تهران- ایرنا- حمله رسانه‌های غربگرا به دنبال نهایی شدن سفر رئیس‌جمهوری ایران به روسیه با بحث «روسیه هراسی» افزایش یافته است؛ آن هم به این دلیل که از اهمیت این سفر و چشم‌انداز آن خبر دارند. حال پرسش این است که همگرایی تهران و مسکو چرا سبب افزایش نگرانی‌های غرب از گسترش مناسبات دو کشور شده است؟

رسانه‌های رسمی روسیه از سفر رئیس‌جمهوری ایران به مسکو در هفته جاری خبر دادند. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری روز دوشنبه، در تشریح سفر آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی به روسیه اظهار داشت: این سفر که به دعوت مکرر رئیس‌جمهوری روسیه انجام می‌شود، اهمیت زیادی دارد و در ادامهِ مسیر سیاست خارجی متوازن دولت است. «سعید خطیب‌زاده» با بیان اینکه رئیسی در این سفر دیدار مفصلی با همتای خود در مسکو خواهد داشت، اضافه‌ کرد: موضوع‌های مختلفی در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیکی، مردمی و موارد دیگر در دستور کار است.

در  خصوص این سفر و اهمیت آن، به‌ویژه با توجه به تلاش رسانه‌های غرب برای فضاسازی منفی از این سفر با دکتر «روح‌الله مدبر» کارشناس مسائل روسیه گفت‌وگو کرده‌ایم.

ایرنا:‌ یک سابقه ذهنی بین مردم و حتی برخی مسئولان وجود دارد که نسبت به بهبود روابط با روسیه واکنش نشان می‌دهند؟
مدبر:
 چرا سابقه ذهنی مردم روی روسیه تمرکز دارد؟ چرا در مورد فرانسه، پرتغال و اسپانیا صحبتی نمی‌شود؟ مگر شاه عباس صفوی، پرتغالی‌ها و اسپانیایی‌ها را بیرون نکرد؟ در کل روابط بین‌الملل همین تنش‌های میان کشورهای مختلف در دوره‌های مختلف است اما چرا روسیه دائم تکرار می‌شود؟ ما می‌گوییم روس‌ها آمدند گلستان و ترکمنچای را گرفتند که اتفاقاً در این میان انگلیسی‌ها هم دخالت داشتند، اما نقش آنها را نمی‌بینیم و دائم نقش روسیه پر رنگ می‌شود؟ چرا؟ به این دلیل که از دوره‌ای که تزارها در شوروی قدرت گرفتند و این کشور رشد کرد، بخشی از اروپای شرقی را گرفت و حوزه نفوذش گسترش یافت، طرف غرب یعنی جریان آنگلوساکسون از قدرت ائتلاف‌سازی روسی نگران شد و برای محدود ساختن این ائتلاف‌سازی، اقداماتی انجام داد که بیشتر در حوزه فرهنگی است. در واقع موفق‌آمیزترین عملی را که غرب علیه روس انجام می‌دهد، همین بُعد فرهنگی است. اهمیت آن، چنان است که وقتی پوتین قدرت را در سال ۲۰۰۰ بدست گرفت، به آن توجه کرد و جزو اولویت اساسی‌ آنها شد.
 


در ایران، ما یک عدم شناخت بسیار جدی از روسیه داریم. آقای رئیسی به روسیه می‌روند که توافق‌هایی ایجاد شود؛ اما مطمئن هستم که بخش عمده‌ای از مسئولان ما اصلاً نمی‌دانند که معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه که در دهه ۷۰ امضا شد و به مجلس رفت و حتی تصویب شد، چه بود؟ به یقین می‌گویم که شناخت ما از روسیه در حوزه سیاسی بسیار محدود است؛ زیرا اولویت ما همیشه غرب بوده، یعنی اصلاً ساختار ما به این سمت بوده است.

