به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، عصر امروز (سهشنبه ۱۶ آذر) در مراسمی، تابلوی خیابان کمان به نام انتشارات علمی فرهنگی، تغییر نام یافت.
در این مراسم احمد سمیعی گیلانی، هرمز همایونپور، فرهنگ رجایی، محمد حقشناس عضو پیشین شورای شهر تهران و جمعی از بزرگان انتشارات علمی و فرهنگی حضور داشتند.
در این مراسم ضمن رونمایی از تابلوی خیابان علمی فرهنگی، از چند کتاب جدید این موسسه رونمایی شد.
حجتالاسلام محمود دعایی در این مراسم، با اشاره به کارهایی که در مدت حضور نادره رضایی در این مجموعه انجام گرفته است، گفت: مدیران جوان این مجموعه، سمبل و نماینده نسلی هستند که می تواند کارهای بزرگ انجام دهد. نسلی که صنعتیزاده به آن تعلق داشت.
وی با اشاره به همشهری بودن با صنعتیزاده و سفر مقام معظم رهبری به استان کرمان، گفت: در این سفر، یکی از کارهایی که معمولا انجام میشود، ملاقات با شخصیتهای برجسته است، در آن سفر به دلایلی انتخاب سخنران سخت شد، تنها سخنران نامدار همایون صنعتی زاده بود و او نیز از پدرش یاد کرد.
دعایی افزود: بنیانی که صنعتیزاده گذاشت، به دلیل علاقهای که به فرهنگ داشت، بسیار قوی است اما در اواخر عمر به خطا رفت.
نماینده مقام معظم رهبری در روزنامه اطلاعات، گفت: من نگرانم اشتباهی که در اوایل انقلاب روی داد، اکنون هم روی بدهد. در آن زمان شهید مطهری اصرار داشت از سیدحسین نصر دعوت کنید که بیاید در دانشگاه و تدریس کند اما مسئولان وقت قبول نکردند، نصر هم از ایران رفت اما به خاطر عشقی که به این سرزمین داشت کارهایش را ادامه داد که یکی از بزرگترین کارهای او تفسیر معاصرانه قرآن بود.
وی ادامه داد: نصر به خاطر عمل قلب نمیخواست این کار را انجام بدهد، اما بعد از آن قبول کرد، به شرط آنکه دستیارانش را خودش انتخاب کند.
دعایی که احساساتی شده بود، خواستار آن شد که قدر استعدادها را بدانیم و گفت: شنیدم رسول جعفریان از کتابخانه دانشگاه تهران کنار رفته، قطعا جایگزین او شخص خوبی است اما چرا باید چنین دانشمندانی کنار گذاشته شوند؟
تفاوت میان سرمایهدار و سوداگر را درک نکردهایم
فرهنگ رجایی، مترجم و نظریهپرداز سیاسی نیز در این نشست با بیان این که خود را مترجم حرفهای نمیدانم، گفت: کاری که انجام دادهام برگردان مفهومی متون است که برای بانوی گرامیام ایران خانم، صورت گرفته است.
وی با اشاره به ترجمه کتاب تمدن و سرمایهداری نوشته فرنان برودل، اظهار داشت: آغاز توجه من به برودل به ۱۳۷۰ برمیگردد که برای درک اقتصاد آثار او را خواندم اما تمرکز بر کار او از سال ۸۷ آغاز شد که درسی با عنوان تمدن تجدد را تدریس کردم و با این که از منظر نظری به آن توجه کردم، متوجه شدم که از جنبه مادی آن نمیتوان غافل شد.
این مترجم افزود: درس تمدن تجدد را نمیتوان بدون توجه به موضوعات مالی تدریس کرد. در کنار هر تمدنی، بخشی نیز به اقتصاد آن مربوط است، ضربالمثلی در قدیم مطرح بود که آنجا آب و آبادانی و بانگ مسلمانی است، هر سرزمین بانگ خود را دارد اما باید در نظر بگیریم که اقتصاد همان آب و آبادانی است که بانگ مسلمانی را بلند میکند.
وی با اشاره به تفاوت سرمایه داری و سوداگری، گفت: سرمایه داران حاضر به نابود کردن چیزی برای سود خود نیستند اما سوداگران برای به دست آوردن سود، هر چیزی را از سر راه برمی دارند، نمونه آن دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا، است که به قیمت نابودی اعتبار کشورش، سود خود را میخواست.
رجایی افزود: در سال ۱۳۹۸ که تصویر سست شدن نهادهای فرهنگی در من تقویت شده بود آمدم که کتابم را پس بگیرم اما در این مجموعه با نیروهای جوانی از علاقهمندان به فرهنگ رو به رو شدم و انسانهای متواضع و فرهیختهای را دیدم که یاد روانشادی چون اسماعیل سعادت، در من زنده شد. این جوانان مرا چنان به وجد آوردند که نه تنها کتاب را پس نگرفته ام بلکه سه کتاب دیگر را هم به آنها قول دادم.
این مترجم و نظریهپرداز سیاسی با اشاره به اهمیت فرهنگ گفت: ما باید این نهاد را نه یک انتشارات که یک نهاد فرهنگی و پولساز بدانیم و همه برای رشد آن تلاش کنیم. روزن نجات از سیاهی دنیای امروز فرهنگ است و ما باید آن چه از فرهنگ ساخته ایم را حفظ کنیم.
نادره رضایی، مدیر انتشارات علمی و فرهنگی، با گرامی داشت یاد و خاطره شهدای روز دانشجو از همه آنان که در راه شکل گرفتن علمی و فرهنگی همراه بودند، قدردانی کرد و گفت: آن چه گذشته را مهم می کند، تعامل است و فرهنگ با آن جان روزافزون می گیرد، سعی کرده ایم نوآوری ها و داشته های گذشته را پیوند بزنیم و بگوییم فرهنگ نه کنترل پذیر است نه محدود شونده.
رضایی ادامه داد: پس از شکل دادن به نخستین موزه نشر کشور، به همکارانم گفتم حفظ و گسترش آن کار سخت تری است و به همین دلیل تلاش کردیم و این موزه به عنوان نخستین موزه نشر کشور در فهرست میراث ملی به ثبت رسید.
وی ضمن تشکر از کسانی که برای ثبت این موزه تلاش کردند، اظهار کرد: ثبت این آثار در حافظه یونسکو کاری است که تجربه دیگری از آن وجود نداشت، امیدوارم آنچه به دست آوردیم، ادامه پیدا کند و به یادگار بماند.