مذاکرات بین ایران و عربستان سعودی با میانجیگری عراق، همچنان با فراز و فرودهایی در جریان است. در ارتباط با ریشه اختلافهای ایران و عربستان، راههای حل اختلافها، میزان پیشرفت گفتوگوها و نیز مسائل مورد بحث در پشت میز مذاکرات، با «مجتبی امانی» رئیس سابق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره گفتوگو کردیم.
ایرنا: مدتی است موضوع روابط ایران و عربستان مطرح شده و گفته میشود گامهای خوب و مثبتی برداشته شده است؛ در حال حاضر این روابط در چه مرحلهای است و چطور پیش میرود؟
امانی: درباره روابط ایران و عربستان میتوانیم بگوییم که ما از ابتدای انقلاب اسلامی شاهد یک منحنی پر فراز و فرود بودیم. گاهی به نهایت خصومت و اظهارات دشمنانه از سوی سعودیها مواجه بودیم و گاهی تلاش کردند روابط دوستانهای با ما برقرار کنند. نقش رئیسجمهوری در این باره مهم بوده همچنان که نقش رهبران سعودی نیز مهم بوده. یعنی تاثیرگذاری شخصیتها در این رابطه مهم ارزیابی میشود.
مشخص بود که از ابتدای انقلاب اسلامی سعودیها قصد دشمنی با انقلاب اسلامی را داشتند. تحریکات آنها در منطقه زمانی برای صدام و هجومش برای ایران و کمک به او و زمانی برای تحریکات آمریکایی با هدف اقدام نظامی و عملی علیه ما، نشانههایی از این موضوع است. همچنین در زمانهایی تصمیم گرفتند که صفحه جدیدی در رابطه با ایران باز کنند و به نوعی روابط دو کشور بهبود جدی پیدا کرده از طرفی ایران نیز همواره شاهد بوده که به صورت رسمی از هرگونه همکاری و بهبود روابط بین دو کشور استقبال میشده است.
پس از اقدام سعودیها در تهاجم به یمن، جمهوری اسلامی در ابتدا تلاش کرد از طریق توصیه و نصیحت آنها را به خطرناکی این اقدام آگاه کند اما آنها این توصیههای خیرخواهانه را نپذیرفتند و همچنان بر ادامه تهاجم به یمن اصرار میکنند. اقدامات غیرانسانی سعودیها در یمن چیزی نبوده که ایران بتواند از آنها چشمپوشی کند.
از طرف دیگر سعودیها ایران را به دخالت در یمن متهم میکنند و بهگونهای برای خود حق هر نوع اقدام علیه یمن را در چارچوب روابط عربی محق میدانند. در دوره اخیر و پس از اینکه مشخص شد سعودیها در یمن به نوعی به بنبست رسیده و پیامد ارتباطهایی که گاهی با سعودیها حتی در اوج دشمنیها گرفته میشد، کشور عراق به دلیل منافعی که در این باره احساس میکند، جلسههایی را بین ایرانیها و سعودیها ترتیب داد تا شاید بتواند دو کشور را به هم نزدیک کند.
ایرنا: یعنی به خواست عراق این میانجیگری رخ داده است؟
امانی: خواست مشترک سه کشور بوده؛ هر سه کشور منافعی در این زمینه دارند. ایران استقبال میکند که بتواند دشمنیها را در منطقه کاهش دهد. سعودیها احساس نیاز دارند که این روابط تا حدودی بهبود یابد. البته تحت تاثیر رخدادهای منطقهای. عراق نیز بهعنوان یک کشور عربی همواره تحت فشار سعودیها بوده بنابراین به نظرم عراقیها تلاش کردند با نزدیک کردن ایرانیها و سعودیها، فشارهای عربستان علیه خود را کاهش دهند.
به هر حال احساس نیاز دو طرفه بین ایران و عربستان برای برقراری رابطه و عدم امکان چشمپوشی طرفین از نقش کشور مقابل در منطقه سببشده که هر دو تلاش کنند در مقاطعی به هم نزدیک شوند؛ هر چند سیاست دائمی ایران در منطقه این بوده که دست دوستی و همکاری را به کشورهای مختلف داشته باشد.
