سوز عجیبی است، درحالیکه با چند هوهوی نصفه و نیمه دستانم را گرم میکنم در بیم و امید اینکه ماشینی زیرم نگیرد بسرعت عرض خیابان را پشت سر میگذارم؛ هجوم سرما چارهای برایم نمیگذارد جز اینکه سر در گریبان فروببرم، چند قدم جلوتر وقتی شالگردنم را مرتب میکنم ناگهان حجم وسیعی از پهنه خشک زنده رود پیش چشمانم پدیدار میشود، میخکوب میشوم! هُرم خاک ترکخورده رودخانه بهقدری سوزناک است که دیگر سرما از رو میرود. تا چشم کار میکند این خاک است که سرد و بیرحم بر زلال سالها اصالت نشسته و هر رهگذری را در فراق آب سوگوار کرده است. جلوتر میروم، پایینتر؛ لب آبی که فقط خاطرهاش مانده مینشینم؛ در سویی دیگر کمی نزدیک به پل خواجو، رنگ سرخ چیزی شبیه به خیمه به چشم میآید؛ چه قدر شبیه دلخون زنده رود است! بُغضی که در حال جوشیدن بود را قورت میدهم، نکند این همان چادر کشاورزان اصفهان است که برای حقابه خود سنگی صبورتر از شانه بیجان زایندهرود نیافتند..حدسم درست بود. آنسوی چادر چهره اندوهگین کشاورزان خبر میداد از سِر درونشان، درحالیکه با خود فکر میکردم پای درد و دل کدامیک از آنها بنشینم نوازش آرام دود بر دریچه چشمانم یادم انداخت هنوز«هوا بس ناجوانمردانه سرد است»، بند دوربین را روی دوش انداختم و با لبخند کمرنگی که حُرمت حُزنشان را نشکَند جلوتر رفتم، با مهربانی پذیرای مهمان ناخوانده شدند، سادگی از مغناطیس حضورشان میچکید! چهرههای سالخورده، دستانی پینهبسته و نگاههایی که از ورای آن میشد به صدای آب رسید، به پستوی خاطراتشان، آنجا که زنده رود، خرامان میخروشید و قلب نصف جهان را جلا میبخشید، به سالها عبور زنده رود از جوار ریشههای تاریخ! «بنویس زاینده رودِ من کو»؛ رشته افکارم پاره شد، ایناهاش..اینجا هم نوشتیم. کشاورز اصفهانی به آنطرف اشاره کرد، درست میگفت با خطی درشت و سرشار از سادگی این جمله را روی گوشهای از چادر نوشته بودند...
افزون بر یک هفته از همنشینی کشاورزان اصفهان با زاینده رودِ بیجان میگذرد و امروز جمعه با اعلام فراخوان عمومی، خیل عظیم مردم و کشاورزان همچنان توقف بر بستر خشک زاینده رود را دوام آوردهاند تا شاید این بار صدایشان کمی بیشتر شنیده شود.
تیشه بیآبی بر پیکره تاریخ نصف جهان
آنچه در این میان شگفتانگیز است آنکه، کشاورزان فراتر از حقابه خود از چالشهایی که خشکی زایندهرود برای استان اصفهان بدنبال داشته است نیز نگرانند، آنها از سُست شدن زمین و گسترش فرونشست بیمناکاند، از آنکه چیزی نمانده تا زیر پای تاریخ این سرزمینِ کهن فروبریزد.
همنشینی کشاورزان اصفهان، آرام اما سرشار از اندوه و چشمانتظاری است؛ عشق به وطن در عمق چشمانشان موج میزند، غیرت همچنان در پینههای ریزودرشت دستانشان جاریست.
طنین حُزناک آب از هر کران تا کران اصفهان به گوش میرسد.از پای معیشت افزون بر ۳۰۰ هزار کشاورز که حالا بدنبال تخصیص نیافتن حقابه میلنگد و از دلتنگی مردم شهر برای سمفونی رودخانه تا سفر اخیر وزیر نیرو که قِصه پر غصه آب را بار دیگر تیتر رسانهها کرده؛ همهچیز در اصفهان چشمانتظار چارهاندیشی برای فراق آب است.
