در ادامه گزارش روزنامه ایران در ۲۰ آبان میخوانیم: زاده ۶ آبان ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران که در ۲۱ سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامنالائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد.
آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی «فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» به او محول شد و ۲۱ اسفندماه ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید طهرانیمقدم در سال ۱۳۶۴ به سمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک «شهاب۳» را شهید طهرانیمقدم انجام داده بود. او در اول مهر ۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. در ۲۵ آذرماه سال ۸۵ بهعنوان مشاور فرماندهکل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد و ۵ سال بعد همراه با ۳۹ نفری که هر کدام سابقه درخشانی در پا گرفتن توان موشکی ایران داشتند، به فیض شهادت نایل شد.
رهبر معظم انقلاب در پیامی که برای شهادت شهید طهرانیمقدم صادر کرده بودند، ایشان را «سردار عالیقدر»، «دانشمند برجسته» و «پارسای بیادعا» توصیف کردند که فقدان ایشان «واقعیتی تلخ و اندوهبار» بود. اما نه فقط برای ایرانیان، طهرانیمقدم تبلور خواستن و توانستن، استقلال و استغنا، دینداری و فناوری و آیندهنگری و خودباوری بود که برای جهانیان هم تجسم اراده ایرانیان در دفاع از میهن خود و تسخیر آسمانها و زمین در ید دانش زمانه بود.
روزنامه گاردین در نوامبر ۲۰۱۱ به بهانه برگزاری مراسم تشییع سردار طهرانیمقدم، با انتشار عکسی از مراسم تشییع ایشان به بازخوانی بخشهایی از حادثه انفجار ملارد میپردازد.
گاردین در این گزارش تلاش کرده بود با توجه به نزدیکی حادثه انفجار ملارد با ترورهای دانشمندان هستهای، این حادثه را نیز به برنامههای اطلاعاتی و جاسوسی موساد مربوط کند. گاردین حتی به نقل از یک منبع آگاه در ایران که به این رسانه اطلاعات داده است؛ میگوید انفجار شنبه در انبار موشکی و شهادت طهرانی مقدم مربوط به جنگ پنهان میان ایران و اسرائیل است و حادثه سال قبل (۲۰۱۰) در یکی دیگر از پایگاههای سپاه در نزدیکی شهر خرمآباد نیز با هدف توقف برنامههای موشکی ایران و توسط اسرائیل صورت گرفته است. این موضعگیریها توسط رسانههای دیگر نظیر تایمز نیز انجام شده بود.
حادثه ملارد در ۲۱ آبان ۱۳۹۰ آنقدر قدرتمند بود که تمام رسانههای مؤثر جهانی را به واکنش واداشته بود. طهرانیمقدم مرد استراتژیک جمهوری اسلامی بود و اقدامات او بیش از آنکه در داخل کشور شناخته شده باشد، در مجامع جهانی محل بحث بود و این واقعیت پس از شهادت او روشن شد. ابعاد و جایگاه استراتژیک طهرانیمقدم در سال ۱۳۹۰ متوقف نشد.
امروز پس از ۱۰ سال از شهادت وی و نیز پس از توسعه، صنایعی که او در تکنولوژی فضایی و دفاعی پایهگذاری کرد، جایگاه محل بحث مراکز و مؤسسات تحقیقات استراتژیک قرار دارد.
مؤسسه تحقیقات استراتژیک نیولاین (The Newlines Institute) در جدیدترین مقاله خود در خصوص برنامههای موشکی ایران و نقش شهید طهرانیمقدم، نکات قابل توجهی را مطرح کرده است. این مقاله در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۰ در سایت رسمی مؤسسه و به قلم جان کریزانیاک منتشر شده که همزمانی آن هم با برنامههای مذاکرات هستهای ایران در دولت سیزدهم و هم به دلیل تقارن آن با سالگرد شهادت طهرانیمقدم قابل تفسیر است. مقاله کریزانیاک در نیولاین با انتشار تصویری از موشکهای کلاس شهاب به تصاویر ماهوارهای جدیدی اشاره میکند که طبق ادعای آنها ایران را برای تولید موشکهای بزرگتر و قویتر آماده میسازد.
موشکهایی که به دلیل ماهیت دوگانه آنها، میتواند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به داشتن موشکهای بالستیک قارهپیما بیش از پیش نزدیکتر کند. طبق گفته کریزانیاک «تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در طول سال ۲۰۲۱، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بهطور پیوسته امکانات خود را در شاهرود، مجموعهای که مرکز برنامه فضایی نظامی ایران است، گسترش داده است.
این گسترش نشان میدهد که تلاشهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای توسعه موشکهای با قطر بزرگ و سوخت جامد در حال افزایش است. از آنجایی که چنین موشکهایی میتوانند برای کاربردهای پرتاب فضایی مفید باشند، میتواند عاملی باشد که بزودی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به توانایی دستیابی به موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBM) نزدیکتر کند. حتی بدون تسلیحات هستهای، توانایی حمله مستقیم به اروپای غربی یا ایالات متحده بهطور چشمگیری خطرات هرگونه احتمال رویارویی نظامی با ایران را تغییر میدهد.
این به خودی خود ممکن است سطح بازدارندگی بیشتری را برای ایران فراهم کند و آزادی عمل بیشتری را برای پیگیری منافع خود در منطقه به ایران بدهد. اما اگر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توافقی که محدودیتهایی را برای برنامه هستهای ایران ایجاد میکرد، به طور کامل از بین برود؛ چنین قابلیتی به موضوعی جدیتر تبدیل میشود.»