از دوره‌ای که تزارها در شوروی قدرت گرفتند و این کشور رشد کرد و بخشی از اروپای شرقی را گرفت و حوزه نفوذش گسترش یافت، طرف غرب یعنی جریان آنگلوساکسون از قدرت ائتلاف‌سازی روسی نگران شد و برای محدود ساختن این ائتلاف‌سازی اقداماتی انجام داد که بیشتر در حوزه فرهنگی است.در سال ۲۰۲۴ تحولات فوق‌العاده‌ای در منطقه رخ خواهد داد. چند روز پیش «الکساندر لوکاشنکو» رئیس‌جمهوری بلاروس از دهانش پرید و گفت سال ۲۰۲۲ فازی است که نخستین مرحله‌اش در سال ۲۰۲۲ رونمایی شده و در سال ۲۰۳۰ نهایی می‌شود. یک سند راهبردی در روسیه است که سال ۲۰۳۰ در منطقه اتفاق خواهد افتاد. تنش‌هایی که اکنون بین آمریکا، غرب و ناتو وجود دارد، کم‌سابقه است. حتی در دوران جنگ سرد هم ما چنین تنشی نداشتیم که این کشورها نیروهایشان را گسترده کنند و مسیر تنش‌ها به سمت درگیری‌ها و عملیات نظامی برود. زیرا آنها می‌دانند که این فاز اگر همینطور جلو برود، برایشان خطرناک می‌شود. درست مثل جریان قزاقستان.
دیدید که یک‌دفعه در قزاقستان چه اتفاقی افتاد. اصلاً قرار نبود در این برهه در قزاقستان اتفاقی بیافتد. حتی طرف غربی هم فکر نمی‌کرد که با توجه به کارهایی که در قزاقستان کرده‌اند، یک‌باره قزاقستان بیاید و روی کلیدی دست بگذارد که آنها حساس هستند. معادله به یک‌باره عوض شد. جریان بازی برگشت. رهبر معظم انقلاب تعبیری دارند مبنی بر اینکه محاسبات آمریکایی‌ها غلط است و ظاهر را نگاه نکنید. لذا سال ۲۰۲۴ یک تحول فوق‌العاده‌ای در منطقه روی خواهد داد که جای ما در این تحول باید مشخص شود.

وقتی از بخش عمده‌ای از افراد پرسیده می‌شود روسیه چیست؟ هنوز فکر می‌کنند که شوروی یا روسیه همان بمب اتمی است. این افراد شناختی از تکنولوژی و پیشرفت روسیه ندارند.

اگر در این تحول مدام کج دار و مریز حرکت کنیم، نمی‌توانیم مسیرمان را به سمت روابط راهبردی ببریم. ببینید آقای پوتین چه زمانی اعلام کرد آقای رئیسی می خواهد به مسکو بیاید. اصلاً در عرف روسیه نیست که در نشستی که نخست‌وزیر یونان است، رئیس‌جمهوری روسیه بگوید من از دوست خودم یعنی آقای رئیسی دعوت کرده‌ام که به‌زودی به مسکو بیاید. رفقا و شرکای ایرانی.

این کلیدواژه بسیار مهم است. این نخستین‌باری است که روس‌ها کلمه رفقا و شرکا را در مورد ما ایرانیان به‌کار می‌برند. اگر این کلید واژه‌ها را بررسی کنید، متوجه می‌شوید که روس‌ها بیشتر این کلیدواژه‌ها را در مورد چینی‌ها یا در مورد برخی از کشورهایی که به آنها نزدیک هستند، به‌کار می‌برند اما در مورد غربی‌ها و اروپایی‌ها از کلمه رفقا و شرکای سابق استفاده می‌کنند؛ یعنی  یک بار کلمه رفقا را برای آنها بکار نمی‌برند. برای آمریکا که هیچ وقت. ما اگر به دنبال دیپلماسی هستیم، اولین اصل دیپلماسی این است که باید افراد با طرف مقابل بنشینند و قلب او را بدست آورند و از آنها امتیاز بگیرند. دیپلمات باید بداند که طرف مقابلش در کشور خارجی چه جایگاهی دارد. از آن ابزارها استفاده کند و محبوبیت طرف مقابل را حساس نکند.

