شاخص های سرانه و نسبت کتابخوانی، نشانگر وضعیت کتابخوانی افراد جامعه است. سرانه مدت زمانی را نشان می دهد که به طور متوسط هر فرد باسواد برای مطالعه کتاب صرف می کند و نسبت کتابخوانی، درصد جمعیتی را که کتاب می خوانند، مشخص می کند. شاخص نسبت جمعیت کتابخوان، میزان گرایش افراد جامعه به کتابخوانی و نهادینه شدن آن را نشان می دهد و تصویر بهتری از وضعیت کتابخوانی جامعه ارایه می دهد.
سرانه مطالعه در کشورها به رشد فرهنگی آن ها و به طور گسترده تر به توسعه انسانی در هر کشور مربوط می شود. به این معنا که هر چه سرانه مطالعه بالاتر باشد، آن کشور از رشد فرهنگی بالاتری برخوردار است.
کمیت و کیفیت سرانه مطالعه در ایران، همواره موضوعی برای بحث، تحلیل، پژوهش و... در میان بسیاری از مسوولان و متولیان حوزه فرهنگی بوده است. بنابراین دست یافتن به یک استاندارد که قابلیت اجرایی برای دست یافتن به میزان سرانه مطالعه در کشور را مهیا کند، نخستین قدم روشنگری در این زمینه است.
تعیین «سرانه مطالعه» از چهار شاخص مطالعات غیر درسی، مطالعه در فضای مجازی، مطالعه رسانه و نشریات و مطالعه ادیان و قرآن محاسبه میشود. همچنین مطالعه انواع منابع چاپی، بازدید از وب گاه اطلاعاتی، بازدید از وبگاه خبری، کتاب خوانی گروهی، رجوع منابع مرجع، کتابهای الکترونیکی فایل های اینترنتی و تلفن همراه، شنیدن و تماشای برنامههای مستند به عنوان مولفههای محاسبه سرانه مطالعه معرفی شده است. بنابراین مدت زمان مطالعه یک فرد در یک شبانهروز عامترین تعریف از سرانه مطالعه میانگین است. در کشور ما آمارهای متعددی برای سرانه مطالعه روزانه گفته میشود و اعداد اعلام شده از ۲ دقیقه تا ۷۶ دقیقه متغیر است اما عدد ۱۲ تا ۱۸ دقیقه دارای بیشترین فراوانی در میان آمارهای مطرح شده است.
بر این اساس آماری که از سرانه مطالعه کتاب در ایران در کنار تمام نوسانات عددی که تاکنون ارایه شده است، نشان میدهد که ایرانیان تقریبا به میزان آمریکایی ها(۲۰دقیقه) به مطالعه کتاب علاقهمند هستند. هر چند ایرانیها طبق آمارهای جهانی به شاخصههای استقبال از مطالعه نزدیک نیستند اما در استفاده از شبکه های اجتماعی بر اساس تحقیقات مرکز الکسا(سرویس رتبه بندی سایت ها) رتبه بالایی را در جدول جهانی به خود اختصاص دادهاند.
بنا بر آمار ثبت شده در سایت موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در سال ۱۳۹۹، تعداد ۱۵ هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب منتشر شد. از این میان ۱۰ هزار و ۶۱۲ عنوان تألیفی و ۴ هزار و ۸۸۸ عنوان ترجمه هستند. کتاب کودک و نوجوان یک هزار و ۹۶۳ عنوان را در این سال به خود اختصاص داده بود و کمترین میزان شمارگان کتاب هم در حوزه علوم طبیعی و ریاضیات با ۷۲۲ نسخه دیده میشود.(آمار ارایه شده در سایت خانه کتاب ایران)
تعیین میزان سرانه مطالعه کشور و نقش آن در توسعه فرهنگی کشور سبب شده تا استاندارد دوگانهای در پژوهش های مختلف تعریف شود. از این رو پژوهشگر ایرنا به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی به گفت وگو با «ابراهیم ساعدی» نویسنده و پژوهشگر ادبی، پرداخت و اهمیت این موضوع را از زوایای مختلف بررسی کرد.
