تهران- ایرنا- کارشناسان فعال در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی درمورد استلزامات «اعتماد و امیدبخشی» به جامعه می‌گویند: نیازمندیم حکمرانان و مسئولان، شاخص‌های مرتبط با امید،اعتماد و تعهد را بخوبی اسکن، رصد و احیا کنند. نباید بیش از حد خوشبین یا بدبین بود، باید واقعیت‌ها را دید و درجامعه کشاکش‌ها همگرا شود.

میزگرد «امید، اعتماد، تعهد» از سلسله نشست‌های اندیشکده امید، اعتماد و تعهد است که به همت خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)‌ و با حضور «عادل پیغامی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و «محمدرضا مرندی» عضو هیات علمی شهید بهشتی دو تن از کارشناسان حوزه اقتصادی و سیاسی برگزار شد. در این نشست صاحبنظران شرکت کننده به مباحثی در خصوص بایسته‌ها و استلزامات امید، اعتماد اجتماعی و تعهد پرداختند و راهکارهایی نیز دراین زمینه ارائه کردند.

پیغامی: مسئولان باید پیامدهای تصمیمات خود را بپذیرند

«عادل پیغامی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست مذکور با بیان اینکه باید برای امید، اعتماد و تعهد شاخص‌های متعدد از قشرهای مختلف جامعه بسازیم و بتوانیم اسکن خوبی ارائه کنیم، گفت: به این امید که مسئولان شاخص‌ها را ببینند و سیاست‌های درستی اتخاذ کنند. مسئولان باید تبعات سیاست‌های خود را ببینند. می‌بایست روندها را بشناسیم و دنبال کنیم. امیدواریم به اینکه آینده نسبت به گذشته بهتر شود.

می‌توانیم مخالف سیاسی حزبی باشیم اما نباید اعتماد و تعهد مردم را در فضای سیاسی کشور و دعوای خود از بین ببریم. اگر فکر کنیم که مردم به یک حزب سیاسی بی اعتماد شوند به طور حتم به حزب مقابل آن هم بی‌اعتماد می‌شوند، نباید هیچگاه اختلافات را  به نحوی پیش برد که اصل جامعه هدف قرارگیرد، اینها مشکل کشور ما است. دعوای سیاسی طبیعی است، اشکالی ندارد افراد با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند، اما اینکه برای دستمالی قیصریه را به آتش بکشیم، محل بحث است.
دعوای سیاسی طبیعی است، اشکالی ندارد افراد با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند، اما اینکه برای دستمالی قیصریه را به آتش بکشیم، محل بحث است.

امید داشتن افراد یک جامعه منوط به این است که نخست میل به تغییر وضع موجود داشته باشند. دوم تصوری از آن وضع مطلوب هم داشته باشد و سوم اینکه تصور اینکه می‌توان از وضع موجود به وضع مطلوب رسید و در واقع تصور امکان وقوع آن را نیز داشته باشد.

ما به لحاظ تجربی نیز می‌توانیم این ادعا را داشته باشیمکه اتفاقا بیشتر افرادی که در سختی و مشقت بودند، عزم جدی برای تغییر داشتند. بسیاری در تاریخ و پیرامون ما بودند که در سختی‌ها موفق شدند، در هر جامعه‌ای می‌توان این موضوع را مشاهده کرد، اگر تاریخ آلمان یا انگلیس را در سده‌های اخیر مرور کنیم، می‌بینیم که شرایط همیشه درست نبوده است. متاسفانه چون ما در ذهن‌ خود حافظه دنیا را نداریم که این هم به مشکل آموزش و پرورش و کتاب‌های درسی بازمی‌گردد، نمی‌دانیم بر آنها چه گذشته چه مسایلی را طی کردند و اکنون در چه شرایطی به سر می‌برند.

