تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۰

تهران- ایرنا- روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت: مدل توسعه یک کشور می‌تواند جهت‌گیری کلی افراد یک جامعه را رقم بزند و فی‌المثل افراد را در یک رقابت بی‌پایان برای کسب موفقیت قرار دهد که در اینجا عمل جراحی زیبایی یکی از بارزترین نمونه‌های آن است.

در ادامه گزارش ۲۱ دی روزنامه فرهیختگان آمده است: جراحی زیبایی با بسامد بسیار وسیعی که در جامعه ایرانی پیدا کرده، در وهله نخست، ریشه در مدل توسعه کشور دارد. به‌عبارت دیگر، مدل توسعه یک کشور می‌تواند جهت‌گیری کلی افراد یک جامعه را رقم بزند و فی‌المثل افراد را در یک رقابت بی‌پایان برای کسب موفقیت قرار دهد که در اینجا عمل جراحی زیبایی یکی از بارزترین نمونه‌های آن است.

تکنولوژی قرار نیست همیشه خوب باشد؛ این را خبرهای افراد آسیب‌دیده از افزایش عمل‌های جراحی زیبایی به ما می‌گوید. حتی قرار است گاهی تبدیل به فاجعه شود، وقتی حرف از کشته شدن افراد به بهانه‌ زیبا شدن به میان کشیده می‌شود. کافی است زمانی را در کلینیک‌های زیبایی سپری کنید، ذوق و شوق دختران جوان برای زیباتر شدن نظر هر مراجعی را به خود جلب می‌کند، البته که در این چند سال اخیر دامنه‌ این گرایش به زیبایی چند نسل را درگیر کرده و مراجعان برای این عمل‌ها دیگر تنها جوانان نیستند و همین ذوق و شوق و اقبال جامعه از این پدیده باعث شده عمل جراحی زیبایی تنها منحصر در یک فعالیت پزشکی نباشد و تبدیل به یک بازار اقتصادی صنعتی شود.

این عرصه دوطرف دارد: یک‌طرف دریافت‌کنندگان خدمات و مراجعان هستند و یک‌طرف ارائه‌دهندگان این خدمات، که خود سه بازیگر اصلی دارد: پزشکان متخصص، پزشکان عمومی و تکنسین‌هایی که تنها با گذراندن دوره‌های کوتاه‌مدت مهارت ارائه خدمات را به دست می‌آورند. مدعیان اصلی این زمینه همان متخصصان پوست هستند که با گذراندن قریب‌به ۳ سال دوره‌ آکادمیک وارد این عرصه شده و خواستار انحصار آن در صنف خود هستند. در مقابل پزشکان عمومی هم با دلایل خود مخالف این انحصار هستند. در میان این اختلافات صنفی و در پاییز امسال بنابر آمار منتشرشده دو دختر جوان زیر عمل جراحی جان خود را از دست دادند، شاید در جواب گفته شود هر عملی ریسک خود را دارد، اما نکته‌ مهم این است که افراد جان‌باخته توسط پزشکان غیرمتخصص عمل شده‌اند و همچنین نکته‌ دیگر، اینکه در آن بخش از عمل‌های زیبایی جان خود را از دست داده‌اند که در اصطلاح پزشکی به آن غیرتهاجمی می‌گویند. کنار هم گذاشتن نکته‌های‌ اول و دوم این پیام را می‌رساند که پزشکان موردنظر در ساده‌ترین عمل‌های زیبایی بیماران خود را به کام مرگ کشاندند. سوال اصلی این است که آیا خدمات زیبایی یک پزشک عمومی، قانونی است؟ و شاید بهتر است سوال را این‌طور مطرح کرد: خدمات زیبایی کاری تخصصی است و باید در انحصار متخصصان پوست باشد؟

