تهران - ایرنا - نشریه آسیا تایمز گزارش داد، در حالی که رهبران نظامی و اندیشکده‌های آمریکایی درباره افزایش توانایی‌های نظامی و دفاعی چین هشدار می‌دهند اما معلوم نیست آیا دولت بایدن واقعا چین را یک تهدید می‌داند.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا از آسیا تایمز، سیاستمداران و مقام‌های نظامی آمریکا بعلاوه بسیاری از کارشناسان در تلاش هستند تا مشخص کنند درباره قدرت نظامی فزاینده چین و نفوذ آن کشور در امور جهانی چه باید کرد. مباحثات و اظهارنظرها در آستانه انتشار گزارش "راهبرد دفاع ملی" آمریکا درباره ارزیابی تهدید آمریکا بیشتر شده است. در ارتباط با چین این ارزیابی تهدیدات خیلی روشن نیست چرا که سیاست جو بایدن نیز خیلی مشخص و روشن نیست.

در اواخر سال ۲۰۲۰ زمانی که بایدن در رقابت انتخاباتی بود، مساله ظهور چین به عنوان یک وزنه سنگین جهانی را کم اهمیت جلوه داد اما زمانی که وارد کاخ سفید شد بی‌تفاوتی را رها کرد و درباره "رقابت فزاینده با چین" هشدار داد.

خیلی زود، رئیس میز چین در شورای امنیت ملی بایدن اظهار کرد که وظیفه اصلی سیاست خارجی آمریکا مقابله با قدرت چین است. ژنرال مارک میلی رئیس ستاد مشترک در دولت بایدن هفته گذشته در یک مجمع امنیتی در واشنگتن این نگرانی را بیشتر نشان داد و اعلام کرد: ما شاهد یکی از بزرگترین تغییرات در قدرت ژئوپلتیک هستیم که جهان شاهد آن بوده است. وی گفت: اگر ما به عنوان ارتش آمریکا در مدت ۱۰ تا ۲۰ سال آینده خودمان تغییرات اساسی ایجاد نکنیم، در طرف نادرستی از مناقشه خواهیم بود.

رهبران نظامی آمریکا هفته گذشته یک ارزیابی هشداردهنده درباره توانایی‌های نظامی فزاینده چین منتشر کردند. این گزارش وزارت دفاع آمریکا با عنوان "تحولات نظامی و امنیتی درخصوص جمهوری خلق چین" توضیحاتی در ارتباط با پیشرفت‌های چین در خصوص آماده‌سازی جنگی زمینی، دریایی و هوایی ارائه می‌دهد.

ژنرال میلی دستاوردهای نظامی چین را به مثابه "لحظه اسپوتنیک" این کشور ارزیابی کرد که اشاره‌اش به زمانی بود که اتحاد شوروی اولین ماهواره را به فضا فرستاد و رقابت فضایی زمان جنگ سرد را در دهه ۱۹۶۰ شروع کرد.

با این حال و همراستا با این دیدگاه هشداردهنده، بایدن مفهوم جدیدی از امنیت ارائه داده که موضوعات داخلی ظاهرا نامرتبط را نیز در بر بگیرد. از این رو،‌ وضعیت مبهمی در ارتباط با اولویت‌های امنیتی وجود دارد . "آن – ماری اسلوتر" رئیس اندیشکده "آمریکای جدید" هفته گذشته در نیویورک تایمز نوشت "وقتی هر کسی چیزی دریافت کند، هیچکسی همه چیز را دریافت نمی‌کند و به این دلیل است که مشخص کردن اصول اساسی جهان بینی بایدن دشوار بوده است".

روز دوشنبه، ‌بایدن و شی جین پینگ اولین اجلاس رسمی خود را البته از طریق ارتباط ویدئویی برگزار می‌کنند. هر دو دولت گفته‌اند که هدف این گفتگوها کاهش تنش‌ها درباره موضوعات مختلف بخصوص تمایل شی برای تحت کنترل قرار دادن تایوان است در حالی که آمریکا از ادامه جدایی جزیره تایوان از چین حمایت می‌کند.

