به گزارش ایرنا، حتی یک بار هم دروازهبانها واکنش جدی نداشتند. دریغ از یک موقعیت گل ۱۰۰ درصد. عدم وجود خلاقیت و تاکتیک هجومی مشخص در هر ۲ تیم. ۱۱ شوت که فقط یک توپ درون چارچوب بود. ۲۸ خطا. فریادهای زیاد. اعتراضات فراوان. مملو از شوتهای بیهدف به منظور دور کردن توپ از دروازه. روی زمین افتادنهای متوالی به جهت فریب داور و کشتن زمان. همین یک پاراگراف خلاصهای بود از تمام اتفاقات شهرآورد ۹۷.
فرهاد و یحیی هم ترسو بودند. ترسوتر از حد تصور. آنها برای نباختن هر کاری کردند و در این راه قربانی اصلی و بازنده شماره یک هواداران و مخاطبان بودند. استقلال و پرسپولیس نباختند ولی بینندههای این بازی باختند. باید به سازمان لیگ تبریک گفت که این بازی را در روز شنبه و ساعت ۱۶ برگزار کرد. گویا آنها اطلاع داشتند که کیفیت این مسابقه بدین شکل است و در زمانی بازی را برگزار کردند که حداقل بیننده آن را تماشا کند. چقدر خوب که مردم در ورزشگاه نبودند و ریسک کنار هم نشستن را به جان نخریدند. لطفا نگویید که نبود تماشاگران باعث شد تا چنین بازیای را مشاهده کنیم. کم نبودهاند دربیهایی که حدود ۱۰۰ هزار تماشاگر به خود دیدند و با ترس و لرز تمام شدند.
پرسپولیس با پیروزی در این مسابقه صدرنشین میشد و استقلال میتوانست همامتیاز با ۲ تیم صدرنشین شود. اما حتی انگیزه صدرنشینی هم در حدی نبود که ترس بیش از حد این ۲ تیم را کم کند و از شدتش بکاهد. ترس خوب است اما نه ترسی که جلوی پیشروی شما را بگیرد. این ترس، یک مرض است که به جان دربی افتاده و از برانکو، شفر، دایی، قلعهنویی و ... به مجیدی و گلمحمدی هم سرایت کرده است.
این بازی آیینه تمامنما و ویترین فوتبال ایران است. گزاره قبلی بهترین و درستترین گزاره ممکن است. هفته گذشته هشت بازی لیگ هفت گل داشت و میانگین هفت هفته نخست ۱.۶ بود. چهار بازی نخست هفته هشتم برگزار شد و ماحصل آن سه تساوی بدون گل بود که دربی پایتخت یکی از آنها بود. بله؛ دربی تهران همان چیزی است که در فوتبال ایران میبینیم. بدون گل، بدون فکر، بدون تاکتیک، مملو از ترس و عدم تدبیر و در بیکیفیتترین حالت ممکن. باید چند هفته صبر کنیم تا دیداری مثل گلگهر و سپاهان سروکلهاش پیدا شود و چند گل ببینیم. گول این بازیها را نخورید؛ واقعیت فوتبال ما همین چیزی است که امروز در ورزشگاه آزادی تماشا کردید. پر از تبلیغ و زرق و برق و خالی از متن. فوتبالی که بین تابلوهای تبلیغاتی گم شده و به دست فراموشی سپرده شده است.