عجیب ولی قانونی

خیر! پاسخ به سوال بالا منفی است؛ چراکه از نظر قانونی خدمات زیبایی تخصصی پوست نیست. بعد از طی یک مسیر پرپیچ‌وخم قانونی و اداری بالاخره انجمن پزشکان عمومی توانست در سال ۹۸ از دیوان عدالت اداری ابطال نامه دبیر شورای آموزش پزشکی عمومی را بگیرد و ماجرا از این قرار است که سال ۹۲ دبیر شورای آموزش طی نامه‌ای خدماتی نظیر استفاده از دستگاه‌های وان حرفه‌ای الکترولیز و لیزر و نیز ارائه خدمات پوست در زمینه وان حرفه‌ای الکترولیز و لیزر، IPL، PRP، کاشت مو و تزریق ژل، بوتاکس، مزوتراپی و چربی را توسط پزشکان عمومی مجاز ندانست. بنابراین تمامی این خدمات باید توسط متخصصان انجام می‌شد. اما در سال ۹۸ و با شکایت دکتر افتخاری در دیوان عدالت اداری درنهایت نامه دبیر شورای آموزش پزشکی که موجب ایجاد محدودیت در ارائه خدمات پوست و لیزر توسط پزشکان عمومی شده بود، ابطال شد وپزشکان عمومی مجاز به انجام خدمات زیبایی شدند، درنتیجه پزشکان عمومی با گذراندن دوره‌های کوتاه‌مدت می‌توانند فعالیت‌های تخصصی رشته پوست و زیبایی را انجام دهند.

بالاخره خدمات زیبایی تخصصی است؟

تیرماه امسال انجمن متخصصان پوست ایران در بیانیه‌ای خطاب به وزیر بهداشت خواستار رسیدگی و ساماندهی مداخلات افراد فاقد وجاهت علمی و تخصصی، همچنین جلوگیری از صدور مصوبات مغایر با کوریکولوم آموزشی حوزه تخصصی پوست شد. این انجمن در بیانیه‌ای که فرمت الکترونیک آن به امضای اعضای این انجمن رسیده است، خطاب به دکتر نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نوشت:

«متاسفانه از طریق بیانیه منتشرشده در فضای مجازی توسط انجمن پزشکان عمومی مطلع شدیم، بخشنامه‌ای عجیب و دور از ذهن در جهت واگذاری کلیه اعمال تخصصی رشته پوست به پزشکان عمومی با گذراندن دوره‌هایی کوتاه‌مدت، از سوی کمیته ملی صلاحیت‌های حرفه‌ای تهیه و تصویب شده است. بدین‌وسیله ما جمعی از دستیاران تخصصی پوست کشور، متخصصان پوست و اعضای هیات‌علمی و بورد تخصصی این رشته مراتب اعتراض شدید خود نسبت به نادیده گرفته‌شدن حقوق رزیدنت‌ها و متخصصان و به‌خصوص بیماران نیازمند خدمات تخصصی این رشته را به شرح ذیل به استحضار می‌رسانیم:

این موضوع که این مصوبه پیش از حتی ابلاغ رسمی وزارت بهداشت و با بی‌خبری کامل کل جامعه متخصصان و انجمن متخصصان پوست کشور، توسط انجمن پزشکان عمومی با جزئیات کامل به‌صورت بیانیه اعلام می‌گردد خود به‌طور کامل گویای همان دغدغه‌ای بود که بارها اشاره شده و آن لابی‌گری جریانی خاص از قدرت و زر و زور برای تسلط بر تخصص‌های پزشکی و نابودی کامل این رشته‌ها و خارج نمودن پزشکی از مدار علم و دانش و تخصص‌ و تجاری‌سازی و سپردن آن به منفعت‌طلبان است. به‌راستی آیا اولویت‌های بخش درمان کشور مسائل زیبایی بوده است؟ چرا این مصوبه درست یک روز قبل از امتحان مهم ارتقای دستیاران پوست با این بیانیه دور از دایره ادب و احترام توسط انجمنی که هیچ ارتباطی با رشته تخصص پوست ندارد، منتشر می‌شود؟

متاسفانه هجوم بی‌امان به حیطه تخصص پوست که در سال‌های اخیر رشد بی‌سابقه‌ای هم داشته و به‌حدی گسترده شده است که پزشکان عمومی دیگر حتی رغبتی برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره تخصص در سایر رشته‌های تخصص پزشکی که بسیار موردنیاز کشور است، ندارند و تعداد رو به کاهش شرکت‌کنندگان در آزمون دستیاری پزشکی در سال‌های اخیر و همچنین خالی ماندن ظرفیت برخی رشته‌های موردنیاز وزارت، خود نشان‌دهنده بی‌میلی پزشکان عمومی برای اخذ تخصص و فعالیت در سایر حیطه‌های پزشکی است و وزارت محترم بهداشت بدون نیازسنجی واقعی و حل مشکلات معیشتی پزشکان عمومی با مهر تایید بر چنین مصوباتی راه میانبری برای این پزشکان فراهم آورده که بدون کسب علم تخصصی و تبحر کافی کلیه اعمال تخصصی رشته پوست را انجام دهند.»