وقتی در دوران کرونا سیستم درمانی یا بهداشتی کشورهای اروپایی دچار شکست شد یا آب‌ معدنی در سوپرمارکت‌های آنها یافت نمی‌شد، برخی از مردم ما تعجب می‌کردند که مگر این کشورها پیشرفته نیستند. خیر، آنجا هم جوامع با تمام قوت ها و ضعف‌ها هستند و ما باید تصوراتمان را اصلاح کنیم.

سه مقوله «امید، اعتماد و تعهد» لازمه پیشرفت و تعالی جامعه هستند و برای رسیدن به آنها باید از عناصر سخت و نرم بهره برد.

میل به تغییر در ایرانیان در حال رشد بوده است

سوال این است آیا میل تغییر وضع موجود در ایرانیان در مدت ۲۰، ۴۰ و ۷۰ سال گذشته کم شده است؟ پاسخ منفی است. اتفاقا مشکلات وقتی حادتر می‌شود میل به تغییر بیشتر می‌شود، ممکن است به دلیل مسایل متعددی همچون امکان وقوعی، اقدام نکنند. اما میل آنها بالاتر می رود، به ویژه ایرانیان که به لحاظ روانشناسی اجتماعی بسیار ایده آل‌گرا هستند.

کشاکش‌ها باید همگرا شود

جامعه باید تضارب و گفت‌وگو کند. اجتماع واقعی در تضارب، پویش و کشاکش است. اما نکته این است که این کشاکش‌ها همگرا شود و واگرایی ایجاد نشود که البته امید اجتماعی نقش همگرا دارد نه واگرا.

پس آیا تصویر وضع بایسته مطلوب در ایرانیان کاهش یافته است؟ خیر، نه تنها کاهش نیافته که افزایش نیز یافته است. آیا تصور امکان وقوعی در ایرانیان کاهش یافته است؟ در جایی کاهش یافته و جایی افزایش داشته است و این بستگی دارد که از چه منظری به آن بنگریم.

ایرانیان همین که توانستند پس از ۱۰۰ سال یک وجب خاک ندهند و از کشور خود دفاع کنند، پس می‌توانند. اینکه یک نفر مقابل ۵ نفر (مذاکرات) می‌نشیند، بارها در تاریخ نیز اتفاق افتاده است، گویی کفر همه در یک جبهه ایستاده و نمادی از حق، حقیقت و انسانیت در سوی دیگر ایستاده است که آن را اسلام می‌نامند، این به معنای توانایی است.
ایرانیان همین که توانستند پس از ۱۰۰ سال یک وجب خاک ندهند و از کشور خود دفاع کنند، پس می‌توانند.

ظرفیت تغییر جامعه را به پیش می‌برد
حتی در دوره قبل هم ممکن است با برخی سلایق سیاسی مخالف باشیم، اما نباید این حقیقت را نادیده بگیریم که یک توان و ظرفیتی از تغییر در جامعه شکل می‌گیرد و مثلا در قالب برجام مسیری را پیش می‌برد، دیکته نانوشته غلط ندارد، دیکته نوشته دارای اشتباه است. دیکته مهم است که نوشته شود، نه سیاسی راست هستم و نه چپ، معتقدم همه این مسیری که طی کردیم، نکات مثبت است. در حوزه علم و فناوری، مردم ایران می‌دانند که ما با همه ضعف‌هایی که داریم، وقتی در دوران کرونا، ونتیلاتور، ماسک، ماشین تولید ماسک نبود، چگونه ایرانی‌ها در شرکت‌های دانش‌بنیان به سرعت ونتیلاتور ساختند، حتی ماسک در دنیا کمیاب بود، ما تولید کردیم و جزء تعداد کمی از کشورها بودیم که واکسن ساختند. پس اینها نکته‌هایی است که تصور ایجاد توانمندی هم داریم.

البته به عنوان نمونه در مورد تورم، باید ۵۰۰ مولفه را در ذهن ایرانیان کنار هم بچینیم تا به آنها پاسخ دهیم، ایرانیان می‌گویند چرا تورم کنترل نشده و سوال دارند.