نهتنها داستان غمانگیز ِحقابه، بلکه خراشِ زخمهای بیشمار، روح مردم این دیار را بهمثابه خُوره میخورد. مردمی که در قلب فلات مرکزی از سایه کبود صنعت به خاک آفتابخورده رودخانه پناهنده شدهاند.زمینی که هرلحظه آن را بیم فروریختن است، آسمانی که بدنبال خشکی تالاب گاوخونی و انتشار ریز گردها دیگر لاجوردی نیست، بهشت گمشدهای که دیگر نه خبری از مرغان و پرندگان آن است و نه جلوهای از سبزی و زندگانی، تالابی که دیگر کویر شده، اکوسیستم بینظیری که حالا در پی قطع و وصل شدنهای دنبالهدار جریان رودخانه در معرض نابودی است و سرانجام هجوم بیشمارِ بارگذاریهای بیامان که همچون میراث پدری، آب را بیتوجه به صبوریهایش میبلعند، آنقدر که دیگر زنده رود را رَمقی برای جوشش و زایش نیست.
حواسها جمع همدلی است!
مردم اصفهان، که همواره زبانزد حماسهآفرینی برای وطن بودهاند،حالا در قلب ایران شکستهاند، همانند مردم استان های همجوار، گویی آب حالا مرثیه مشترک مرزوبوم ایران است.پهنه ای وسیع؛ بی هیچ مرز جغرافیا و آکنده از مِهر و پایمردی، که در سختترین روزهای وطن وقتی شرارههای آتش و باروت و خمپاره آن را نشانه میگرفت، رزمجامه بر تن کردند و راهی میدانهای نبرد شدند، اکنون در سایهروشن آب نیز حواسهایشان جمع همدلی است. آنها امروز نیز همقسم شدهاند تا مبادا زلال آب، با تنشها و اختلافنظرها گِلآلود شود و آنچه اهریمن میخواهد پدیدار شود. حقیقتی که از عمق نگاه کشاورزان نیز هویداست، یاریگرانِ میهن که امروز نیز هرگز نخواهند گذاشت گلایههایشان از بیآبی، دستاویز برخی فرصتطلبان شود.
کشاورزان از آغاز این همنشینی تا به امروز که جمعیت آنها و فریادها بیشتر و بلندتر است، همواره بر آن عهدی که بستند مانده اند؛ حرفشان فقط پایان رنجنامه آب است و دیگر هیچ.
آری؛ شاید این قداست آب است! که میخواهد حتی بغضهای فروخورده، سرانجام، زلال بیرون بریزد مبادا در پاییندست؛ جُرعهها گلآلود شود و در بالادست مهرها کین، که هنوز «دور از تو اندیشه بَدان» نجوای هر ایرانی است.
خبرهای مسرتبخش مسوولان، روزنه امید
از سَرگیری طرحهای نیمهتمام انتقال آب، بازنگری در تخصیص آب، واگذاری مدیریت آب به استانها، پرداخت حقابه ها طبق قوانین جاری کشور و اهتمام به اجرای عدالت در بخش آب، رهاورد سفر اخیر وزیر نیرو به اصفهان بود.
«سید رضا مرتضوی»، استاندار اصفهان، اختصاص یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان پول از طریق صنایع برای پرداخت حقآبه کشاورزان، تامین اعتبار یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان برای تکمیل سامانه دوم آب آبرسانی اصفهان، ۸۰۰ میلیارد تومان برای طرح های تکمیلی تصفیه پساب و فعال شدن کارگروه احیای زایندهرود را از نتایج سفر وزیر نیرو به اصفهان عنوان کرده است.
همچنین بدنبال نامه «حجتالاسلام حسین میرزایی»، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی به رییس جمهور، وی بتازگی به وزیر نیرو در خصوص تشکیل ستاد احیای زایندهرود دستور بررسی و اقدام داد.
رییس جمهور همچنین دستور تشکیل کارگروه ملی ستاد احیای زایندهرود را ابلاغ کرده و به رییس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری برای مطالعات علمی در زمینه احیای زایندهرود ماموریت داده است.
معاون اول رییسجمهوری نیز امروز جمعه بدنبال حضور گسترده مردم و کشاورزان در جوار پل خواجوی اصفهان، در دستور ویژه به وزیران نیرو و جهاد کشاورزی خواستار رسیدگی فوری به حل مشکل آبریز زایندهرود در هر سه استان چهارمحالو بختیاری، اصفهان و یزد شد.
مهاجرتهای بیرویه از اصفهان؛ دور اما نزدیک
همراه با مردم، کشاورزان و مسوولان محلی، نخبگان و اساتید اصفهان نیز نسبت به خشکی زایندهرود و ضرورت چارهاندیشی برای رفع این کهنه معضل هشدار دادهاند.