 در بخشی از بیانیه انجمن پزشکان عمومی اعلام شده تصمیم اتخاذشده مطابق شرایط کشورهای اروپایی و آمریکاست. سوال اینجاست آیا نظام آموزشی و درمان این چند کشور خاص که ذی‌نفعان این مصوبه به آنها استناد کرده‌اند و سرلوحه و مدینه فاضله خود قرار داده‌اند، با ایران مشابه است؟ آیا دوره پزشکی عمومی و اساسا تعریف آن در این کشورها معادل دوره طب عمومی در ایران است؟ بر چه اساس شورا و کمیسیونی که از آن در بیانیه گفته شده است کشوری مانند آمریکا یا کانادا را که به اذعان مقالات منتشرشده توسط خود همین کشورها که به‌صراحت عنوان می‌کنند در بحث زیبایی دارای «قوانین غرب وحشی» و به نوعی عقب‌مانده هستند، ملاک تصمیم قرار می‌دهند؟ آیا مقالات درخصوص میزان آسیب‌ها در این کشورها و انتقادات فراوان را خوانده‌اند؟

آیا این کمیسیون و شورا اساسا اطلاع دارند در کانادا و بسیاری ایالات آمریکا ضمن انتقاد از این رویه هم‌اکنون تلاش برای قانونگذاری در جریان است و صرفا بحث حمایت از این صنعت‌ و درآمد بالای دولت از طریق مالیات از شرکت‌های تولیدکننده محصولات و تجهیزات زیبایی در این کشورهاست که سبب ادامه این روند بوده است؟ برگشت به عقب و تکرار اشتباهات کشورهای تولیدکننده و صادرکننده عمده محصولات پوست و زیبایی، برای ایران که در این رابطه عمدتا مصرف‌کننده است، به هیچ‌عنوان قابل‌توجیه نیست.

پزشکان عمومی هم توانایی لازم را دارند و هم حق‌شان است

با یکی از پزشکان عمومی که زیرنظر استادان دانشگاه مجارستان دوره‌ تخصص زیبایی را گذرانده است، گفت‌وگو کردیم. وی درباره‌ تخصصی بودن یا نبودن این خدمات گفت: «هیچ‌کدام از این خدمات نظیر تزریق ژل، بوتاکس و نظایر آن در دوره‌های تخصصی پوست در دانشگاه آموزش داده نمی‌شود، بنابراین این حرف انجمن پوست منطقی نیست که انحصارا باید این خدمات را آنها انجام دهند، زیرا متخصص پوست هم برای انجام این خدمات باید دوره‌های جداگانه‌ای را بگذراند، یک پزشک عمومی در دوره‌ آموزش خود با کلیات علوم پزشکی آشنا شده و به‌خوبی آناتومی بدن را می‌شناسد. پزشک عمومی پزشک جنرال است، به این معنی که نمی‌خواهد به‌طور تخصصی فقط قلب یا گوش یا پوست و... را ببیند بلکه انتخاب کرده است به‌طور حرفه‌ای تمام بدن را در حیطه‌ کاری خود قرار دهد، حال اگر گوش را نبیند، چشم را نبیند، پوست را نبیند... پس چه کار کند؟ این حرف که پزشک عمومی اجازه‌ خدمات زیبایی را ندارد، اجحاف در حق آن است چون از نظر علمی این توانایی را دارد و حق آنان است. اگر توانایی لازم برای یک تزریق ژل ساده را ندارد پس چرا پزشکان عمومی را مجبور می‌کنند در اورژانس کارهای بسیار سخت‌تر از تزریق ژل را انجام دهند. باید قبول کرد بحث انتفاع مالی و انحصار آن در گروه خاصی است.

همچنین پزشکان عمومی بعد از گذراندن دوره‌ خود شرایط کاری مناسبی ندارند. در کشورهای دیگر پزشکان عمومی بعد از فارغ‌التحصیلی با جای‌گیری در سیستم پزشک خانواده اولین حلقه‌ مراجعه‌ مردم هستند و بعد از تایید آنان مردم می‌توانند به متخصص رجوع کنند اما در ایران بیمار با ساده‌ترین علائم به متخصص رجوع می‌کند.» وی با انتقاد از عدم تفکیک میان پزشکان عمومی و افراد غیرپزشک که خدمات زیبایی انجام می‌دهند، تصریح کرد: «این شرایط لجام‌گسیخته و بی‌نظمی‌ها به‌دلیل سیستم معیوب پزشکی است که هیچ‌کدام از ارکان در جای خود نیستند؛ برای مثال آیا خدمات زیبایی در کلینیک‌های زیرنظر متخصصان را خود آن متخصص انجام می‌دهد یا تکنسین و پرستار؟ بیش از ۸۰درصد موارد را تکنسین‌ها انجام می‌دهند. آیا مهارت یک تکنسین از مهارت و بار علمی یک پزشک عمومی بالاتر است؟»

زیر یک ماه مهارت یک متخصص زیبایی را به دست آورید!

یک متخصص زیبایی برای آنکه تخصصش را بگیرد باید حداقل سه سال درس تخصصی بخواند، همین مساله باعث شده بود که دبیر شورای آموزش پزشکی عمومی در نامه‌ خود در سال ۹۲ این‌طور استدلال کند:

«بدین‌وسیله براساس اصول و ضوابط قانونی و علمی کارشناسی‌شده اعلام می‌دارد که استفاده از دستگاه‌های وان حرفه‌ای الکترولیز و لیزر و نیز ارائه خدمات پوست در زمینه وان حرفه‌ای الکترولیز و لیزر، IPL، PRP، کاشت مو و تزریق ژل، بوتاکس، مزوتراپی و چربی از اهداف و محتوای آموزشی و توانمندی‌های مورد انتظار از دانش‌آموختگان دوره پزشکی عمومی در جمهوری اسلامی نیست، لذا به‌طورکلی با عنایت به کوریکولوم آموزشی مصوب دوره دکتری پزشکی عمومی ارائه این‌گونه خدمات توسط دانش‌آموختگان دوره دکتری پزشکی عمومی مجاز نیست. درمورد سایر جوانب موضوع که قبلا استعلام شده طی مکاتبات پیوست اعلام نظر کارشناسی گردیده است.»

 با یک دو دو تا چهارتای ساده می‌توان حساب کتاب کرد که گذراندن آموزش آکادمیک و تخصصی در مراکز عالی آموزش آن هم طی سه سال نمی‌تواند جای خود را به گذراندن کوتاه‌مدت (در برخی مراکز یک هفته‌ای برای انواع خدمات زیبایی و جراحی مرتبط با آن، به شما آموزش می‌دهند) آن هم در مراکز کارگاهی خارج از فضای آکادمیک و دانشگاهی، بدهد اما علی‌رغم حساب و کتاب‌ها، پزشکان عمومی می‌توانند این تخصص را کوتاه‌تر از آنچه تصور می‌کنید به دست آورند، با شرکت در دوره‌های مربوطه که هر سرفصل زیبایی را یک‌روزه آموزش می‌دهند، زیر یک ماه مهارت را به دست آورده و گواهی به آنها داده می‌شود. فارغ از تخصصی بودن یا نبودن این خدمات، برگزاری این مدل از کارگاه‌ها با این زمان کوتاه بسیار جای تامل دارد. در هرصورت یک انسان زیر دست افرادی می‌رود که صرفا با یک دوره‌ یک هفته‌ای مهارت انجام این خدمات را به دست آورده است.

زور قانون هم نمی‌رسد

ایران یکی از ۱۰ کشور اول متقاضی انجام عمل‌های زیبایی در دنیا شناخته می‌شود. همین امر زمینه ورود افراد غیرمتخصص و گاه غیرمرتبط با رشته‌های زیبایی را به این عرصه فراهم می‌کند. ورود افراد غیرمتخصص در رشته‌های تخصصی حوزه سلامت گریبان بخش سلامت را گرفته است. با وجود این مسئولان سازمان نظام‌پزشکی می‌گویند قانون قدرت بازدارندگی با متخلفان را ندارد؛ چراکه با حذف زندان و محدودشدن مجازات‌ها به مصادره اموال و پرداخت جریمه نقدی آمار غیرمتخصصانی که به‌صورت زیرزمینی کسب‌درآمد می‌کنند بیش از آمارهای رسمی اعلام شده است.

در قانون مقررات مربوط به امور دارویی بهداشتی پزشکی سال ۱۳۳۴ مجازات دخالت غیرمجاز در امور پزشکی ۶ ماه تا دو سال زندان بود. ماده سه این قانون صراحتا عنوان می‌کند «هرکس بدون داشتن پروانه رسمی پزشکی - داروسازی - دندانپزشکی - به فنون مزبور اشتغال ورزد یا بدون اخذ پروانه از وزارت‌ بهداری اقدام به تاسیس یکی از موسسات پزشکی مصرح در ماده یک کند یا پروانه خود را به دیگری واگذار کرده یا پروانه دیگری را مورداستفاده قرار دهد، بلافاصله محل کار او از طرف وزارت بهداری تعطیل و به حبس تادیبی از ۶ ماه تا دو سال و پرداخت غرامت از پنج‌هزار ریال تا پنجاه‌هزار ریال محکوم خواهد شد.» متاسفانه اصلاح این قانون در تاریخ ۱۰/۱۲/۷۹ منجر به حذف مجازات حبس از این ماده شد. وجود این خلأ قانونی (به‌رغم دربرداشتن عوارضی) بازدارندگی لازم را ندارد. جریمه‌ای که در سنگین‌ترین حالت خود به مصادره اموال و پلمب کلینیک بسنده می‌کند.

همیشه پای معیشت در میان است

اگر پای ثابت اخبار و دغدغه‌های اجتماعی هم نباشید حتما مساله کمبود پزشک در ایران به گوش‌تان خورده است. با توجه به آمار منتشرشده سرانه پزشک در ایران ۱۱.۷ پزشک به‌ازای هر ۱۰هزار نفر است. این آمار زنگ خطری است برای شرایط بهداشتی کشور اما نکته موردنظر ما در اینجا این سوال است که چرا با وجود کمبود پزشک در ایران، پزشکان عمومی به جای فعالیت و تمرکز در حیطه کاری خود به عرصه جراحی زیبایی و خدمات آن ورود کرده‌اند؟ با یکی از پزشکان عمومی که در عرصه خدمات زیبایی فعالیت می‌کند، گفت‌وگو کردیم. این پزشک مهم‌ترین دلیل این موضوع را مشکلات معیشتی و تاخیر در پرداخت حقوق‌شان می‌داند. پزشک عمومی محترم دوره‌های آموزشی خود را در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران گذرانده، او در گفت‌وگو با «فرهیختگان» و در پاسخ به سوال انگیزه ورود به این حیطه، بیان کرد: «هم علاقه و هم بحث مالی و درآمد در این قضیه موثر است.

درحال حاضر یک پزشک عمومی اگر جزء طرح پزشک خانواده باشد، ماهی ۲۰میلیون تومان به بالا درآمد دارد اما اگر نباشد علاوه بر ساعت‌های معمول باید شیفت‌های درمانی در جای دیگر بردارد تا بتواند به درآمد معقولی برسد که همین شیفت‌ها مبلغ زیاد و چشمگیری نیست؛ تقریبا ۷۰۰-۶۰۰هزار تومان، به‌عبارتی باید درطول روز در دو مرکز شیفت باشد تا بتواند به درآمد بهتری برسد، شما تصور کنید پزشک باید شب خود را درگیر شیفت درمانی کند، مسئولیت قبول کند، خستگی و چیزهای دیگر به کنار، آن‌هم در ازای مبلغ ۷۰۰-۶۰۰هزار تومان و فرداصبح در شیفت جای دیگر کار کند. درحال حاضر بنده درآمدم تنها از طبابت پزشک عمومی، از صبح تا ظهر، ۱۰میلیون است که با ارائه خدمات زیبایی در تایم بعدازظهرم به ماهی ۳۰میلیون می‌رسد.» این پزشک عمومی درباره محلی که خدمات زیبایی را ارائه می‌دهد و تبعات احتمالی (خطرات جانی برای بیماران خود) گفت: «بنده در کلینیک این خدمات را ارائه می‌دهم و تابه‌حال اتفاقی نیفتاده است و اساسا اگر بخواهید اینطور فکر کنید تزریق یک آنتی‌بیوتیک هم ممکن است تبعاتی ایجاد کند.»