مردم ایران اعتماد خود را از دست نداده‌اند

اینکه کسی بگوید مردم ایران اعتماد خود را از دست داده‌اند، کار دشمن است، مردم اعتماد خود را از دست نداده‌اند، ممکن است مردم معترض باشند و این موضوع قبول است.

ایران تحت هجوم خصمانه رسانه‌هاست، تعداد ماهواره‌ها، شبکه‌ها، بودجه‌ و نخبه‌هایی که علیه ایران کار می‌کنند، بی‌سابقه است، شما این میزان ماهواره را متمرکز بر آمریکا کنید، آمریکا به لحاظ اجتماعی فرو می‌پاشد.

این مقدار از فشار و تحریم را روی اقتصاد هر کشوری قرار دهید، به عنوان مثال اگر دسترسی آلمان به دلار، سوئیفت و یورو بسته شود، چه مدت دوام می‌آورد اما با همه این اوصاف و کنش‌های خصمانه ما مسیر را طی کردیم.

در شرایطی دولتی شعار خود را امید برمی‌گزیند و با همین شعار و اقدامات، امیدآفرین می‌شود، اما سپس می‌بینید در مقطعی همان شعار بر ضد آن تبدیل می‌شود. من جامعه شناس، روانشناس اجتماعی و اقتصاددان باید این را بدانم که دولت چه کارهایی انجام داد، چه کسی را به عنوان وزیر انتخاب کرد، چه تیمی انتخاب کرد، توانست تورم را تک‌رقمی کند  و وقتی فلانی را عزل کرد، چه اتفاقاتی افتاد که تورم آغاز شد. این فقط مساله برجام نیست. اگر من فکر کنم فقط یک مولفه برجام همه مشکلات را حل می‌کند، سخن درستی نگفته‌ام، کسی که بگوید رابطه با آمریکا اقتصاد را توسعه می‌دهد،باید گفت شما اقتصاد نمی‌دانید، چون اگر رابطه با آمریکا اقتصاد را درست می‌کرد، نباید تاجیکستان ۳۷ درصد فقر می‌داشت و باید به رشد اقتصادی بالایی می‌رسید، پس چرا مشکل تاجیکستان یا یونان که عضو اتحادیه اروپاست، حل نمی‌شود.

اگر فریم‌ها را تک‌به‌تک ببینید، در تحلیل دچار اشتباه می‌شوید

اصلا فرض کنید تیم مذاکره کننده فعلی به قدری خوب عمل کند که بگویند تحریم‌های ایران برچیده و عضو اتحادیه اروپا شود. در این شرایط ما مانند مجارستان، چک، اسلواکی، یونان، پرتغال خواهیم شد. ما مسایلی در اقتصاد داریم و اینگونه نیست که با برقراری رابطه با آمریکا اصلاح شود.

من اعتماد، تعهد و امید ایرانی را را به رشد می‌بینم، برای این سخن نیز دلیل و شاخص‌های علمی وجود دارد اما اگر فریم‌های تک‌به‌تک را در نظر بگیرید ممکن است در تحلیل دچار اشتباه شوید.

مشارکت مردم ایران برای ایجاد رفاه اجتماعی، تاریخی است

مردم ایران به دلایل متعدد همیشه منتقد بودند، اما مفهوم آن این نبوده که اگر حکومت نیاز داشته، مشارکت هم نکرده باشند، مشارکت ایرانیان فقط هم مربوط به انقلاب اسلامی نیست. در دوره‌های مختلف تاریخی، مردم در جایی که فکر می‌کنند مشارکت باعث بهبود شرایط اجتماعی و رفاه می‌شود، مشارکت داشته‌اند. همه ما در دوره‌های مختلف، اشتباهاتی در حق مردم انجام دادیم که باعث می‌شود طبیعتا مشارکت مردم کم شود. پس سخت است حداقل به لحاظ دانشگاهی که بیاییم با یک فریم یا شنیدن یا آنچه که در رسانه‌ها پمپاژ می‌شود، تحلیل کنیم. هزاران نفر یک جمله را می‌گویند، ما باور می‌کنیم در حالی که ده هزار نفر ساکت هستند.
در دوره‌های مختلف تاریخی، مردم در جایی که فکر می‌کنند مشارکت باعث بهبود شرایط اجتماعی و رفاه می‌شود، مشارکت داشته‌اند.

