وین – ایرنا – باوجود پیشرفت هایی در روند مذاکرات وین و در حالی که همچنان برخی مسائل کلیدی باقی‌مانده و طرف‌های غربی، به ویژه آمریکا از اتخاذ تصمیمات سیاسی به بهانه‌های مختلف طفره می‌روند، صبر راهبردی جمهوری اسلامی ایران نیز برای دست یابی به توافق نهایی رو به پایان است.

هرچند جمهوری اسلامی ایران ضرب‌الاجلی را در مذاکرات تعیین نکرده و با هدف دست یابی به توافق نهایی در گفت‌وگوها حضور دارد اما اگر طرف‌های مقابل ظرف روزهای آینده اراده‌ای از خود برای پیشرفت مذاکرات نشان ندهند، ادامه گفت‌وگوها با چالش‌هایی مواجه خواهد بود.

دولت دموکرات جو بایدن برغم گذشت یک سال از ورود به کاخ سفید و محکوم کردن اقدامات یکجانبه دولت سابق این کشور در خروج از توافق ایران و گروه ۱+۵ تاکنون دربرابر هرگونه اقدام معتبر برای جبران رفتار نادرست گذشته کوتاهی کرده است.

فقط سه ماه طول کشید تا دولت بایدن ادعای تمایل برای بازگشت این کشور به برجام را به مرحله شرکت در مذاکرات وین تبدیل کند اما تا به این لحظه سیاست موسوم به فشار حداکثری و رویکرد تنبیهی این کشور نسبت به کشورهایی که مایلند تا درچارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، روابط عادی تجاری با جمهوری اسلامی ایران داشته باشند تغییر نکرده است.

بعد از شش دور مذاکرات نوبت اول که در آن انتظارات جمهوری اسلامی ایران درباره نحوه احیای توافقات سال ۹۴ مطرح شد، طرف‌های غربی فرصت داشتند تا از فرصت استقرار دولت سیزدهم برای جمع‌بندی واقع‌گرایانه درباره ملزومات بازگشت ایالات متحده به توافق برجام و تسریع روند گفت‌وگوها استفاده کنند. اما آن‌ها با بکارگیری تاکتیک تعیین ضرب‌الاجل‌ و مقصرنمایی ایران تلاش کردند تا زمان را برای دست یابی به توافق محدود نشان داده و به زعم خود سریع‌تر به توافق برسند.

بحث دیگری که هم زمان با برگزاری مذاکرات از سوی طرف‌های غربی به عنوان پشتوانه تعیین ضرب‌الاجل‌های ساختگی دامن زده می‌شود کاهش زمان گریز هسته‌ای ایران است.

این مفهوم ابداعی غربی‌ها، برای اشاره به بازه زمان لازم جهت انباشت مواد هسته‌ای مورد نیاز برای ساخت یک بمب هسته‌ای است. آن‌ها ادعا می‌کنند که با محدودیت‌های اعمال‌شده در توافق هسته‌ای برجام، این زمان به یک سال رسیده بود.

این در حالیست که جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه در دکترین دفاعی خود، ساخت سلاح هسته‌ای را مشروع ندانسته و تاکید دارد که به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاح‌های اتمی (ان‌پی‌تی) و عضوی از آژانس بین المللی انرژی اتمی، از حق دستیابی به فناوری هسته‌ای برای مقاصد صلح آمیز برخوردار است.

علاوه بر این، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکنون بارها از تاسیسات هسته‌ای ایران بازدید کرده‌اند اما هرگز مدرکی که نشان دهد برنامه صلح آمیز انرژی هسته‌ای این کشور به سمت مقاصد نظامی انحراف داشته باشد، پیدا نکرده‌اند.

آنچه مشخص است، وجود یک قصد سیاسی برای استفاده از عبارت «گریز هسته‌ای» با معنای غیراصلی خود در رابطه با ایران است. سیمون هاندرسون مدیر برنامه برنشتاین مؤسسه واشنگتن که آگاهی کاملی در خصوص مسائل اشاعه هسته‌ای و شبکه عبدالقادر پاکستانی دارد در مقاله‌ای در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۲۱ می‌نویسد: «اصطلاح «گریز» اغلب در بحث‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران استفاده می‌شود، اما معنای دقیق و پیامدهای آن اغلب نامشخص یا متناقض است. از نظر حقوقی، این به زمانی اشاره دارد که یک کشور مشتاق سلاح هسته‌ای می‌تواند از تعهدات خود تحت معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای که به رسمیت شناخته‌شده، خارج شود.... در اصطلاح فنی، گریز به زمانی اشاره دارد که یک کشور به قابلیت تسلیحات هسته‌ای به‌عنوان یک عمل انجام شده دست می‌یابد، قبل از اینکه بتوان آن را با فشار دیپلماتیک یا اقدام نظامی متوقف کرد.»

