به گزارش ایرنا، شبح حذف سرخآبی ها از لیگ قهرمانان آسیا بعد از حدود ۹۰ روز به فوتبال ایران برگشته و هواداران با علم به پیش شرطهای کنفدراسیون فوتبال آسیا، هر زمان منتظر یک خبر ناگوار و وداع ۲ تیم پرطرفدار ایرانی با معتبرترین لیگ باشگاهی قاره کهن هستند.
کنفدراسیون فوتبال آسیا چند روز پیش و در نامهای به تیمهای فوتبال استقلال و پرسپولیس، از آنان خواسته که راست آزماییهای لازم در جهت برطرف کردن ایرادهای این نهاد ورزشی انجام دهند تا مجوز نهایی آنان برای حضور در فصل جدید لیگ قهرمانان صادر شود. AFC برای این کار نیز تنها پنج روز به ۲ تیم زمان داده است.
ایرادهای AFC و تهدید به کنار گذاشتن سرخآبی ها از لیگ قهرمانان، موجب شد تا وزارت ورزش و فدراسیون به دنبال راهکاری برای پایان بخشیدن این مشکل باشند؛ راهکاری که دیگر مانند گذشته موقت نیست بلکه هدفمند و گامی در مسیر فوتبال حرفهای به شمار میرود. اما با وجود این تلاش ها برخی پیشکسوتان فوتبال بدون توجه به ریشههای بحران کنونی، وزیر ورزش و جوانان را متهم و مجموعه وزارت را دخیل در این مشکل قلمداد میکنند.
همجمه برخی از پیشکسوتان و تحریک هواداران برای ایجاد یک دوگانگی، نکاتی چند را به ذهن متبادر می کند؛
۱- ایرادهای AFC به ساختار مدیریتی و ورزشی سرخآبیها، مشتی است که به درستی نمونه خروار فوتبال ایران به شمار میرود. این مشکلات نه تنها در کوتاه مدت شکل نگرفته، بلکه حلقه مفقوده این ورزش در کشور پس از ۲ دهه حرفهای شدن است؛ به عبارتی لیگ فوتبال ایران که عنوان حرفهای بودن را یدک میکشد پس از ۲ دهه فعالیت با ایرادهایی روبرو شده که برخی از آنها ابتداییترین اصول حرفهای یک لیگ معتبر تعریف خواهد شد.
البته در چند سال گذشته این ایرادها همواره مورد توجه کنفدراسیون فوتبال آسیا بوده اما مدیران پیشین با شیوه ها نادرست رضایت نسبی AFC را جلب کنند. اما تکرار این رفتارها و ایرادهای AFC در نهایت موجب شد تا این نهاد ورزشی قاره کهن نسبت به مدارک ارسالی دچار تردید فراوان شده و راست آزمایی از فوتبال کشورمان را به عنوان یکی از ماموریتهای خود قلمداد کند.
۲- آدرس غلط دادن در فوتبال ایران میانبری برای فرار از مسوولیت است مسوولیتی که در طول زمان از آن غفلت و اکنون تبدیل به بحران شده است بحرانی که اکنون هیچکدام از مدیران پیشین این ۲ باشگاه و مسوولان وقت در ۲ دهه گذشته، نه تنها مسوولیت آن را نخواهند پذیرفت بلکه آن را مشکلی یک روزه قلمداد کرده و به دنبال مقصر جلوه دادن بخشی از دولت در فوتبال هستند. دولتی که کمتر از ۶ ماه از عمر آن می گذرد.
این پیشکسوتان که حتی برخی از آنان عضو هیات مدیره این باشگاه ها بوده و برخی از طرفداران فوتبال که اکنون انگشت اتهام را به سمت و سوی وزارت ورزش نشانه گرفتند بدون شک در سالهای گذشته نیز در جریان اولتیماتوم AFC قرار گرفتند و بهانه گیریهای این نهاد ورزشی در قاره کهن را به خاطر دارند بهانههایی که هر چند به صورت موقت رفع شد اما اکنون به کوهی از مشکلات برای ورزش ایران به ویژه رشته فوتبال تبدیل شده است.
۳- نگرانی پیشکسوتان و هواداران از آینده سرخآبیها مقولهای قابل درک برای مدیران دولت سیزدهم است و اقدامات این دولت در چند ماه گذشته نشان از این کار دارد. حمید سجادی به عنوان بخشی از بدنه ورزش در دولت آیتالله رییسی نشان داد که برخلاف گذشتگان به دنبال حاشیهسازی یا نگاه رنگی نیست بلکه توسعه متوازن ۲ باشگاه مردمی را در دستور کار قرار داده است.
وزیری که در کوتاه مدت موفق شد شرایط نابسامان مدیریتی استقلال را به آرامش رساند و با نامهنگاری به بانک مرکزی پرونده «گابریل کالدرون» را برای پرسپولیس مختومه کرد اکنون مورد هجمه قرار گرفته و برخی به دنبال ایجاد حاشیه برای او و مجموعه دولت هستند، هجمهای که عضو کابینه دولت سیزدهم را از متن مساله دور و وارد حواشی ناخواسته خواهد کرد حواشی که در نهایت میتواند حذف ۲ قدرت فوتبالی ایران را از فوتبال آسیا تسریع کند.
۴- جنجال سازی و آدرس غلط دادن به هواداران برای جبران ناکامی یک تیم در آینده راهبردی است که اکنون برخی از پیشکسوتان آن را در دستور کار قرار دادهاند. هر چند که نیت خوانی منقدان کنونی سجادی کار راحتی نیست اما به نظر میرسد برخی از بزرگان باشگاه پرسپولیس در آستانه انتخاب مدیرعامل و اعضای هیات مدیره این مجموعه فرهنگی و ورزشی، به دنبال سهم خواهی از وزارتخانه هستند سهم خواهی که یکی از آفتهای فوتبال ایران به شمار میرود.
فرصت طلبی برخی از بزرگان فوتبال ایران و استفاده آنان از پیاده نظام هواداران برای تاثیرگذاری بر تصمیمات وزارت ورزش و جوانان نه تنها بحران کنونی را ختم به خیر نخواهد کرد بلکه با حذف سرخآبیها به موج سواری ختم خواهد شد که در نهایت هواداران را در برابر وزارت ورزش قرار خواهد داد.
دوگانگی هواداران و وزارتخانه همان تجربه تلخی بود که در چند سال گذشته تکرار شد.شکلگیری این دوگانگی هم افتخارات یک تیم را دچار حاشیه کرد و هم موجب شد تا مربیان و مدیران برخی از تیمها با موجسواری بر روی احساسات هواداران و طرح مسائلی چون نگاه رنگی وزیر ورزش وقت، خود را بیتقصیر در ناکامی چند سال اخیر قلمداد کنند.