پرده اول)
داییجان ناپلئون، رمانی بود به قلم ایرج پزشکزاد که چند سال بعد توسط ناصر تقوایی تبدیل به یک سریال پرمخاطب شد. یکی از شخصیتهای اصلی این رمان "دایی جان ناپلئون" بود. مردی مُسن که انگلیسهراسی داشت و همین توهم باعث شده بود تا داستانهای خیالی را در ذهنش ایجاد کند و این مساله او را نسبت به همه اطرافیان و آدمها بدبین کرده بود و گمان میبرد که همه در پیِ سرنگون کردن و از بین بردنش هستند.
پرده دوم)
خبرنگار: "طبق چیزهایی که در فضای مجازی برداشت شده و صحبتهایی که پیجهای هواداری انجام دادهاند، بازی استقلال باعث بهت و حیرت خیلیها شده است چون خیلیها گفتهاند استقلال ۹۰ دقیقه دفاع کرد و نتوانست موقعیت خاصی خلق کند و برخی از پیجهای هواداری استقلال به این موضوع خیلی اعتراض کردند و از معدود دفعاتی بوده که استقلال فقط دفاع کرده است."
فرهاد مجیدی: " مثلا چه کانالی؟ طرف در خانهاش نشسته و کانال باز کرده و نظر میدهد. اگر به عنوان یک خبرنگار نظر شماست تا پاسخ دهم چون به احترام شما پاسخ میدهم. من به کانال چه کار دارم؟ طرف در خانهاش نشسته و کانال باز میکند و نظرش را مینویسد. من و شما نباید بخوانیم. این ایراد شماست و نشان میدهد شما یک خبرنگار آماتور هستید و الان که بازی تمام شده، موبایلت را باز کردهای و نشستهای که ببینی کانالها چه میگویند. من و کادرم تصمیم میگیریم چطور بازی کنیم. خیلی از بازیها بوده تیم ما خوب بازی نکرده و گفتیم خوب نبودیم. من چه کار دارم طرف در خانهاش نشسته و در کانالی که باز کرده نظر میدهد. من نه کانالهای مجازی را نگاه میکنم و نه برایم مهم هستند."
پرده سوم)
نگاهی به آمار و ارقام بازی آلومینیوم اراک و استقلال میاندازیم؛ آماری که در فضای مجازی و از طریق سایتها و کانالهای تلگرامی دست به دست شد. طبق آمار متریکا در جدال بین تیم رسول خطیبی و تیم فرهاد مجیدی ۴۲ درصد مالکیت برای طرف تهرانی بود و ۵۸ درصد نصیب نماینده اراک شد. استقلالیها ۳۰۱ پاس دادند و آلومینیومیها حدود ۲۰۰ پاس بیشتر رد و بدل کردند. از لحاظ دقت هم تیم میزبان گوی سبقت را ربود و با ۷۸% دقت نسبت به استقلالِ ۶۹ درصدی دستِ بالا را داشت. آلومینیوم ۱۱ شوت داشت که چهار تای آنها در چارچوب بود و در سوی مقابل استقلال چهار شوت زد که فقط یکی در داخل چارچوب جای گرفت؛ آن شوت هم ماحصل پنالتی زده شده توسط کوین یامگا بود.
