قزوین - ایرنا - عکاس ۱۸ ساله قزوینی که با عکس خود به نام "ظاهر و باطن" نمایی از یک آسیب اجتماعی را به شکلی هنرمندانه به تصویر کشیده است، این اثر خود را در جشنواره کشوری عکس مستند به نمایش گذاشت.

به گزارش ایرنا، آنسل آدامز عکاس مشهور قرن بیستم میلادی معتقد است که عکاسی، شعری سوزان و دردناک از یک واقعیت است و تنها می‌شود عکسی را خوب دانست که احساسات را به عمیق ترین شکل درباره چیزی بیان کند. با این تعریف تا چه اندازه می‌توان عکس‌های اطرافمان را بازتابی درست و حقیقی از واقعیات دانست؟

جایی نزدیک در همین حوالی، علی تشکری نوجوان ۱۸ ساله که در کنار تحصیل کردن به عکاسی می‌پردازد، به خاطر دغدغه‌مندی در حوزه آسیب‌های اجتماعی، سوژه خود را در بین کودکان کار و زباله‌گردها جستجو می‌کند.

تصویر آخر او به نام «ظاهر و باطن» که اکنون نام قزوین را در جشنواره عکس مستند طنین انداز کرده است، نمایش یک کودک کار در خیابان نواب جنوبی حوالی مسجد محمدخان بیگ است.

کودکان کار در بین آسیب‌های اجتماعی همواره مورد توجه فعالان اجتماعی بوده و در این رابطه مستندات و عکس‌های بسیاری به ثبت رسیده است، اما ترکیب بندی عکس ظاهر و باطن از همان جنسی است که آدامز آن را بیان واقعی احساسات می‌داند.

برای توضیح بیشتر در مورد این عکس و علت سوژه یابی این عکاس با او در این رابطه گفت و گو کرده ایم؛ این عکاس جوان به پرسش های خبرنگار ایرنا چنین پاسخ داد:

ایرنا. ابتدا در مورد خودتان بگویید که چند سال دارید و مشغول چه کاری هستید؟

من ۱۸ ساله ساکن قزوین هستم؛ رشته تحصیلی من علوم انسانی است و با توجه به سن و سالم اکنون در مقطع متوسطه دوم و کلاس دوازدهم به تحصیل می پردازم؛ ‌درحالی که برای قبولی در کنکور تلاش می‌کنم، عکاسی را نیز به صورت حرفه‌ای در کنار تحصیل دنبال می کنم.

ایرنا. دلیل علاقه مندی شما به عکاسی مستند چیست و اینکه نخستین جرقه ذهنی شما برای عکس‌های اجتماعی در چه زمانی شکل گرفت؟

دلیل علاقه مندی من به عکاسی مستند این بود که همیشه در محیط‌های شهری و خیابانی عکس می‌گرفتم و هیچ گاه در محیطی مثل آتلیه آزمون و خطا نکردم، این باعث شد تا به عکاسی مستند بیشتر از گذشته نزدیک شوم.

از طرف دیگر همیشه برای من جالب توجه بود که بعضی از سوژه‌ها در محیط شهری، رسانه‌ای ندارند و بیشتر مواقع در حق آن‌ها اجحاف می‌شود؛ به همین دلیل عکاسی به شکل مستند را بهترین گزینه برای این سوژه‌ها دانستم تا بتوانم صدای این افراد باشم.

ایرنا. به همین خاطر بود که یک کودک کار سوژه شما شد؟

بله، در استان قزوین کودکان کار بسیار زیاد هستند و از همان ابتدا نظر مرا به سمت خودشان جلب می‌کردند  چون همیشه به کودکان کار حساس بودم و همیشه سعی کردم از آن ها عکس بگیرم.

 دلیل عکس گرفتن من از این سوژه به خاطر دغدغه‌مندی شخصی بود، خیلی از عکاس ها چندان توجهی به این معضل اجتماعی ندارند، اما چون این موضوع همواره برای من مهم بود، از آنها عکس گرفتم و آن را به جشنواره معرفی کردم.

ایرنا. لطفا در مورد سوژه و مکان و محل آن کمی بیشتر توضیح بدهید.