ایرنا: منافع دو کشور ایران و روسیه در همکاری با یکدیگر چیست؟
مدبر:
منافع ایران و روسیه دوجانبه است؛ نه ایران، ایرانِ زمان قاجار است و نه روسیه، روسیه دوره تزار. شرایط کاملاً متفاوت شده. در این دکترین جدید که در حوزه سیاست خارجی، سند راهبردی و امنیت ملی روسیه تنظیم شده، بین حوزه نفوذ غرب و کشورهایی که در مقابل حوزه نفوذ غرب ایستاده‌اند و کشورهایی که در مقابل یک‌جانبه‌گری آمریکایی‌ها هستند، ائتلافی ایجاد می‌شود تا موازنه و چرخش قدرتی را که از غرب به شرق حرکت می‌کند، تسریع ‌کند. نمونه آن مناسبات بین چین و روسیه است که راهبری می‌شود. برای مثال مدیریت انرژی را بدست می‌گیرد؛ انرژی چین را تأمین می‌کند و  بعد، از انرژی در اروپا به عنوان ابزار فشار استفاده می‌کند. موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در نظام بین‌الملل تعیین‌کننده است. مانند همین کریدور شمال و جنوب که ۲۰ سال است روسیه می‌گوید بیایید تا آن را به جریان اندازیم؛ در حالی‌که ما مخالفت کرده و فکر می‌کنیم تا ابد هیچ چیز در جهان تغییر نمی‌کند؛ این ما را دچار اشکال و انحراف می‌کند. اصلاً باید بدانیم چه کسانی این تفکر را در کشور رواج می‌دهند.

پوتین یک فرد فرهنگی، اهل کتاب و مطالعه و عاشق خیام است. در بسیاری از کشورها وقتی جلسه‌ای گذاشته می‌شود، ابتدا آماری را نسبت به طرف مقابل بدست می‌آورند و بعد با ادبیات مشخصی با آنها صحبت می‌کنند اما در کشور ما به این صورت نیست. بسیاری از الیت‌های( نخبگان) ما که برای مذاکره می‌روند، از کشور مقابل شناخت لازم را ندارند؛ در حالی‌که در کشورهای دیگر معمولاً دیپلمات را از میان کسانی انتخاب می‌کنند که چند سالی روی کشور مقابل فعالیت کرده و شناخت لازم را بدست آورده است. روسیه به مسئولان ایران، وعده عضویت در پیمان شانگهای را داده‌؛ ایران را وارد پیمان‌های نظامی می‌کند. طوری که با آنها مانورهای مشترک برگزار می‌کنیم. نیروهای ما در خلیج فنلاند حضور پیدا می‌کنند و در کنار ناوگان دریایی آنها مانور برگزار می‌کنیم یا آنها به خلیج‌فارس می‌آیند یا در سوریه عملیات مشترک برگزار کرده و بعد در حوزه‌های مختلف با هم مشارکت می‌کنیم. این نگاه روسیه است که فکر می‌کند در این زمان می‌تواند پیوندی با ایران ایجاد کند که این پیوند زمان‌دار باشد.

روسیه ایران را وارد پیمان‌های نظامی می‌کند بطوری‌که با آنها مانورهای مشترک برگزار می‌کنیم. نیروهای ما در خلیج فنلاند حضور می‌یابد و در کنار ناوگان دریایی آنها مانور برگزار می‌کنیم یا آنها به خلیج‌فارس آمده یا در سوریه عملیات مشترک برگزار کرده و بعد در حوزه‌های مختلف با هم مشارکت می‌کنیم. این نگاه روسیه است که فکر می‌کند در این زمان می‌تواند پیوندی با ایران ایجاد کند که این پیوند زمان‌دار باشد.ایرنا:‌ منافع روسیه برای همکاری با ایران در چیست؟
مدبر:
با توجه به ائتلاف‌سازی‌هایی که در حال انجام است و با توجه به اینکه چالش‌های روس‌ها با غرب افزایش یافته، شیوه مواجهه شرق با غرب وارد فاز جدیدی در منطقه و فرامنطقه خواهد شد که در این میان موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران برای آنها بسیار مهم است.

ایرنا: ما اگر وارد این رقابت‌ها شویم دچار صدمه نمی‌شویم؟
مدبر:
ما همیشه در مقابل غرب تنها بوده و در برابر آنها با چالش روبه‌رو بودیم. برای مثال در بحث تحریم‌ها، ما، روسیه و چین مشکلاتی داشته‌ایم اما هیچگاه نیامده‌ایم تا با هم، سوئیفت‌های مشترک راه‌اندازی کرده و مشکلاتمان را از این طریق حل کنیم. در این زمان، حرف روس‌ها این است که با هم ائتلاف ایجاد کنیم. بنابراین اگر روسیه منفعت ببرد، ما هم منفعت می‌بریم. اگر ما هم با روسیه ائتلاف تشکیل ندهیم، او این کار را با کشورهای دیگر می‌کند. برای مثال روسیه با بحرین، عربستان و امارات ائتلاف می‌کند.

