مفاخر علمی و فرهنگی از سرمایههای بیبدیل کشورند که نه فقط آثارشان که حتی بازخوانی حیات علمی و تجربه زیست آنان نیز منشا اثراتی میتواند باشد. حیات عالمانه، زندگی توام با متانت، اندیشهورزی، صبر، سکوت و مدارای آن مردان و زنان برخاسته از شیوهای دیگر از زیست علمی است که به راستی اینک در زمانه ما اگر نه نایاب که بس کمیاب هستند.
استاد عبدالحسین حائری، فهرستنویس و مصحح نسخ خطی و رئیس کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، یکی از این سرمایههای ملی به شمار میرفت که نزدیک به ۶۰ سال عزلتنشین بخش نسخ خطی کتابخانه مجلس شورا بود و روزان و شبان خود را با نسخ خطی میگذراند و شاید به جرأت بتوان گفت که بیشتر این زمان در سکوت، از هیاهوی مصاحبهها و شهرتطلبیها به دور بود و تمامی عمر خویش را در فهرستنویسی نسخ خطی، مؤانست با کتب خطی، مصححان و کتابدوستان و تعمق و پژوهش در بازجست و بازشناخت گنجینه ارزشمند نسخ خطی صرف کرد.
زندگی او خالی از فراز و فرود حیات اغلب نامآوران معاصر ایران است که افزون بر حیات علمی یا ادبی و فرهنگی، دستی بر سیاست داشتند و در کوران سالهای پر تنش دهههای ۳۰ تا ۵۰ خورشیدی در عرصههای علمی و سیاسی توأمان اثر گذاشتند و اثر پذیرفتند.
عبدالحسین حائری از سیاستورزیهای زمانه خویش دوری میگزید و خود را فردی غیرسیاسی توصیف میکرد. از این منظر شاید شرح احوال چنین مردی کسالتبار باشد؛ با این همه، نمیتوان از میراث کهن اسلامی- ایرانی و نسخ خطی و فهرستنویسی در ایران معاصر سخن گفت بیآنکه از تلاشهای عبدالحسین حائری یادی نکرد؛ حائری زمانی قدم در عرصه نسخهپژوهی گذاشت که فهرستنویسی و نسخهپژوهی رشتهای علمی و دانشگاهی نبود بلکه حرفهای برآمده از ممارست، تجربه و تکرار بود. پس گزاف نخواهد بود اگر بگوییم حائری، بیآنکه محضر استاد ببیند، هر آنچه در این راه گردآورد به مدد جدیت، ممارست، خواندن و نوشتنهای بسیار بود؛ او نه فقط به فهرستنویسی نسخ خطی وجاهت داد که سالهای متمادی کتابخانه مجلس شورا به سبب حضور اثرگذار او به مکانی برای رفت و آمد نسخهپژوهان و اندیشمندان این حوزه از سراسر جهان بدل شد. از این رو در زیست علمی او باوری عمیق میتوان یافت؛ او زندگی خویش را وقف بازخوانی، بازبینی و بررسی میراثی گرانبها کرد تا شاهد بازنویسی تاریخ علم ایرانیان و مسلمانان و تأسیس معهدالمخطوطات باشد؛ هرچند هیچیک از آرزوهایش، چندان که او عمر خویش را مصروف آنها کرده بود، محقق نشد.
معرفی کتاب
کتاب «عبدالحسین حائری» در ۲ فصل و ۱۹۲ صفحه منتشر شده که در فصل اول به زندگی عبدالحسین حائری از جمله شرح حال، خاندان، تحصیلات، دریافت اجازهنامه اجتهاد، مهاجرت به تهران، اشتغال در کتابخانه مجلس شورای ملی، مرگ پدر، تغییر لباس، همکاری با لغتنامه دهخدا، ازدواج، زندگی حرفهای در کتابخانه مجلس، پژوهش در اداره بررسی و تحقیق، ریاست بر کتابخانه مجلس، تاسیس مرکز اسناد کتابخانه مجلس، بازنشستگی، بزرگداشت و مرگ او پرداخته است و در فصل دوم آثار و اندیشههای حائری را از جمله آراء و افکار، روش فهرستنویسی و نسخهپژوهی، نظریه بازنویسی تاریخ علم بر مبنای فهرست نسخ خطی، آثار و فعالیتهای پژوهشی، مجموع فهرستهای تالیفی و تصحیح و مقدمه بر متون و نسخ خطی و مقالات او را مورد بررسی قرار داده است.