استاد گروه مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان، بر این باور است با خشک شدن زایندهرود، مهاجرتهای بیرویه از اصفهان به شمال کشور و استانهایی که وضعیت بهتر دارند اتفاق خواهد افتاد.
جهانگیر عابدی کوپایی، در گفتوگو با ایرنا،افزود: با ادامه این وضعیت مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها بدلیل خالی شدن کانونهای تولید از سکنه ممکن است مخاطرهآمیز باشد.
استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه آب اضافه کرد: کاهش بارندگی، اختلال در بارشها، تغییر اقلیم و نبود ذخیره برف کافی در مناطق کوهستانی در خشک شدن زایندهرود تاثیر دارد.
وی افزود: بارشها در اصفهان سال گذشته ۵۰ درصد کمتر شده است.
عابدی با اشاره به تامین آب زایندهرود از سه تونل اول و دوم کوهرنگ و تونلهای چشمه لنگان و خدگستان، افزود: تخصیص طرحهای آبی مختلف از موضوعهای دیگر خشکی زاینده است.
وی برداشتهای بیرویه در بالادست زایندهرود را از دیگر دلایل خشک شدن این رودخانه عنوان کرد و افزود: کشاورزان اصفهان، محیطزیست(تالاب گاوخونی) و میراث فرهنگی(سازههای تاریخی) سه بخش مهمِ متضرر از خشکی زایندهرود هستند.
عابدی کوپایی افزود: تاسیس صنایع در مناطق خشک و کویری توصیه نمیشود و این صنایع باید در جوار آبهای آزاد تاسیس شود.
استاد گروه مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان، هشدار داد: هرگونه طرح انتقال جدید آب به اصفهان، هجوم جمعیتی و صنعتی را بدنبال خواهد داشت.
به گفته وی، تنها راه این است که طرحهای انتقال آب تنها برای مصرف شرب و بهداشت استفاده شود.
وی افزود: راهکار دیگر این است که صنایع دیگر در اصفهان توسعه پیدا نکند و روشهای صرفهجویی آب در بخش صنعت با جدیت دنبال شود.
عابدی کوپایی افزود: جریان مستمر و دایمی زنده رود راهکار بعدی است، چراکه بهطور یقین وضع را بدتر از این نخواهد کرد از طرفی حقابه تالاب گاوخونی نیز تامین شود.
وی با بیان اینکه محافظت از منابع آبهای زیرزمینی استان که تنها منبع قابلاتکا هستند ضروری است، افزود: اثرات گازهای گلخانهای و افزایش دمای حاصل از آن باعث وقوع سیلهای ناگهانی و وقوع خشکسالی های مکرر شده که باید برای تقویت و تغذیه آبخوانها، این سیلابها را کنترل و هدایت کرد.
فرونشست زمین در اصفهان؛ زلزله خاموش
از طرفی، بدلیل برداشت هشت میلیارد مترمکعبی از آبخوانهای زیرزمینی استان، اگر زلزلهای به قدرت ۲ ریشتر در منطقه رُخ دهد، عوارض ناشی از آن معادل زمینلرزه ۶ ریشتری خواهد بود این هشداری است که ابتدای امسال، رییس سابق سازمان مدیریت و برنامهریزی استان اصفهان در گفت و گو با ایرنا داده است.
به گفته نعمتالله اکبری، بدلیل برداشت بیرویه از آبخوانها(سُفرههای آبهای زیرزمینی)، هرلحظه امکان فرونشست زمین در استان اصفهان وجود دارد بطوری که وقوع زمینلرزه ۲ ریشتری بهاندازه سه برابر خسارت ببار میآورد.
وی افزود: خطر فرونشست زمین در مناطقی که بیشازحد مُجاز از آبهای زیرزمینی برداشتشده مثل شرق اصفهان، شهر دامنه(از توابع فریدن) و دشت مهیار(در۳۰ کیلومتری جنوب اصفهان) و بارگذاری روی گُسلهای این مناطق، امکان فرونشست زمین را در هرلحظه ممکن کرده است،همچنین در سمت دولتآباد و شاهینشهر و حوالی زایندهرود که شاهد تخلیه جدی آبهای زیرزمینی و احداث چاههای غیرمُجاز هستیم، با این پدیده مواجهیم.
اکبری هشدار داد جلوی برداشت بیرویه آب توسط شخصیتهای حقیقی و حقوقی گرفته شود و برای جبران این برداشتها هرچند بسیار دیر؛اما اقدام عاجلی صورت گیرد.
