این شاعر کرمانشاهی در خصوص این کتاب که شامل اشعار کلاسیک، نیمایی، و همینطور بخشهایی از دلنوشته های کوتاه که چکیده ای است از احساسی لطیف با مضمونی عاشقانه روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا گفت: از کودکی نوشتن شعر کُردی و داستان کوتاه را آغاز کردم و مشتاقانه ادامه دادم تا اینکه طی رخدادی، سال ها در این عرصه فعالیّت چندانی نداشتم ولی اوایل سال گذشته نوشتن را به صورت فشرده از سر گرفتم.
وی با اشاره به اینکه طی تلاش های شبانه روزی موفّق شدم نگارش این کتاب را در کمتر از سه ماه به اتمام برسانم و پاییز ۱۴۰۰ بود که بخشی از سروده های اینجانب منتشر شد، افزود: کتاب دوّمم هم که مضمونی عاشقانه دارد توسط نشر سرانه به مدیریت جناب آقای دکتر مهرداد مرادی در دست چاپ است که نگارش آن کمتر از دو ماه به طول انجامید و اشعار کهن، نو، دوبیت و تک بیت را شامل می شود و به یاری حق و با توجه به تجاربی که در این زمینه بدست آورده ام به یقین پربارتر خواهد بود.
حقبر که سال ۱۳۶۹ در کرمانشاه متولّد شده است، ادامه داد: به عقیده من، اصالت و حفظ آن ستودنی ست و باید این مهم را در نظر بگیریم و به کورد بودنمان ببالیم و تا حدّ توان به زبان دلنشین مادری مان بسراییم چون این عمل کمک شایانی به حفظ فرهنگ این خطّه خواهد کرد و چه بسیارند هنرمندان توانمندی که زاده این اقلیم هستند و دست در دست هم به ترویج فرهنگ خود پرداخته اند و من هم در نظر دارم در آینده اگر سعادت و توان کوردی سرودن را داشته باشم، در این راستا گام بردارم.
این شاعر کرمانشاهی با اشاره به اینکه رنج نویسندگی رنجی پنهان است و واژه ها به نوعی چکیده وجود نویسنده است، گفت: متاسفانه یکی از مشکلاتی که در سطح جامعه شاهد آن هستیم، عدم حمایت سازمان ها از نویسندگان بوده چون آنگونه که باید هنرشان ارزیابی نمی شود و بزرگترین مشکلی که یک نویسنده در مسیر چاپ اثر خود با آن مواجه است، عرضه کتابهایی ست که با مشقّت فراوان منتشر شده است.
وی بر حمایت از هنر و هنرمند تاکید کرد و یادآور شد: یکی دیگر از دغدغههای یک نویسنده در فرآیند چاپ، مشکل هزینه آن است که همه ما کمابیش درگیر آن و به ناچار در حال مداراییم و امید است روزی هنرمندان این مرز و بوم، برای شکوفایی استعدادشان موانعی از این قبیل نداشته باشند و این امر، تنها نیازمند توجه مسئولین است که آستین همّت را بالا بزنند برای مردمی که در زادگاهشان، حقّ آب و گل دارند.
حقبر با اشاره به اینکه بنا به محدودیت ها و دغدغههای افزونِ زندگی تحصیلات دانشگاهی ندارم و بر این باورم میان سواد زندگی و سواد تحصیلی فرق بسیاری است و طبیعتاً ارجحیّت با نیک زیستن و نیک منشی است، افزود: احساس زیاد، استعداد اندک و تمایل بسیاری که به نوشتن شعر داشتم راه را برایم هموار می ساخت بطوریکه در دوران ابتدایی بود که به طور کامل دیوان باباطاهر عریان را حفظ کردم و مجموعه سروده هایم را رنج نامه ای می خوانم که لابلای واژه ها احساسی است نهان که قلم انگاشته بر لوح دیوان.
این نویسنده کرمانشاهی گفت: بدون استعانت از هرگونه الگو یا کارگاه نویسندگی و تنها با قلم دل مینویسم و میتوان در دل خاکستر هم جهید و شعله کشید، لازمه آن هم توکل و امید به خدا است.