جامعه اهل کتاب موثرترین عامل توسعه فرهنگی کشور
ساعدی با بیان اینکه نخستین عامل رشد فرهنگی و اجتماعی و بـه تـعبیری اقـتصادی، داشتن جامعهای اهل کتاب و مطالعه است، گفت: دستیابی به چنین جامعهای به برنامهریزی هدفمند و آزمـوده و استمرار آن نیازمند است. این موضوع به برنامههای آموزش رسمی و غیر رسمی نظام آموزشوپرورش نیاز دارد تا بتواند در فراهم آوردن جامعه کـتابخوان کمک کند. جامعهای اینسان، به کتاب و مطبوعات نیاز واجب دارد، مـطالعه و آگـاهی مهمترین هدف او به حساب میآید. در واقع کـتاب یک خوراک برای روح، عقل و اندیشه و یک دارو برای بیماری های فردی و اجتماعی است. البته باید این را نیز مدنظر داشت که اگر این خوراک روح و جسم مسموم باشد، عوارضی همچون گمراهی را به دنبال دارد.
جامعه کتابخوان، مردمی ادب دوست را پرورش می دهد
این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه جـامعه کتابخوان و اهل مطالعه، مردم ادبدوست پرورش می دهد، اظهار داشت: جامعه کتابخوان مؤلف، مفسر، مترجم و محقق را در دامن خود میپروراند. کتابخوانی سبب می شود تا در عرصه ادبیات از فقر بیرون بیاییم. باید در آوردگاه ادبیات انسان های اندیشمند و آزاد پرورش داد و بـه آنـها فرصت دهیم تا با فکر خود دست و پنجه نرم کنند و آثار جدیدی را خلق کنند. این روزها تقریبا سبد خرید کتاب و مطبوعات در میان خانوارها خالی است.
آموزش و پرورش باید به فن آوری، نوآوری، خلاقیت و ابتکار، دانش عملی و کاربردی بیش از پیش اهمیت دهد و در صدر همه امور به این موارد بپردازد. جامعهای سالم است که از ابـتداییترین تـا عـالیترین واحد آموزشی آن الزام قانونی به تأسیس و تشکیل کتابخانه داشته باشد، یعنی ایجاد کتابخانه با رعایت استانداردهای ملی فضا و مواد و منابع از ضروریات تأسیس واحد آموزشی محسوب شود. باید عادت بـه کـتابخوانی از دوران کودکی پدید آید، تحصیل متکی به درس کلاس و کتاب واحد نباشد. دانـشآموز، دانـشجو و استاد بخش بزرگی از انجام امور تحصیلی، آمـوزشی و پرورش را در پنـاه بـردن و مراجعه کردن به کتاب های غیردرسی کـتابخانههای پرمـجموعه، سازمانیافته و روزآمد در دسترس، امکانپذیر بدانند.
سرمایه گذاری کلان در بخش فرهنگ
وی سرمایه گذاری در بخش فرهنگ را لازم و ضروری دانست و بیان داشت: در شرایط و مقتضیات جامعه کنونی، برای پرورش مؤلفان، مـحققان و مترجمان برای تولید کـتاب و مـطبوعات انـبوه، دولت بـاید سـرمایهگذاری کلان را در بخش فرهنگ سرلوحه خدمات فرهنگی خود قرار دهد و در سرمایهگذاری برای تولید کـاغذ، تـهیه و تدارک مواد و مصالح چاپ و دستگاه ها و تـجهیزات مدرن چاپخانه و پرداخت یـارانه بـه کالاهای فرهنگی از هیچگونه کوشش و کـمکی دریـغ نکند. از این طریق شاید که هزینه تولید کتاب کمی کاهش یابد و گروه های متوسط جـامعه قدرت خرید کتاب پیدا کنند و بـه فروش بیشتر کتاب بیانجامد.
پدیـدآورنده هر نوع کالای فـرهنگی بـاید با خاطری آسوده و فکری آزاد برای خدمات به فرهنگ و دانش و آگاهی جامعه به تـحقیق، تـدقیق و تألیف بپردازد و بر پایه نیازهای روز جامعه حرکت کـند و تلاش و کوشش خـود را در اختیار همگان قرار دهد. همچنین ضـوابط چـاپ و زمان تشریفات قـانونی آن بـه حداقل برسد.
نظام اطلاعرسانی سریع از شـرایط ضـروری رشـد و تـوسعه فـرهنگی
ساعدی، پخش و توزیع سریع کتاب به مراکز فروش و کتاب فروشی های کشور را از مهمترین ابزار نظام اطلاع رسانی دانست و تصریح کرد: پس از انتشار کتاب نوبت به پخش و توزیع سریع به مراکز فروش و کـتاب فروشیهای سـراسر کـشور میرسد. امروزه نظام اطلاعرسانی سریع یکی از شـرایط ضـروری رشـد و تـوسعه فـرهنگی اسـت، یعنی کالای فرهنگی پس از عرضه به بازار رسانههای جمعی باید به معرفی، نقد و بررسی آن بپردازند. رادیو و تلویزیون و سینماها و اماکن عمومی در این میان، نقش حساسی برعهده دارند. برنامههای کوتاهمدت اما مکرر و به صورت روزانه و در بزنگاه های مختلف و در انواع رسـانههای هـمگانی باید به معرفی کالاهای فرهنگی آنهم به صورت رایگان بپردازند. این نقش کمرنگی که اغلب به برنامههای رادیو و تلویزیون در مطالعه کتاب نسبت میدهند، باید برطرف شود.
