ایران و روسیه اکنون در شرایطی به سر میبرند که یکدیگر را فرصتی برای ایجاد «کریدور راهبردی و شراکت برابر» تلقی میکنند، شرایط کنونی نظام روابط بینالملل نیز انگیزههای روابط راهبردی کشورهای بلوک شرق را بیشتر کرده است زیرا با بحران هژمونی جهانی غرب به رهبری آمریکا گریبانگیر است.
ایران اکنون در چهارراه تحولات سیاسی، تجاری و اقتصادی ایستاده و اضلاع همکاریها در منطقه در حال تکمیل شدن است؛ این مسیر از عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای شروع، در نشست اکو برای تکمیل آن تلاش شد و با اجرایی شدن توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین از ۲۴ دیماه ادامه یافت و حالا به اجرای سند ۲۰ ساله با روسیه رسیده است.
کارشناسی از ولادیمیر پوتین نقل میکرد که او به سفر اوایل ۲۰۲۲ سیدابراهیم رئیسی اشاره کرده و گفته «رفقا و شرکای ایرانی به زودی به مسکو میآیند.»، روابطی که دو طرف در تلاشند که آن را تا مرز شریک راهبردی بالا ببرند.
روابطی که میدانیم به دلیل چالشهای گذشته از انسجام لازم برخوردار نیست، اما اکنون کارشناسان معتقدند سفر رئیس دولت سیزدهم به روسیه میتواند نقطه عطف روابط تهران و مسکو شود، سطح کیفی روابط دوجانبه را چندپله ارتقا دهد و تا مرز روابط راهبردی پیش ببرد. روابطی که به نظر میرسد به صورت جدی از سوی طرفین در حال پیگیری است.
ایران اکنون در چهارراه تحولات سیاسی، تجاری و اقتصادی ایستاده و اضلاع همکاریها در منطقه در حال تکمیل شدن است؛ این مسیر از عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای شروع، در نشست اکو برای تکمیل آن تلاش شد و با اجرایی شدن توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین از ۲۴ دیماه ادامه یافت و حالا به اجرای سند ۲۰ ساله با روسیه رسیده است.
راهبرد دولت برای تحقق سند ۲۰ ساله با عمده کشورهای همسایه
رئیسی ۲۰ آذرماه اعلام کرد که گام نخست، جهش در روابط تجاری با همسایگان است و وزارت امور خارجه ۴۰ درصد برنامههایش را در ۱۰۰ روز گذشته به همین موضوع اختصاص داده که مهمترین دستاورد آن را همه در حوزه واکسن مشاهده کردند.
«سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه نیز ۲۰ آذرماه اعلام کرد: در دستگاه دیپلماسی برنامهریزی شده که «با کشورهای عمده همسایه نقشه راه و سند همکاری ۲۰ ساله داشته باشیم»؛ او در این ارتباط گفته سند جامع همکاری ۲۰ ساله با روسیه تقریبا نهایی شده و از هیات دولت مجوز لازم را اخذ میکنیم تا مذاکرات مربوط به آن انجام شود.
به گفته وی «سند همکاری ۲۰ ساله با روسیه، شبیه «سند ۲۵ ساله همکاری ایران و چین» خواهد بود که هفتم فروردین امسال میان دو کشور امضا شد.»
بنابراین «حسن همجواری و همسایگی» به عنوان اولویت نخست سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت سیزدهم مطرح است و در این سیاست برقراری رابطه پایدار اقتصادی - تجاری نقش بسیار مهمی دارد.
ضرورت اقناع افکار عمومی در نگاه به شرق
دیدار رئیسی از مسکو، با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی کنونی و نیز تحولات بینالمللی و منطقهای، اهمیت بسیاری دارد، بدیهی است که این «همافزایی راهبردی» یک امر مرسوم در حوزه روابط بینالملل است و در ترسیم آنها، «اشتراکات بازیگران» موضوعیت دارد. به همین جهت دستگاه دیپلماسی باید همگرایی موثر و مفید با روسیه، هند، چین، ترکیه، عراق و سایر همسایگان و کشورهای اوراسیایی را برای مردم تشریح و اطلاعرسانی دقیق و شفافی در خصوص فواید راهبرد «نگاه به شرق» برای افکار عمومی ارائه کند.
