در ادامه گزارش روزنامه ایران یکشنبه ۲۳ آبان می خوانیم: دیپلماتهای ایرانی به صراحت این را در حرفها و گفتههای خود تکرار میکنند. بهعنوان نمونه علی باقری در همین خصوص به فیگارو گفته است: «اولویت اساسی ایران این است که موضوع لغو تحریمهای غیر قانونی باید محور اصلی گفتوگوها در دور جدید باشد.» این مسأله بخوبی نشاندهنده رویکرد جدید ایران در قبال مذاکرات پیش رواست.
اما اهمیت یافتن این محور اصلی برای مذاکرات چیست؟ یکی از علل اصلی شکستهای پیدرپی مذاکرات وین در دولت قبل را میتوان در نداشتن دیدگاه مشترک به هدف مذاکرات دید. مسألهای که البته با سردرگمی تیم مذاکرهکننده وقت ایران مشکلات را بیشتر کرده بود. به همین سبب بارها در میانه مذاکرات مباحثی همچون لزوم عقب نشینی ایران در مسائل منطقهای و موشکی نیز به چشم میخورد. غریبآبادی سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمانهای بینالمللی که در مذاکرات وین حضور داشت بعدها فاش کرد که غربیها بهدنبال گنجاندن مسائل غیرهستهای در مذاکرات ناکام وین بودند. وی گفته بود: «در وین، امریکا و غربیها بهدنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند. این سری، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعداز هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.»
اما سکانداران جدید دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاش دارند با رایزنیهای گسترده با مقامات کشورهای ۱+۴ این فهم مشترک را تثبیت کنند. تماسهای تلفنی امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و سفرهای علی باقری معاون سیاسی این وزارتخانه و مسئول تیم مذاکرات جدید به فرانسه، آلمان، انگلیس و اسپانیا نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. دیپلماتهای ایرانی تلاش دارند در مرحله اول خروج یکجانبه و غیرقانونی امریکا از توافق ۲۰۱۵ را بهعنوان اصلیترین عامل سست شدن و سپس نابودی این توافقنامه معرفی کنند. با محکم شدن این گزاره میتوان امید داشت خواستههای ایران که رفع همه تحریمهاست بتواند در مسیر مذاکرات به نتیجه برسد و سایر کشورها ملزم به همکاری با ایران جهت برخورد با ناقض اصلی برجام شوند.
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که بر اساس ۱۶ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی کاملی به توافق داشته است اکنون با بدعهدی امریکا در موضع طلبکار، حقوق را پیگیری میکند. این مسأله در سایه افزایش قدرت غنیسازی کشورمان و دستیابی به بیش از ۲۵ کیلوگرم اورانیوم ۶۰درصد و ۲۱۰کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد و همچنین محدود کردن اختیارات برجامی آژانس در کشورمان وزن بیشتری گرفته است تا جاییکه بارها کشورهای اروپایی و آژانس خروج ایران از این وضعیت انفعالی را مورد هجمه قرار داده و ناراحتی خود را ابراز داشتهاند. حرکت به سمت دیپلماسی رو بهجلو و کنار گذاشتن راهبرد صبر استراتژیک که نتوانست غرب را ملزم به احترام گذاشتن به حقوق ایران کند عملاً توپ را در زمین طرف مقابل انداخته است؛ اکنون آنها هستند که باید برای وضعیت پیش آمده پاسخی عملی و عینی داشته باشند.
