در ادامه گزارش روزنامه ایران در ۲۲ آبان می خوانیم: این رویکرد در اصل ذیل شعار اصلی دولت آیت الله سید ابراهیم رئیسی یعنی تعامل «متوازن»، «گسترده» و «سازنده» با جهان تعریف میشود. شعاری که تحقق آن جز از طریق دیپلماسی پویا و پرتحرک ممکن نمیشود.
بههمین منظور وزارت امور خارجه دولت سیزدهم از همان آغاز کار چتر دیپلماسی خود در پنج قاره جهان را با بهرهگیری از نگاهی که تمرکز آن برای تحقق منافع ملی میباشد گسترده است. عضویت در سازمان همکاریهای منطقهای شانگهای، تغییر صریح در رویکرد گفتوگوها برای «لغو تحریم» بهعنوان موضوع اصلی مذاکرات، از نخستین تحولاتی است که در ماههای نخستین روی کار آمدن دولت جدید در صحنه سیاست خارجی رقم خورده است. از سوی دیگر پیگیری ایده همکاریهای منطقهای با هدف شکلگیری الگوواره رفتاری جدید درغرب آسیا در مواجهه با چالشهای پیش روی این منطقه از دیگر اقداماتی است که به طور جدی از سوی دولتمردان در دستور کار قرار گرفته است. این در حالی است که منطقه غرب آسیا در ارتباط ارگانیک با کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و شبهقاره هند تعداد بیشتری از کشورهای جهان را در بر میگیرد و ایران خاصه در شرایط کنونی که برجام نتوانسته اهداف اقتصادیاش را محقق سازد، درصدد است با اغلب این کشورها رابطهای فراتر از حسن همجواری را دنبال کند.
عضویت در «شانگهای» و نقشآفرینی فعال در آسیا
سید ابراهیم رئیسی در قامت رئیسجمهوری، حضور در شهر «دوشنبه»، پایتخت تاجیکستان را بهعنوان نخستین مقصد سفر خارجی خود جهت تحکیم و توسعه نفوذ منطقهای ایران در کشورهای حوزه آسیایی برگزید. حضور او در اجلاس اخیر سازمان همکاریهای اقتصادی «شانگهای» که با عضویت ایران در این سازمان مهم اقتصادی و امنیتی همراه شد، نشانی از تحکیم این نگاه بود که دولت سیزدهم در طراحی سیاست جدید آسیایی خود فارغ از حل و فصل موضوع برجام، ترمیم و تقویت مناسبات با بازیگران بزرگ و کوچک این حوزه را دنبال میکند و میکوشد به مناسبات آسیاییاش بویژه در حوزه اقتصادی، جنبه راهبردی ببخشد.
چه آنکه عضویت دائم در سازمان شانگهای میتواند برای رسیدن به این هدف و بهرهگیری از ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو که بخش بزرگی از منطقه اوراسیا را با منابع پرشمار انرژی در برمیگیرد، فرصت خوبی باشد. این در حالی است که عدم اجرای تعهدات طرفهای غربی در توافق هستهای و همچنین تحریمهای متعدد دولت امریکا علیه ایران که در پی خروج از این توافق به بیسابقهترین وضعیت ممکن رسید، نشان داده که ترمیم و تقویت رابطه با کشورهای منطقه خاورمیانه و آسیا و طراحی سازوکاری برای بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی این کشورها در اولویت سیاست خارجی ایران، روندی دوراندیشانه است که در سیاست خارجی دولت رئیسی پی گرفته میشود.
اتخاذ سیاست مصلحانه در موضوعات اختلافی مهمی چون اختلاف جدی دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان در «قرهباغ» و طرحریزی همکاریهای مشترک اقتصادی جدید از جمله رویکردهای مهم دولت رئیسی در روابطش با کشورهای آسیای میانه و قفقاز، مشهور به جمهوریهای مشترکالمنافع است.