بند «ث» ماده ۷۴ قانون برنامه ششم توسعه کشور، وزارت بهداشت را مکلف کرده که در اجرای «نظام خدمات جامع و همگانی سلامت» با اولویت بهداشت و پیشگیری بر درمان و مبتنی‌بر مراقبت‌های اولیه سلامت، پزشکان عمومی محترم را با محوریت نظام ارجاع و پزشک خانواده به کار گیرد. اما عدم‌توجه به سیاست‌های کلان کشوری و غفلت از اجرای آنان، موجب شده پزشکان محترم عمومی از وظایف اصلی خود عدول کنند و در ادامه به عمل غیرضروری زیبایی (که درآمد بالایی هم دارد) ورود کنند و انتهای این مسیر بسیار خطرناک خالی‌ماندن اورژانس‌ها، درمانگاه‌ها و مراکز بهداشتی محروم کشور از حضور و خدمات پزشکان عمومی است.

فرزند ناخلف شرایط موجود

به‌موازات فضای رسمی ایجادشده برای فعالیت‌های زیبایی، فضایی غیررسمی هم وجود دارد که فرزند همین فضای رسمی است. ارائه خدمات زیبایی توسط آرایشگران و افراد غیرمرتبط با پزشکی همین فضای غیررسمی را شکل می‌دهد. وقتی فضایی وجود دارد که به پزشکان عمومی با گذراندن دوره‌های بسیار کوتاه‌مدت خدمات تخصصی می‌دهد افراد غیرمرتبط با پزشکی هم با شرکت در همان دوره‌ها می‌توانند با گرفتن گواهی‌های گذراندن دوره در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن به‌عنوان تکنسین با پزشکان عمومی یا متخصص در کلینیک‌ها فعالیت کنند اما در بدبینانه‌ترین حالت اما واقعی، این دوستان با در دست‌داشتن گواهی‌های گرفته‌شده در آرایشگاه‌ها و مراکزی اینچنین به ارائه خدمات زیبایی می‌پردازند.

مردم؛ طرف دیگر این ماجرا

 با توجه به بالابودن میزان تقاضای عمل جراحی زیبایی حتی در شرایط کرونایی در حال حاضر بررسی عوامل موثر و ایجادکننده آن اهمیت دارد. در ادامه و برای بررسی این پدیده با روانشناس و جامعه‌شناس گفت‌وگو کردیم. به طورکلی می‌توان عوامل موثر را در دو دسته روانشناختی و اجتماعی دسته‌بندی کرد. در عوامل روانشناختی اجبار و عامل مشوق در درون ذهن فرد است و در عوامل اجتماعی عامل مشوق و اجبارکننده از بیرون بر فرد فشار می‌آورد.

وقتی افراد خود را در جهنم ارزیابی دیگران قرار می‌دهند

 اولین عاملی که در هنگام آسیب‌شناسی این پدیده به ذهن متبادر می‌شود، عامل روانشناختی است. در این زمینه با میثم موسویان، کارشناس‌ارشد روانشناسی به گفت‌وگو پرداختیم.