سایر مناقشه‌های موجود شامل مواردی مانند کنترل دریایی در دریای جنوب و شرق چین، تجارت، اتهامات آمریکا درباره حملات سایبری و انتقاد آمریکا از حقوق بشر در چین می‌شود. جن ساکی سخنگوی بایدن گفت که رهبران دو کشور درباره راههای مدیریت مسئولانه رقابت‌ها بحث خواهند کرد.

پایین کشیدن فتیله لفاظی‌ها به نفع مفهوم مورد نظر بایدن است که آمریکا و چین می‌توانند درباره موضوعات خاص مانند تغییرات آب و هوایی همکاری نمایند و سایر اختلافات را کنار بگذارند. اما بخشی‌سازی و تفکیک موضوعات این سوال را پیش می‌آورد که آیا چهارچوب مسلطی برای روابط آمریکا با چین وجود دارد؟

شاید برای پاسخ به این سوال باید تا زمان انتشار گزارش "راهبرد امنیت ملی" منتظر باشیم. در ماه مارس دولت بایدن یک راهنمای ۲۴ صفحه‌ای راهبرد امنیت ملی منتشر کرد که از چین به عنوان تنها رقیبی یاد کرد که قادر است قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فنی خود را ترکیب نماید و چالشی پایدار در برابر نظام بین‌المللی ایجاد کند.

اما در این گزارش راهنمای راهبرد امنیت ملی اشاره‌ای به این موضوع نشد که در این خصوص چه باید کرد. تیم بایدن در عوض، نگرانی‌های امنیتی را با آمال سیاست داخلی رئیس جمهور آمریکا ترکیب کرد. این گزارش اولیه خاطرنشان کرد: موثرترین راه برای آمریکا به منظور از میدان به در کردن یک چین قاطع و اقتدارگرا در بلندمدت ، سرمایه‌گذاری روی مردم ما، اقتصاد ما و دموکراسی ما است.

بخش تحقیقات کنگره آمریکا که تحلیل‌های مربوط به سیاست‌گذاری را در اختیار کنگره قرار می‌دهد، خاطرنشان کرد که گزارش مزبور "به نظر می‌رسد که فرمولاسیون سنتی راهبرد امنیت ملی را وارونه ساخته و بر کاستی‌های مشهود در زمینه‌ سیاست‌های داخلی، اجتماعی و اقتصادی بجای تهدیدات خارجی تمرکز کرده است."

کارشناسان خارجی در حال کارزار برای این امر هستند که گزارش راهنمای راهبردی آمریکا چهارچوب روشنی را مشخص نماید. یک مدل در این زمینه توصیه‌های سال ۱۹۴۶ توسط جرج کنان دیپلمات است که گفته بود "مهار" ابزار اصلی برخورد با تجاوزات شوروی باشد.

وبلاگ نظامی و سیاست خارجی با نام "وار آن د راکس" War on the Rocks نیز انتقادهای مبسوطی مطرح و تاکید کرده است که استراتژیست‌ها برای تدوین توصیه‌ها برای برخورد با چین (و روسیه)‌ باید نقش‌ها و ماموریت‌های ارتش آمریکا را با دشمنان مطابقت دهند و از وسوسه وارد کردن مشکلات داخلی با تهدیدات امنیت ملی دور شوند.

این مساله با رویکرد امنیتی همه‌جانبه بایدن ناهمخوان است. به عنوان مثال "وار آن د راکس" استدلال می‌کند که تخصیص منابع برای تقویت مواضع دفاعی در "غرب اقیانوس آرام" و بخصوص در گوام ضرورت دارد. گوام بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در اقیانوس آرام است. گوام همچنین قلمرو آمریکا است که ۱۷۰ هزار شهروند آمریکایی در آنجا سکونت دارند. این وبلاگ همچنین پیشنهاد افزایش اعتبارات برای برنامه‌های بازدارندگی در حوزه اقیانوس آرام را مطرح می‌کند.