پیگیری لغو مؤثر تحریمها
تأکید رئیسی در آغاز دوران مسئولیتش بر بهبود متوازن رابطه با کشورهای جهان در شرایطی امیدواریها را نسبت به تحولات سیاست خارجی ایران در دولت او افزون ساخته است که خروج یکجانبه دولت امریکا از توافق هستهای به تشدید تحریمها علیه ایران در سه سال گذشته منجر شد و با همراهی اتحادیه اروپا، عملاً منافع اقتصادی ایران تحقق نیافت. این در حالی است که لابی صهیونیستی و جریان ایرانستیز نیز زیر سایه بدعهدی غرب کوشیدهاند که در مسیر سنگلاخ مذاکرات مانعتراشی کنند؛ چه تا پیش از این، اروپا خواسته یا ناخواسته و همچنین به سبب سلطه دلار و نظام مالی وابسته اتحادیه اروپا به امریکا نتوانست منافع اقتصادی ایران در توافقنامه هستهای را تأمین کند.
برای برهم زدن چنین فضایی است که وزارت خارجه تحت هدایت حسین امیرعبداللهیان و با معاونت علی باقری دست به کار شده و مذاکرات با همه کشورهای طرف توافق را کلید زده که در اصلیترین هدف خود، لغو مؤثر همه تحریمهای امریکا را دنبال میکند. این مذاکرات اکنون پشتوانه غنیسازی اورانیوم بیست درصد و ۶۰درصد را داشته و اهتمام جدی برای کاهش تعهدات برجامی به سبب خروج امریکا از توافق را دنبال کرده است. تغییر رویکرد دولت و خروج از وضعیت انفعالی پیامی آشکار برای طرفهای ناقض برجام ارسال کرده است. نقطه عزیمت این مذاکرات، دیدارهایی بود که باقری از همان آغاز با «انریکه مورا»، هماهنگکننده اروپایی برجام در تهران و بروکسل از سر گذراند و سپس در رایزنی با مقامهای روسی و چینی ادامه داد.
او سپس این گفتوگوهای مقدماتی برای لغو تحریمها را در پاریس، برلین و لندن تداوم بخشید تا شرایط برای ازسرگیری گفتوگوهای جمعی در هشتم آذرماه با نمایندگان کشورهای ۱+۴ مهیا شود. گفتوگوهایی که تا اینجای کار مثبت و سازنده ارزیابی شده و امیدواریها را برای هموار شدن مسیر لغو تحریمهای ضد ایرانی قوت بخشیده است. در همین چهارچوب ایران میکوشد با تأکید بر لزوم فعال شدن نقش کشورهای اروپایی که تاکنون در جبران مافات تحریمهای امریکایی ناکام بودهاند، آنها را متوجه عواقب به بنبست رسیدن برجام نماید.
چه هوشیاری نسبت به هزینههای اقتصادی و سیاسی انفعال سیاسی برای حفظ این توافق میتواند همچون مانعی محکم کشورهای اتحادیه اروپایی را از آسیبهای قابل انتظار از سوی ایران برهاند. اگرچه هنوز پیدا نیست چه زمانی اروپاییها سیاست خود در مواجهه با عملکرد یکجانبهگرای امریکا پس از خروج این کشور از توافقنامه ۲۰۱۵ را از روی کاغذ و شعار به واقعیت تبدیل میکنند اما دستکم میتوان امیدوار بود سیاستی که دولت جدید برای پیگیری لغو مؤثر تحریمها در پیش گرفته است، زمینهساز تحقق منافع اقتصادی ایران و باز شدن گره از کلاف سردرگم برجام شود.
