تهران- ایرنا- ایران طی سالهای اخیر توانسته فشار تحریم و کرونا را بر اقتصاد خود مدیریت کرده و به وضعیت ثبات برساند. در این شرایط و با مهار کرونا در دنیا انتظار نمی‌رود رقبای آمریکا برای تامین نظرات و خواسته‌های آمریکا اقتصاد خود را از نفت ایران محروم کنند.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا جو بایدن رییس‌جمهوری آمریکا طی روزهای اخیر در یادداشتی به وزارت خارجه ایالات متحده نوشته که در حال حاضر عرضه نفت به بازارهای جهانی به اندازه‌ کافی است و این امر امکان کاهش چشمگیر خرید نفت ایران توسط کشورهای دیگر را ایجاد می‌کند.

او افزوده است: مطابق با تصمیمات قبلی، عرضه کافی نفت و فرآورده‌های نفتی از کشورهایی غیر از ایران (به بازار جهانی) وجود دارد تا امکان کاهش قابل توجه خرید نفت و فرآورده‌های نفتی از ایران توسط موسسات مالی خارجی فراهم شود. این اظهار نظر خصمانه از جهاتی علت بی‌اعتمادی تهران به آمریکا و درخواست تضمین جدی از سوی آمریکا و اروپا را در زمینه بازگشت به تعهدات مندرج در توافق هسته ای روشن می‌کند.

دولت‌ها به واسطه جایگاه حقوقی در نظام بین الملل مسئولیت دارند و فارغ از  افراد و احزابی که قدرت را در اختیار می‌گیرند، شخصیت حقوقی دولت‌ها ماندگار است. از این جهت تعهدات، تکالیف و حقوقی در هر دوره ای بین دولت‌ها منعقد می‌شود باید ثبات داشته و دولت‌های بعد به‌ تعهدات پیشین پایبند بوده و در عین حال از مزایای آن استفاده کنند.

طی سال‌های اخیر دولت جمهوری‌خواه حاکم بر کاخ سفید در یک اقدام غیر حقوقی و غیر منطقی از توافق هسته‌ای موسوم به برجام خارج شد و نه تنها به تعهدات خود در رفع تحریم‌های ایران عمل نکرد حتی  مانع از این شد که سایر اعضای برجام و کشورهای دیگر به تعهدات خود در قبال ایران عمل کنند. این اقدام اسیبهای غیر قابل جبرانی به اقتصاد ایران و معیشت مردم وارد کرد به طوری که در ادبیات سیاسی و بین المللی از تعبیر تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران استفاده شد. این در حالی است که ایران در دو سال اخیر مانند همه کشورهای دیگر درگیر مقابله با ویروس کرونا بود و تحریم و کرونا فشار  مضاعفی بویژه در ماههای اولیه شیوع کرونا به ایران وارد کرد. با این حال نه دولت گذشته آمریکا و دولت کنونی این کشور حاضر نشدند از این سیاست برای حفاظت از جان شهروندان کوتاه بیایند.  

هرچند ممکن است این اقدام غیرحقوقی در داخل آمریکا در قالب برتری حقوق داخلی بر حقوق بین‌المللی توجیه شود. با این حال همین وضعیت یکی از گره‌های اصلی در دستیابی به توافق شرکای توافق هسته ای است. ‌همکاری‌های اقتصادی و سیاسی اصولا در بازه زمانی بلند مدت قابلیت برنامه ریزی و سرمایه گذاری دارند. طبیعتا اگر به هر دلیل فضای حاکم بر مناسبات تجارت بین الملل کشورها در شرایط مبهم و نامشخص باشد، هیچ کس حاضر نخواهد بود با آن کشور همکاری کند. این درخواست منطقی تهران از طرف‌های مذاکره کننده با پاسخ درستی روبرو نشده است.

پاسخ به اینکه چگونه قرار است گره‌های حقوقی چنین موضوعی باز شود، در اختیار آمریکا و اروپاست و مشکلی است که آنها باید به‌آن جواب بدهند با این حال اظهار نظر اخیر بایدن نشان می‌دهد که حتی دولت کنونی آمریکا که مدت‌هاست ژست دیپلماسی و بازگشت به مذاکرات را گرفته، ‌ همچنان در پی استفاده از ابزار زنگ زده و شکست خورده فشار و تحریم است و سوء ظن تهران به ‌آمریکا کاملا منطقی است. نگاهی به اتفاقات ماه‌های اولیه انعقاد توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ نشان می‌دهد که  طرف‌های غربی از خلاء موجود در این توافق استفاده می‌کنند وهمچنان فضای ابهام و تردید بر روابط و تجارت خارجی ایران سنگینی می‌کند.  

در همین زمینه اتاق فکر شورای روابط خارجی اروپا اخیرا در گزارشی نوشته است: چند ماه پس از اجرای برجام اولیه آشکار شد که به دلیل کاستی‌های لغو تحریم‌ها بازهم امکان فروپاشی توافقات تجاری‌ای که پس از لغو تحریم‌های ثانویه آمریکا قانونی شده بود، وجود دارد. برای پرهیز از چنین مشکلی گروه ۱+۵ باید تضمین‌هایی به ایران بدهد تا تهران اطمینان حاصل کند که لغو تحریم‌ها نه فقط روی کاغذ بلکه در عمل هم اجرا خواهد شد.

  این در حالی است که طی سال‌های اخیر اقتصاد ایران توانسته فشارهای  خارجی را مدیریت کند و به نوعی ثبات برسد. هرچند مشکلات اقتصاد ایران و اقشار مختلف مردم غیرقابل انکار است با این حال نباید از یاد برد که هدف فشارهای آمریکای دوره ترامپ فروپاشی ایران طی بازه‌های زمانی سه ماهه و شش ماهه بود. ایران توانست فشار تکانه‌های تحریم را بر اقتصاد خود مدیریت کند.

اقتصاد ایران طی سال‌های گذشته متکی به نفت و درآمدهای آن بوده است با این وجود میزان وابستگی به نفت در دوران تحریم به کمترین میزان خود رسید و سهم نفت در بودجه سالانه کاهش یافت. از این جهت خود آمریکایی‌ها هم می دانند که امروز نه تنها استفاده از ابزار تحریم و فشار اقتصادی عملا کارآمدی لازم را حداقل در قبال ایران نخواهد داشت حتی ممکن است اظهارات شعارگونه مقامات آمریکا ناکارآمدی این سیاست را روشن‌تر کند.

ناکارآمدی این سیاست بویژه از آنجا روشن تر می شود که بدانیم اقتصاد جهانی توانسته بر ویروس کرونا غلبه کند و انتظار می رود اقتصادی مهم دنیا طی  ماهها و سالهای آینده رشد اقتصادی را تجربه کنند طبعا یکی از مهمترین ابزارها و الزمات این رشد اقتصادی نفت و انرژی است  و در چنین شرایطی کشورهای دنیا بویژه رقبای این کشور حاضر نخواهند بود اقتصاد  خود را به خواسته های غیر منطقی دولتی مثل آمریکا گره بزنند. از این جهت اظهارات رییس جمهوری آمریکا بیش ازآنکه مابه ازایی در عرصه واقعیت داشته باشد بلوفی برای بهره برداری در مذاکرات آتی است.