صاحبنظران حوزه روابط بینالملل میگویند در روابط تهران - مسکو، نه موضوع «نفی اختلافها» مطرح است نه «گذار از منافع ملی» و نه «هضم شدن در بازی دیگران». بنابراین مخالفان برقراری روابط راهبردی و بلندمدت تهران-مسکو همان افرادی هستند که تمایلی به روابط تجاری ایران و کشورهای منطقه نیز ندارند؛ آنها در سالهای گذشته تلاش بسیاری برای پانگرفتن این روابط انجام دادهاند و اکنون نیز با نزدیک شدن به سفر رئیسجمهوری ایران به روسیه، بر تلاش خود شدت بخشیدهاند. آنها برقراری رابطه با روسیه و چین را مزمتکرده و با عنوان «وابستگی» تبلیغ میکنند.
از سوی دیگر جدای از سابقه عملکرد غرب به ویژه آمریکا در قبال ایران و تلاش برای تحت فشار قرار دادن ایران از هر طریقی، به زعم بسیاری از صاحبنظران، قدرت و ثروت دنیا در حال جابجایی از غرب به شرق است و این فرصت متعدد و متنوعی را پیش روی کشورهای بسیاری از جمله ایران قرار داده است. در واقع تنوعبخشی به روابط و صرفا نگاه نکردن به یک نقطه، میتواند تضمینکننده منافع یک کشور باشد بدان معنا که وقتی با کشورهای متعددی در ارتباط هستید دیگر یک کشور نمیتواند نفوذ خود را اعمال کرده و یا از اهرم و تاکتیکهای مختلف برای تحت فشار قرار دادن کشور هدف استفاده کند.
این کارشناسان معتقدند نگاه صرف به غرب نمیتواند تامینکننده منافع کشور باشد و باید به سمت ایجاد توازن و حراست از منافع ملی از رهگذر متنوعسازی روابط با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای همسایه و اوراسیا حرکت کرد. گرچه در این مسیر، هیاهو و پروپاگاندای رسانهای مخالفان روابط ایران با شرق مسیر پرچالشی را برای دولت به وجود آورده است.
دکتر «روحالله مدبر» کارشناس مسائل روسیه در مورد نقش رسانههای غربی در افکارسازی در مورد روسیه به پژوهشگر ایرنا میگوید: رسانههای غربی ابزار دارند و میدانند چگونه جای قاتل و مقتول را تغییر دهند. یقین دارم و مطمئنم بخشی از کسانی که علیه روسیه صحبتی میکنند، نقشه روسیه را نمیشناسند و تفاوت مناطق آن را نمیدانند. کسانی که درباره روسیه مطلب مینویسند، باید بدانند که روسیه چیست و قانون اساسیاش چیست و چرا تغییر کرد؟ بسیاری گفتند پوتین قانون اساسی را تغییر داد تا ریاستش را مادامالعمر کند اما کسانی که اینگونه مینویسند میدانند پوتین قانون اساسی را تغییر داد تا بند ارجحیت قوانین بینالمللی بر داخلی را حذف کند. بندی که به قانون اساسی روسیه اضافه شده بود که طبق آن، قوانین بینالمللی و دادگاههای بینالمللی بر قوانین داخلی روسیه ارجحیت داشت. لذا این بند را پوتین برداشت و آمریکا هم از همین ناراحت است.
ایران میتواند اهرمها و ظرفیتهای خود را تقویت کند تا به توافقهای عادلانهتری دست یابد؛ این امر در صورتی رخ میدهد که تهران ارتباطات اقتصادی خود را از طریق همگرایی با هر دو کشور روسیه و چین و همچنین با دیگر کشورهای اورآسیا متنوعتر کند.«منافع ایران و روسیه دوجانبه است؛ نه ایران، ایرانِ زمان قاجار است و نه روسیه، روسیه دوره تزار. شرایط کاملاً متفاوت شده. در این دکترین جدید که در حوزه سیاست خارجی، سند راهبردی و امنیت ملی روسیه تنظیم شده، بین حوزه نفوذ غرب و کشورهایی که در مقابل حوزه نفوذ غرب ایستادهاند و کشورهایی که در مقابل یکجانبهگری آمریکاییها هستند، ائتلافی ایجاد میشود تا موازنه و چرخش قدرتی را که از غرب به شرق حرکت میکند، تسریع کند.
