مقبولیت عام کتاب در مراودهها و ارتباطات گروهی و اجتماعی و محبوبیت آن در نزد خواص اظهر من الشمس است.
جدای از جذابیت کتاب برای همه گروههای سنی، نقشآفرینی آن در ارتقا یا بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و رشد حیات علمی اجتنابناپذپر است.
کتاب، در هیچ مقطع تاریخی از نگاه دانایان و آگاهان جامعه دور نبوده و همواره کارکردی محوری داشته است و همچنان این محصول اندیشهای و فرهنگی مورد اقبال اهالی دانش و پژوهش است.
شاید مهمترین کارکرد کتاب، ماندگاری و جاودانگی علم و دانش باشد؛ قول مشهور"قید العلم بالکتابه" ناظر به این مفهوم است.
با این همه غربت کتاب و مظلومیت اهل کتاب در روزگاری که دنیا سخت در رقابت تولید علم و تفاخر علمی است، نیز برای جامعهای که اساسالبیتش کتاب و گنجینههای مکتوب و حتی اعجاز بزرگ پیامبرش "کتاب قرآن کریم " بوده، نیازمند نگاهی دیگرگون است.
با وجود گسترش مراکز علمی و آموزشی و توجهات قابل اعتنا در رشد سواد عمومی و دانشهای تخصصی از رهگذر کتاب و کتابخانه، همچنان بین کتاب،کتابخانه، کتابدار و کتابخوان نسبت مقبولی وجود ندارد.
بیتردید تلاش خادمان کتاب از جمله نویسندگان، ناشران، مدیریت امور کتاب و کتابخوانی و کوشش برای فراهمسازی یک محصول کیفی که بتواند رضایت مخاطب را جلب کند، تلاشی ستودنی است، اما وقتی رابطه بین تولید، عرضه و تقاضا ناهمگون باشد باید به دنبال بازخوانی سازوکارها و اتخاذ کاربستهای تازه بود.
محدودیت فضاهای کتابخانهای، هزینههای زیاد چرخه تولید کتاب و ناکافی بودن اقدامهای حمایتی از یکسو و نگاه نوآورانه و روزآمد به نیازمندیها، ذائقهها، ضرورتها و مقتضیات از سویی دیگر ما را به تاملهای جدی و جدید وا میدارد.
حوزه کتاب به واسطه اهمیت تاریخی خود، جغرافیایی متنوع و گسترده دارد؛ در حوزه شهری و روستایی، در فضای دانشگاهی و حوزوی، در متن مدرسه و مسجد و غیره شاهد بروز و ظهور جلوههای کتاب بوده و هستیم؛ با این حال، نگاهی به سرانه مطالعه و کتابخوانی، سهم کتاب در سبد خرید خانوار و سقف تسهیلات و خدمات در رونق بخشی اقتصاد فرهنگ و ارتقای افکار عمومی و غیره ما را به ضرورت تعمق بیشتر در این حوزه رهنمون میسازد.
تغییر نگاه سرمایهای به جای هزینهای، تحولات برنامههای بنیادی مدیریتی به جای طرحهای کوتاه مدت، تبدیل نگرشهای جزیرهای به شبکهسازی چرخه کتاب و تجربهاندوزی از رهیافتهای نو -آنهم در فضای دیجیتالی معاصر- باید بتواند ذائقه و شوقانگیزی جامعه به دوستی و موانست با کتاب را برانگیزد.
در این بین، یکی از موضوعهای مغفول یا کمتر مورد توجه قرار گرفته، تمرکز بر رویکرد ایجاد فضاهای کتابخوانی اختصاصی و تخصصی است.
کتابخانههای تخصصی می تواند علاوه بر هدفمند ساختن حوزه علایق و گرایشها، مرکزی برای تولید اندیشه و علم باشد؛ موضوعی که امروزه به شدت نیازمند آنیم.
عطشناکی جامعه کتابخوان به کتابهای تخصصی به معنای ناکارآمدی کتابها و کتابخانههای عمومی نیست که البته آنها در ایجاد عادت به مطالعه و کتابخوانی سهم پر رنگی دارند اما طیف گسترده طبقهبندی علوم، مقتضی تقویت چنین رویکردی است.
هفته کتاب کاشان در حالی سپری شد که در کنار کتابگردی، برپایی جشن کتاب، آیینهای رونمایی کتاب، نمایشگاهها و فعالیتهای اختصاصی ناشران و کتابفروشان و دید و بازدیدهایی با طعم کتاب، بازگشایی کتابخانه تخصصی مدیریت شهری به همت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کاشان، اتفاق فرخنده ای بود؛ رویدادی که نشانه هدف گذاری هوشمندانه مدیریت شهری برای توجه دادن به نقش آفرینی و تاثیرگذاری تخصصمحوری است و اولویت دادن به دانش مدیریت شهری و منابع کتابخانه ای آن به معنای تغییر نگاه از درون است.
اعلام برپایی جایزه دوسالانه کتاب کاشان در شورای فرهنگ عمومی این شهرستان نیز نوید بخش تعمیم و تعمیق نکاه دستاندرکاران به مقوله کتاب و منزلت اهل قلم است که باید آن را به فال نیک گرفت.
بی تردید وقتی فرهنگ مدیریتی با چنین نگرشی رشد کند، فرهنگ شهروندی هم بر مدار اولویتهای موضوعی (تخصصگرایی) حیات با طراوتتری را تجربه خواهد کرد.
به امید روزی که در چهارمین پایتخت کتاب ایران (کاشان) شاهد آن باشیم که در کنار هر بوستانی که ساخته میشود، کتابخانهای تخصصی به پیوست آن تعریف و تاسیس شود تا در کنار نشاط جسم، طراوت روح نیز نمودی دیگر یابد.
* رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان