در بخش نخست، نگاهی داشتیم به تحلیل شماری از رسانههای آمریکایی و روسی از پشت پرده وقایع قزاقستان و چگونگی شروع بحران و در بخش دوم، به تحلیل دیگر رسانههای غربی از نقش «بنیاد سوروس» برای انقلاب رنگی در قزاقستان، پرداختیم. در بخش سوم مقصد بعدی احتمالی انقلاب رنگی در آسیایمیانه مورد بررسی قرار گرفت و در بخش چهارم و پایانی استاد دانشگاه تولسای آمریکا دلایل شکست انقلاب رنگی در قزاقستان را برشمرد.
قزاقستان از روزهای نخست سال ۲۰۲۲ شاهد تنشهای داخلی شدیدی شد. بهانه ابتدایی اعتراضات سراسری مردم علیه دولت این کشور، افزایش قیمت سوخت بود و به تدریج خواستههای سیاسی و مدنی بیشتری مورد توجه مخالفان قرار گرفت و بر شدت ناآرامیها افزوده شد.
گذشته از عوامل داخلی اولیه که بروز بحران در این کشور را باعث شد اما رویکرد کشورها و قدرتهای خارجی به مسائل این کشور قابل توجه و متضاد بود. از یک سو دولتهای غربی ضمن حمایت سیاسی از اعتراضات، با مداخلات، اظهارات و حتی حمایتهای مالی از مخالفان بر آتش ناآرامیها افزودند و در طرف مقابل روسیه و چین خواستار آرامش و برقراری نظم و امنیت در این کشور میشدند.
گروه پژوهش ایرنا گفت وگویی را با «جرمی کوزماروف» ترتیب داده است. این استاد تاریخ در «دانشگاه تولسا» (Tulsa) آمریکا و نویسنده چهار کتاب گوناگون در مورد سیاست خارجی ایالات متحده اعتقاد دارد، تحولات اخیر در قزاقستان بخشی از دسیسههای واشنگتن برای راهاندازی یک انقلاب رنگین بود تا از این طریق فشار بر روسیه و چین را بیشتر کند.
سردبیر مجله CovertAction و نویسنده کتابهای «افسانه ارتش معتاد» و «جنگهای بی پایان اوباما» تاکید دارد کاخ سفید تلاش دارد در قزاقستان انقلابهایی همچون اوکراین، گرجستان و ... را رقم بزند و افراد وابسته و نزدیک به خود را در راس دولت قرار دهد و از این طریق متحدان روسیه و دامنه حرکتی «ولادیمیر پوتین» را تنگ کند.
در بخش ذیل مشروح مصاحبه با کوزماروف آمده است:
آمریکا به دنبال انقلاب رنگی در قزاقستان
ایرنا: برخی کارشناسان تحولات اخیر در قزاقستان را به عنوان یک انقلاب رنگی توصیف کردند. چرا در این کشور میبایست انقلاب رنگی رخ بدهد؟
جرمی کوزماروف: از دیدگاه آمریکا باید یک انقلاب رنگی در قزاقستان رخ بدهد زیرا دولت فعلی این کشور متحد روسیه است و ایالاتمتحده اکنون جنگ سرد جدیدی را علیه مسکو به راه انداخته و سعی دارد کشورهایی را که در مدار روسیه قرار دارند به داخل چرخه نفوذ و مدار سیاسی خود وارد کند. اوکراین نمونهای است که در سال ۲۰۱۴، ایالات متحده از یک انقلاب رنگی یا کودتا در آن حمایت کرد؛ تحولات اوکراین منجر به برکناری یک رهبر طرفدار روسیه (ویکتور یانوکوویچ) و روی کار آمدن یک حکومت متمایل به غرب در کیف شد؛ وی سپس آتش جنگ را در شرق اوکراین روشن کرد.
هدف واشنگتن در حمایت از ناآرامیهای قزاقستان گسترش ناتو به شرق و محاصره نظامی روسیه است تا بتواند کل منطقه را تحت کنترل واشنگتن قرار دهد.
همچنین در بلاروس هم اتفاق مشابهی در سال ۲۰۲۰ رخ داد و ایالات متحده انقلاب رنگی را علیه «الکساندر لواکشنکو» که یک سوسیالیست متحد با روسیه است، به راه انداخت. هدف واشنگتن گسترش ناتو به شرق و محاصره نظامی روسیه است تا بتواند کل منطقه را کنترل کند و در نهایت بتواند بیثباتی و تغییر رژیم در روسیه را با هدف تاثیرگذاری بر حکومت پوتین رقم بزند. وی قدرت روسیه را از زمان «بوریس یلتسین» تاکنون تقویت کرده و توانسته است در همکاری با چین اتحادی را علیه آمریکا راهاندازی کند.
