در ادامه یادداشت ۲۲ آذر روزنامه اعتماد به قلم مهدی زارع میخوانیم: لرزهخیزی کارهای انسانی به ویژه فرونشست زمین میتواند برآوردهای خطر زلزله را تحت تاثیر قرار دهد. فرونشست یکی از متنوعترین اشکال گسیختگی زمین است. فعالیتهای انسانی مانند تخلیه طولانیمدت آبهای زیرزمینی و کشاورزی سنتی یا آبیاری طی سه دهه، تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای پیدرپی و بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی و همچنین رشد جمعیت - بیشتر مهاجر - در ناحیه غرب تهران، از عوامل تشدید فرونشست زمین در دشت شهریار در غرب استان تهران شده است. چاههای واقع در قسمت شمالی محدوده دشت شهریار بسیار عمیقتر از قسمت جنوبی هستند. کاهش سطح آب در شمال و غرب نسبت به جنوب و شرق منطقه شدیدتر بوده است.
کانون زلزله با بزرگای ۵،۲ ملارد در ۲۹-آذر-۱۳۹۶ در مجاورت پهنه دشت شهریار قرار داشت که طی حداقل سه دهه ماقبل آن نیز تنشهای زمینساختی را در دو سوی گسل ماهدشت-جنوب کرج افزایش داد و چنانچه گسلهای شمال تهران یا جنوب اشتهارد آماده حرکت باشند، احتمال فعالیت آنها افزایش مییابد. گسل ماهدشت-جنوب کرج در زلزله ۲۰ آذر ۱۳۹۶ افزایش تنشی در حدود ۵بار (۵ اتمسفر) را در دو انتهای گسل وارد نمود. تغییر تنش در اثر فرونشست دشت شهریار تنشی حدود سالانه حدود یک بار به پیرامون دشت از جمله پهنه گسله وارد کرده است. این تغییرات تنش طی سه دهه گذشته به ویژه بر پهنه گسلهای ماهدشت - جنوب کرج و گسل شمال تهران وارد شده است. آخرین بررسیها نشان داده که حداقل رخداد زلزله ۲۹ آذر ۱۳۹۶ را میتوان به تحریک گسل ماهدشت-جنوب کرج در اثر فرونشست زمین مربوط دانست. علل فرونشست متنوع است. تراکم هیدرولیکی، استخراج زیرزمینی و خروج سیالات (آبهای زیرزمینی، نفت، زمین گرمایی) بخشی از این علل هستند.
متراکم شدن سامانههای آبخوان حساس ناشی از پمپاژ بیش از حد آب زیرزمینی بزرگترین علت فرونشست در استان تهران است. افزایش لرزهخیزی مشاهده شده در مقایسه با مقیاس معمول زمان زمینشناسی بسیار سریع و در کوتاهمدت رخ میدهد. در این منطقه مایعات تخلیه شده فشار منفذی را در در عمق تغییر میدهد و تنش موثر در امتداد گسلهای لرزهای را عوض میکند و باعث افزایش فعالیت لرزهای میشوند. از پیامدهای ناشی از افت سطح آب زیرزمینی فرونشست زمین در دشت شهریار و ملارد و فعال شدن مجدد گسلهای فعال این پهنه است. این فرآیند بدون شک بر سازههای زیربنایی مهمترین اثرها را طی دو دهه گذشته وارد کرده است.
آمار چاههای آب موجود و مشخصات سفره آبخوان و ژرفای سطح آب زیرزمینی، نشانگر میزان برداشت سالانه است. ضخامت آبرفت و لایههای رسوبی روی سنگ بستر منطقه از روی گمانههای اکتشافی و لاگها و همچنین میزان تخلخل، ضرایب نفوذپذیری و بافت رسوبات از طریق همین گمانهها مشخص میشود. موسوی و همکاران از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در سال ۱۳۸۹ میزان برداشت سالانه را از دشت شهریار حدود ۳۴ میلیون متر مکعب در سال مشخص کردند.
در سال ۱۳۹۶ از سوی شرکت آب منطقهای استان تهران بیلان منفی دشت تهران نیز سالانه ۳۰ میلیون متر مکعب مشخص شد. بنابراین بیلان منفی سالانه حدود ۶۴ میلیون متر مکعب را میتوان به دشتهای تهران و شهریار نسبت داد. تصفیهخانه فاضلاب جنوب تهران سالانه ۲۸۰ میلیون مترمکعب فاضلاب را تصفیه میکند که ۵۰ میلیون متر مکعب آن از طریق آبرسانی، مجدد به آب زیرزمینی برمیگردد.
با نگاهی کاملا اولیه میتوان برآورد کرد که سالانه دستکم ۱۵ میلیون مترمکعب بیلان منفی دشتهای تهران و شهریار برقرار است. این بیلان منفی، موجب فرونشست زمین به میزانهای مختلف است: در دشت ری ۲۵، تهران ۷ وشهریار ۳۶ سانتیمتر در سال. این عددها رکورد بالایی در مقایسه با سرعتهای گوناگون در فرونشست زمین در دنیا محسوب میشود. آنچه به تحریک گسلها مربوط است، بهرهبرداری ادامهدار از آب زیرزمینی و البته ورود مجدد آب بر اثر آبیاری و بنابراین تغییرات تنش بر اثر بارگذاری و باربرداری از لایههای آبرفتی در پیرامون گسلهای پردیسان، رباطکریم و ماهدشت-جنوب کرج است.