سرمایه طبیعی که رو به نابودی است
فعالان محیطزیست هم این روزها همنوا و همگرا با مردم و کشاورزان، نسبت به پیامدهای خشکی زایندهرود هشدار میدهند. مدیر کل حفاظت محیطزیست اصفهان تخصیص نیافتن آب برای کشت و کار کشاورزان استان و جاری نشدن زایندهرود در سال جاری را برای تالاب بینالمللی گاوخونی زیانبار توصیف کرده است.
ایرج حشمتی در گفتوگو با ایرنا، افزود: با بازگشایی زایندهرود و جاریسازی رودخانه شاهد افزایش آب و رطوبت بهاندازه سه تا چهار درصد بودیم اما امسال این امر تحقق نیافت.
وی ادامه داد: تالاب بینالمللی گاوخونی تنها مقداری رطوبت نسبی دارد و میتوان گفت که صد در صد خشک است و آبی در دلتای آن نیست.
مدیرکل حفاظت محیطزیست اصفهان با اشاره به آسیب به گونههای جانوری اطراف تالاب گاوخونی خاطرنشان کرد: خشک شدن آن جلوگیری از حضور پرندگان مهاجر را رقمزده است از سوی دیگر حیات حیوانات و جانوران وابسته به این تالاب را تهدید میکند.
وی با تاکید بر توجه به حقابه زیستمحیطی و احیای تالاب گفت: خشک شدن این پهنه سبب افزایش کانونهای ریز گرد و انتشار گردوغبار خواهد شد و مناطق مختلف ازجمله استانهای همجوار را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
افزون بر یک هفته از همنشینی کشاورزان اصفهان با زایندهرود بیجان میگذرد. در همه این روزها و شبها، مردم شهر نیز ساعتی کنار کشاورزان نشستند و مینشینند، امروز نیز صدای فریاد ها بلندتر و حلقه این همنشینی بزرگتر شده است؛ تماشای آنها که حالا اندوه مشترک دارند کار هرروز رهگذران است. این روزها آب بیش از هر زمان دیگری حافظه نصف جهان را قلقلک میدهد، گردش روزگار چیزی را به رخ خاطرات میکشاند: از آنجاکه خروش زنده رود، شادی مشترک بود تا اینجا که نبودش اندوه مشترک!
زایندهرود به طول افزون بر ۴۰۰ کیلومتر بزرگترین رودخانه منطقه مرکزی ایران در دهههای اخیر به یک رودخانه با جریان دورهای تبدیل و در پاییندست با خشکی مواجه شده است.
گاوخونی در شرق اصفهان یکی از بزرگترین و مهمترین تالابهای ایران محسوب میشود و در طول تاریخ علاوه بر ایجاد فضای فرحبخش در منطقه، مکانی برای زمستان گذرانی و زادآوری پرندگان مهاجر و سایر جانوران بود.
این تالاب که منطقهای به وسعت ۴۷۶ کیلومترمربع در ۱۶۷ کیلومتری جنوب شرق اصفهان در کنار شهر ورزنه و در مجاورت تپههای شنی قرار دارد و در یک دهه گذشته در مدت کوتاهی آب در آن جریان داشت.
خشکسالی بیسابقه در استان اصفهان و چالش در تامین آب حتی در بخش آشامیدنی و بهداشت، تاکیدی دوباره بر اجرای طرحهای انتقال آب به حوضه آبریز زایندهرود و احیای این رودخانه بهعنوان اصلیترین منبع آب مرکز کشور است.
اکنون ۷۹ درصد از مساحت استان اصفهان درگیر خشکسالی و تنها ۲۱ درصد از آن واجد شرایط نُرمال تا ترسالی است.
کمبود بارشها در مناطق سرشاخههای زایندهرود نیز بهطور محسوس احساس میشود بهطوریکه کاهش ۴۰ درصدی بارندگیها در این مناطق سبب کمبود منابع آبی سطحی و زیرسطحی شده است.
بر اساس آمار و ارقام و تحلیلها شدت خشکسالی فعلی از حیث شدت در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده بهطوریکه ۸۰ درصد مناطق استان اصفهان درگیر خشکسالی بلندمدت است.
ذخیره تمامی سدهای مخزنی استان اصفهان ازجمله زایندهرود، خمیران و کوچری حدود ۵۳ درصد نسبت به متوسط بلندمدت کاهش دارد.