باید این نکته را هم در نظر داشت که حتی اگر کشوری به مقدار کافی از اورانیوم با غنای بالا دست پیدا کند، هیچ دلیلی وجود ندارد که بتواند یک بمب یا کلاهک اتمی با قابلیت اطمینان مناسب بسازد. ساخت یک بمب یا کلاهک هسته‌ای قابل اعتماد نیازمند انجام تست و آزمایش‌های مربوطه است و نمی‌توان برای یک بمب بدون انجام تست‌های لازم، اعتباری قائل بود. چنانچه تست‌های اولیه موشک‌های هسته‌ای کره شمالی نیز با شکست‌های زیادی رو به رو بود.

ساحل شاه کارشناس موسسه ELN می‌گوید: «وقتی صحبت از معیارهای مربوط به برنامه هسته‌ای ایران می‌شود، زمان گریز نام بازی بوده است، اما کاربرد آن کاملاً محدود است، زیرا شامل زمان لازم برای طراحی، ساخت، یا کنار هم قرار دادن اجزای بمب یا خود سلاح، نمی‌شود.» «تمایل برخی کشورها، یعنی ایالات متحده و شرکای فراآتلانتیکی آن، برای تأکید زیاد بر زمان گریز، عمداً مدت زمانی را که ایران از داشتن یک ذخایر معنی دار اورانیوم بسیار غنی شده به یک سلاح هسته‌ای قابل استفاده طی می‌کند، نادیده می‌گیرد.»

همچنین میخائیل اولیانوف، مذاکره‌کننده ارشد روسیه، با صراحت بیشتری به فارین پالیسی گفته است: «زمان گریز کذایی، این یک مفهوم امریکایی است. ما اصلاً آن را به اشتراک نمی‌گذاریم.» «حتی اگر آنها مقدار قابل توجهی مواد هسته‌ای تولید کنند، چه می‌شود؟ بدون کلاهک نمی‌توان از آن استفاده کرد و ایرانی‌ها کلاهک ندارند و تا مدت‌ها به فناوری‌های مربوطه دست نخواهند یافت.»

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که طرف‌های غرب با بکارگیری تاکتیک‌های مختلف مذاکراتی تلاش می‌کنند تا یک شتابزدگی کاذب بر گفت‌وگوها تحمیل کنند که نتیجه آن، پذیرش خواسته‌های طرف غربی در مذاکرات باشد.

اما فارغ از رویکردهای غیرسازنده طرف غربی، شنیده‌ها حاکیست که مذاکرات به دلیل تعلل طرف‌های غربی وارد مرحله فرسایشی شده و در صورت ادامه این روند شاید سیاست گذاران کشور ناچار به تجدید نظر درباره راهبرد مذاکراتی خود شوند.

به گفته افراد آشنا با فضای مذاکرات، این شیوه ناپسند طرف‌های غربی‌ها است که معمولا در میانه مذاکرات سعی می‌کنند طرف مقابل خود را برای گرفتن امتیاز هر چه بیشتر تحت فشار قرار داده و گفت‌وگوها را فرسایشی کنند.

اما آنها باید طبق تجربه بدانند که اینگونه رفتارها با ایران کارساز نیست و بازی مقصر نمایی به ویژه از سوی فرانسه که در آن مهارت ویژه ای دارد و در ماه‌های اخیر هم انگلیس با احساس رهایی از قید بندهای اتحادیه اروپایی به آن پیوسته نمی‌تواند بدون واکنش ایران بماند.

آنچه طرف غربی به ظاهر فراموش کرده‌ این واقعیت است که برجام به لطف رویکرد مسئولانه و خویشتن‌داری جمهوری اسلامی ایران زنده است، نه ایالات متحده که به طور یکجانبه و غیرقانونی از آن خارج شد و تلاش کرد تا سندی را که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تایید شده نابود کند.

به تعبیر دیگر اگر ایالات متحده و شرکای اروپایی‌اش دچار فراموشی شده‌اند، نظام بین‌الملل تحولات چهار سال اخیر را فراموش نکرده و ضروری است تا پیش از پایان صبر راهبردی ایران با برداشتن گام‌ها معنادار و اقدام محور، تمایل معتبر خود را برای دستیابی به توافق ظرف روزهای آینده نشان دهند.