبود، بلکه این شعارها بر «مرگ بر شاه» و «مرگ بر کارتر» و سیاست های زیاده خواهانه و استعماری این کشور استوار بود که کاملا مظهر و ریشه مشکلات سیاسی ایران در آن دوران قلمداد می شدند. کارتر، نماد تمامی رؤسای جمهوری پیشین آمریکا بود که حمایت بی قید و شرطی از اشراف سالاری فاسد و رشوه خواری پهلوی انجام می دادند. کارتر مظهر سیا، ستادهای فرماندهی هیأت اعزامی به ارتش و گروه مستشاری کمک های نظامی بود که در امور داخلی ایران دخالت می کرد. کارتر مظهر تأیید کنگره از سیستم های تسلیحاتی بسیار پرهزینه در ایران بود.
مبارزه با استکبار در ۱۳ آبان
چهارده سال بعد از تبعید حضرت امام(ره) و در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ خورشیدی صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خیابان های اطراف با شعار «درود بر خمینی و مرگ بر شاه» پایه های رژیم را به لرزه درآوردند و با گلوله های مأموران رژیم پهلوی به خاک و خون غلتیدند؛ آنها دانش آموزانی بودند که همچون دیگر گروه های ملت در اطاعت از فرمان امام خمینی(ره) که همه را دعوت به مبارزه بی امان با رژیم امریکایی پهلوی می کرد، سر از پا نمی شناختند و نجات اسلام را در پیروی کامل از امام (ره) سازش ناپذیر می دانستند.
استمرار حرکت های استکبارستیزی در ۱۳ آبان ادامه یافت، حرکت هایی که از بینش و آگاهی و همچنین از روحیه استکبار ستیزی ایرانیان حکایت داشت و این بار تسخیر سفارت آمریکا در ایران در سال ۱۳۵۸ خورشیدی به وقوع پیوست. این حرکت در حالی رخ داد که تنها ۹ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذشت و دانشجویان پیرو خط امام با حمله به سفارت آمریکا آن را تصرف کردند.
این حرکت، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها را که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند به اقداماتی نظیر فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و...، ایجاد فضای منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان علیه نظام جمهوری اسلامی ایران واداشت اما با مشاهده بیثمر بودن این دشمنی ها، سیاست های جدیتری در دستور کار سیاستمداران آمریکایی قرار گرفت که از آن جمله می توان به قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن داراییها و اموال ایران و در حال حاضر، اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی به بهانه موضوع هستهای اشاره کرد، اقداماتی که هیچکدام تاکنون نتوانسته اند در عزم راسخ ملت ایران برای مقابله با ظلم و بیعدالتی جهانی و منشأ اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی (آمریکا) خللی وارد سازد.
استکبار جهانی از نگاه امام(ره)
امام خمینی(ره) از ابتدای مبارزه با رژیم پهلوی، مخالفت صریح خود را با استکبار جهانی به پرچمداری امریکا اعلام کرد و این مخالفت در بیانات و نوشته های ایشان وجود دارد و هیچ گاه هم از موضوع خود در مقابل استکبار جهانی کوتاه نیامدند. در ادامه به برخی از بیانات ایشان اشاره می کنیم:
- زیر بار ظلم نروید و هوشیارانه نقشه های شوم جهان خواران بین المللی را که در رأس آن امریکاست، افشا کنید.
- مردم آزاده جهان همیشه از ابرقدرت ها خصوصاً امریکای جنایت کار صدمه دیده اند. با چه حقی امریکا از آن طرف دنیا دستش را دراز می کند به این طرف دنیا و در کشورهای اسلامی دخالت می کند. الان دشمن ما امریکاست و باید تمام تجهیزات ما به طرف این دشمن باشد.
- اگر مسلمین نشستند که امریکا برای آنها کار بکند یا دست نشانده های امریکا برای آنها کار بکند، این قافله تا ابد لنگ خواهد بود.
- سیره انبیا بر این معنا بوده است. سیره بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه می کردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو اینکه کشته بشوند یا کشته بدهند. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد.
- آمریکا آتش افروخته و جنگ هایی که الان در بسیاری از جاهای دنیا هست، همه اش زیر سر این است و دنیا را اینها دارند، تهدید می کنند.
- تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.
- ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم، تمام مستکبران را از بین خواهیم برد.
- هر چه فریاد دارید، بر سر امریکا بکشید. اگر دقیقاً به وظیفه مان که مبارزه با امریکای جنایت کار است، ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید.
- مستکبرین منحصر نیستند به سلاطین. منحصر نیستند به رؤسای جمهور. منحصر نیستند به دولت های ستمگر. مستکبرین یک معنای اعمی دارند؛ یک مصداقش همان اجانب هستند که تمام ملت ها را ضعیف می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند. یک مورد هم همین دولت های جائر، سلاطین ستمگر که ملت های خودشان را ضعیف می شمرند و به آنها تعدی می کنند. دست تعدی به ملت ها دراز می کنند. چنان که در این پنجاه و چند سال، شما مبتلا بودید و ما هم مبتلا بودیم و همه ملت ها مبتلا بودند. ملت ما را ضعیف می شمردند و به ملت های از روی استکبار نظر می کردند و به ملت تعدی می کردند و تجاوز می کردند.
- وصیت من به ملت های کشورهای اسلامی [این] است که انتظار نداشته باشید که از خارج، شخصی به شما در رسیدن به هدف ـ که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است ـ کمک کند. خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می بخشد، قیام کند.
- ای مستضعفان جهان! برخیزید و هم پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید که زمین از خداست و وارث آن مستضعفانند.
منابع
آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب، ت:احمد گل محمدی-محمد ابراهیم فتاحی ولی لایی، تهران:نی۱۳۷۷
امینی، علیرضا. تحولات سیاسی و اجتماعی در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر، ۱۳۸۱
شوکراس، ویلیام. آخرین سفر شاه، ت: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران:نشر البرز۱۳۷۱
منصوری، جواد. تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج دوم، چ دوم، تهران:مرکز اسناد انقلاب اسلامی۱۳۷۷-۱۳۷۸