نیویورک- ایرنا- ولی نصر استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا،به نتیجه رسیدن برجام و خروج آمریکا از غرب آسیا را در راستای تلاش‌های آمریکا برای تغییر توجه خود از غرب آسیا به سمت شرق آسیا و رقابت با چین و روسیه دانست و گفت: درپی این نظام جدید،عربستان و امارات به دنبال روابطی متفاوت با ایران هستند.

دکتر "سید ولی‌رضا نصر" روز جمعه در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا در نیویورک در پاسخ به سوالی درباره مذاکرات ایران و عربستان و تاثیر و نقش آن بر سایر موضوعات منطقه اظهار داشت: به اعتقاد من فعل "مذاکرات " خود گام مثبتی است چون ایران و عربستان بعد از بسته شدن سفارتخانه‌ها و مسائلی که در حج اتفاق افتاد، تنش‌هایی با هم داشتند که بر سر هیچ مساله‌ای گفت وگویی با هم  نداشتند.

این تحلیلگر مسائل غرب آسیا افزود: شروع مذاکره بسیار مهم است اما این نوع بازسازی روابط ، طول خواهد کشید. گاهی بین دو کشور عدم اعتماد وجود دارد که باید حل شود و معمولا در طول زمان و بر پایه همکاری که نتیجه‌ای مثبت داشته باشد و اعتماد ایجاد کند، حل می شود.

 استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا با تاکید بر اینکه "اعتماد لفظی نیست"، تصریح کرد: عربستان واهمه‌هایی از نقش ایران در منطقه دارد. ایران هم یکسری خواسته‌هایی دارد که باید به مرحله‌ای برسد که عربستان آنها را اجرا کند.

نصر اظهار داشت: اگر روابط بین دو کشور بهبود یابد و هر دو در بهبود روابط ، تاثیر مثبت آن را بر منافع خود ببینند، می‌توان گفت روابط عادی خواهد شد و عادی شدن روابط، فضایی ایجاد می‌کند تا تهران - ریاض بتوانند راجع هر مساله‌ای با هم گفتگو کنند و به مقطعی برسند که بتوانند منطقه را با همکاری یکدیگر اداره کنند.

راهی طولانی برای تشکیل نظام منطقه‌ای
رئیس مدرسه مطالعات بین‌المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا تصریح کرد: این تنها راهی است که بتوان گفت خاورمیانه به تدریج به سایر مناطق جهان شبیه‌تر می‌شود. چرا که سایر مناطق جهان، سیستم و نظامی دارند که مسائل منطقه خود را در درون خود حل می‌کنند که در خاورمیانه چنین نظام و سیستمی وجود ندارد و برای ایجاد آن نیز هیچ توافقی نیست. سیستم‌ ها و نظام‌ های کوچکتری مثل شورای همکاری خلیج فارس (GCC ) نیز مشمول ممالک غیرعرب یا غیرعرب حاشیه خلیج فارس نمی‌شود.

دکتر نصر اظهار داشت: در واقع، هیچ نظام منطقه‌ای وجود ندارد که شامل تمام کشورهای منطقه شود که این کشورها بتوانند از طریق آن نظام و چارچوب، مسائل خود را حل کنند. از این رو، این مذاکرات شروع خوبی است ولی هنوز راهی طولانی در پیش است تا  به تشکیل یک نظام منطقه‌ای برسیم.

اعتماد و عادی‌سازی روابط به عمل نیاز دارد
استاد دانشگاه جانز هاپکینز در پاسخ به این سوال که آیا استقبال آمریکا از مذاکرات میان ایران و عربستان در حد بیان است یا اینکه تحول جدیدی رخ داده است، گفت: آمریکا، عربستان را نهی نکرده که چنین مذاکراتی را انجام ندهد بلکه موضع واشنگتن اکنون این است که  ایران و عربستان به نقطه‌ای برسند که تنش میان خود را کمتر و روابطی ایجاد کنند که با هم بر سر اتمام جنگ در یمن، سوریه یا جاهای دیگر، به توافق دست یابند.

این تحلیلگر مسائل غرب آسیا اضافه کرد: به نظر می‌رسد ایجاد اطمینان و عادی سازی روابط، احتیاج به این دارد که همکاری دو طرف در عمل نتیجه دهد چرا که اعتماد در عمل به دست می آید نه در لفظ و مذاکره .