ایرنا: چه اطلاعات و شواهدی وجود دارد که تأیید کند انقلاب رنگی در قزاقستان رخ داده است؟
کوزماروف: سند اصلی برای دخالت ایالات متحده در امور قزاقستان برخی اظهارنظرهای رهبران واشنگتن است که روسیه را متهم به مداخله در قزاقستان میکنند. همچنین این واقعیتی است که ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ بیش از یک میلیون دلار به گروههای جامعه مدنی در قزاقستان از طریق گروه ملی کمک برای دموکراسی (NED) اهدا کرد (ارقام ۲۰۲۱ در دسترس عموم قرار نگرفته است). NED در دهه ۱۹۸۰ برای انجام وظایفی تشکیل شد که به صورت سنتی توسط آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) انجام میشد. این وظایف شامل نفوذ در اتحادیههای کارگری و حمایت از سیاستمداران مخالف در رسانههای کشورهایی است که دولتهای آنها گرایش چپ دارند یا متحد روسیه هستند. پول NED در قزاقستان به رسانههای مروج دیدگاههای ضد دولت قزاقستان و حمایت از تظاهرات تعلق گرفت. همچنین بخشی از این کمک مالی به گروههایی داده شد که نقض حقوق بشر این دولت را با هدف سرنگونی و جایگزینی آن با رژیمی همسو با ایالات متحده، رسانهای و برجسته میکنند. دولت طرفدار واشنگتن دولتی است که از اهداف ایالات متحده همچون عضویت در ناتو حمایت میکند.
الگوی آمریکا در راهاندازی انقلاب رنگی بهرهبرداری از نارضایتی عمومی نسبت به دولتهای طرفدار روسیه و تلاش برای تغییر رژیم بوده است.
ایرنا: آیا وقایع قزاقستان شبیه انقلاب رز سال ۲۰۰۳ در گرجستان است؟ آمریکاییها برای انجام انقلاب رنگی در گرجستان چه کردند؟
کوزماروف: به اعتقاد من یک الگو در منطقه وجود دارد. ایالات متحده از نارضایتی عمومی از دولتهای طرفدار روسیه استفاده استفاده و تلاش میکند تا روند تغییر رژیم را کلید بزند. در گرجستان، در اوایل دهه ۲۰۰۰، ایالات متحده از انقلاب رنگی حمایت کرد که منجر به برکناری «ادوارد شواردنادزه» رهبر طرفدار روسیه شد. کاخ سفید پول را به این کشور سرازیر و از جمعیت جوانان ضد شواردنازه حمایت کرد و تغییر رژیم را کلید زد. در نهایت «میخائیل ساکاشویلی» که فارغ التحصیل دانشگاههای ایالات متحده و حامی حمله آمریکا به عراق بود، جایگزین شواردنازه شد. ساکاشویلی با افراد کلیدی در دولت جورج دبلیو بوش ارتباط داشت و در مقایسه با شواردنازه، دشمن روسیه محسوب میشد. این فرد جدید خودش بسیار فاسد بود و در سال ۲۰۰۸ زمانی که تلاش داشت یک جنبش جداییطلب در آبخازیا و اوستیای جنوبی را سرکوب کند، جنگی را با روسیه به راه انداخت. انقلاب رز گرجستان شبیه مداخله و حمایت ایالات متحده از سایر انقلاب های رنگی علیه رهبران مورد حمایت روسیه در کشورهایی مانند قرقیزستان سال ۲۰۰۵ ، اوکراین و تحولات سال گذشته بلاروس بود.
ایرنا: به نظر میرسد تلاش آمریکا برای ایجاد یک انقلاب رنگی در قزاقستان شکست خورده است. دلیل شکست این انقلاب چیست؟
کوزماروف: دلیل اصلی شکست انقلاب رنگی مورد حمایت آمریکا در قزاقستان این است که «مختار ابلیازوف» رهبر جنبش مخالف، شخصیتی بسیار مشکوک و فاسد است که در گذشته متهم به اختلاس ۶ میلیارد دلاری از خزانه داری قزاقستان و قتل رئیس سابق بانک دولتی برای احراز سمت وی بود. او در دادگاهی در بریتانیا به خاطر جرایم مالی محکوم و مجبور شد به فرانسه درخواست پناهندگی بدهد.
