شاید کمتر کسی فکرش را می‌کرد فرهاد مجیدی در بازی با نساجی مازندران کلید محافظت از دروازه استقلال را به دستان سنگربان جوانی به نام «علیرضا رضایی» بسپارد اما سرمربی آبی‌پوشان این ریسک بزرگ را انجام داد و البته جواب اعتمادش را به بهترین شکل ممکن گرفت.
در دقیقه ۸۵ بازی خط دفاعی استقلال با یک ضربه پشت مدافعین غافلگیر شد و علی آل کثیر در مصافی تک به تک با علیرضا رضایی سنگربان آبی ها قرار گرفت. در حالیکه مهاجم میهمان مدافعی از آبی ها را در کنارش نداشت، قصد داشت گلر استقلال که از دروازه بیرون آمده بود را دریبل بزند اما سنگربان آبی ها با حرکتی دیدنی و با دست راستش، توپ را از جلوی پای آل کثیر دزدید و مانع از باز شدن دروازه تیمش شد تا در اولین حضورش چهره ویژه میدان لقب بگیرد.
رضایی امروز (یکشنبه) در گفت و گو با خبرنگار ورزشی ایرنا درباره اتفاقات بازی با نساجی مازندران حرف زد، او حرف‌های جالبی را در این مصاحبه مفصل بر زبان آورد.
قرار گرفتن در ترکیب ثابت استقلال، فکرش را می‌کردی؟
این اتفاق شیرین و خوشایند فقط و فقط لطف خدا بود و مثل همیشه نشان داد در تمام لحظه لحظه زندگی‌ام حواسش به من هست. نمی‌دانم چه بگویم و چه واژه‌هایی را به کار ببرم تا از کادرفنی استقلال بابت این فرصت بزرگ که در اختیارم گذاشتند تشکر کنم اما هر چه بود بزرگترین، بهترین و زیباترین لحظات زندگی‌ام را رقم زد و بابت آن کلی کیف کردم. نمی‌دانم منظورم را متوجه می‌شوید یا نه اما اینکه کنار بهترین بازیکنان ایران و روبروی بهترین هواداران دنیا بازی کنید تجربه‌ای است که قابل توصیف نیست.
چه زمانی فهمیدی این اتفاق رخ می‌دهد؟
روز قبل از بازی
روز قبل از بازی، یعنی در طول هفته نمی‌دانستی ممکن است فیکس باشی؟
راستش را بخواهید در طول هفته صحبت‌هایی بود که ممکن است در بازی با نساجی مازندران وظیفه حراست از دروازه استقلال بر عهده من باشد اما درست بیست و چهار ساعت قبل از بازی مطمئن شدم که در این بازی در ترکیب ثابت هستم.
چطور؟
در آخرین جلسه تمرین که تمرینات تاکتیکی را انجام می‌دادیم دیگر مطمئن شدم که این شانس بزرگ نصیب من شده است تا بازی کنم.
اولین تجربه در استقلال، استرس نداشتی.
اگر بگویم استرس نداشتم دروغ گفته‌ام اما این استرس باعث نمی‌شد اذیت شوم و تمرکزم را از دست بدهم اتفاقا انگیزه‌هایم چند برابر شد و می‌خواستم جواب اعتماد مربیانم را به بهترین شکل ممکن بدهم. یکی از اتفاقات خوب دیگر که برای من افتاد حضور تماشاگران در ورزشگاه آزادی بود، فوتبال بدون تماشاگر معنایی ندارد و خوشحالم که آنها در این روز کنار استقلال و من بودند تا قوت قلب بگیرم.
وقتی برای گرم کردن به زمین رفتی چه حسی به تو دست داد؟
آقا بهزاد یک مرد به تمام معناست، او در زمانی که بازی می‌کرد دروازه‌بان فوق‌العاده‌ای بود و حالا که در نقش مربی به استقلال خدمت می‌کند انسان بزرگ و فوق‌العاده‌آی است. او همیشه مثل یک پدر برای من بوده و آن روزهایی که در دبی کرونا گرفته بودم و در قرنطینه به سر می‌بردم هر روز به من زنگ می‌زد و قبل بازی خیلی با من حرف زد. وقتی برای گرم کردم با سید حسین حسینی به زمین رفتیم او چند دقیقه با من حرف زد و گفت امروز اصلا استرس نداشته باش، هواداران نیز ارتباط خوبی گرفتند و همه عوامل دست به دست هم داد تا روز خوبی را داشته باشم.
برخورد سید حسین حسینی و رشید مظاهری با تو چگونه بود، این دو نفر از بهترین گلرهای ایران هستند و در این بازی تماشاگر عملکرد تو بودند.