بنابراین ما باید توازن ایجاد کنیم. برای مثال مانوری که توسط روسیه و ایران در دریای عمان برگزار شد، می‌توانست در خلیج‌فارس هم برگزار شود اما چرا در خلیج عمان برگزار شد؟ زیرا کریدور شمال_جنوب برای آنها اهمیت دارد. این کریدور، تاریخ و زمان دارد. ۲۰ سال از آن می‌گذرد و در این مدت همواره می‌بینیم که آقایان مدام از راه‌اندازی آن صحبت می‌کنند در حالی که در عمل کاری نمی‌کنند. از طرفی روسیه هم می‌خواهد این کریدورِ استراتژیک‌ آنها شود. بالاخره ما در دیپلماسی باید زبان طرف مقابل را بدانیم؛ حتی اگر نخواهیم کریدوری ایجاد شود، زبان طرف مقابل را بدانیم. این کریدور چرا برای روسیه مهم است؟ زیرا می‌داند به مرور که چالش‌هایش با غرب و آمریکا بیشتر می‌شود، برای اینکه از دریا راهی داشته باشد، کریدور شمال-جنوب برایش یک پدافند غیرعامل است. اما اگر ایران هم تعلل کند، در نهایت جای دیگری پیدا می‌کنند. برای مثال پارسال یک مسیر ریلی در سیبری ایجاد کرد. مسیر ریلی سیبری، از چین وسایل مورد نیاز روسیه را می‌آورد و اگرچه این مسیر به تنهایی برای مسکو کفایت نمی‌کند اما باز برای روسیه یک مسیر مهم است. از این رو در شرایط کنونی این برای روس‌ها مهم است که یک توافق و همکاری بین خود و ایران ایجاد کنند به‌گونه‌ای که خیال هر دو طرف راحت شود. از طرفی روسیه می‌خواهد این روابط، طولانی و ضمانت‌دار باشد و هر دو طرف هم سود ببرند. این منفعت دو طرفه است و هر دو کشور از این روابط بهره‌مند خواهند شد.

ایرنا: اگر هر دو طرف سود می‌برند، پس چرا چنین توافق‌هایی مانند توافق ایران و چین محرمانه است؟ آیا توافق با روسیه هم محرمانه است؟
مدبر:
اتفاقاً کسانی که پیش از نهایی شدن روابط ایران و چین، آن را رسانه‌ای کردند، باید پاسخگو باشند. هدفشان چه بود؟ در ظاهر گفتند ما می‌خواهیم با چینی‌ها توافق کنیم و با آنها روابط راهبردی داشته باشیم اما آنقدر این مساله را با ابهام مطرح کردند که همه دچار شک و شبهه شدند و هیچ پاسخی هم به این شبهات ندادند. اینجاست که می‌گویم صداقت در روابط بین‌الملل مهم است و اعتمادسازی‌ها را افزایش می‌دهد. همین آقایان که زمانی «شی جین پینگ» رئیس‌جمهوری چین به ایران آمد و با او رفتار زشت و نامناسب داشتند، انتظار داشتند چه توافقی باشد؟ توافق، سندی است که از چند ماده و بخش تشکیل شده و چیز محرمانه‌ای نیست. شیوه اطلاع‌رسانی این توافق یا هدایت‌شده یا غیرهدایت شده که ان‌شاءالله هدایت شده نبوده؛ جوری بود که افکار عمومی گفتند وا اسفا! این موارد بسیار مهم است.
شیوه مطرح کردن این امور مهم است زیرا برخی آن را طوری بیان می‌کنند که افکار عمومی حساس می‌شوند که نتیجه آن هم بروز حساسیت در مورد روسیه است. در حالی که چین آمده بود یک سرمایه‌گذاری بسیار سنگین در ایران انجام دهد. مگر چین در اسرائیل بندر نزد؟ می‌خواست این کار را در ایران هم انجام دهد. در دوره‌ای که ترامپ به سادگی از برجام خارج شد، چینی‌ها بارها پیشنهاد دادند با آنها سوئیفت داشته باشیم در حالی که وزیران ما می‌گفتند ما منتظر غرب می‌مانیم. چقدر در این شرایط معطل ماندیم. از وقتی گفتیم دیپلماسی متوازن ایجاد می‌کنیم آیا شیوه گفت‌وگوی غربی‌ها با ما تغییر نکرده است؟ زیرا غربی‌ها می‌دانستند ما این کار را انجام می‌دهیم. بالاخره غرب هم حوزه نفوذش را دوست دارد و نمی‌خواهند حوزه و دامنه نفوذ کشورهای رقیب گسترش یابد.