علاوه بر این جنبش اپوزیسیون یکپارچه نبود و در مورد آینده قزاقستان دیدگاهی برای ارائه نداشت. همچنین دولت کنونی قزاقستان به ریاست «قاسم جومارت توکایف»» به برخی دستاوردهای اقتصادی مثبت در کشور دست یافته است؛ برای نمونه وی توانست تولید مواد غذایی در کشور را افزایش دهد. توکایف همچنین از سرمایه گذاری چین در چارچوب طرح یک کمربند یک جاده (BRI) که برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ در قزاقستان اعلام شد، حمایت کرده است.چین در ابتکار BRI تعهد داده است سرمایهگذاری سنگینی را در راه آهن و زیرساختها قزاقستان انجام دهد که میتواند اقتصاد این کشور را تقویت کند.
قزاقستان همچنین از اتحاد با روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا که مسکو ایجاد کرده است، مزایای زیادی را کسب میکند. بنابراین، مردم قزاقستان میدانند که شاید دولت فعلی مستبد و به شدت ناقص باشد، اما چشماندازهای خوبی برای آینده کشور بهویژه با ابتکار چین که توکایف در حال پیشبرد آن است وجود دارد. مردم قزاقستان احساس میکنند گزینه جایگزین ممکن است بسیار بدتر باشد. آنها بهترین آینده خود را در تداوم اتحاد با روسیه و اتحادیه اوراسیا و همکاری با چین میدانند تا اینکه به اروپا و غرب نزدیک شوند. لازم به ذکر است که آنها نمیخواهند ارتباط خود را به طور کامل با غرب قطع کنند.
ایالات متحده اغلب در بسیاری از کشورها با برخی از واپسگراترین جناحهایی اتحاد برقرار میکند که ضد دموکراتیک هستند. این اقدامات با ادعاها و لفاظیهای ایالات متحده در تناقض است.ایرنا: به نظر میرسد تلاش آمریکاییها برای انقلاب های رنگی در سایر کشورهای دیگر هم چندان موفق نبوده است. دلیل این ناکامیها چیست؟
کوزماروف: به دلایل گوناگون انقلابهای رنگی مورد حمایت ایالات متحده موفقیت اندکی داشتهاند. علت آن است که بسیاری از مردم و دولتها در سراسر جهان فجایعی را که در کشورهای لیبی، سوریه و اوکراین رخ داد، مشاهده کردهاند. در این کشورها دولت آمریکا سیاست تغییر رژیم را دنبال کرد. آنها ایالات متحده را با امپراتوریهای استعماری اروپایی گذشته مقایسه میکنند. علاوه بر این ایالات متحده اغلب در بسیاری از کشورها با برخی از واپسگراترین جناحهایی اتحاد برقرار میکند که ضد دموکراتیک هستند. این اقدامات با ادعاها و لفاظیهای ایالات متحده در تناقض است.
به عنوان جایگزینی برای ایالات متحده، بسیاری از کشورها میخواهند مستقل باشند و متحد شدن با روسیه و چین را مفید میدانند. هر دوی این کشورها با هم متحد شدهاند و اکنون قویتر هستند. آنها ارتش قویتری نسبت به قبل دارند و میتوانند منافع بیشتری را در قالب فرصتهای اقتصادی، تجارت و سرمایه گذاری برای کشورها فراهم کنند. چین به کشورهایی همچون قزاقستان حمایت اقتصادی فراوانی را از طریق همکاری در طرح «یک کمربند یک جاده» ارائه میکند. این ابتکار نه تنها سرمایه لازم برای پروژههای زیرساختی مورد نیاز را تأمین میکند، بلکه چشمانداز همگرایی اقتصاد کشورها با یکدیگر و پیوند آنها با اقتصاد رو به رشد چین را فراهم میکند.
بسیاری از مردم جهان، اکنون در شرق آینده بهتری را نسبت به غرب متصور هستند. جهان غرب به طور فزایندهای ریاکارانه به نظر میرسد؛ غرب در بحران های اقتصادی غوطهور است و همکاری با آن دیگر منافع چندانی را برای کشورهای به اصطلاح در حال توسعه به ارمغان نمیآورد. غرب اکنون از بسیاری از نیروهای فاسدی مانند ساکاشویلی، زبلیازوف، پوروشنکو/زلنسکی (اوکراین) و بسیاری دیگر حمایت میکند که هیچ کس آنها را نمیخواهد.