تلاش ایران، امنیتسازی با همکاری کشورهای منطقه است
ایرنا: در شرایط کنونی چه عواملی باعث این همکاری شده است؟
امانی: نخستین موضوعی که عربستان را وادار میکند با ایران ارتباط برقرار کند، نفوذ ایران در منطقه است. عربستان میداند که محور مقاومتی شکل گرفته؛ میداند که کشورهای منطقه به حکم همسایگی، قدرت، نفوذ، تمدن، تاریخ و قدرت، مجبورند با ایران رابطه خوبی داشته باشند و عربستان تلاش میکند یا قدرت منطقهای ایران را کاهش دهد یا اینکه از عوارض منفی آن برای خود جلوگیری کند. بنابراین سعودیها با وجود دخالت عوامل شخصی، مقطعی و امیدهای کاذب به دخالت دیگر کشورها همچون آمریکا یا ناامیدی از دخالت آنها، همواره رفتارش نسبت به ایران تغییر میکرد. این موارد باعث میشدند که ایران را نادیده نگیرند.
ایران هم نیاز دارد منطقه خلیجفارس امن باشد و میداند که در صورت بروز تنشها بین کشورهای منطقه، بهانهای برای قدرتهای بزرگ برای دخالت در منطقه ایجاد میشود. بنابراین در این چارچوب تلاش میکند این واهمه از ایران در منطقه را کاهش دهد و امنیت منطقه با همکاری کشورهای منطقه فراهم شود، نه با دخالت و حضور کشورهای دیگر.
مشخص بود که سعودیها بهدنبال قطع رابطه با ما بودند. آنها در منطقه، همه کشورهای عربی و غیر عربی را به کاهش رابطه با ایران تشویق میکنند؛ حتی در این باره از عامل پول نیز استفاده میکنند.
ایرنا: تا کنون سه بار روابط ایران و عربستان قطع شده است. آیا دلیل واقعی آن اتفاقهایی بوده که به بهانه آن ارتباط قطع شده یا عوامل دیگری نیز نقش داشتند؟
امانی: اینها علت اصلی نبودند اما به هر حال در یک زمانی وقتی بین کشورها دشمنیها افزایش مییابد و به نهایت شکنندگی میرسد ممکن است یک حادثه کوچک به یک تحول مهم تبدیل شود. مشخص بود که سعودیها بهدنبال قطع رابطه با ما بودند. آنها در منطقه، همه کشورهای عربی و غیر عربی را به کاهش رابطه با ایران تشویق میکنند؛ حتی در این باره از عامل پول نیز استفاده میکنند؛ به طور مثال برای سعودیها مهم بود که در دورانی، جیبوتی و سودان را به قطع رابطه با ایران تشویق و در این باره، هزینه آن را پرداخت کنند.
سعودیها بعد از انقلابهای عربی و سقوط مرسی، همین سیاست را نسبت به مصر داشتند و تحریک سعودیها در مصر برای قطع رابطه یا کاهش رابطه تهران و قاهره و همچنین نگرانی شدید آنها از نزدیکی اخوانالمسلمین و مرسی به ایران واضح بود.
ما در بین ۲۲ کشور عربی، مشکلی که مشاهده میکنیم این است که برخی از این کشورها مدعیاند کشورهای عربی یک کیان یکپارچه هستند و باید اقدامات سیاسی، منطقهای و بینالمللی هر کشور عربی تحت فرمان این کیان یکپارچه و توافق جمعی رخ دهد. این کار به صورت عملی هیچگاه ممکن نبوده اما همواره کشورهایی که مدعی رهبری جهان عرب بودند نسبت به هرگونه اقدام یک طرفه کشورهای عربی درباره موضوعهای منطقهای و یا حتی موضوعهایی که ممکن است درباره رابطه آن کشور با ایران یا با هر کشور دیگری باشد، آنها آن را اینگونه تلقی میکنند که منافع جهان عرب به خطر افتاده است.
تشدید نگرانی کشورهای خلیجفارس در سایه اختلافهای سرزمینی با یکدیگر
ایرنا: وزیر خارجه سابق قطر بهتازگی گفته رابطه ایران و آمریکا دیر یا زود برقرار میشود و بهتر است کشورهای عربی در این باره وارد گفتوگو شوند. آیا سفر مقام امارتی به ایران و اینکه بن سلمان سفرهای دورهای خود به کشورهای حاشیه خلیجفارس را شروع کرده میتواند با هم مرتبط باشد؟
امانی: کشورهای کوچک در خلیجفارس این نگرانی را دارند که توسط کشورهای بزرگ منطقه بلعیده شوند. این نگرانی در قطر، بحرین و کویت وجود داشته است. برخی کشورها به دلایل مختلف یا این تهدید متوجهشان نیست و یا از کشورهایی هستند که در منطقه ممکن است قدرت بلعیدن کشورهای دیگر را داشته باشند و این موضوع بیشتر متوجه عربستان و بلندپردازیهای رهبران این کشور است.