کریزانیاک با اعلام هشدار به کشورهای غربی مبنی بر اینکه در صورت عدم اجرا شدن برجام، برنامههای موشکی ایران با شتاب بیشتری توسعه خواهد یافت به بازخوانی روند شکلگیری قدرت موشکی ایران میپردازد:
«ایران دو تلاش مرتبط با فضا دارد. اولین مورد، برنامه شبهغیرنظامی است که توسط آژانس فضایی ایران به عنوان بخشی از وزارت ارتباطات اجرا میشود. این پروژه را میتوان تقریباً به عنوان چیزی شبیه به یک ناسا توصیف کرد و قصد دارد در نهایت انسانها را به فضا بفرستد. اما، در حال حاضر، این برنامه روی هدف سادهتر قرار دادن ماهوارهها در مدار با استفاده از موشکهای حامل، که اغلب وسایل پرتاب فضایی نامیده میشوند، متمرکز است. این موشکها هستند که به تلاش این مرکز جنبه نظامی میدهند و آن را به یک مطالعه موردی ارزشمند در مورد چگونگی تبدیل شدن برنامه غیرنظامی به هدف تحریمهای بینالمللی و کنترل صادرات تبدیل میکنند.
تمامی پرتاب کنندههای فضایی این مرکز توسط سازمان صنایع هوافضا و زیرمجموعههای آن، همان نهادهایی که مسئول ساخت موشکهای ایران هستند، طراحی و تولید میشوند. علاوه بر این، تا همین اواخر، ایران تنها از دو طرح پرتاب فضایی سفیر و سیمرغ استفاده میکرد که هر دو از موشک
شهاب-۳ ایران اقتباس شده بودند. سفیر در اصل یک نسخه تغییر یافته از شهاب-۳ است و سیمرغ متشکل از چهار موتور شهاب-۳ برای مراحل اولیه پرتاب. این همپوشانی نهادی میان وزارت ارتباطات و صنایع هوافضا، همراه با این واقعیت که تقویتکنندههای موشک ذاتاً یک فناوری با کاربرد دوگانه هستند، باعث شده است که برخی از کارشناسان و مقامات متعدد امریکایی ادعا کنند که برنامه پرتاب فضایی ایران چیزی جز پوشش برای کار توسعه صنایع موشکی نیست.
فراتر از برنامه فضایی وزارت ارتباطات، دومین تلاش فضایی توسط سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به وجود آمد. سرچشمه این برنامه که در ابتدا پروژه قائم نام داشت، به سختی در کنار هم قرار گرفت، اما احتمالاً در اواخر دهه ۲۰۰۰ شروع شد و کار خود را در یکی از پایگاههای سپاه واقع در حاشیه غربی تهران به نام پادگان شهید مدرس ادامه داد. شخص مسئول این پروژه حسن طهرانیمقدم بود که بسیاری او را پدر برنامه موشکی ایران میدانستند.»
کریزانیاک در ادامه اقدامات طهرانیمقدم را مرتبط با دستور مقام معظم رهبری مبنی بر افزایش برد موشکهای ایران تا ۲۰۰۰ کیلومتر عنوان میکند. او حتی به گفتههای سردار سید مجید موسوی، جانشین فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استناد میکند که در سال ۲۰۱۴ این موضوع را مطرح کرده و اعلام کرده است تلاشهای شهید طهرانیمقدم در راستای تحقق این سیاست رهبری و نیز دستیابی به سوخت جامد بوده است.
آنچه از برآیند مواضع رسانههای خارجی از زمان شهادت طهرانیمقدم تا امروز به دست میآید، عمق تأثیرگذاری و هدفگذاری راهبردی برنامههای دفاعی طهرانیمقدم بوده است.
دانشمند برجسته به عنوان یکی از صفتهایی که توسط مقام معظم رهبری به شهید طهرانیمقدم اطلاق شده است؛ ناظر بر همین مؤلفههاست. طهرانیمقدم تنها یک دانشمند موشکی نبوده است. او در عین حائز دانش نظامی و موشکی بودن، دارای دانش مدیریت و سیاستگذاری در سطح کلان و در مرز تمدنسازی بوده است. دستاورد شگرف تلاشهای او و تیم پشتیبانی، یک تمدن را در عرصه قدرتهای برتر جهانی به ظهور رسانده و امروز نتایج این قدرت موشکی به عنوان پیشران و زیرساخت شکلگیری تمدن نوین اسلامی مورد تحلیل قرار میگیرد.
بنابراین، سطح تأثیرگذاری شهید طهرانیمقدم ناشی از قدرت علمی او در سه بعد موشکی، مدیریتی و سیاستگذاری تعریف میشود. شاید سروده مهرداد اوستا در رثای آرش باستانی را که مقام معظم رهبری نیز در جلسهای به آن اشاره میکنند بتوان در عالم حقیقت به پدر موشکی ایران پیوند داد. آرش اسطوره مجازی بود اما شهید طهرانیمقدم مفهوم افسانهای را در عالم واقعیت برای نظام مقدس اسلامی رقم زد:
بود گاهی که مردی آسمانی
به تیری سرفرازد لشگری را
نهد جان بر یکی تیر و رهاند
ز ننگ تیره روزی کشوری را