سیاست گفتوگوی درون منطقهای
در سیاست خارجی چند وجهی دولت رئیسی، ارتباط با همسایگان و منطقه غرب آسیا هم به اندازه پیگیری منافع اقتصادیاش در چهارچوب توافق هستهای و ارتباط با بازیگران آسیایی اهمیت دارد. نگاهی که نشانگر درک واقعگرایانه دولت سیزدهم از واقعیتهای نوین قدرت در عرصه جهانی است. اگرچه تا پیش از این سابقه تشکیل ائتلافهای امریکایی با برخی رژیمهای مرتجع منطقه و تقویت اتحاد نوظهور صهیونیستی با همین کشورها با هدایت امریکا به این گمان دامن میزد که ایران برای نقشآفرینی منطقهای با موانعی جدی روبهرو شود اما نمیتوان پیشبینی کرد دولت امریکا تا چه سطح بر استراتژی اعلام شدهاش، باقی خواهد ماند و دولتش تا کجا آمادگی رویارویی با محدودیتها برای تحقق استراتژیای که عنصر اساسیاش جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران است، را خواهد داشت.
خاصه آنکه دولت «جو بایدن» استراتژی خروج تدریجی از منطقه را کلید زده که بیتردید بر صفآرایی این جبهه علیه ایران سایه خواهد انداخت. در این میان اگرچه به فهم منتقدان، نزدیکی شماری از کشورهای منطقه به رژیم صهیونیستی با صرف نظر از دلایل و زمینههای آن مانعی جدی برای قرار گرفتن این کشورها در قالب یک نظم منطقهای مبتنی بر گفتوگو و همکاری است، اما آنچه از منظر دولت جدید غافل نمانده، این است که رفتار منفعلانه در قبال یارکشی رژیم صهیونیستی و سوق دادن بیشتر این کشورها بهسمت ائتلاف با تلآویو بهدلیل یک ایرانهراسی موهوم هیچ کمکی به ایده همکاریهای منطقهای نمیکند.
حضور بهنگام امیرعبداللهیان در اجلاس بغداد و سفر او به روسیه، لبنان و سوریه در کنار سفرهای متعدد باقری به پاکستان، قطر و ترکیه همزمان با آغاز رایزنیهای دیپلماتیک با کشورهای ۱+۴ در امتداد اجرایی کردن همین ایده قابل ارزیابی است. این در حالی است که دولت رئیسی بر این رویکرد اصولی خود تأکید کرده که رابطه با همسایگان در زمره اولویتهای سیاست خارجیاش به شمار میآید و بویژه با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر منطقه تمایلی به تشدید اختلافات بهوجود آمده ندارد. از اینرو امیرعبداللهیان در خلال نخستین حضورش در سازمان ملل پیشنهاد «گفتوگوهای درون منطقهای» را بهعنوان دعوت دیرپای جمهوری اسلامی ایران از همسایگانش مطرح کرد.
به این ترتیب اگر چه وزارت امور خارجه ایران در قالب بیان حقایق و رد اتهامات ادعایی طرح شده، اقدامات جبهه امریکا و شرکای عربیاش را بیپاسخ نمیگذارد اما در مجموع، سیاستی مبتنی بر گفتوگو و تعامل با همه کشورهای عربی را در پیش گرفته است. این سیاست که تاکنون با پرهیز از تشدید اختلافات با کشورهای عربی منطقه همراه بوده است در بطن خود به پیگیری ایده گفتوگوهای درون منطقهای نگاه دوخته است. ایدهای که فارغ از سیاست تقابلجویانه امریکا و همراهی برخی از متحدان عربیاش، سمت و سوی خود را در مسیر کاستن از اختلافات و یافتن زمینههای مشترک همگرایی با مشارکت همه کشورهای منطقه خاورمیانه جستوجو میکند.
به نتیجه رسیدن این روند گرچه با توجه به تعدد موضوعات متعارض و احتمال بالای وجود تحریکات مخرب فرامنطقهای، دشوار مینماید اما غیرممکن به نظر نمیرسد. دیپلماسی پرتحرک دولت سیزدهم در هفتههای نخستین در شرایطی در پیش گرفته شد که کشور با مجموعهای از تحولات پرشتاب در حوزه همسایگی و منطقهای روبهرو و بهواسطه نقشآفرینیهای مؤثر به پای ثابت فرایندهای دیپلماتیک در منطقه از جمله روند گفتوگوهای بحران افغانستان تبدیل شد.