ضرورت توافق های کلان و کوچک و اقدامات ویژه برای اعتماد سازی
نصر تاکید کرد: مذاکره گام اول و بسیار مهم است اما گام اول، گام آخر نیست. برای اینکه گام اول به آخرین گام برسد، باید توافق‌هایی کلان به دست بیاید که تمام منطقه را در برگیرد. حتی باید توافق‌هایی کوچک هم در مورد آتش بس در هر نقطه‌ای از منطقه که لازم باشد، بدست آید.

این استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا اظهار داشت: دو طرف باید اقدامات ویژه‌ای انجام دهند و هر طرف می‌تواند اعتماد کند که طرف مقابل پایبند به توافق است و مذاکرات نتیجه‌ای داشته که شما می‌توانید در آن لنگر بیاندازید. بتدریج اعتماد نیز بیشتر خواهد شد و در این طیف ، ساختارهایی ایجاد می‌کنید که باقی می‌ماند.

رئیس مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا درباره رفت و آمدها و گفتگوهای منطقه ای و بین المللی از سوی سیاستمداران مختلف جهان  نیز اظهار داشت: بدون شک تلاش بسیار قوی برای حل مسائل منطقه از طریق دیپلماسی وجود دارد. دولت بایدن علاقه ای به شروع تخاصم نظامی در منطقه ندارد و می خواهد تنش در منطقه را کمتر کند.

وی افزود: آمریکا نیروهایش را از افغانستان بیرون آورد و صحبت از کاهش نیروها در عراق است و تمام اینها هم به دولت بایدن انگیزه می‌دهد، تلاش خود  را بیشتر روی دیپلماسی بگذارد تا دوران ترامپ یا حتی قبل از آن.

 نصر تاکید کرد: این موضع به سایر کشورهای منطقه نیز انگیزه می‌دهد چارچوب جدیدی برای حل مسائل خودشان پیدا کنند. چون نظام منطقه‌ای قبلی بر مبنای حضور مداوم آمریکا از نظر نظامی و سیاسی استوار بود و آمریکا نقش بزرگی بخصوص در سیاست کشورهای عربی اطراف ایران و افغانستان بازی می‌کرد که کوچکترین تغییری در وضعیت سوق الجیشی آمریکا در منطقه باعث می شد سیاست خارجی، نظامی و برداشت منطقه از موضع خودش، تغییر کند.

این تحلیلگر ارشد مسائل بین المللی افزود: کشورهای دیگر هم انگیزه دارند که در پی یک چارچوب دیگری باشند که منافع خودشان را بتوانند از طریق آن چارچوب حفظ کنند.

این استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا تصریح کرد: اگر قرار است آمریکا بصورت قوی حضور نداشته باشد و بتواند احیای برجام یا یک نوع توافق جدیدی بر سر مسائل هسته ای داشته باشد که حتی کمی روابط ایران و آمریکا هم ثبات پیدا کند، نظام جدیدی در خاورمیانه ایجاد خواهد شد.

رئیس مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا اظهار داشت: در پی این نظام جدید در خاورمیانه (غرب آسیا) عربستان سعودی و امارات هم در پی داشتن روابط منطقه‌ای متفاوتی با ایران خواهند بود.

این تحلیلگر ارشد مسائل منطقه‌ای و بین المللی مقیم آمریکا افزود: وضعیت افغانستان نشان داد که اصولا آینده با گذشته، فرق اساسی خواهد داشت و همه ممالک از جمله ایران نیز باید یک بازبینی  در سیاست منطقه ای آینده خود داشته باشند.

از دکتر نصر سوال شد: برنامه‌های دولت بایدن مبنی بر خروج آشفته نیروها از افغانستان و کاهش نیروها در عراق ، آیا به منزله کاهش اهمیت غرب آسیا برای دولت بایدن است؟ این رویکرد با چه هدفی اجرا می شود و اگر تحولی در منطقه رخ دهد، آمریکا چگونه بازگشت خود را توجیه خواهد کرد؟

 استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا توضیح داد: همه این سوالات، پرسش‌های اساسی است و بر سر آنها بحث‌های بسیاری بوده است و این بحث با دولت بایدن شروع نشده است بلکه به دولت اوباما و حتی شروع برجام بازمی‌گردد. شروع مذاکره برجام، ریشه در هدف آمریکا برای انتقال نیروهای نظامی، دیپلماتیک و اصولا توجهش از غرب آسیا به شرق آسیا بود.