استقلال در حال حاضر با ۲۹ امتیاز صدرنشین لیگ برتر تا پایان هفته سیزدهم است و تا قهرمانی در نیمفصل فاصلهچندانی ندارد. آبیپوشان تهرانی با نزدیکترین تعقیبکننده خود یعنی پرسپولیس یک امتیاز فاصله دارند. شاگردان فرهاد مجیدی تنها تیم بدون باخت لیگ به شمار میروند و با دریافت سه گل خورده و ثبت ۱۰ کلینشیت در فاز تدافعی نیز نسبت به ۱۵ تیم دیگر برتری محسوسی دارند. با این وجود شیوه بازی استقلال به گونهای نیست که از تماشایش لذت ببریم. چهار برد تیم صدرنشین لیگ با نتیجه یک بر صفر بوده است یعنی به عبارتی ۵۰ درصد از پیروزیهای این تیم. در تقابل با آلومینیوم استقلال به وضوح بعد از گل دقیقه ۱۸ کوین یامگا در لاک دفاعی فرو رفت و هیچ فرصتی برای گلزنی ایجاد نکرد. این نمایشِ استقلال چیزی نبود که برای اولین بار در این فصل شاهدش باشیم. تیم فرهاد مجیدی با اتکا به گل نخوردن و استفاده از حداقل موقعیتها برای رسیدن به پیروزی در مسیر رسیدن به قهرمانی است و بردهای زیادی را هم کسب کرده اما این روش همیشه پاسخگو نیست. دیدار مقابل فجرسپاسی و آلومینیوم اراک نشان داد که یک گل حاشیه امنی نیست و نباید نسبت به آمار و ارقامها و نقدهایی که میشود بیتفاوت بود. از صدرنشین لیگ با این پتانسیل بالای نفری، انتظار میرود فوتبالِ رو به جلوتر و بهتری را به نمایش بگذارد و اقتداری در قوارهی یک تیم صدر جدولی نشان دهد. (البته که دیگر تیمهای مدعی نیز نتوانستهاند نمایش مطلوبی داشته باشند اما حداقل میل بیشتری برای انجام بازی رو به جلو از خود نشان میدهند.)
پرده چهارم)
فرهاد مجیدی در پاسخ به یک سوال انتقادی، پاسخی تند میدهد. اگر به کنفرانسهای مطبوعاتیِ سرمربی استقلال رفته باشید میدانید که اصلا اتفاق تازهای نیست و البته که فقط فرهاد مجیدی درگیر این مشکل نیست و سرمربیان دیگر هم گاها خیلی زود از کوره در میروند. گارد شدیدی نسبت به سوالات فنی که با چاشنی انتقاد همراه میشود در سرمربی استقلال وجود دارد. او در واکنش به این سوالات یا از پاسخگویی سر باز میزند و یا سوالکننده را با جوابی سربالا به اصطلاح دست به سر میکند و یا دشمنانی فرضی برای خود میتراشد. مجیدی در دوران بازیگری هم ارتباط خوبی با رسانهها نداشت. این تصمیم شخصی قابل احترام بود و هست اما تفاوتِ بزرگ ماجرا در این است که مجیدی حالا دیگر نماینده شخص خودش نیست و باید از جانب یک تیم و یک باشگاه صحبت کند. همان آمار و ارقامی که میگوید تیم او بهترین خط دفاعی، بیشترین برد، کمترین گل خورده، بیشترین میانگین امتیازگیری در تاریخ باشگاه استقلال در لیگ برتر تا پایان هفته سیزدهم و ... را به خود اختصاص داده است؛ همان آمار اذعان میکند که استقلال، به ویژه در چند هفته اخیر نمایش دلچسبی نداشته و با دل بستن به اتفاقات، به دنبال پیروزیهای ناپلئونی بوده است. نمیتوان نسبت به آنها بیتوجه بود و این آمارها را به سخره گرفت و منتقدان را صرفا ادمینهای تلگرامی خواند. این توهم که همه دشمن او هستند و میخواهند او و تیمش را زمین بزنند و نباید برای نقدهایی که در رسانه و فضای مجازی منتشر میشود، اهمیتی قائل شد، میتواند او و تیمش را به ورطه نابودی بکشاند.
پرده پنجم)
مجیدی مانند دوران بازیگری در عرصه مربیگری هم نشان داده که پتانسیل بالایی دارد اما بهتر است در برخوردش با رسانهها و منتقدانش رفتار صبورانه، پختهتر و مثبتتری داشته باشد و همه را دشمن خود نپندارد. پذیرفتن نقدها و تلاش برای بررسی آنها جزو مهمترین فاکتورها برای رسیدن به موفقیت است. در سوی مقابل نگاه منفی به نقدها در درجه اول به خود او ضربه خواهد زد؛ درست مانند داییجان ناپلئون در رمان ایرج پزشکزاد که عاقبتش تلخ بود و قربانی اصلی خودش بود.