ایرنا: اهمیت شناخت و مسائل فرهنگی در ارتقاء روابط میان دو کشور چه جایگاهی دارد؟
مدبر:
امیدوارم که سفر آقای رئیسی به سمتی برود که مسیر ما شفاف و مشخص شود. باید روابط خود را با روسیه در حوزه فرهنگی توسعه بدهیم. مطمئن باشید بخش بزرگی از روسیه شناخت دقیقی از ما ندارند. ما حوزه نفوذی در آنجا نداریم. بخشی هم در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی است. دومین چیزی که روس‌ها از آن اطلاعی ندارند، بحث زیرساخت‌ها و ظرفیت‌هاست. روس‌ها بسیاری از تجار و بازار ما را نمی‌شناسند. زیرا ما با آنها تبادل فرهنگی نداریم. در حالی که ما با روس‌ها نقاط مشترک فوق‌العاده‌ای داریم.


نخستین چیزی که نقطه مشترک بین فرهنگ‌ها و تمدن‌هاست، سبک زندگی و از جمله حوزه غذاست. در این زمینه ما با روسیه اشتراکات فراوانی داریم.

دوم، پوشش است. روسری که خانم‌ها در کشور ما سر می‌کنند، زنان روس هم روسری مخصوصی دارند که سرشان می‌کنند. بنابراین لباس‌هایمان هم مشترک است. کلمات مشترک هم داریم و این کلمات گسترش یافته‌اند.

سوم، ژنتیک و نژاد مشترک است. در بخش شمالی کشورمان، افرادی با فاصله یک و نیم نسلی اجداد روس دارند، آنها هم اجداد ایرانی دارند. این موارد می‌توانند تعمیق روابط کنند. از نظر مذهبی هم همین طور است. شیوه روابط ما با مسحیان و ارامنه بسیار مسالمت‌آمیز است.

 مورد دیگر نفوذ شدید فرهنگی است که ما در منطقه قفقاز با آن مواجه‌ایم. درست است که در آن فاصله بسیاری ایجاد شده اما بسیاری از روس‌ها اسامی ایرانی دارند. یا در مورد اسلاوها که مهمترین نژاد روسی است، ترکیبی «سکایی»* در آن وجود دارد. بنابراین ما چنین پیوندهایی با یکدیگر داریم که مدام آن را بهم می‌زنیم. غربی‌ها می‌دانند که اگر این پیوند نزدیک شود چه اتفاقی در منطقه رخ خواهد داد.  

سرلشکر باقری سفری به روسیه کرد. شما شیوه برخورد روس‌ها را با ایشان ببینید. این شیوه رفتار کم‌سابقه است. از  فرودگاه برای ایشان گارد گذاشتند، رژه رفتند و دو پایگاه‌ حساس نظامی را به او نشان دادند. غربی‌ها هم چون این چیزها را می‌بینند بر ویژگی‌هایی دست می‌گذارند مبنی بر اینکه ایرانیان وطن‌دوست هستند؛ ایرانیانی استقلال‌طلب هستند و ظلم و زور را نمی‌پذیرند. «جان کری» در کتابش نوشته به من توصیه کردند که ایرانیان دوست ندارند از موضع زور با آنها صحبت شود. آنها دقیقا می‌دانند ایرانیان روی چه چیزهایی حساس هستند و این موارد، نقاط ضعفی هستند که ما در حوزه هویتی دیپلماسی داریم. 