پیگیری مستمر گفتوگوهایی که مشخصاً از سوی وزارت خارجه و نماینده ویژه رئیسجمهوری کشورمان بعد از فروپاشی دولت «اشرف غنی» و قدرت گرفتن گروه طالبان در افغانستان در دستور کار قرار گرفت، سبب شد که چشمها برای فروکاستن از این بحران و در امان ماندن از پیامدهای آن بر همسایگان و منطقه به رایزنیهای ایران با کشورهای مرتبط با این بحران دوخته شود. در مورد عراق نیز دولت جدید کشورمان از اهمیت نقشآفرینی دیپلماتیک برای کمک به این کشور مهم همسایه غافل نشده است. واقعیتی که علاوه بر تأثیرگذاری مشاورههای نظامی ایران در رایزنیهای مؤثر وزیرخارجه و دیگر مقامات ایران با مراجع تأثیرگذار و مسئولان عراق و تجمیع نیروها برای کمک به برقراری ثبات و امنیت در این کشور نشان داده شده است.
همچنین از میان موضوعات منطقهای که توقع میرود دستگاه دیپلماسی دولت رئیسی بتواند گره از کلاف پیچیده آن بگشاید، موضوع بهبود رابطه با عربستان است. این توقع با اجرایی شدن سیاست خروج امریکا از منطقه و بهواسطه پالسهای مثبتی که از سوی ریاض ارسال شده، احتمالی برای برآورده شدن یافته و با واکنش مثبت ایران همراه شده است. رژیم سعودی که تا پیش از این با شکل دادن به یک ائتلاف عربی سعی در مشروعیت بخشیدن به حمله نظامی علیه مردم بیدفاع یمن داشته است، در باتلاق جنگ فرسایشی این کشور فرو رفته و حالا در شرایطی که وضعیت همپیمانیاش با امریکا رو به تزلزل رفته است، به کاستن از مشکلاتش با تهران ترغیب شده است.
برگزاری چهار دور مذاکره میان تهران و ریاض که با تلاشهای میانجیگرانه بغداد به جریان افتاده است، همراه با دیپلماسی هدفمند منطقهای که دستگاه وزارت خارجه دولت سیزدهم به جریان انداخته است، نشان از آن دارد که اراده محکمی برای ترمیم و بازسازی این رابطه فراهم شده و به وجود آمده است. در این راستا بهنظر میرسد که با وقوع تحولات جدید، امارات، قطر، عمان و کویت که تا پیش از این سطح روابط خود با تهران را کاهش داده بودند اینک ارجحیت حفظ روابطشان با ایران به اندازهای رسیده است که دیگر نمیخواهند در این مسیر پیرو بیچون و چرای عربستان باشند و به پیشنهاد همکاری ایران روی خوش نشان دادهاند.
در مجموع بهنظر میرسد فارغ از آنچه در مسیر مذاکرات لغو تحریمها میگذرد، گسترش روابط دیپلماتیک مؤثر با اغلب کشورهای آسیایی و منطقه خاورمیانه، نقطه عزیمتی است که دولت سیزدهم در منطقه دنبال میکند. دیپلماسیای که با در پیش گرفتن یک سیاست متوازن، فرصت برداشتن گامهای بلندتری را نیز در پیش رو خواهد داشت. تردیدی وجود ندارد کشوری که رایزنیهای مستمر با کشورهای غرب و شرق را فارغ از سویهگیریهای ایدئولوژیک در پیش گرفته است، طبیعتاً کشوری نیست که کشورهای منطقه در همراهی و فشردن دست دوستی آن تردید کنند. از اینرو انتظار میرود که دیپلماسی دولت جدید ایران راه خود را به آرامی بپیماید. اگر چه هنوز برای رسیدن به اهداف غایی خود راه پر پیچ و خمی پیش رو دارد.