کشور ایران در آسیای غربی با یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۵ کیلومتر مربع وسعت، دومین کشور بزرگ خاورمیانه است. ایران از شمال غرب با ارمنستان و جمهوری آذربایجان از شمال با دریای خزر، از شمال شرق با ترکمنستان، از شرق با افغانستان و پاکستان، از جنوب با خلیجفارس و دریای عمان و در غرب با عراق و ترکیه هممرز است. این کشور خاورمیانهای جایگاه استراتژیکی در منطقه خلیجفارس دارد و تنگه هرمز در جنوب آن مسیری حیاتی برای انتقال کالاهای صادراتی است.
یکی از سرمایههای عظیم و ثروت ملی ایران وجود ذخایر و صنایع معدنی در کشور است، سرزمین ایران در بخش میانی کمربند کوهزائی آلپ هیمالیا قرار دارد که از غرب اروپا آغاز و پس از گذر از ترکیه، ایران، افغانستان تا تبت و نزدیکی برهه و اندونزی ادامه دارد. قرارگیری در این کمربند که مرز برخورد دو ابر قاره اصلی کره زمین بوده و ۱۵ درصد ذخایر شناخته شده جهان را در خود جای داده، سبب شده تا ایران سرزمینی مستعد و از نظر توان معدنی پر استعداد باشد. بهطوری که ۱۰ معدن در کلاس جهانی از جمله معادن سنگ آهن سنگان، چادرملو، چغارت، گل گهر و هرمز، ذخایر بزرگ مس سرچشمه و سونگون، ذخایر سرب و روی مهدی آباد و انگوران، ذخایر طلا، زرشوران و ساریگونی همه و همه از جمله ذخایر معدنی بزرگ جهان هستند.
در جهان امروز، توسعه اقتصادی و فرهنگی به عنوان اهرمهای موثر در دستیابی به امنیت پایدار بسیار مورد توجه قرار گرفته است و در این میان اقتصاد دریا و سواحل که مرزهای آبی کشورمان را تشکیل میدهند، از جایگاه ویژهای برخوردارند. بر این اساس در شرایط کنونی استفاده مطلوب و بهینه از همه ظرفیتهای ساحلی در کشور باید به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار گیرد.
استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی کشور با یکهزار و ۲۱۱ کیلومتر مرز خشکی و ۴۸۴ کیلومتر مرز آبی حدود ۲۱ درصد از مرزهای خشکی کشور و حدود ۱۱ درصد از مرزهای آبی کشور را در بردارد. (رتبه نخست مرز خاکی و رتبه سوم مرز آبی در کشور). طول مرز خشکی استان با کشورهای پاکستان و افغانستان به ترتیب ۹۱۷ و ۲۹۴ کیلومتر است و از طریق سواحل دریای عمان به دریاهای آزاد دسترسی دارد.
استان سیستان و بلوچستان ۱۱ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده و بزرگترین استان کشور محسوب میشود.
در مطالعات زمینشناسی، منطقه شرق ایران را معمولا به عنوان یک واحد مستقل بررسی میکنند. دشت سیستان حاصل فرسایش کوههای هندوکش و هزاره و رسوبگذاری در دره پهناور سیستان کنونی در دوران آخر زمین شناختی است. استان سیستان و بلوچستان با داشتن اشکال زیبا و تنوع ژئومورفولوژی میتواند یکی از مناطق جاذب گردشگری در حوزه معادن و زمین شناسی نیز باشد.
استان سیستان و بلوچستان با قرار داشتن بر روی کمربند فلزی و معدنی جهان که از صربستان تا پاکستان ادامه دارد حاوی ذخایر غنی از فلزات و کانسارهای معدنی از قبیل کرومیت، مس، منگنز، سرب و روی، قلع، تنگستن، طلا و همچنین عناصر و کانسارهای غیرفلزی نظیر تالک، منیزیت، گل سفید و سنگ های ساختمانی و تزئینی به ویژه گرانیت و مرمر است.