ایرنا: در کنار برخی موانع برای روابط بین ایران و روسیه از جمله شیطنت‌های غربی‌ها، یکی از موارد مهم، بحث شناخت است. این را چگونه می‌توان حل کرد؟
مدبر:
شناخت خیلی مهم است. برخلاف آقای صفری که معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه است و روسیه را خوب می‌شناسد؛ وقتی از بخش عمده‌ای از افراد پرسیده می‌شود روسیه چیست، هنوز فکر می‌کنند که شوروی یا روسیه همان بمب اتمی است. این افراد شناختی از تکنولوژی و پیشرفت روسیه ندارند و این باعث می‌شود فکر کنند که روسیه ظرفیتی ندارد که بخواهیم روابطمان را با آن راهبردی کنیم. شما اگر دانشگاه‌ها، تکنولوژی، علم و پیشرفتی که روسیه در حوزه‌های مختلف داشته را ببینید، متوجه خواهید شد که قابل رقابت با غرب شده است. اما در ایران به دلیل عدم شناخت گفته می‌شود روسیه چیزی ندارد و فقط خام‌فروشی می‌کند. اینکه روسیه خام‌فروش است، درست است اما هوشمندانه مسیر دیگری را دنبال می‌کند که منجر به پیشرفت آن می‌شود. از این رو شناخت بسیار مهم است، زیرا باعث می‌شود ما نتوانیم در روسیه شریک تجاری پیدا کنیم. ما کارمان در ایران این است که سیب‌زمینی، پیاز، گوجه به روسیه می‌فروشیم. اما آیا بازار روسیه برای گوجه است؟

ایرنا: با توجه به اینکه افکار عمومی ما در خصوص روسیه تاثیر زیادی از رسانه‌های غرب می‌گیرد، چگونه می‌توان آن را تغییر داد؟
مدبر:
آنها ابزار دارند و می‌دانند چگونه جای قاتل و مقتول را تغییر دهند. یقین دارم و مطمئنم بخشی از کسانی که علیه روسیه صحبتی می‌کنند، نقشه روسیه را نمی‌شناسند و تفاوت مناطق آن را نمی‌دانند. کسانی که درباره روسیه مطلب می‌نویسند، باید بدانند که روسیه چیست و قانون اساسی‌اش چیست و چرا تغییر کرد؟ بسیاری گفتند پوتین قانون اساسی‌ را تغییر داد تا ریاستش را مادام‌العمر کند اما کسانی که اینگونه می‌نویسند می‌دانند پوتین قانون اساسی را تغییر داد تا بند ارجحیت قوانین بین‌المللی بر داخلی را حذف کند. بندی که به قانون اساسی روسیه اضافه شده بود که طبق آن، قوانین بین‌المللی و دادگاه‌های بین‌المللی بر قوانین داخلی روسیه ارجحیت داشت. لذا این بند را پوتین برداشت و آمریکا هم از همین ناراحت است.

همچنین پوتین بندهایی را در حوزه‌های مختلف مانند خانواده ایجاد کرد و تغییر داد. برای مثال اگر فردی در روسیه یک فرزند ۱۸ سال داشته باشد و پدر و مادر او از کار افتاده باشند و فرد بتواند از آنها پذیرایی کرده و نگهداری کند اما آنها را به خانه سالمندان ببرد، مجرم تلقی می‌شود و مستوجب مجازات است. این موارد اموری هستند که مورد توجه پوتین بود در حالی که گورباچف فاز دیگری داشت. پوتین پیش از سال نو، نشست‌های مختلف دارد. در نشست سازمان اطلاعات روسیه برای نخستین‌بار این را گفت که در دوره‌ای، آنقدر سازمان سیا در روسیه نفوذ پیدا کرده بود که در سازمان‌های اتمی، کارشناسان سازمان سیا آمریکا پشت میز می‌نشستند و حتی پرچم آمریکا را هم روی میزشان می‌گذاشتند. پوتین گفت من همه را بیرون کرده و همه جا را پاکسازی کردم. پوتین در واقع یک پاکسازی ویژه کرده بود. همه جریانات آنها را حذف کرد و غرب نیز به خوبی همه این موارد را می‌داند و اینکه تغییر قانون اساسی به چه معناست. غربی‌ها می‌گویند پوتین دیکتاتور است و از این طریق می‌خواهد رای بیاورد، در حالی‌که نمی‌دانند مردم روسیه از فرد مقتدر و قدرتمند خوششان می‌آید. دوست دارند حاکمشان دارای قدرت باشد و اگر این فرد قدرت نداشته باشد، کشورشان بهم می‌ریزد. 

