به گزارش ایرنا، تمرین سبک زندگی ایرانی و توجه به ریشههای فرهنگی در کنار زندگی مصرفگرا و تجملاتی امروز کار مشکلی نیست؛ میتوان زندگی امروزی را بر اساس ریشه های فرهنگی ایرانی هدایت کرد و هزینه های تجملات را بر اساس حمایت از «صنایع فرهنگی» خرج کرد زیرا این صنایع بر اساس ریشهها و سبک زندگی ایرانی طراحی و تحقیق شده است و به خودی خود مصرف گرایی زندگی روزمره امروز را پایین میآورد و ذهن فرد را به سمت ساده زیستی اسلامی و زیبایی شناسی ایرانی هدایت میکند.
افراد خلاقی که ریشههای فرهنگی خود را میدانند، صنایع فرهنگی را در قالب محصولاتی به مردم ارائه میدهند. کشورهایی که در ارائه این سبک از صنایع توسعه یافتند، میتوانند فرهنگ خود را حفظ و تقویت کنند و حتی مطابق اهداف خود به دنیا صادر کنند. بنابراین اگر هزینههای زندگی تجملاتی امروز مردم به صنایع فرهنگی انتقال پیدا کند، صنایع فرهنگی را تقویت میکند و در نهایت این صنایع اهداف فرهنگی کشور را تحقق میبخشد.
اصطلاح «صنایع فرهنگی» با هنر آمیخته است و ابتدا در توصیف صنعت فیلمسازی آمریکا به وجود آمد و سپس تعاریف یکی پس از دیگری آن را تکمیل کرد تا تبدیل به واژهای مستقل شد.
به طور مثال اگر خرید آثار هنری یا رفتن به موزه، سینما و تئاتر به جای تجمل گرایی در راستای خوراک و پوشاک متنوع و پر زرق و برق، اولویت رایج زندگی مردم باشد، آنگاه انتخاب خوراک و پوشاک روزمره نیز تحت تاثیر این صنایع به «رفتار فرهنگی» تبدیل میشود.
سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی، موسیقی و معماری به عنوان صنعت فرهنگ با موضوع هنر، جشنوارهها، تفریحات، موزهها، اسباببازی و بازهای رایانهای به عنوان صنایع فرهنگی در حوزه سرگرمی، نشریات و روزنامه ها و کتاب بهعنوان صنایع فرهنگی مکتوب، تلویزیون و تبلیغات و پایگاههای اینترنتی نیز به عنوان مواردی از صنایع فرهنگی چند رسانهای است.
خرج های روزانه می تواند فرهنگی باشد
خوراک، پوشاک و مسکن که از گذشته به عنوان نیازهای اساسی انسان شناخته میشود، امروز تعاریف عمیقی به خود گرفته است و بر رفتارها و سبک زندگی تاثیر گذاشته و آن را متحول کرده است.
اگر به عنوان مخاطب اطراف خود را بنگریم، متوجه میشویم هر شهر نسبت به جمعیت خود رستورانهای بزرگ با مواد غذایی رنگین بسیار زیادی دارد. وجود گلخانهها، روشهای پیشرفته کشاورزی و کشتار بی رویه حیوانات، با وجود آسیبهای زیست محیطی فراوان مورد استقبال اکثر مردم است، در کنار آن فروشگاههای پوشاک با مدلهای گوناگون، احداث خانههایی با معماریهای مختلف که گویا نشانهای از زندگی امروزی است را به راحتی می توان لمس کرد.
مصرف گرایی، تجمل گرایی و دوری از هویتها به شکلی هدایت نشده در رفتار و سبک زندگی ما نفوذ کرده و ضربه به فرهنگ ریشهدار و سادهزیستی مردم زده است و یکی از راهکارها برای لطیف شدن این جریان توجه به صنایع فرهنگی ایرانی اسلامی است.
در گذشته خانواده ها تعداد فرزاندان بیشتری داشتند و سبک میهمان داری نیز به گونه ای بود که حاضران در یک خانه با روحیه همکاری و توقع پایین در کنار یکدیگر جمع می شدند اما خبری از لوازم خانگی گران قیمت و پیشرفته امروزی نبود و وسایل ساده جوابگوی یک میهمانی بزرگ بود. البته توصیف از سبک و رفتار زندگی در گذشته، دلیلی بر تعریف و تمجید آن نیست و قرار هم نیست زندگی نوین امروز مورد نقد و سرزنش مستقیم قرار بگیرد اما آنچه گفته شد شکلی از زندگی امروز است؛ چون خواسته یا ناخواسته دنیا به سوی صنعتی شدن و سپس به سمت عصر تکنولوژی یا به قول هانری ژان «نوتکنیکی» رفت تا سبک زندگی امروز به وجود آید.
اکنون یافتن راهکارهایی هر چند به نظر کوچک برای برون رفت یا جلوگیری از آسیب های وضعیت امروز اهمیت دارد و قطعا آن راهکار چیزی جز توجه به «فرهنگ» نیست؛ به ویژه اینکه در کشور ما فرهنگ غنی، ریشه دار و صاحب سبک، به تفکیک هر منطقه وجود دارد.
همین گستردگی و انعطاف پذیر بودن فرهنگ این امکان را میدهد که به شاخه های کوچکی از آن نزدیک و در میان تنش جهان امروز از آن یاری آن گرفت.
قرآن کریم به شکل کتاب ماندگار شد
دین، به تنهایی فرهنگساز است و به همین دلیل در هر دورهای از تاریخ توانسته بخش زیادی از هر سرزمینی را تحت تاثیر خود قرار دهد. آنچه معجزه پیامبر اکرم (ص) است به صورت یک صنعت فرهنگی مکتوب در قالب کتابی آسمانی مطرح و تا ابد ماندگار شد. آیات قرآن کریم در راستای توجه به صنایع فرهنگی، علاوه بر کارکرد دینی و هدایت کنندهای که دارد توسط هنرمندان که تولیدکنندگان خلاق صنایع فرهنگی به حساب می آیند، به اشکال مختلف در تابلوهای هنری، خوشنویسی، نقاشی خط، هنرهای تجسمی، ادبیات، تئاتر و سینما و دیگر موارد جلوه گری کرده است.
اگر امروز از هنرمندان در هر سبکی حمایت نشوند، ریشه های فرهنگ رفته رفته خواهد پوسید و فرهنگ هایی از جنس دیگر به جامعه و زندگی ما تحمیل میشود. این حمایت صرفا دولتی نمیتواند باشد و تک تک اعضای جامعه به شرطی که هزینه برای صنایع فرهنگی در سبد خرید آنان قرار بگیرد در پیشبرد اهداف فرهنگی موثر هستند.
همه افراد مخارج ثابتی برای مایحتاج مانند خرید خوراک و پوشاک، در زندگی روزمره خود دارند، اما به چه میزان به صورت یک عادت روزمره به سمت کتابفروشی و یا خرید صنایع دستی تولیدی از یک همشهری هنرمند یا صنعتگر میروند؟
اگر روزی اکثر مردم جامعه به این نتیجه برسند که پول خود را به جای هزینههای زیادهخواهانه روزمره، برای صنایع دستی، کتاب، بلیت تئاتر و سینما و کنسرت در شهر خود هزینه کنند و چیدمان و ظروف خانه خود را با محصولات ایرانی مزین سازند، میتوانیم با تکیه بر صنایع فرهنگی در مقابل تهاجمهای فرهنگی ایستادگی کنیم و حتی فرهنگ خود را به دیگران صادر کنیم.