هر کدام از این کشورها روشهای مختلفی را بعد از تجربه حمله عراق به کویت و اشغال این کشور داشتند؛ این مساله سبب افزایش نگرانی ۶ کشور حاشیه خلیجفارس شد که اختلافهای سرزمینی عمیقی دارند. قطر از طرف سعودیها تهدید میشود؛ بحرین از طرف قطر؛ امارات با عمان؛ عمان با سعودی اختلافهای سرزمینی دارد و کویت تجربه اشغال از سوی عراق دارد. آنها از روشهای مختلفی برای دور کردن تهدید استفاده کردند. یک روش عمومی، اجازه به آمریکا برای ایجاد پایگاههای نظامی است.
البته اکنون وجود این پایگاهها در این کشورها به یک معضل تبدیل شده؛ زیرا آنها میدانند در صورت وجود هرگونه درگیری بین ایران و آمریکا، این پایگاهها بهعنوان یک نقطه هدف برای ایران است و در عمل به جای اینکه امنیت برای آنها به وجود آورد، پایگاههای آمریکایی به یک تهدید امنیتی برای آنها محسوب میشود.
کشورهای منطقه میدانند در صورت وجود هرگونه درگیری بین ایران و آمریکا، پایگاههای آن کشور در منطقه بهعنوان یک نقطه هدف برای ایران است و در عمل به جای اینکه این پایگاهها، امنیت برای آنها به وجود آورد، به یک تهدید امنیتی برای آنها محسوب میشود.ایرنا: گفته میشود سردی روابط بین آمریکا و عربستان یکی از دلایلی است که ریاض را به سمت رابطه با تهران میکشاند؛ از طرفی گفته میشود این سردی، نوعی باجخواهی برای آمریکا فراهم میکند که از عربستان بگیرد. اکنون رابطه عربستان و آمریکا در چه وضعیتی قرار دارد؟
امانی: به نظرم رابطه عربستان و آمریکا همواره یک رابطه شکننده بوده اما اقتضاعات منطقهای باعث میشده دو کشور به داشتن روابط خوب با یکدیگر تظاهر کنند. مشکلات مختلفی بین آمریکا و عربستان وجود دارد. به هر حال عربستان متهم اصلی حوادث ۱۱ سپتامبر است. آمریکا تلاش کرد از این موضوع چشمپوشی کند اما این موضوع همواره به عنوان یک جرقه برای از بین بردن رابطه دوستی و ایجاد دشمنی بین آنها، ایفای نقش میکند.
به هر حال عربستان کشوری عربی است و واشنگتن به نوع رابطه خود با ریاض در چارچوب سیاست کلی آمریکاییها برای تقویت ارزشهای صهیونیستی نگاه میکند. هر چند این کشورها بخوهند تظاهر کنند که دشمنی با رژیم صهیونیستی ندارند اما محافل تاثیرگذار در تصمیمهای آمریکاییها بهویژه در حوزههای امنیتی و نظامی این ادعا را باور نمیکند. نفرت از رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی و اسلامی یک نفرت غیرقابل محو است. هر چند سیاستهای بسیاری برای کاهش این نفرت داشته باشد اما در هر حال چنین اتفاقی رخ نداده است.
ایرنا: آیا مذاکرات انجام شده میان ایران و عربستان در سطح امنیتی بوده؟ دلیلش چیست و چرا در سطح سیاسی نبوده است؟
امانی: به نظرم مهمترین موضوع قابل بحث برای عربستان، موضوع امنیت در منطقه است. عربستان به اشتباه از اول انقلاب تصور کرد که انقلاب اسلامی یک تهدید علیه آنهاست، در صورتی که اگر تحلیلگران خوبی در عربستان بودند میتوانستند با کنار زدن آن هیجانها و شعارها که اول انقلاب داده میشد، تصمیمهای عاقلانهای بگیرند.
سعودیها و دیگر کشورهای منطقه میتوانستند با الهام گرفتن از پیام انقلاب اسلامی ایران که یک پیام انسانساز در منطقه بود، از این پیام برای بهبود روشهای حاکمیتی استفاده کنند. متاسفانه آنها به جای استفاده از این پیام، به هماهنگی با آمریکا و صهیونیستها برای ساقط کردن جمهوری اسلامی پرداختند و نگرانیها را در کشور خود تشدید کرده و با حمایت مالی کشورهای ثروتمند عربی و با حماقت صدام که مدعی رهبری کشورهای جهان عرب بود، جنگ ۸ ساله علیه ما راهاندازی کردند.
