به گزارش ایرنا، دولت بایدن در شرایطی انتخابات ۲۰۲۰ را به سختی پشت سر گذاشت که یکی از وعدههای آن، بازگشت سریع به توافق هستهای ایران بود اما با گذشت نزدیک به یکسال ، نه تنها هنوز هیچ گام عملی در مسیر تحقق بخشیدن به این وعده برنداشته، بلکه فشار حداکثری دولت سلف خویش را به عنوان اصلی ترین عامل بازدارنده در مسیر به نتیجه رسیدن مذاکرات ، ادامه داده است؛ رویکردی که به اذعان خود مقامات آمریکایی، یک سیاست کاملا شکست خورده است و نتوانسته خللی در اراده ایران برای دستیابی به خواسته های مشروع و بحق خود ایجاد کند.
با پشت سرگذاشته شدن شش دور مذاکرات غیر مستقیم برای بازگشت آمریکا به این توافق بینالمللی که به طور یکجانبه از سوی دولت ترامپ خارج شد، دولت بایدن همچنان بر مدار سیاست موسوم به "فشار حداکثری" و به عبارت دیگر "شکست حداکثری" برای آمریکا بوده است، حرکت کرده و نه تنها تحریمهای ضد مردم ایران را برنداشت بلکه در مواردی تحریمهای جدیدی هم بر آن افزود.
اکنون در آستانه برگزاری دور جدیدی از این مذاکرات، تاکید جمهوری اسلامی ایران بر نتیجه محور بودن آن است و این دور از مذکرات، با سالروز ترور شهید محسن فخریزاده رئیس سازمان پژوهشهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح همزمان شده است؛ رویدادی تروریستی از سوی رژیم صهیونیستی و با چراغ سبز دولت سابق واشنگتن به ریاست دونالد ترامپ انجام شد و عملا رویکرد فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران را به اوج خود رساند.
چنانچه مقامات کاخ سفید به این نتیجه رسیده باشند که حرکت آمریکا در مسیر مینگذاری شده صهیونیستها، هرگز به نتیجهای منجر نخواهد شد، شاید بتوان نسبت به خروج این دور از مذاکرات وین از بن بست تاحدی خوش بین بود.
دولت بایدن باید این واقعیت را بپذیرد که روشها و توصیههای مخرب رژیم صهیونیستی تنها به پیامدهایی منجر خواهد شد که بخت دولتش را برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ و حتی انتخابات میان دورهای ۲۰۲۲ کنگره آمریکا کاهش خواهد داد.
برای این منظور کافی است به پیامدهای خروج ترامپ از برجام در سال ۱۳۹۷ و اعمال تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران، ترور شهید فخریزاده و خرابکاری در سایت هستهای نطنز نگریست که ایران را به این نتیجه رساند که پس از ۱۵ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تایید پایبندی ایران به توافق هستهای، در وهله نخست به کاهش تعهدات برجامی و سپس با تصویب قانونی، غنیسازی پذیرفته شده در برجام را به ۲۰ درصد و اکنون به ۶۰ درصد برساند.
پس دولت بایدن باید به خوبی دریافته باشد که نتیجه هرگونه حرکتی خارج از پذیرش حق قانونی مردم ایران و برداشتن فوری و همه جانبه تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی، تداوم پیشرفت هستهای ایران است و نتیجه معکوسی برای واشنگتن به همراه خواهد داشت.
این مساله فقط از سوی ایران مطرح نشده است و سایر طرفهای برجام به ویژه روسیه و چین هم بر آن تاکید دارند.
وانگ یی وزیر خارجه چین در یک گفتوگوی ویدئویی با حسین امیرعبداللهیان همتای ایرانی خود تاکید کرد: چین از ایران در حفظ حقوق و منافع مشروعش در موضوع هستهای حمایت میکند.
در ۶ دور مذاکرات پیشین غیرمستقیم برای بازگشت آمریکا به برجام، تهران از واشنگتن خواست که همه تحریمها را در یک فرآیند قابل راستیآزمایی لغو کند و تضمینهایی ارائه دهد که در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات برای احیای آن، واشنگتن دوباره از این توافق دست نخواهد کشید.
وانگ یی گفت که چین خواستههای منطقی ایران در مورد موضوع هستهای را درک میکند. مذاکرات آتی فرصتهای جدیدی را برای بازگرداندن برجام به مسیر خود به ارمغان آورده است، اما در عین حال چالشهای شدیدی وجود دارد.
او ادامه داد چین مایل به همکاری با ایران برای مقابله با شیوههای یکجانبه و قلدری آمریکا، حفظ اصل عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها و حمایت از عدالت و قوانین بینالمللی است.
با این حال، مذاکرات پیش رو گرچه به دنبال مذاکرات قبلی انجام می شود اما رویکرد دولت سیزدهم این موضع را کاملا روشن کرده است که رویکرد ایران در این مذاکرات مبتنی بر "حصول نتیجه" است و صرفا برای مذاکره، مذاکره نمیکند.
این موضوع به ویژه در اظهارات آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران هم تبلور یافته است که "به طور مشخص از منافع ملت ایران به هیچ عنوان عقبنشینی نخواهیم کرد و همزمان، هم رفع تحریمها و هم خنثیسازی تحریمها را دنبال خواهیم کرد."
حال نوبت آمریکا است که با دست کشیدن از اظهارات کلیشهای مبنی بر تمایل خود به بازگشت به برجام، موضع اصولی دولت سیزدهم را مورد توجه جدی قرار دهد و با پایان دادن به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، تمام تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه علیه مردم ایران را بردارد.