حافظه تاریخی‌ ما زود پاک می‌شود

ما مسیری را چه در تاریخ ۴۲ ساله، چه تاریخ چندصد ساله ایرانیان طی کردیم و مسیری هم پیش رو داریم. مسیر پیش رو مجموعه‌ای از فرصت‌ها و تهدیدها است. بسیاری از تهدیدها همان فرصت‌ها هستند که اگر به درستی از آنها استفاده نکنیم تبدیل به تهدید می‌شود. ما برای ادامه مسیر نیازمند امیدآفرینی، امید اجتماعی، اعتماد هستیم. مهمترین زیرساختی که برای این قضیه داریم خودمان و حافظه ملی‌ است که متاسفانه پاک می‌شود.

رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم سعی کردند حافظه گام اول را احیا کنند، نام بیانیه گام دوم است اما ۷۰ درصد بحث‌های آن گام اولی است. کشورهای پیشرفته و موفق تلاش می‌کنند حافظه های تاریخی خود را زنده نگاه دارند زیرا افراد جامعه با حافظه قبلی، امید و ظرفیت تغییر می‌آفرینند و برای تغییرات بزرگ اراده می‌کنند.

دوم میراث فرهنگی، ارزشی و دینی ما است که به ویژه در قرائت شیعی و تفاسیر بزرگان، این مساله منحصر به فرد است. ما در نوع معرفی از خدا و خداشناسی مولفه‌های فراوانی داریم که می‌گوید باید امیدوار باشی، قطعا آینده بهتر از گذشته است.

ضعف در برنامه‌ریزی‌ها

به جهت غایت شناسی، آینده به نفع مستضعفان و مردم حق مدار است، پس کافی است که من حق‌مدار باقی بمانم. به جهت غایت‌شناسی، ما مهدویت را داریم. اینها عناصری است که در هر تمدن و فرهنگی به سهولت کنار هم جمع نمی‌شود، ذخیره بسیار بزرگی برای امیدآفرینی است. اما اینکه چرا محقق نمی‌شود، مربوط به ضعف در برنامه‌ریزی‌ها است.

ما باید در این قضیه پویشی داشته باشیم، که نسبت به این مسائل جدی شویم، بر شاخه ننشینیم، بن ببریم.


مرندی: پیدایش اعتماد و تعهد اجتماعی با تزریق امید در جامعه

«محمدرضامرندی» عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز در نشست «امید، اعتماد، تعهد» به اهمیت نقش فرهنگ اشاره کرد و امید را اصلی‌ترین محور آن دانست. او در این‌باره می‌گوید: در جامعه همواره فرهنگ اولویت دارد و زیربنای رشد و توسعه اقتصادی و سیاسی به شمار می‌رود. در واقع اصل تمام موضوعات داخلی کشور، فرهنگ است و احساس مسئولیت جمعی، زیرمجموعه این موضوع است. بنابراین می‌توان تصریح کرد که ایجاد امید، اعتماد و تعهد بزرگترین مقوله‌های فرهنگی هستند. 
کشورهای موفق تلاش می‌کنند حافظه های تاریخی خود را زنده نگاه دارند زیرا افراد جامعه با حافظه قبلی، امید و ظرفیت تغییر می‌آفرینند و برای تغییرات بزرگ اراده می‌کنند.