واقعنگری و تغییر رفتار، مسیر ریاض برای جلوگیری از هزینهتراشی مادی و معنوی
ایرنا: یعنی اگر از اول انقلاب چنین تعبیر میشد که تهدیدی نیست، پای آمریکاییها در منطقه باز نمیشد تا این همه سلاح نخرند؟
امانی: به طور قطع اگر آنها دست دوستی به انقلاب اسلامی ایران دراز میکردند و برای تامین امنیت خود، به دشمنان ایران متوسل نمیشدند اکنون هیچگونه تهدید امنیتی حس نمیکردند. بطور مثال، نمونه بارز این را در مورد کویت میبینید. بالاترین کمکها را به صدام کرد؛ امام(ره) برای کویت خیرخواهی کرد و در کلامی واضح به رهبران این کشور اینگونه آنها را متذکر شد که، مواظب این جانور خطرناک باشید که اگر قدرت بگیرد کشور شما را اشغال خواهد کرد.
اکنون همان خاندان بر کویت حاکم هستند و روابطشان تقریبا با ایران خوب است؛ یا حتی امارات. البته امارات اشتباه کرد که در قطع رابطه از عربستان سعودی پیروی کرد اما در هر حال بحث روابط اقتصادی خود را دارد و در چند هفته اخیر تلاشهایی برای رفتوآمدها و تماسهای تلفنی میان این کشورها انجام شده و تلاش دارد خرج و حساب خود را از سعودیها را جدا کند.
اگر سعودیها یک واقعنگری را در پیش بگیرند، نه تنها تهدید امنیتی از سوی ایران حس نمیکنند بلکه با همکاری با ایران، بسیاری از هزینههای اضافی را نخواهند داشت. این هزینهها تنها در بخش مادی نیست و در بخش معنوی نیز هست.متاسفانه سعودیها نسبت به این تحرکات به صورت متعصبانه برخورد میکنند و به زعم خود، هیچ کشور عربی حق ندارد با ایران رابطه برقرار کند مگر از طریق کسب رضایت سعودیها. عراق بعد از جنگ و سقوط صدام روابط بسیار خوبی با ایران برقرار کرده و هیچ تهدید امنیتی میان دو کشور وجود ندارد. روابط ایران و عراق تا آنجا خوب بوده که سعودیها اعتراض میکنند و آن را علیه خود میدانند؛ این تصور نیز اشتباه است که میتواند به خطاهای دیگری منجر شود.
به اعتقاد من، اگر سعودیها یک واقعنگری را در پیش بگیرند، نه تنها تهدید امنیتی از سوی ایران حس نمیکنند بلکه با همکاری با ایران، بسیاری از هزینههای اضافی را نخواهند داشت. این هزینهها تنها در بخش مادی نیست و در منطقه در بخش معنوی نیز هست؛ زیرا عربستان از نظر معنوی میتواند جایگاه بسیار والایی در جهان عرب داشته باشد.
عربستان به عنوان کشور محل رجوع سالانه میلیونها مسلمان مطرح است و ما میتوانیم از سوی ریاض شاهد پیامهای بسیاری خوب باشیم؛ اکنون به یک کشوری تبدیل شده که خواستهها، اقدامات و تمایلات آن حتی در بسیاری از کشورهای عربی طرفدار ندارد؛ هر چند که ما در ظاهر نوعی رابطه خوب بین آنها میبینیم، مانند امارات و عربستان؛ عربستان و عمان یا عربستان و قطر. اما باز باید بگوییم که این نوع رفتارهای اشتباه در منطقه میتواند با تغییر نوع رفتار سعودیها در منطقه به یک فضای خوبی منجر شود که کشورها در منطقه بدون پرداخت هزینههای اضافی و تهدید کشورهای دیگر، با یکدیگر همکاری و همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند.
طبیعی است در این حالت وجود پایگاههای آمریکایی در منطقه ضرورتی نداشته باشد و آمریکا و صهیونیستها نیز به این دلیل تلاش میکنند دشمنی بین کشورهای منطقه را شعلهور نگه دارند و یک تهدید ساختگی از ایران، برای عربستان «دشمنی» ساخته است.