اکنون که آقای رئیسی میخواهد به مسکو برود، دائم در برخی رسانهها یادداشت مینویسند که نرود. چرا میخواهد به روسیه برود؟ میگویند روسیه بدعهدی کرده، دریای خزر را گرفته؛ یا به جای روسیه، به آمریکا برود. ما باید در حوزه فرهنگی با روسها کار کنیم تا مردم دو کشور از نزدیک یکدیگر را بشناسند. مردم ما، ضد استبداد و ظلم هستند و افتخارشان این است که در طول تاریخ در مقابل قدرت خارجی جنگیده و شهید دادهاند. این ویژگی را در روسیه هم داریم. روسها هم در مقابل تجاوز ایستادهاند. ما هم در طول تاریخ در برابر حملات دیگران ایستادهایم. بنابراین این موارد نقاط مشترک کشور ما و روسیه است و میطلبد این نقاط مشترک را بیشتر بشناسیم. مهمترین ابزار هم در این زمینه رسانه و سینماست؛ ما باید با روسها فیلم، سریال و موسیقی مشترک بسازیم. فرهنگسازی و آگاهسازی با این شیوهها میتواند بسیار موثر باشد.
اگر میبینید در یک ماه اخیر، حمله رسانههای غربگرا به بحث روسیه افزایش یافته، بهدلیل این است که آنها میدانند چقدر این دیدار مهم خواهد بود. رسانههای غربی بهگونهای دارند روسیههراسی میکنند که میخواهند به شیوهای، هر دو طرف را عصبانی کنند زیرا میدانند این سفر متفاوت خواهد بود؛ چون سفری است که بعد از عضویت ما در شانگهای است. در واقع آنها نگران این هستند روزی روسها به این جمعبندی برسند که پیمان امنیت جمعی را گسترش دهند و کشورهای جدیدی همچون ایران را به آن اضافهکنند. این مخالفان به نوعی نگران دستاوردهای این سفر هستند.
قوه عاقله خارجی هم میداند که همگرایی ایران و روسیه در حوزه اقتصادی و سرمایهگذاری از طریق فعال شدن مسیر ترانزیتی شمال-جنوب موثر خواهد بود و تاثیرات آن را مردم خواهند دید. یا در حوزه توریسم و گردشگری سالیانه ۳۰ میلیون نفر از روسیه به سفر خارجی میروند که مقصد بخش عمده آنها هم ترکیه است؛ در حالیکه اگر جنوب ما یعنی قشم و کیش را بشناسند و بدانند چگونه است، به طور حتم مقصدشان را به ایران تغییر خواهند داد.»
در فضای پسابرجام، اما سران مسکو و پکن همواره در سیاستهای اعلانی و اعمالی از ایران حمایت کرده و در کنار تهران ایستادند. افزایش تعاملات با ایران در دوره تحریم و نیز وتوی قطعنامه تحریمی ترامپ در شورای امنیت از سوی نمایندگان پکن و مسکو، رویکرد مثبت و سازنده این دو کشور را نشان میدهد.
صاحبنظران میگویند در روابط تهران- مسکو، نه موضوع «نفی اختلافها» مطرح است نه «گذار از منافع ملی» و نه «هضم شدن در بازی دیگران». از سوی دیگر از نگاه ناظران، متنوعسازی روابط در چارچوب اورآسیای بزرگتر راهحلی امتحانشده و موفقیتآمیز در زمینه کسب منافع برای ایران و شکست طرحهای قلدرمابانه آمریکایی است. افزون بر آن، نگاه بیشتر به غرب که در دولت قبل بر حوزه سیاست خارجی حاکم بود، در دولت رئیسی تعدیل شده به طوری که دولتمردان از ترمیم مناسبات با همه کشورها، همسایگان و منطقه گرفته تا اروپا و حوزه کارائیب را در دستور کار قرار دادهاند.