۲ ویژگی را میتوان برای اثر حاضر برشمرد؛ نخست آنکه نویسنده این اثر، برخلاف زندگینامههای مرسوم، روایتی تک خطی و سرراست را کنار گذاشته و سعی کرده در روایت رویدادهای زندگی و حتی اندیشههای حائری به ویژه دریافت اجازهنامه اجتهاد، مهاجرت به تهران، اشتغال در کتابخانه مجلس شورای ملی و تغییر لباس، روایتهای متفاوت و گاه متضاد را در کنار هم بیاورد و با استفاده از روش تحلیل روایت با نقد هر روایت در بافتار و ساختار خود، بکوشد به فهم دقیقتری از شخصیت و زمانه حائری دست یابد. به گفته نویسنده در مقدمه اثر مزیت این روش آن است که «به شیوه قدمای مورخان همه نقلها را آورده و داوری را به عهده خواننده گذاشته است» این ویژگی اگر چه در «زندگینامهنویسی»، چندان مرسوم نیست اما اثر را از زندگینامههای منتشر شده پیشین درباره او متمایز و به یک پژوهش مستند بدل میکند.
دوم آنکه نویسنده به جد میکوشد تا از همه آنچه درباره او وجود دارد، برای تدوین اثر خود بهره ببرد؛ از مصاحبههای صوتی و تصویری یا مکتوب گرفته تا خودنگاشت یا خاطرات برجایمانده از او یا خویشان و نزدیکانش و مدارک سازمانی یا اداری. جز اینها آثار پژوهشی پیشین و نیز منابع تاریخنگاری رسمی و نظایر آن نیز در شمار منابع نویسنده بوده است.
نقد آثار پیشین
پیش از پژوهش حاضر در زمان حیات عبدالحسین حائری آثاری درباره او منتشر شده است؛ حدیث عشق به کوشش سهلعلی مددی (۱۳۸۰)؛ ارجنامه استاد عبدالحسین حائری به کوشش مالک شجاعی جشوقانی (۱۳۹۱)؛ نامه حائری (جشننامه استاد عبدالحسین حائری) به کوشش عبدالحسین طالعی (۱۳۹۲)؛ مشاهیر کتابشناسی معاصر، عبدالحسین حائری به کوشش احسان شکراللهی (۱۳۹۴) و حائرینامه؛ چهل و پنج مقاله در تراجم، کتابشناسی، نسخهشناسی، فهرستنگاری و تاریخ معاصر به کوشش علیاکبر صفری (۱۳۹۴). همه این آثار دربردارنده شرح احوال بسیار کوتاه عبدالحسین حائری، معرفی آثار و فهرستهای نسخ خطی کتابخانه مجلس شورا و مجموعهای از مصاحبههای او یا مصاحبههایی درباره اوست. حائرینامه با ساختاری متفاوت از دیگر آثار یاد شده است. صفری، گردآورنده این اثر، مصاحبهها و مقالههایی را در این مجموعه گردآورده که در دیگر آثار بزرگداشت حائری نیامده است؛ از اینرو برخی مقاله ها کاملا بیارتباط به نظر میرسد. این اثر در اجابت خواست و پیشنهاد مرحوم دکتر حسن حبیبی در مراسم بزرگداشت استاد حائری تدوین شده است که خواستار گردآوری همه مقالههای استاد حائری و نامگذاری آن با عنوان حائرینامه شده بود.
در جملگی این آثار، اختصار در روایت از شرح احوال حائری سبب شده است که نویسندگان گرد علل برخی سوانح زندگی او نگردند و از تحلیل شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی عصر او چشم بپوشند. به بیان دیگر این آثار تفاوت آشکاری با یکدیگر ندارند و میتوان آنها را رونویسی پاکیزه یا نسبتا پاکیزهای از نخستین اثر دانست؛ هیچیک از این آثار به روایتهای متعدد از رویدادهای زندگی حائری، نظیر مهاجرت از قم به تهران، دریافت اجازهنامه اجتهاد و تغییر لباس، اشاره نکردهاند و بیهیچ تحلیل و تبیینی از کنار وقایع مهم زندگی عبدالحسین حائری گذشتهاند. حتی میتوان گفت این آثار فاقد روایتی سر راست و تبیینی درست از زندگی و زمانه عبدالحسین حائری هستند. از این منظر، سیاوش شوهانی میکوشد که این نقیصه را در اثر خود جبران کند.