حرکت و پویایی در چنین جامعهای باید بالا باشد. برآوردن نیازهای آموزشیوپرورشی اجتماعی و فرهنگی جمعیت باسواد سـاده و سهل نیست، برنامه هـدفمند، سـازنده و بالنده میخواهد، بودجه کلان نیاز دارد. کتاب که یکی از کالاهای فرهنگی معتبر و بنیادی برای تحول سازی بهشمار میرود، باید ارزان، راحت و آسان در دسترس جوانان قرار گـیرد. ایجاد امکانات مادی، شرایط مناسب زندگی، عدالت اجتماعی و تأمین خواستههای بهجای آنهاست که فرصت مطالعه و خرید کتاب را میدهد و این استقبال جمعی است که عامل تـأثیرگذار در بـالا رفتن فرهنگ عمومی و آگاهیهای فردی و اجتماعی بهشمار میآید.دولت در ایجاد و گشایش کتابفروشی در محلههای تهران و شهرستان ها و دکهها یـا جایگاههای کتابفروشی و عرضه کـتاب در روسـتاها تسهیلات قائل شود و با پرداخت یارانه به شبکه توزیع و پخش کتاب یا مسؤولیتپذیری بخش دولتی برای توزیع کتاب به اقصی نقاط کشور تسهیلات لازم را فراهم آورد.
ارتقاء سرانه مطالعه، ضرورتی آشکار
این پژوهشگر ادبی می گوید: ارتقاء سرانه مطالعه در کشور باید از نظر کیفی افزایش و ارتقا داده شود، در آن صورت تغییرات گسترده در سطح فرهنگی و اجتماعی و در سطح جامعه مشاهده می شود. خواندن و مطالعه یک پروژه چند بعدی است و عوامل متعدد اجتماعی بر روی آن تاثیر گذار است، بنابراین صرف ورق زدن کتاب اقدامی بسیار فرمالیته و ظاهری در محاسبه نرخ سرانه مطالعه کتاب در کشور محسوب می شود. از این رو ارتقاء سرانه مطالعه به صورت دقیقه ای نمی تواند مشکل موضوع مورد بحث را برطرف کند. برای ارتقای سرانه مطالعه در ایران میتوان در دو سطح اقداماتی را انجام داد که در سطح فوریتی اقدامات کوتاه مدت، فرمالیته است اما در سطحی عمیق تر به اقداماتی جدی و بنیادی برای تغییر نگرش ها در سطح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه نیاز است.
باید پایگاه و نقش اصلی متفکران و اندیشمندان و نویسندگان را در جامعه تعیین کرد و همچنین با تغییرات طبقاتی بتوان به صورت مستقیم نرخ فرهنگ و سرانه مطالعه در جامعه را که دغدغه این طبقه هم هست، افزایش داد که این امر مستلزم بررسی عمیق جامعه شناسی است. باید توزیع نابرابر مزایای اجتماعی در جامعه حذف شوند و در عوامل موثر بر جامعه پذیری افراد تغییرات اساسی ایجاد شود تا بتوان سرانه مطالعه در کشور را ارتقاء داد.
در ارتباط با سرانه مطالعه در کشور پژوهشگران مختلف با در نظر گرفتن استانداردهای گوناگون از آن، تعریفی را ارایه می دهند. چنانچه بعضی از آنها افزایش دانش و آگاهی شهروندان به واسطه حضور در فضای مجازی را هم شاخص افزایش نرخ مطالعه قرار می دهند و برخی دیگر، تنها مطالعه عمیق و در فضای مکتوب و فیزیکی را در سنجش نرخ شاخص مطالعه دخیل می کنند. اگر افراد به واسطه فضای مجازی و رسانه ها از کتاب های الکترونیک استفاده کنند یا از آموزش های نظام یافته از راه دور به طور دقیق و منظم استفاده کنند، به طور حتم می توان آن را در شاخص های سرانه مطالعه در کشور در نظر گرفت. از این نگاه می توان گفت هر مطالعه ای اعم از خواندن، دیدن و شنیدن که به افزایش آگاهی بینجامد، می تواند در افزایش آگاهی شهروندان نسبت به محیط پیرامونی تاثیر داشته باشد.