 موسویان عامل اصلی را «عدم‌توجه به قید و شرط به بدن و وجود خود و قضاوت کردن خود از منظر دیگری» می‌داند. او توضیح داد: «وقتی فردی خودش را از منظر دیگری قضاوت کند و توجه بی‌قید و شرط به بدن و وجود خودش نداشته باشد و در جهنم ارزیابی دیگران قرار گرفته باشد دائما درگیر و نگران ارزیابی دیگران است. گاهی فرد دارای نقصی است و نمی‌تواند این نقص را بپذیرد و دست به عمل جراحی می‌زند و گاهی فرد نقصی ندارد و برای نزدیک‌شدن به یک الگوی پذیرفته‌شده در جامعه و مورد توجه قرارگرفتن چنین کاری می‌کند به قول انسانگراها وقتی آدمی در جهنم ارزیابی دیگران گرفتار شود خودش را مدام از منظر قضاوت دیگران خواهد دید و این به‌معنای عدم‌داشتن عزت‌نفس است و اعتماد به نفسی ندارد.»

وی در جواب به این سوال که آیا بالا بودن آمار عمل‌های جراحی زیبایی در این دهه نشانه پایین‌بودن درصد اعتماد به نفس این نسل نسبت به نسل‌های قبل است؟ این‌طور توضیح داد: «این‌طور نیست که در این نسل عدم ‌اعتمادبه‌نفس بیشتر شده باشد بلکه در هر نسلی با توجه به اقتضائات زمانه این عدم به اعتمادبه‌نفس خود را به شکلی نشان می‌دهد. مثلا در یک خانواده بیمار پدر و مادر که اعتماد به نفس پایینی دارند با تعویض مبلمان یا برپایی میهمانی‌های آنچنانی و مواردی اینچنینی درصدد پوشش این عدم اعتمادبه‌نفس هستند ولی در نوجوانان و جوانان همان خانواده این عدم اعتمادبه‌نفس، خود را در گرایش به عمل‌های زیبایی نشان می‌دهد. در هر نسلی سلیقه‌ها متفاوت شده، معنای خوب و بد در هر دو نسل متفاوت است، زمانی دست‌زدن به صورت را بد می‌دانستند، حالا خیر. بنابراین در هر نسلی برون‌داد این مساله متفاوت است و نسل حاضر به دلیل داشتن بالغ ضعیف‌تر راه‌های آسان‌تری را انتخاب می‌کنند، برای مطرح‌شدن اما در نسل گذشته این جبران عدم اعتماد به نفس خود را به‌صورت مدرک‌گرایی و کمالگرایی نشان می‌دهد.» موسویان یکی از عوامل موثر در بالابردن اعتماد به نفس را شیوه‌های تربیتی می‌داند: «پذیرش و توجه بی‌قید و شرط به کودکان باعث می‌شود خودپنداره صحیحی ایجاد شود در کودک و این محبت دریافت‌شده از طرف خانواده را درونی می‌کند و درنتیجه اعتمادبه‌نفس بالایی خواهد داشت.»

عمل زیبایی مولود یک بستر اجتماعی و اقتصادی است

محمد رحمتی، دانش‌آموخته دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «فرهیختگان» درباره عوامل جامعه‌شناختی موثر در این پدیده بیان کرد: «جراحی زیبایی با بسامد بسیار وسیعی که در جامعه ایرانی پیدا کرده، در وهله نخست، ریشه در مدل توسعه کشور دارد. به‌عبارت دیگر، مدل توسعه یک کشور می‌تواند جهت‌گیری کلی افراد یک جامعه را رقم بزند و فی‌المثل افراد را در یک رقابت بی‌پایان برای کسب موفقیت قرار دهد که در اینجا عمل جراحی زیبایی یکی از بارزترین نمونه‌های آن است. بنابراین ما با یک مساله صرفا روانشناختی مواجه نیستیم، قشرهای مختلف جامعه، انگیزه‌های متفاوتی در این رقابت اجتماعی دارند. قشر مرفه با انگیزه‌هایی همچون تنوع‌طلبی، ابراز تمایز و متفاوت بودن، نشان دادن مکنت مالی برای انجام جراحی‌های گوناگون و... دست به این کار می‌زند اما غالبا طبقه متوسط یا ضعیف جامعه ممکن است برای حفظ یا کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتر مثل ازدواج مناسب‌تر، موقعیت شغلی بهتر، درآمد بیشتر، توفیق در رقابت‌های زناشویی و... دست به عمل جراحی بزند ولی در هر صورت، عامل اصلی همان رقابت اجتماعی است. شاهد مثال ما آمار جراحی زیبایی در کشورهایی است که الگوهای توسعه نسبتا مشابهی دارند و قاعدتا این رقابت اجتماعی در آنها پررنگ‌تر است؛ افراد در این جوامع برای پیشرفت کردن یا حفظ وضعیت موجود به دلیل هراس از سقوط در وضعیت پایین‌تر، در عرصه‌های مختلفی مانند پوشاک، مسکن، اشتغال، ازدواج، وسیله نقلیه، بدن (جراحی زیبایی، آرایش) و... با هم رقابت می‌کنند و درمقابل کشورهایی که در مدل توسعه، ارتقای شاخص توسعه انسانی (HDI) را در پیش گرفته‌اند، مردم‌شان معمولا کمتر در دام این رقابت‌های اجتماعی خانمان‌سوز می‌افتند و قاعدتا آمار عمل جراحی در آن کشورها پایین‌تر است. متاسفانه این رقابت‌ها ابعاد متفاوتی از جامعه مانند بعد خانوار، سلامت جسمی و روانی مردم و... را متاثر می‌کند.