ما رقیب نیستیم، ما سه برادر هستیم که یک هدف واحد و مشترک داریم، هدف همه ما این است که استقلال به موفقیت برسد و فرقی نمی‌کند که کدامیک از ما در طول فصل فرصت حضور در میدان را پیدا می‌کنیم. ما به دنبال این هستیم تا کاری کنیم که پرچم استقلال بالا باشد، روز قبل ازبازی وقتی رشید مظاهری فهیمد از فهرست ۱۸ نفره خط خورده است نزد من آمد و کلی روحیه داد، او گفت باید بهترین بازیکن زمین باشی، مهاجمان حریف را آنالیز کن و استرس نداشته باش، سید حسین حسینی نیز در طول اردو مدام حرف می‌زد. اینکه چنین رقیبانی داشته باشی باعث افتخار است، من در طول تمرینات از این دو عزیز که بدون شک از بهترین‌های ایران هستند و سالها در تیم ملی حضور داشته‌اند نکات زیادی را یاد می‌گیرم.
کلین شیت، به طور حتم اتفاق جالبی بود.
این موضوع برای من مهم نیست، من فقط به این فکر می‌کنم که قدمی برای موفقیت و سربلندی استقلال بردارم،اگر یک بازی فقط یک بازی دیگر نیز درون دروازه استقلال قرار بگیرم تلاش خودم را به کار خواهم بست تا فقط مهره‌ای تاثیرگذار باشم.
فرهاد مجیدی بعد از بازی به تو حرفی نزد.
نه حرفی میان ما رو بدل نشد اما وقتی پس از پایان بازی به رختکن رفتیم و ناراحتی ایشان را از تساوی استقلال دیدم به شخصیت بزرگ او پی بردم، فهمیدم او بی جهت محبوب نیست و تمام آن افتخارات با ارزشی را که در فوتبال به دست آورده لیاقتش را داشته است. شخصیت مجیدی به تیم تزریق می‌شود و باعث افتخار من است که شاگرد او هستم.
در بازی با نساجی یک تک به تک را گرفتی، موقعیتی که شاید اگر گل می‌شد استقلال بازنده می‌شد.
در آن لحظه که با مهاجم نساجی تک به تک شدم و او از من عبور کرد دایو بستم و توانستم توپ را مهار کنم، شاید باورش سخت باشد اما در تمرینات بارها و بارها آقا بهزاد (غلامپور) این تمرینات را با ما انجام داده است، او در هر جلسه تمرین بیش از ۱۰۰۰ ضربه به توپ می‌زند، آمادگی بالای گلرهای استقلال مرهون تدابیر این مربی است.
رفتارهایت در طول جریان بازی تمرین شده بود یا اتفاقی شکل گرفت، آویزان شدن از دروازه ،جویدن آدامس و ...
برخی اتفاقات در طول جریان بازی رخ می‌دهد که اتفاقی نیست و فکری درباره آن نکرده‌اید، دروازه‌بان باید با حرکات خود به تیم روحیه دهد و کاری کند تا روحیه همبازیانش بالا برود و اگر در آن شرایط من واکنشی انجام دادم اتفاقی بود، چند سال پیش مهدی رحمتی که از نظر فنی یکی از بهترین گلرهای ایران بود و همواره برایش احترام زیادی قائل هستم از دروازه آویزان شده بود و این حرکت در ذهنم مانده بود، البته..
البته چی؟
برخی از اتفاقات را خودم اصلا متوجه نشدم، پس از بازی خانواده‌ام تماس گرفتند و گفتند در طول دقایق بازی میخندیدی و یا آدامس می‌جویدی.
و حتما می‌دانی راه سختی را پیش رو داری.
من تازه در اول راه هستم و می‌دانم باید یاد بگیرم، یاد بگیرم و یاد بگیرم، من افتخار می‌کنم در تیم عضویت دارم که همواره بهترین دروازه‌بان‌های تاریخ ایران مثل زنده‌یاد ناصر حجازی، احمدرضا عابدزاده، مهدی رحمتی، بهزاد غلامپور و ... در این تیم عضویت داشته‌اند.
از اینکه اول فصل جدا نشدی و ماندی راضی هستی، درست هست؟
من نمی‌خواستم در ابتدای فصل از استقلال جدا بشوم، با فرهاد مجیدی حرف زدم، او اعتقاد داشت بمانم و ماندم، خود او می‌داند وقتی که برای مذاکره با او حرف زدم گفتم اینکه مورد تایید شما هستم و در فهرست تیمتان جای دارم باعث افتخارم است، نه درباره مدت قرارداد حرف زدم و نه پول فقط یک کلمه به او گفتم و آن این بود، چشم.
استقلال قهرمان می‌شود.
این هدف و آرزوی قلبی تک تک مجموعه استقلال است، ما بهترین مربیان ایران، بهترین بازیکنان و هواداران را داریم و به چیزی جز این فکر نمی‌کنیم، می‌خواهیم وقتی لیگ به پایان رسید با قهرمانی به هواداران پاداش بدهیم و مطمئن باشید که برای تحقق این امر هر کاری می‌کنیم.