در ادامه یادداشت روزنامه ایران به قلم فرهاد وفایی فرد کارشناس مسائل غرب آسیا در ۱۸ آذر می خوانیم: بهعبارت دیگر ارتقای همکاریهای منطقهای منوط به تمایل و اراده امریکا بهعنوان بازیگر اثرگذار تحولات غرب آسیاست. دولت سیزدهم اما در مواضع خود حداقل تاکنون ضمن رد این دیدگاه، معتقد است میتوان مستقل از بازیگران فرامنطقهای، همکاری سازندهای با بازیگران منطقهای داشت. این رویکرد که بهنظر میرسد قابل تحقق باشد، نیازمند گسترش روابط اقتصادی با کشورهای پیرامونی و بهرهگیری از یک دیپلماسی پویا و فعال است.
از مصادیق این دیپلماسی پویا میتوان به سفر اخیر طحون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات به ایران اشاره کرد. بهصورت کلی درباره چرایی، اهداف و پیامدهای این سفر چند احتمال وجود دارد؛ از یک منظر، همزمانی سفر مقام اماراتی به ایران با مذاکرات احیای برجام این گمانه را ایجاد کرده که امریکاییها از طریق امارات پیامی را به ایران منتقل کردهاند.
این درحالی است که شواهد زیادی در این خصوص وجود ندارد. ورای این گمانهزنیها اما نخستین نکته مهم درباره دیدار مشاور امنیت ملی امارات از ایران در چهارچوب سیاست تنشزدایی امارات با کشورهای منطقه و البته رویکرد دولت جدید ایران برای همکاری با همسایگان است. البته باید به این نکته توجه داشت که بهدلیل وجود تفاوت دیدگاهها درباره مسائل مختلف منطقه، روابط ایران با امارات نمیتواند به تنش صفر منتهی شود، اما میتوان تنشها را به میزان زیادی کاهش داد.
ضمن اینکه دو کشور نباید اجازه دهند حوزه اقتصاد و مسائلی مانند امنیت آبها و مرزها از اختلافات موجود تأثیر بپذیرد. بههر روی، طحون بن زاید شخصیت مهمی در دستگاه تصمیمگیری امارات است و پرونده مسائل منطقهای این کشور را دنبال میکند. بنابراین انتخاب او پیام مهمی از جانب امارات برای ایران بود. درباره چرایی پیگیری سیاست خارجی تنشزدا توسط امارات نیز میتوان به چند نکته اشاره کرد:
غرب آسیا دو دهه درگیر تنشهای متعدد و دامنهداری بود. اکنون اما بازیگرانی مثل عربستان، ترکیه، مصر و امارات در حال تغییر رویکرد هستند. نمونه بارز آن در روابط با سوریه است. امارات نه تنها روابط خود با این کشور را افزایش داده که خواستار حضور آن در اتحادیه عرب است. سفرها و تماسهای تلفنی و ارسال واکسن و اعلام آمادگی برای سرمایهگذاری، نشاندهنده اراده این کشور برای تنشزدایی در سیاستهای منطقهای است. در هفتههای اخیر وزیر خارجه ایران و امارات به سوریه سفر داشتهاند و با بشار اسد گفتوگوهایی را انجام دادهاند.
شاید بتوان سفر مشاور امنیت ملی امارات را جمعبندی این سفرها در تهران دانست که منجر به بهبود روابط بین امارات و سوریه شود. امارات نقش جدیدی برای خود تعریف کرده است و میخواهد با همه طرفهای منطقهای کار کند. این کشور سعی دارد تا از طریق ارتقای روابط با ایران و رژیم صهیونیستی، مانع رویارویی و افزایش تنش با هرکدام از این بازیگران شود. امارات درصدد است ایران نسبت به روابط این کشور با رژیم صهیونیستی احساس خطر نکند و پیامهای اطمینانبخشی را به تهران منتقل کند. از منظر تحولات بینالملل پس از استقرار بایدن در کاخ سفید، عدم قطعیتها در خصوص رویکرد دولت امریکا در قبال متحدان منطقهای این کشور فزاینده بوده است.
این مسأله اگرچه از اواخر دوره ترامپ و بویژه بعد از حمله انصارالله به آرامکو و عدم پشتیبانی امریکا از عربستان وجود داشت، اکنون و با ریاست جمهوری بایدن تقویت شده است. امریکا در منطقه غرب آسیا بهسمت وضعیت کاهش مداخله میرود و برخی از مأموریتهای خود را برونسپاری میکند؛ فارغ از اینکه چه کسی در امریکا رئیسجمهور باشد.
بههمین دلیل طی ماههای اخیر، حصر قطر پایان و اختلافات در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس کاهش یافت، تماسهایی بین مصر و ترکیه از یکسو و عربستان و ترکیه انجام شد. این اقدامات امارات هم بعد از سفر آقای باقری به امارات و دو تماس تلفنی بین وزرای امور خارجه ایران و امارات انجام شده است و در همین راستا قابل تحلیل است.
بههرحال، طبیعی است هنگامی که یک دولت منطقهای نسبت به حمایت یک بازیگر فرامنطقهای دچار تردید شود، تلاش میکند به سمت تنشزدایی با قدرتهای منطقهای حرکت کند. هماکنون چنین برداشتی در مسئولان اماراتی شکل گرفته است. بنابراین امارات بهدنبال تنشزدایی با کشورهایی مثل ایران است.
البته باید توجه داشت که امارات نسبت به کشورهایی مثل عربستان و بحرین هیچگاه روابطش را با ایران بهصورت کامل قطع نکرد. این مسأله حتی در دورهای که کارزار فشار حداکثری خوانده میشد نیز قابل رهگیری است. امارات همچنان در صادرات و واردات با ایران همکاری بالایی دارد و تجارت ۱۴ میلیاردی بین دو کشور در سال ۹۹ حاکی از اهمیت این کشور در سیاست خارجی ایران است.
بنابراین اماراتیها حد تنش را همچون عربستان با ایران بالا نبردند. با این حال اکنون شاهد روابط خوب تجاری و اقتصادی بین دو کشور هستیم؛ ایران از امارات برای ریاکسپورت یا همان صادرات مجدد کالا استفاده میکند و متأسفانه نرخ ارز هم تاحدودی به بازارهای پیرامونی ما از جمله امارات بستگی دارد و این کشور در ورود کالا به ایران نیز نقش جدی دارد.
بنابراین افزایش روابط سیاسی میتواند به بهبود روابط اقتصادی دو کشور و درنتیجه پیامدهای مثبت اقتصادی برای ایران منجر شود. با وجود این، ایران در مسأله عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با امارات نارضایتیهایی را به طرف اماراتی منتقل کرده است. بنابراین امارات درصدد است تا این اطمینان را به ایران بدهد که خاک این کشور در اختیار کشورهای ثالث برای تضعیف منافع ایران قرار داده نخواهد شد.
علاوه بر اینکه با توجه به تشدید حملات انصارالله به عربستان که در واقع پاسخ به تجاوز ریاض محسوب میشود، ابوظبی بهدنبال مصون ماندن از واکنش انصارالله است و گمان میکند میتواند از روابط خوب ایران با دولت صنعا بهره ببرد. درمجموع به نظر میرسد، میتوان ابعاد مثبت امنیتی و اقتصادی متعددی برای دیدار اخیر مشاور امنیت ملی امارات از ایران در نظر گرفت که در صورت تلاش دو کشور در مدیریت روابط و البته اختلافات احتمالی، قابل تداوم خواهد بود.