همان‌طور که گفته شد این مسائل فرهنگی و اجتماعی در سطح کلان، پیامد سیاست‌های کلان‌تری در حوزه توسعه است که از سه دهه پیش (خصوصا بعد از جنگ تحمیلی) به تاسی از سیاست‌های جهانی و در قالب سیاست‌های «تعدیل ساختاری» شروع به پیاده‌سازی آنها کردیم و پس از سه دهه (در بستر اجتماعیِ متاثر از آن)، طبعا «تبلیغات جراحی زیبایی»، «پیشرفت‌های پزشکی صنعت جراحی زیبایی»، «رسانه‌های اجتماعی» و... نیز موثر واقع شده‌اند.»

پدیده «بالابودن میزان جراحی‌های زیبایی» مساله‌ای است فرهنگی که اقشار مختلف جامعه را در چند نسل درگیر کرده است. برای آسیب‌شناسی این پدیده پیچیده باید به عوامل روانشناختی و اجتماعی این مساله پرداخت. این پدیده برخلاف تصور غالب امری صرفا روانشناسی نیست بلکه علم روانشناسی، پیشرفت‌های علم پزشکی، توسعه روش‌های غیرتهاجمی پزشکی و تبلیغات رسانه‌ای همگی در این پدیده تاثیرگذارند اما اصل موضوع، مکانیسم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که بستری حاصلخیز را به وجود آورده تا افراد با قرارگرفتن در مسیر رقابتی بی‌پایان در هر برهه‌ای در شکلی مختلف در این مسیر قرار گیرند.

نکته آخر

هرکس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده. (مائده/۳۲)

واضح‌ترین پیام این آیه حرمت و ارزشمندی جان انسان‌هاست. جان حتی یک انسان هم باارزش است. با تمام تاکیدات اخلاقی و دینی، اهمیت و ارزش جان انسان‌ها آیا احتمال تکرار وجود فجایعی نظیر اتفاقاتی که در این دو ماه اخیر گذشت، وجود ندارد؟ به نظر می‌رسد اصلی‌ترین مساله خلأ سیاستگذاری است؛ چه در بعد اجتماعی آن که با مدل توسعه اجرایی در کشور و به تبع آن رقابت اجتماعی به وجود آمده فضایی رقابتی برای انجام عمل‌های زیبایی را فراهم کرده و چه در بعد سیستم نظام پزشکی که در عمل معیوب بوده است و نتوانسته هر صنف از پزشکان را در جای مناسب خود جایگذاری کند و البته فراموش نکنیم نبود ‌نظارت کافی بر ارائه این خدمات چه توسط پزشکان عمومی و چه پزشکان متخصص باعث ظهور پدیده ارائه خدمات زیبایی به دست تکنسین‌ها شده که مستقیما با سلامت و حفظ جان مراجعه‌کننده در ارتباط است. متاسفانه تا زمانی که خلأهای قانونی موجود و تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسانه از بین نرود احتمال تکرار این فجایع وجود دارد.

منبع: روزنامه فرهیختگان