دولت سیزدهم با همین پشتوانه قوی و شکست کارزار فشار حداکثری در موضعی جدید قرار گرفته و ابتکار عمل را در دست دارد. از اینرو تاریخ و زمان مذاکرات را مشخص کرده و تلاش دارد توافق مطلوب از منظر خود را به کرسی بنشاند. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان هفته گذشته در همین خصوص اعلام کرد که ایران آماده حصول یک توافق خوب است. امیرعبداللهیان در توئیتر خود نوشت: «این روزها دکتر باقری گفتوگوهای موفقی را در اروپا دنبال میکند. ما در میز مذاکرات وین آماده نیل به توافق خوب هستیم. بازگشت همه طرفها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست»
اما این «توافق خوب» چه ویژگیهایی دارد؟
۱.در مذاکرات جدید نه تنها جمهوری اسلامی ایران اجازه گفتوگو پیرامون مسائل موشکی و منطقهای خود را نخواهد داد که حتی گفتوگوی هستهای هم نخواهد داشت. ایران که خواستار عمل کردن طرف مقابل به تعهدات سال ۲۰۱۵ است، به مسائل هستهای ورود مجدد نخواهد کرد و اینگونه دست غربیها را در وارد کردن مسائل جدید به مذاکرات خواهد بست. علی باقری که چند روز قبل در دیدار با مدیرکل وزارت امور خارجه فرانسه مذاکره هستهای را رد کرده بود اکنون در مصاحبه با گاردین هر گونه مذاکره در خصوص مسائل دفاعی را رد کرد و گفت: «برجام، دارای چهارچوب روشنی است و سایر مسائل به آن مربوط نیستند. ما بر سر قابلیتهای دفاعی یا امنیتمان مذاکره نخواهیم کرد.»
۲. امریکا بهعنوان ناقض توافقنامه در جایگاه متهم و حتی بیرون از گفتوگوها قرار دارد. دولت امریکا باید ضمن ابراز پشیمانی به جبران اشتباهات گذشته و پرداخت غرامت، خسارت و هزینه عدم النفع ایران را بپردازد و اعتمادسازی لازم را انجام دهد. این اتفاق تاکنون رخ نداده و حتی جوبایدن رئیسجمهوری امریکا با تمدید فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران نشان داده که قصدی برای اعتمادسازی هم ندارد.
۳. امریکا ضمن اعتمادسازی باید دست از تقسیمبندی تحریمها برداشته و با رفع همه تحریمها، تحریمهای وضع شده در دولت اوباما و ترامپ را لغو کرده و اراده جدی خود برای جبران گذشته را نشان دهد. باقری در این مورد میگوید: «هدف اصلی ما رفع تحریمهای قانونی است که آنها با نقض قطعنامههای سازمان ملل بهملت ایران تحمیل کردهاند. هرتحریم در نقض برجام که توسط رئیسجمهوری اوباما یا رئیسجمهوری ترامپ وضع شده باید رفع شوند.»
۴. رفع واقعی تحریمها نیاز به راستیآزمایی و گذشت زمان برای اثبات پذیر شدن دارد. از آنجایی که ایران یکبار با انجام تعهدات خود در گام اول متضرر شده و امریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، ایران باید فرصت لازم برای راستیآزمایی داشته باشد و با خرید و فروش نفت و انتقال ارز به داخل کشور از اقدامات امریکا اطمینان حاصل کند. ایران برای شکلگیری بیطرفانه این کار نظارت یک گروه بیطرف برای راستی آزمایی را هم میتواند قبول داشته باشد. معاون سیاسی وزارت امور خارجه در این مورد معتقد است هر مذاکره و توافقی برای ایران مطلوب نیست: «ما به راستیآزمایی نیاز داریم و این موضوع، یکی از مسائلی است که هنوز نهایینشده باقی مانده است. فقط کافی نیست که خودکار روی توافق به گردش درآید.»
۵. امریکاییها باید متعهد شوند که خروج دوباره از توافق را انجام نخواهند داد. از آنجایی که این بازیگر نقش مخربی در توافقنامههای بینالمللی داشته است امکان استفاده نابجا از مکانیزم ماشه را هم دارد و میتواند اینبار از فرصت حضور در توافقنامه به شکل موذیانهتری استفاده کند. امیرعبداللهیان بهصورت صریح در این خصوص گفته است: «اقدامات و قانونشکنیهای امریکا از جمله تحریمهای تازه این کشور ارائه تضمینهای عینی از سوی امریکا را به یک ضرورت غیرقابل چشمپوشی تبدیل کرده است»
روی میز قرار گرفتن خواستههای مشروع ایران و ترمینولوژی مواضع دولتمردان سیزدهم در خصوص مذاکرات نشاندهنده تغییرات جدی در رویکرد به پرونده توافق هستهای کشورمان است. دولتمردان با استفاده از واژههای «شروع مذاکرات»، «مذاکرات نتیجهمحور»، «مذاکره برای رفع تحریم» و «لزوم تضمین دادن امریکا» بهجای «ادامه مذاکرات» و «مذاکره برای احیای برجام» تغییر رویکرد مذاکرات را نشان دادهاند.