استان سیستان و بلوچستان یکی از استانهای بزرگ معدنی کشور محسوب میشود بهطوری که از ۶۰ نوع ماده معدنی شناسایی شده در کشور، ۲۸ نوع آن بهطور قطع و در شرایط کنونی در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد. سیستان و بلوچستان از حیث داشتن عناصر معدنی فلزی از کمنظیرترین استان های کشور محسوب می شود و بیشترین میزان آهن پلاسری، مس و آنتیموان و طلای کشور را با پراکندگی وسیع دارد.
استان خراسان جنوبی، از شمال به استانهای خراسان رضوی، از غرب به استانهای سمنان، اصفهان و یزد از جنوب به استان های کرمان و سیستان و بلوچستان و از شرق به کشور افغانستان محدود می شود. استان مرزی خراسان جنوبی با حدود ۶ درصد مرزهای خشکی کشور و نزدیک به سه درصد از مرزهای آبی کشور فقط با کشور افغانستان مرز مشترک دارد. استان خراسان جنوبی، سومین استان بزرگ کشور است که ۹ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است.
ساختار زمین شناسی منحصر به فرد استان خراسان جنوبی باعث وجود پتانسیل های معدنی از جمله کانی های مهمی چون طلا، قلع، تنگستن، مس، سرب، روی، آهن و ذخایر غنی سنگ های تزئینی نظیر گرانیت و مرمریت است. قابل ذکر است که بیشترین میزان ذخایر استان های خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان شامل گروه فلزی ها مربوط به مس است.
استان خراسان رضوی
استان خراسان رضوی در شمال شرق ایران و در عرض شمالی ۳۶ درجه و ۱۷ دقیقه و طول شرقی ۵۹ درجه و ۳۶ دقیقه و ارتفاع ۹۷۰ متری از سطح دریا واقع شده است. از شمال و شمال شرق به جمهوری ترکمنستان و استان خراسان شمالی، از شرق به افغانستان، از غرب به استان سمنان و از جنوب به استان خراسان جنوبی محدود شده است.
استان مرزی خراسان رضوی با ۸۳۵ کیلومتر مرز خشکی حدود ۱۵ درصد مرزهای خشکی کشور و نزدیک به هشت درصد از مجموع مرزهای آبی و خاکی کشور را شامل می شود. این استان حدود هفت درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. خراسان رضوی از ظرفیت ها و پتانسیل های بالایی در بخش معدن برخوردار است که می توان با استفاده از این پتانسیل ها زمینه رشد و توسعه استان را فراهم آورد. این استان به دلیل موقعیت خاص مکانی خود که محل برخورد پدیده های عمده زمین شناسی کاملا متفاوت است، موقعیت مناسبی از نظر ظرفیت و تنوع ذخایر معدنی دارد.
ذخایر زغالسنگ، مس، روی، آهن، منگنز، خاک نسوز، منیزیت، گل سفید، انواع سنگهای ساختمانی نظیر مرمریت، تراورتن، سنگ آهن و گچ به حد فراوان در این استان یافت میشود. ۳۴ نوع ماده معدنی مختلف در استان خراسان رضوی شناسایی شده است که از این میان مواد معدنی با اهمیتی چون آهن، طلا، مس، منگنز، فیروزه، عقیق، گرانیت، تراورتن، سنگ گچ و سنگ آهک وجود دارد. این استان به دلیل موقعیت ساختاری و زمین شناسی که دارد از نظر فلزی دارای ذخایر و کانسارهای متفاوتی شامل کرومیت، آهن، مس، سرب و روی ، طلا، نقره و غیره است.
منطقه آزاد چابهار
منطقه آزاد چابهار در جنوب شرقی ایران از مهمترین مناطق آزاد کشور محسوب میشود که از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
منطقه آزاد چابهار در شهرستان چابهار شرقیترین شهرستان جنوبی کشور و نخستین بندر ایرانی واقع در دریای عمان است که در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. این شهرستان با وسعتی افزون بر ۱۳ هزار و ۱۶۲ کیلومتر مربع حدود هفت درصد از مساحت کلی استان سیستان و بلوچستان را به خود اختصاص داده است.
منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار با ۱۴۰ کیلومتر مربع مساحت در جنوب شرقی ایران در عرض جغرافیایی ۲۵ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۶۰ درجه و ۲۷ دقیقه طول شرقی در شرق خلیج چابهار و در کنار آبهای دریای عمان قرار دارد. این منطقه از طریق شهرستان ایرانشهر و پس از عبور از استان خراسان جنوبی به کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان و از سمت شرق به کشور پاکستان و از جنوب از طریق دریای عمان و اقیانوس هند و آبراههای بینالمللی به آفریقا و شرق آسیا و دریای مدیترانه اتصال پیدا میکند.
منطقه آزاد چابهار به مدت بیش از سه دهه است که در مجاورت شهرستان چابهار و در حاشیه دریای عمان تاسیس شده و از آنجا که هر کشوری ممکن است با توجه به توانمندی های خود اقدام به برنامه ریزی برای همکاری اقتصادی با کشورهای دیگر کند، در این برنامهریزی مناطق ژئوپلیتیکی مانند منطقه آزاد از اهمیت فراوان برخوردارند.
در همین چارچوب اکنون در دهه سوم قرن ۲۱، بندر چابهار با توجه به زیرساختهای لازم و نیز سرمایهگذاریهای کشورهای مختلف، ویژگیهای لازم همچون دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی توان جایگزینی مسیرهای سنتی و تعیینکنندگی مسیر حمل و نقل برای ایران، هند، افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و غیره پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به محور همکاری منطقهای را به عنوان یک منطقه ژئوپلیتیک دارد.
چابهار منطقهای ژئوپولتیک با رویکرد کاربردی برد- برد
بندر چابهار به عنوان حلقه واسط بین کشورهای جنوب شرق آسیا و آسیای مرکزی و افغانستان، سهلالوصولترین راه برای دسترسی به آبهای آزاد و اقیانوسها برای ایران و کشورهای منطقه است. از نظر همکاریهای منطقهای چابهار در جوار مرزهای جنوب شرقی ایران از مهمترین حوزه های اقتصادی است که در سال ۱۳۹۵ شاهد امضای موافقتنامه راهبردی تاسیس دالان حمل و نقل بینالمللی ایران، هند و افغانستان موسوم به «موافقتنامه چابهار» بود.
از نظر کاربردی چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران است که با برخورداری از مرز آبی ۳۰۰ کیلومتری با دریای عمان، یکی از ۱۰ بندر مهم جهان با قابلیت تبدیل شدن به «مگاپورت» (بندرگاه عظیم) است. همجواری با آبهای آزاد بینالمللی، برخورداری از موقعیت ممتاز و خارج بودن از منطقه بحران خیز خلیج فارس، ظرفیتهای گسترده ای را در اختیار چابهار قرار داده است.
قرار گرفتن بندر چابهار در مرکزیت جغرافیایی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا که حدود پنج میلیارد نفر از جمعیت جهان را دارد آن را به پلی میان هند و افغانستان با کشورهای قفقاز، روسیه، ترکیه و در نهایت با اروپا تبدیل کرده است. چابهار تنها بندر ایرانی مناسب برای کشتیهای ۲۵۰ هزار تنی است و در مقطع فعلی به میزان هشت میلیون و ۵۰۰ هزار تن ظرفیت بارگیری دارد.
بندر چابهار دارای پتانسیل خاص دسترسی آسان به آبهای آزاد برای آسیای مرکزی است.
آسیای مرکزی از مناطقی است که به دریای آزاد راه ندارد و محصور در خشکی است و این منطقه از شرق و جنوب به کوه ها، شمال با بیـابان ها و استپها و در غـرب با دریای خـزر محصـور شـده است. ترکمنستان و قزاقستان تنها کشورهای این منطقه اند که فقط به دریاچه خزر محدود هستند و سایر کشورهای این منطقه از حوزه های آبی معدودی بهره مندند که دریاچه آرال بین قزاقستان و ازبکستان یکی از آنهاست.
