به گزارش روز دوشنبه ایرنا از وزارت صنعت، معدن و تجارت (شاتا)، رهبر معظم انقلاب اسلامی همه ساله متناسب با شرایط حاکم بر کشور آن سال را به نامی مزین میکنند تا مسوولان این مهم را سرلوحه برنامه ریزیهای کشور قرار دهند و حال پنج سال است که به طور مستمر سالها، رنگ و بوی تولید میدهند.
سال ۹۶ اقصاد مقاومتی، تولید و اشتغال، سال ۹۷ حمایت کالای ایرانی، سال ۹۸ رونق تولید، سال ۹۹ جهش تولید و امسال(۱۴۰۰) به نام سال تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها به صورت زنجیر وار و تکمیلی یکی پس از دیگری توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب شدند تا نشانگر اهمیت و عمق بخش تولید در کلام و نگاه معظم له باشد.
برای تحقق تولید میتوان تعاریف متفاوتی تبیین کرد مانند تامین بازار داخلی با اولویت ساخت داخلی، نگاه کردن به توان داخلی و خودکفایی و میتوان جهش تولید را نیز مصداق آیه ۱۱۲ سوره هود و آیه ۶۰ سوره انفال دانست.
رهبر معظم انقلاب در بیانیات خود تعاریف کاملی از موضوع تولید ارائه کرده اند و فرمودند: رونق تولید یعنی در تولید یک حرکتی به وجود بیاید که این انجام گرفته ولی کافی نیست ما احتیاج به بیشتر از اینها داریم. ایشان همچنین با اعلام رضایت نسبی از جهش تولید در سال گذشته خطاب به مسوولان فرمودند: در تولید رونق و جهشی به وجود آمد ولی این تولید در زندگی مردم محسوس نیست، جوری عمل کنید که با تولید تغییر محسوس در زندگی مردم پدید آید. ایشان همچنین در بیانات خود در مورد لوازم تحقق جهش تولید فرمودند: جهش تولید لوازمی دارد؛ فقط مساله این نیست که صاحب سرمایه یا صاحب کارگاه همت بکند برای تولید بیشتر؛ این احتیاج دارد به این که همه دستگاههای ذیربط کار خودشان را انجام بدهند؛ جلوی قاچاق گرفته بشود؛ جلوی واردات بی رویه گرفته بشود، به تولیدکننده مشوقهایی داده بشود با کسانی که از کمکهای مالی دولتی سواستفاده میکنند برخورد جدی قضایی بشود.
همچنین در خصوص انتخاب نام سال بنام «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» فرمودند که ما باید تولید را محور کار قرار داده و حمایتهای لازم را انجام بدهیم و مانعها را از سر راه تولید برداریم. امیدواریم انشاءالله به لطف الهی این شعار تحقق لازم را پیدا کند.
اما رهبر معظم انقلاب، در بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب مبادرت به ترسیم مسیر آینده انقلاب اسلامی کرده و اقدام برای تقویت کشور، از جمله مقاوم سازی اقتصاد با عزم جهادی جوانان با امید، با انگیزه و معتقد به باور «ما میتوانیم» را یک ضرورت و در عین حال، رمز موفقیت در این حرکت معرفی میکنند.
ایشان ضمن اشاره به تجربیات گذشته کشور در فائق آمدن بر مسائل مهم، جوانان را به تعمیق شناخت خود از تاریخ و نیز ظرفیتهای متراکم کشور برای برداشتن گام های بزرگ در مسیر پیشرف کشور، از جمله پیشرفت اقتصادی، دعوت می فرمایند؛ از این رو، می توان تولید را یک هدفگذاری از جنس گام دوم انقلاب معرفی کرد.
در این بیانیه آورده شده است که انقلاب موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالندهی آن روزبهروز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانشبنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزههای عمران و حملونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیونها تحصیلکردهی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، دهها طرح بزرگ از قبیل چرخهی سوخت هستهای، سلولهای بنیادی، فناوری نانو، زیستفناوری و غیره با رتبههای نخستین در کل جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، دهها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشتههای گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشتههای مهم و حساس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و دهها نمونه دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش از انقلاب، در تولید علم و فناوری صفر بود، در صنعت بهجز مونتاژ و در علم بهجز ترجمه هنری نداشت.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب سرفصلها و توصیههای اساسی در پرتو امید و نگاه خوشبینانه به آینده را مورد توجه قرار داده اند و فرموده اند: مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن و سرانجام عدم ثبات سیاست های اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویت ها و وجود هزینههای زائد و حتی مسرفانه در بخش هایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجه اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوان ها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.
در این بیانیه آورده شده است که راهحل این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخش های آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولت ها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدی گری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّت هایی که پیشتر به آن اشاره شد، بخشهای مهم این راهحلها است.
بیگمان یک مجموعهی جوان و دانا و مومن و مسلط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهد توانست به این مقاصد برسد. دوران پیشِرو باید میدان فعالیت چنین مجموعهای باشد.