اهمیت امید و اعتماد و تأثیر آن بر افزایش تعالی جامعه 

مرندی در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به این موضوع که سه مقوله «امید، اعتماد و تعهد» لازمه پیشرفت و تعالی جامعه هستند و برای رسیدن به آنها باید از عناصر سخت و نرم بهره برد، تصریح کرد: در واقع عنصر سخت همان تمدن و عنصر نرم فرهنگ است و ما به هر دوی آنها نیاز داریم. جامعه‌ای که تمدن داشته باشد از فرهنگ نیز برخوردار است. تمدن را بُعد تسهیل زندگی و بُعد ارتقای معنوی را فرهنگ می‌گویند. مانند دین، آداب و رسوم، اعتقادات که انسان برای پیشرفت فردی و اجتماعی به هر دوی آنها یعنی تمدن و فرهنگ نیازمند است که بهره‌مندی از این موارد توسعه و تعالی جامعه را به دنبال دارد. از این رو می‌توان اذعان داشت که تنها رفاهیات و اقتصاد لازمه پیشرفت جامعه نیست. عنصر اصلی ساخت فرهنگ هر کشوری امید است زیرا اگر جامعه‌ای فاقد این مقوله باشد، توسعه در آن معنا ندارد. همانطور که مقام معظم رهبری می‌فرمایند: در جامعه اگر بخواهیم به پیشرفت برسیم باید آرمان‌های واقع‌گرایانه را در نظر بگیریم. امید اصلی‌ترین عنصر فرهنگی است و اعتمادی که مردم به یکدیگر و جامعه خود دارند به دلیل تعهد انسانی است به این معنی که باید در تمامی مراحل زندگی به ارزش‌های ملی پایبند باشد. 

پیوند میان خودسازی، جامعه پردازی و تمدن‌سازی

این سه مولفه در جامعه کنونی ما در حال نوسان است که عوامل مختلفی در آن دخالت دارد. در سال‌های اخیر اعتماد سیاسی مردم نسبت به دولت‌ها کم شده و همین عملکرد ضعیف باعث شده امید کاهش پیدا کند. از مهمترین عناصر تزریق امید در جامعه عنصر رسانه است زیرا رسانه‌ها در هر جامعه‌ای افکار مردم را می‌سازند. همچنین عوامل عینی که همان مصداق صداقت به شمار می‌رود نیز در افزایش اعتماد مردم بسیار موثر هستند. در واقع اعتماد به نظام سیاسی، مشروعیت می‌دهد. مبارزه با فساد و اجرای عدالت در امیدافزایی مردم بسیار تاثیر دارد و اندیشه و ایدئولوژی از دیگر عوامل محسوب می‌شود.

بحث فرهنگ عمومی از دیگر مباحث با اهمیت است. برخی از محققان ایران‌شناس معتقدند که، جامعه ایرانی در ۲۰۰ سال اخیر بسیار بدبین شده‌ و این متاثر از ترویج جریان روشنفکری در جامعه است. شفافیت نیز از دیگر عناصر مهم اعتماد به شمار می‌رود زیرا اگر سیستم حکومتی به گونه‌ای عمل کند که همه چیز شفاف باشد، مردم نگاه بدبینانه‌ای را که توطئه پندارگونه است کنار می گذارند و امید و نشاط را در جامعه گسترش می‌دهند.  
در نوع معرفی از خدا و خداشناسی مولفه‌های فراوانی داریم که می‌گوید باید امیدوار باشی، قطعا آینده بهتر از گذشته است.

راهبردهای ارتقای امیدآفرینی در جامعه

مرندی اعتقاد دارد، در بحث امیدآفرینی باید واقعیت‌ها به درستی به مردم شناسانده شود. ایران دارای فرهنگ بسیار غنی است و همچنین ظرفیت‌های بسیاری از لحاظ جمعیت، استراتژیک، سیاسی، نظامی و اقتصادی دارد. در حوزه فرهنگ اسلامی- ایرانی و از جهت اندیشه یک ایدئولوژی عقل‌گرایانه داریم و به جرأت می‌توان گفت هیچ دینی به اندازه اسلام عقل‌گرا نیست. عناصر ایثار، شهادت، عدالت محوری و... از جمله موارد سازنده امید هستند که در جامعه ایرانی در بزنگاه‌های مختلف تبلور کرده‌اند و این موارد ناشی از اعتماد و تعهد اجتماعی است.