این مکان یکی از محلات کم برخوردار شهر واقع در خیابان نواب جنوبی است؛ هنگامی که در این مکان برای خودم عکاسی می‌کردم، به شکل اتفافی متوجه شدم در کنار بافت فرسوده که شورای شهر جلوه رنگارنگی به آن داده است، کودک کاری از راه دور در حال راندن یک چرخ دستی است که به نظرم ضایعات بود؛ سریع خودم را به سوژه نزدیک کردم و با بستن کادر منتظر شدم تا این کودک عبور کند، خدا را شکر بهترین کادر من شد و عکس خیلی خوبی از آب درآمد.

پس زمینه عکس به لحاظ رنگارنگ بودن یک محل شادی را نشان می‌دهد واین جلوه رنگین با سوژه من یعنی کودک کار در تناقض است، به همین دلیل عکسم را ظاهر و باطن انتخاب کردم؛ ظاهر همان نمای شهری و خانه های رنگارنگ است و باطن هم پسربچه‌ای است که برای رزق و روزی تلاش می‌کند.

ایرنا. آیا برای این عکس نامی هم انتخاب کردید؟

اسم این عکس «ظاهر و باطن است»، اگر دقت کرده باشید، پس زمینه عکس به لحاظ رنگارنگ بودن یک محل شادی را نشان می‌دهد واین جلوه رنگین با سوژه من یعنی کودک کار در تناقض است، به همین دلیل عکسم را ظاهر و باطن انتخاب کردم؛ ظاهر همان نمای شهری و خانه های رنگارنگ است و باطن هم پسربچه‌ای است که برای رزق و روزی تلاش می‌کند؛ همین تناقض جالب باعث شد تا جشنواره عکس مستند آن را مورد توجه قرار دهد.

ایرنا. با این اوصاف همیشه در محیط های شهری به این سوژه‌ها بیشتر از موارد دیگر توجه می‌کنید؟

بله؛ کودکان کار، زباله گردها، کشاورزان و موضوعات دیگر اجتماعی را دنبال می کنم که البته هنوز هم تکمیل نکرده‌ام، سوژه‌های من گاهی اوقات با شرایط زمانی و نوع سفارش‌ها تغییر می کند، اما می خواهم به شکل مستقل موضوعات مورد علاقه خودم را در یک  نمایشگاه و یا یک کتاب عکس منتشر کنم.

ایرنا. عکاسی را حرفه سختی می‌دانید؟ آیا آن را به عنوان یک شغل در آینده انتخاب می‌کنید؟

هرشغلی سختی خودش را دارد، اما اگر توانایی شما بالا باشد قطعا مورد توجه قرار گرفته و مشتریان و مخاطبان بسیاری پیدا خواهید کرد، تنها زمانی می‌توانم به عکاسی به عنوان یک شغل خوب نگاه کنم که به صورت حرفه‌ای عمل کنم، چون واقعیت این است که تعداد عکاس‌ها روز به روز در حال افزایش است و هر روز افراد بسیاری به این حرفه علاقه مند می شوند، طبیعی است که اگر کسی نتواند در این میان موفق باشد، عکاسی قطعا شغل خوبی نخواهد بود.

عکاسی مستند همانند خبرنگاری است و هیچ پولی در آن یافت نمی‌شود، بیشتر عشق به این کار بوده است که آن را به پیش می‌برد، بنابراین چون عکاسی مستند یک کار به اصطلاح دلی محسوب می‌شود، باید در کنار آن با تبلیغات، گرفتن پروژه و از راه های دیگر درآمدزایی کرد که اکنون به دلیل تحصیل چندان قبول سفارش امکان پذیر نیست.

ایرنا. به نظر شما مهم ترین مشکلی که در حرفه عکاسی وجود دارد کدام است؟

مهمترین مشکل، گرانی تجهیزات است، هزینه ای که برای یک عکس پرداخت می‌شود در قبال وجهی که دریافت می کنیم بسیار ناچیز است و اصلا به صرفه نیست که این موضوع به پرخرج بودن این حرفه منجر شده است.

 موضوع دیگر اینکه برخورد خوبی را با عکاسان خبری شاهد نیستیم، هر مراسمی که می خواهیم عکاسی کنیم از عوامل انتظامی گرفته تا سایر ارگان‌ها معمولا با ما عکاسان بداخلاقی می کنند و مدام ما را احراز هویت می‌کنند؛ متاسفانه نبود یک تشکیلات که مدافع حقوق عکاسان باشد بیش از همه چیز به این مشکلات دامن زده است.