تهران- ایرنا- توافق برجام مبتنی بر دو رکن اساسی یعنی رفع نگرانی غرب درباره برنامه هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌ها و برخورداری ایران از منافع اقتصادی بود که هیچ یک حاصل نشد و ادامه سیاست فشار حداکثری ترامپ منجر به توافق نخواهد شد.

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار سیاسی ایرنا، از روز دوشنبه ششم دی‌ماه سومین دور از فرآیند جدید مذاکرات وین آغاز شده است. توافق برجام مبتنی بر دو رکن اساسی بود: نخست، رفع نگرانی غرب درباره برنامه هسته‌ای ایران و اعمال محدودیت‌ها و ضمانت‌های زمان‌دار در این خصوص و دوم، رفع تحریم‌ها و برخورداری ایران از منافع اقتصادی مندرج در متن توافق به علاوه شکل‌گیری همکاری‌های علمی-فنی در حوزه هسته‌ای میان ایران و کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و رفع نیازمندی‌های کشورمان در این حوزه.

بررسی کمی و کیفی اجرای برجام در دوره کوتاه عملیاتی شدن آن نشان می‌دهد که با وجود عمل ایران به تعهدات خود، در هیچ‌یک از موضوعات «رفع تحریم»، «برخورداری از منافع اقتصادی» و «همکاری هسته‌ای» حاصل نشد. ترامپ اعلام کرد با اجرای سیاست «فشار حداکثری» کاری خواهد کرد که ایران نه بتواند در حوزه هسته‌ای پیشرفتی داشته باشد و نه  از منافع اقتصادی برجام بهره شود.

در این میان؛ اروپا گرچه در ظاهر خود را مخالف رویکرد ترامپ نشان می‌داد اما در عمل با او و سیاست‌هایش علیه ایران همراهی می‌کرد و به ابزاری مطمئن برای اجرا و تحقق سیاست فشار حداکثری تبدیل شد. دولت بایدن ضمن مشتاق نشان دادن خود به حصول توافق، بارها اعلام کرده که خروج ترامپ از برجام یک اشتباه راهبردی بوده و خسارات زیادی را به آمریکا وارد کرده است.

ترجمه عملی این رویکرد کاخ سفید این است که واشنگتن قصد دارد به شرایط قبل از ریاست جمهوری ترامپ بازگردد و به تعهداتی که در برجام پذیرفته، عمل کند. اما باید توجه داشت که این ادعا الزاماتی دارد و مهمترین آن تغییر واقعی در سیاست‌ها و رویه‌های اجرایی است.

طبیعتا دولت بایدن برای اثبات حسنِ‌نیت و صداقت خود باید لغو همه تحریم‌های برجامی و پسابرجامی با هر عنوانی که مانع انتفاع ایران از منافع برجام شود را در دستور کار قرار می‌داد، اما تاکنون هیچ نشانه‌ای از آن وجود ندارد.

نکته اما اینجاست که؛ علاوه بر فاش شدن دروغ‌گویی اروپایی‌ها در این خصوص، نشانه‌های زیادی نیز مبنی بر دروغ‌گویی آمریکایی‌ها وجود دارد که از آن جمله می‌توان به «عدم رفع تحریم‌های ترامپ»، «وضع تحریم‌های جدید» و «تهدید و فشار به بهانه محدودیت زمان برای دستیابی به توافق و عملیات روانی گسترده برای مجبور کردن ایران به پذیرش زیاده‌خواهی‌ها» اشاره کرد.

این نشانه‌های رفتاری دولت بایدن معنایی جز تداوم سیاست فشار حداکثری و استفاده از ابزار تحریم برای حصول اهداف اعلامی ترامپ ندارد و تداعی‌کننده استمرار مسیر جمهوری‌خواهان در قبال ایران است.

حال آنکه،  اگر آمریکای بایدن چنانچه ادعا می‌کند واقعا با سیاست‌های ترامپ مخالف است، راهی جز تغییر مسیر گذشته و حذف سیاست فشار حداکثری ندارد.  

ایام باقی مانده از سال ۲۰۲۱ میلادی نشان خواهد داد که آیا این کشورها در ادعای خود صادق هستند یا باز هم در بر همان پاشنه دروغ‌گویی، فریب و زیاده‌خواهی خواهد چرخید.