ایرنا:‌ افکار عمومی روی مسئولان هم تاثیر می‌گذارد؟
مدبر:‌
صد در صد؛ اکنون که آقای رئیسی می‌خواهد به مسکو برود، دائم در برخی رسانه‌ها یادداشت می‌نویسند که نرود. چرا می‌خواهد به روسیه برود؟ می‌گویند روسیه بدعهدی کرده، دریای خزر را گرفته؛ یا به جای روسیه، به آمریکا برود. ما باید در حوزه فرهنگی با روس‌ها کار کنیم تا مردم‌ دو کشور از نزدیک یکدیگر را بشناسند. مردم ما، ضد استبداد و ظلم هستند و افتخارشان این است که در طول تاریخ در مقابل قدرت خارجی جنگیده‌ و شهید داده‌اند. این ویژگی را در روسیه  هم داریم. روس‌ها هم در مقابل تجاوز ایستاده‌اند. ما هم در طول تاریخ در برابر حملات دیگران ایستاده‌ایم. بنابراین این موارد نقاط مشترک کشور ما و روسیه است و می‌طلبد این نقاط مشترک را بیشتر بشناسیم. مهمترین ابزار هم در این زمینه رسانه و سینماست؛ ما باید با روس‌ها فیلم، سریال و موسیقی مشترک بسازیم. فرهنگ‌سازی و آگاه‌سازی با این شیوه‌ها می‌تواند بسیار موثر باشد.

غربی‌ها از این نگرانند که روزی روس‌ها به این جمع‌بندی برسند که پیمان امنیت جمعی را گسترش دهند و کشورهای جدیدی از جمله ایران را عضو آن کنند. بر این اساس نگران این سفر و دستاوردهای آن هستند.ایرنا:‌ باید بگوییم که سفر رئیس‌جمهوری به روسیه و امضای سند می‌تواند به گسترش مناسبات اقتصادی منجر شود. ضمن اینکه فقط روسیه نیست، بلکه کشورهای تازه استقلال یافته هم هستند که به این توافق اضافه می‌شوند و می‌توانند در موفقیت این توافق، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای داشته باشند.
مدبر:
اگر می‌بینید در یک ماه اخیر، حمله رسانه‌های غربگرا به بحث روسیه افزایش یافته، به‌دلیل این است که آنها می‌دانند چقدر این دیدار مهم خواهد بود. رسانه‌های غربی به‌گونه‌ای دارند روسیه‌هراسی می‌کنند که می‌خواهند به شیوه‌ای، هر دو طرف را عصبانی کنند زیرا می‌دانند این سفر متفاوت خواهد بود؛ چون سفری است که بعد از عضویت ما در شانگهای است. در واقع آنها نگران این هستند روزی روس‌ها به این جمع‌بندی برسند که پیمان امنیت جمعی را گسترش دهند و کشورهای جدیدی همچون ایران را به آن اضافه‌کنند. این مخالفان به نوعی نگران دستاوردهای این سفر هستند.
قوه عاقله خارجی هم می‌داند که  همگرایی ایران و روسیه در حوزه اقتصادی و سرمایه‌گذاری از طریق فعال شدن مسیر ترانزیتی شمال-جنوب موثر خواهد بود و تاثیرات آن را مردم خواهند دید. یا در حوزه توریسم و گردشگری سالیانه ۳۰ میلیون نفر از روسیه به سفر خارجی می‌روند که مقصد بخش عمده آنها هم ترکیه است؛ در حالی‌که اگر جنوب ما یعنی قشم و کیش را بشناسند و بدانند چگونه است، به طور حتم مقصدشان را به ایران تغییر خواهند داد.
از طرفی سفر به ایران بسیار ارزانتر از ترکیه در می‌آید. اما چون نمی‌شناسند، نمی‌آیند. در روسیه نیز همین‌گونه است؛ جاذبه‌ها و مکان‌های گردشگری و خاص، بسیار است. بنابراین وقتی تبادلات ما با یکدیگر بیشتر می‌شود روابطمان نیز عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌شود. همان‌گونه که در مورد مصر و ترکیه انجام شد. سال گذشته پرواز مسکو به مصر و ترکیه در جریان بود. زیرا این روابط به صورت ساختاری بسته شده؛ روسیه نفوذش را در هر کشور گسترانده ضمن اینکه اواخر می‌دانست که ترکیه چه نقشه‌هایی در ذهن می‌پروراند؛ بنابراین وقتی تبادلات بیشتر می‌شود، روابط نیز عمیق‌تر و نزدیک‌تر می‌شود.