این تحلیلگر ارشد مسائل منطقه در آمریکا اظهار داشت: دولت اوباما نیز می خواست تنش با ایران را فیصله دهد تا بتواند توجه بیشتری به شرق آسیا داشته باشد.ترامپ نیز این سیاست را بطور مغشوشی دنبال می‌کرد که البته در عین حال، هم تنش با ایران زیاد می‌شد و هم تنش با چین.

رئیس مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا افزود: بایدن این مساله را بطور اساسی تر دنبال می‌کند و هدف سیاست خارجی آمریکا اکنون این است که اصولا خاورمیانه اهمیت سوق الجیشی، اقتصادی و ژئو استراتژیکی که فکر می‌کرد در دو دهه گذشته دارد، دیگر ندارد.

نصر تصریح کرد: آینده سیاست کلان دنیا در مقابله آمریکا با چین و روسیه است. ژنرال متیس وزیر دفاع دوران ترامپ، دکترین جدید نظامی ارائه کرد و بر اساس آن اعلام کرد که مقابله با تروریسم و مسائل منطقه خاورمیانه باید اهمیت کمتری داشته باشد و حواس سیاست خارجی آمریکا باید معطوف به رقابت با قدرت های بزرگ دنیا یعنی چین و روسیه شود.

 این استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا ادامه داد: این دلیل نمی‌شود که خاورمیانه (غرب آسیا) اهمیت ندارد یا اتفاق‌هایی در آن نخواهد افتاد که آمریکا بخواهد در آنجا درگیری پیدا کند. بلکه معنایش این است که آمریکا به این نتیجه رسیده است که خاورمیانه  اهمیت لازم را ندارد که اینقدر توجه سیاسی، نظامی و دیپلماتیک به آن شود و باید آن توجه را متناسب با اهمیت خاورمیانه در آینده روابط بین المللی در تمام دنیا کند.

نصر تصریح کرد: خاورمیانه تعیین کننده سرنوشت دنیا نخواهد بود و بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 آمریکا آنچنان توجهی نسبت به مسائل منطقه پیدا کرد انگار که منطقه و القاعده توان این را دارند سیاست کلان بین المللی و سرنوشت آمریکا، چین و روابط بین المللی را تعیین کنند.

رئیس مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا اظهار داشت: پس از دو دهه از حوادث 11 سپتامبر، آمریکا به این نتیجه رسیده است که چنین نیست. اهمیت نفت در حال کمتر شدن است. تنش در این منطقه تنش زیاد است ولی اساسا تنش ها گریبان خود منطقه را می گیرند و هر چه قدر هم خاورمیانه باعث تنش و بی ثباتی باشد، قابل مقایسه با موضوع رقابت آمریکا، چین و روسیه که کدامیک ابرقدرت محض خواهند بود، نیست و در واقع، چنین توان و اهمیتی ندارد.

این تحلیلگر ارشد منطقه ای گفت: خاورمیانه مسائلی دارد که می تواند باعث مهاجرت به اروپا، تروریسم و صادرات مواد مخدر شود اما سرنوشت خاورمیانه تعیین کننده سرنوشت قدرت و اقتدار نظام بین المللی نخواهد بود.

استاد دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا ادامه داد: نتیجه این است که آمریکا قوایش را معطوف به شرق آسیا کرده و اهمیت غرب آسیا کمتر شده است و آنچه در غرب آسیا برخی ملت ها متوجه آن نیستند، این است که ایجاد اغتشاش، نزاع، جنگ و تروریسم معنایش قدرت و اهمیت نیست.

نصر تاکید کرد: آن بخش از دنیا که بیشترین تولید اقتصادی جهان را دارد یعنی شرق آسیا، اهمیتش در روابط بین المللی بیشتر خواهد بود. غرب آسیا  نسبت به شرق آسیا و اروپا در طول سالها؛ اهمیت کمتری پیدا کرده است و اصولا در غرب آسیا رشد اقتصادی ناشی از صادرات نفت است که با رشد واقعی اقتصادی که در کره جنوبی، تایوان و جنوب شرقی آسیا می بینیم، قابل مقایسه نیست.

رئیس مدرسه مطالعات بین المللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا ادامه داد: اهمیت نفت در حال کاهش یافتن است و غرب آسیا با وجود داشتن جمعیت بسیار، اهمیت اقتصادی ندارد. نه بازاری واقعی است برای تولیدات ممالک صنعتی و آنچه را هم خود صادر می کند، ارزشش در حال کاهش است و صادرات اصلی آن بی ثباتی و نزاع شده است.