در ادامه یادداشت ۲۰ دی روزنامه همشهری به قلم سیامک باقری کارشناس مسائل سیاسی میخوانیم: خبرها از وین حاکی از رویداد جدیدی در فضای مذاکرات است. به زعم تحلیلگران اظهارنظر مثبت همه طرفهای مذاکرهکننده از گفتوگوهای دور هشتم و اذعان به کاهش اختلافات و رو به پیشرفت بودن آن نسبت به هفتههای گذشته، افق جدیدی را پیش رو قرار دادهاست. فارغ از اینکه هریک از طرفها با چه برداشتی مسیر مذاکرات وین را رو به پیشرفت اعلام کردهاند، نکته حائز اهمیت این است که چه عامل جدیدی سبب چنین شرایط نوینی شدهاست. بهطور معمول رمز این وضعیت را باید در مقوله «انعطاف» جستوجو کرد.
۱- بررسی مواضع طرفهای مذاکرهکننده نشان میدهد که این انعطاف، طرفینی نبودهاست. یعنی اینطور نبوده که برخی میگویند آمریکا و ایران هردو از خواستههای حداکثری خود کوتاه آمدهاند، بلکه این طرفهای غربی هستند که به دلایل مختلف از موضع غیرمنطقی خود عقبنشینی کردهاند، زیرا موضع علی باقری، معاون سیاسی وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای مسئولیت تاکنون این بوده که هرگاه رفع تمام تحریمها بههمراه راستیآزمایی و تضمینهای معتبر مورد پذیرش اروپا و آمریکا قرار گرفت، مذاکرات در کوتاهترین زمان به نتیجه خواهد رسید.
اما ارزیابی عملکرد طرفهای غربی از ۸آذرماه به بعد به وضوح نشان میدهد که خواستههای غیرمنطقی آنها روند کاهش تدریجی داشته است. آنها در نخستین مذاکرات دور هفتم حاضر به پذیرش پیشنهادهای ایران نبودند و گفتوگوها را یکباره رها کرده و به پایتختهای خود برگشتند، اما دیری نپایید که به سند مشترکی براساس خواستههای تیم ایران دست یافتند. اکنون نیز وزیر خارجه فرانسه که بهعنوان بازیگر «ساپوتاژ» یا همان خرابکار در مسیر مذاکرات معروف است، اعلام کرده نسبت به پیشرفت مذاکرات متقاعد شده است.
۲- طرفهای غربی چارهای جز انعطاف ندارند. اول اینکه خواستههای ایران که در قالب ۳سند پیشنهادی به اعضای کمیسیون مشترک برجام ارائه شده، مبتنی بر توافق برجام و قطعنامه۲۲۳۱ است. دوم؛ متهم اصلی در تضعیف برجام، نقض آن توسط آمریکا و سپس بیعملی طرف اروپایی بودهاست. سوم اینکه غربیها اهرم مؤثری برای اعمال خواستههای زیادهطلبانه خود ندارند و همه آنها به شکست فشارهای حداکثری آگاهی و ایمان دارند. چهارم؛ اقدامات نظامی و خرابکارانه را نیز اصلا شدنی نمیدانند و درنهایت تیغ اهرم فشارهای دیپلماتیک هم بهواسطه خروج آمریکا از برجام و ناتوانی اروپا در تداوم حیات برجام آنچنان کند شده که قادر به اجماعسازی در برابر ایران مانند سالهای قبل و بعد از ۲۰۱۵ نیست. و پنجم اینکه موقعیت ایران در ابعاد مختلف بهخصوص در زمینه پیشرفت هستهای شرایطی را ایجاد کرده که طرفهای غربی نمیتوانند آن را نادیده بگیرند و بابت آن خواستههای ایران نپذیرند.
۳- با توجه به بند دوم، هر نوع بحثی مانند توافق موقت، یا در حد گمانهزنیهایی از جنس پروپاگاندای رسانهای است یا آرزویی است که غربیها مایلند چنین اتفاقی بیفتد. حدود یکسال است که کاخ سفید با حمایت ۳کشور اروپایی، ایده «توافق موقت» را مطرح میکند. حتی اندیشکده «استرانفور» در پیشبینی سال۲۰۲۲ خود توافق هستهای محدود میان واشنگتن و تهران را یکی از روندهای منطقهای یاد کرده و جالب اینکه این اندیشکده از این موضوع، با عبارت میل شدید آمریکا و اروپا برای روند رو به پیشرفت هستهای ایران یاد کرده است. در هر صورت، مقامات ایران بارها این ایده را مردود دانسته و چیزی کمتر از خواستههای سهگانه (لغو تحریم، راستیآزمایی و تضمین) خود را نمیپذیرند.
۴- اظهارات مثبت غربیها از مسیر پیشرفت گفتوگوها با پیوست ضربالاجل مطرح شدهاست. این پیوست گمانهای را تقویت میکند که آنها با چنین فضاسازیهایی تلاش دارند تا توافق موقتی را بهدست آورند. اما همانطور که نماینده روسیه در کمیسیون مشترک برجام گفت که تیم ایران دارای مهارتهای خوبی است و سریعا توانستند روند گفتوگوها را در دست بگیرند، حتما غربیها به این سناریو توجه دارند.