اکنون نکته این است که همگرایی غولهای اورآسیایی با یکدیگر، این ظرفیت را فراهم میکند که سلطهجویی اقتصادی دولت آمریکا و اجبار و تهدید واشنگتن علیه سایر دولتها را به چالش کشد. از آن طرف اقدامات روسیه نیز نشان میدهد که راهبرد اوراسیای بزرگ چندقطبی را دنبال میکند. از نگاه روسیه اگر این کشور فقط با چین همگرا شود،وابستگی نامتقارن به پکن ایجاد میشود که قدرت نفوذ زیادی را برای چین در مورد مسکو فراهم میکند. بنابراین، روسیه درصدد است مشارکت چندوجهی اقتصادی خود را با ایران، هند، کرهجنوبی، قزاقستان و سایر کشورهای اوراسیا نیز عمیقتر کند. این مدل مشارکت روسیه و چین را پایدارتر و بادوامتر میکند زیرا یکی از دو طرف نفوذ بیش از حد بر دیگری نخواهد داشت.
دیپلماسی سوءظن و بیاعتمادی
جهتگیری و پیشینه تاریخی رویکرد و عملکرد آمریکا نشان میدهد واشنگتن درصدد است تا روسیه را از آلمان، چین، ترکیه، اوکراین، آسیای مرکزی، هند و ایران دور کند. بدیهی است که شکلگیری مشارکت میان مسکو-پکن-تهران، چالش بزرگی برای سلطه ایالات متحده در اورآسیا محسوب میشود، در نتیجه واشنگتن در برابر هر نوع همگرایی منطقه واکنش خواهد داشت.
کارشناسان میگویند آمریکا، برای این هدف خود، از سوءظن و بیاعتمادی میان کشورهای هدف، استفاده میکند و برای دور کردن ایران از چین و مسکو و سایر کشورهای منطقه نیز بر این راهبرد طی طریق میکند، آنگونه که تاکنون از این روش استفاده کرده است؛ «راهبرد دیپلماسی بیاعتمادی و تفرقه».
اگرچه طبق آماری که «سازمان توسعه و تجارت ایران» منتشر کرده، به نظر میرسد در چند دهه اخیر از ظرفیتهای موجود برای توسعه روابط ایران و روسیه استفاده بهینه نشده است و به همین دلیل شاهد سطح غیرکافی همکاریهای اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور هستیم، اما اکنون قدرتهای منطقه، مصمم به پیشبرد ابتکار «مشارکت بزرگ اوراسیایی» هستند.
از نگاه ناظران؛ همچنین منافع متقابل و اشتراکات در حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باعث شده که تهران و مسکو بیش از پیش به سمت همکاری با یکدیگر جذب شوند؛ مشترکاتی مانند اجماع نظر بر سر بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی، مقابله با تروریسم، تقابل با رویکرد قلدرمآبانه آمریکا، ترویج چندجانبهگرایی.
ایران میتواند اهرمها و ظرفیتهای خود را تقویت کند تا به توافقهای عادلانهتری دست یابد؛ این امر در صورتی رخ میدهد که تهران ارتباطات اقتصادی خود را از طریق همگرایی با هر دو کشور روسیه و چین و همچنین با دیگر کشورهای اورآسیا متنوعتر کند.
ایران و ضرورت تنوعبخشی ارتباطات با سایر کشورها
«گلن دیزن» استاد دانشگاه در نروژ و کارشناس روسیه در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا پیشنهاد کرد ایران نیز استراتژی مشابه مسکو، یعنی تنوعبخشی در ارتباطات اقتصادی را دنبال کند که چارچوب اصلی مشارکت بزرگ اورآسیایی را تشکیل میدهد.
از نظر وی «در واقع ایران میتواند اهرمها و ظرفیتهای خود را تقویت کند تا به توافقهای عادلانهتری دست یابد؛ این امر در صورتی رخ میدهد که تهران ارتباطات اقتصادی خود را از طریق همگرایی با هر دو کشور روسیه و چین و همچنین با دیگر کشورهای اورآسیا متنوعتر کند.