کشورهای آسیای مرکزی (ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان) فاقد دسترسی به آبهای آزاد هستند. بر این اساس نگاه راهبردی به چابهار در حالی است که کشورهای این منطقه در حال کاهش وابستگی اقتصادی خود به روسیه هستند و در راستای برنامههای رشد اقتصادی و افزایش روابط با خاور دور، غرب آسیا و آفریقا به بندر چابهار به عنوان ارزان ترین، امنترین و نزدیکترین راه مبادلات بازرگانی نیاز دارند.
نکته مشخص این است که هر چند بنادر کراچی و گوادر پاکستان میتوانند رقیبی برای چابهار ایران برای برخی از کشورها مانند قرقیزستان باشد، اما ناامنی و نبود راه های مناسب ارتباط در افغانستان و پاکستان، همچنان بندر چابهار را به عنوان یک مزیت در اولویت نخست آینده ترانزیت و روابط بازرگانی آسیای مرکزی قرار میدهد.
با بررسی و تحلیل ظرفیتهای منطقه آزاد چابهار و چالشهای پیش روی آن، حال باید دید که چگونه میتوان با اتکا به این ظرفیتها به همکاری دست یافت و به نظر میرسد که این موضوع دارای دو جنبه کلی است. از یک طرف ظرفیتهای چابهار قرار دارد و از طرف دیگر نیز اراده دولتهای پیرامون و درگیر در این موضوع که هرکدام منافع و نقش های مختص به خود را دارند.
همانطور که کارشناسان منطقه ای نیز اشاره میکنند، در بروز همکاریها آنچه بیشتر از همه دارای اهمیت است موضوعات اقتصادی کارکردی و فنی است تا مسائل سیاسی، زیرا رسیدن به همکاری و همگرایی در این موضوعات از حساسیت کمتری برای حکومتها برخوردار است. از این دیدگاه منطقه آزاد چابهار دارای کارکردهای ویژه اقتصادی برای کشورهای مختلف است.
این منطقه تنها بندر اقیانوسی ایران است و ویژگی دسترسی به آبهای آزاد را برای کشورهای آسیای مرکزی فراهم میکند و آنها را از تنگنای ژئوپلیتیکی و اقتصادی خارج میکند، به علاوه این منطقه از تنشهای موجود در منطقه خلیجفارس دور بوده و میتواند ترانزیت کالا برای کشورهای درگیر را با خطرات کمتر در مقایسه با خلیجفارس انجام دهد.
کشورمان از طرفی به چابهار به دیده تنوع منابع درآمدی مینگرد و از طرف دیگر بندر چابهار این فرصت را به ایران میدهد که از طریق صادرات نفت، سهم خود را در بازار انرژی منطقه و نیز سرمایهگذاری خارجی در داخل افزایش دهد. مهمترین زمینههای اقتصادی بندر چابهار برای هند ظرفیتهای بالای دسترسی و ترانزیتی در گسترش روابط تجاری و دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی مقرون به صرفهتر انرژی و واردات فرآوردههای معدنی از افغانستان افزایش صادرات به ایران و کاهش هزینه و وقت تجارت با اروپا است.
افغانستان نیز تنوع در مسیرهای تجاری خود برای صدور محصولات به بازارهای بینالمللی، ایجاد اشتغال بیشتر و ترانزیت امن از طریق کریدور دریایی ایران در جنوب را دنبال میکند و از طرف دیگر کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال- جنوب نیز ذیل چابهار تقویت میشود که برمبنای مراودات اقتصادی کشورهای متنوع و مختلفی همچون بلاروس، قزاقستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، اوکراین، بلغارستان و قرقیزستان (کشورهای اوراسیا) را هم در بر میگیرد. این کریدور ظرفیت حمل و نقل ۲۰ تا ۳۰ میلیون تن کالا در سال را داراست که کاهش ۳۰ یا ۴۰ درصدی در هزینه و زمان را به همراه دارد.