نوزدهمین عصرانه بهرهوری انجمن بهرهوری، روز یکشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۰ با حضور صاحبنظران و متخصصان برگزار شد که در ادامه چکیده دیدگاههای مطرح شده، ارائه میشود.
«حجت میرزایی» استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به این موضوع که بنگاههای اقتصادی در اکوسیستمی متشکل از شرایط جهانی، صنعتی و ملی فعالیت دارند، میگوید: در اکوسیستم ضدبهرهور نمیتوان از یک بنگاه انتظار بهرهوری داشت، بنگاههای بزرگ در سطح جهانی از برخی از مولفههای مهم همانند فناوریهای نوین و پارادایمهای مدیریتی بهره میگیرند، همچنین ساختارهای جامعه مدنی همانند تشکلهای مدیریتی و اقتصادی، ساختار و عملکرد دولت و کیفیت نهادی، ساختار کیفیت، سیاستها و ساختارهای صنعتی، محیط عمومی کسبوکار، الگوها و بستر تاریخی، بازار کالا و نیروی انسانی، مدیران صنعتی، توسعه یافتگی بازارهای مالی، سیاستهای تجاری و صنعتی از جمله موارد دیگر موثر در عملکرد شرکتهاست.
نبود بازار حرفهای ارزیابی مدیران در ایران
حجت میرزایی نبود بازار حرفهای مدیران را یک خلاء در سیستم مدیریتی کشور دانست و میافزاید: نمیتوانیم بر پایه معیارهایی مشخص عملکرد مدیران را بهصورت حرفهای ارزیابی کنیم، چرا که عموم مدیران بخش دولتی با فشار و توصیههای سیاسی انتصاب و با همان توصیهها نیز ماندگار میشوند. حتی اگر یک مدیر در تمامی مجموعههای محل خدمت ناکارآمد عمل کرده باشد این کارنامه غلط هیچ تاثیری در انتخاب نشدن وی ندارد و میبینیم که مدیران به راحتی در مجموعههای کاملا بیربط عزل و نصب میشوند.
آسیبهای جدی صنعت ایران
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ارتباط با آسیبهای جدی صنعت ایران میگوید: فقدان توسعه استراتژی توسعه صنعتی، مقیاس کوچک و غیراقتصادی، مکانیابی نادرست، توزیع فضایی ناموزون، فناوری پایین، خامفروشی و فقدان تکمیل زنجیره ارزش، بهرهوری پایین، فرسودگی ماشینآلات و عدم توانایی نوسازی آن بهعلت نوسات شدید ارز، فقدان بازار مدیریت حرفهای، پایین بودن سطح سرمایه انسانی، حکمرانی صنعتی و شرکتی ضعیف وابستگی شدید به صادرات نفتی و اتکا به تامین مالی بانکی از جمله آسیبهای جدی بخش صنعت و معدن است. نبود شرکتهای بزرگ در صنایع الکترونیک و پایین بودن سهم ایران در بنگاههای با تکنولوژی بالا که میتوانند رقابتپذیر باشند، یک معضل اساسی است. ۷۰ درصد نیروی انسانی شاغل در بنگاههای صنعتی کشور دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم هستند که یک چالش محسوب میشود، با در نظر گرفتن مدرک فوق دیپلم این آمار ۸۰ درصد میشود.
بهطور اساسی، رشد اقتصادی نیارمند انباشت سرمایه و بهرهوری است و ۱۰ سال گذشته را ایران با نرخ رشد صفر تجربه و طی کرده اما فاجعه بزرگتر این است که نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص طی سه سال اخیر صفر و منفی شده و حتی در سطح جبران استهلاک نیز سرمایهگذاری نشده است.
تنزل جایگاه مدیران در ایران
«محمدرضا سعیدی» متخصص در مدیریت شرکتهای بزرگ و هلدینگها و مدیرعامل سابق پتروشیمی جم نیز در این نشست از نوآوری، بهرهوری و کیفیت زندگی به عنوان یک چرخه که هر یک علت و معلول یکدیگر هستند، نام میبرد و بیان میکند: این روند برای پیشبرد اهداف در هر مجموعهای لازم و ملزوم یکدیگر هستند. این چرخه در هر سه حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چنانچه بهدرستی عمل کند، شاهد شکوفایی و در صورت ناکارآمدی با روند نزولی کیفیت زندگی و بهرهوری مواجه خواهیم شد.
مدیرعامل سابق پتروشیمی جم، تنزل جایگاه مدیریتی را از چالشهای موجود عنوان کرد و میگوید: متاسفانه در ایران کمتر مدیری با برنامه وارد یک بنگاه اقتصادی میشود و عمده مباحث درخواستی از یک مدیر استخدام و جابهجا کردن افراد گزینشی و مورد نظر افرادی است که این منصب مدیریتی را به آن مدیر دادهاند! نبود چشمانداز و برنامه برای آینده، استراتژی رشد و بالا بودن چرخش مدیران در بنگاههای اقتصادی، نبود دانش و تجربه لازم موارد دیگری از مشکلات این بنگاههاست.
وی در ادامه به جایگاه ایران در شاخص رقابتهای جهانی میپردازد و بیان میکند: از منظر جهانی و طبق آمارهای سازمان ملل در شاخص رقابت جهانی در میان ۱۴۱ کشور، ایران رتبه ۹۹ را دارد. یکی از این شاخصهای بسیار مهم که چالش شرکتهای ایرانی بوده، هیات مدیره است؛ سازه هیات مدیره به معنی مدیر کارآمد، با تخصص و مهارت و در جای درست تعریف شده است که متاسفانه این افراد با مهارت در خوشبینانهترین حالت در جای نادرستی بهکار گرفته شده و در بدترین حالت نیز فرد ناشایست با مهارت نادرست در جای مهم بهکار گرفته شده و این مساله مهم و اساسی وجود مدیران بیربط در منصبهای مدیریتی مهم است. انتخاب هیات مدیره شرکتها در ایران از وضعیت اسفناکی برخوردار است، برپایه آمارهای جهانی رتبه ایران در این بخش در میان ۱۳۷ کشور رتبه ۱۲۵ بوده که به عنوان یکی از چالشهای کلیدی نیازمند بازنگری و اصلاح است.
سعیدی: با وجود جنبش مدرکداران بیسواد نمیتوان به ایدهآلهای شرکتی با بهرهوری مطلوب دست پیدا کرد که یکی از مصیبتهای کشور افراد دارای مدرک بدون دانشی است که در پستهای مدیریتی مهم قرار دارند.
اصل ۴۴ قانون اساسی مانع موثر در توسعه اقتصاد کشور
«سیدرضا نوروززاده» رئیس اسبق ایدرو و مدیرعامل سابق شستا هم با بیان این موضوع که نتیجه اقتصاد بهرهور و کارآمد یک جامعه در کیفیت زندگی مردم آن نشان داده میشود، یادآور میکند که رتبه ایران در این بخش ۱۲۳ از ۱۶۷ است که ثابت میکند هر اقدامی تاکنون انجام شده نتیجهای برای بهبود کیفیت زندگی مردم نداشته است. داشتن برنامه مدون برای یک بنگاه اقتصادی، نیروی انسانی ماهر و متخصص و ساختار سازمانی سه عامل مهم در موفقیت یک بنگاه اقتصادی است و چنانچه ساختارهای یک سازمان در یک چیدمان درست قرار نگیرند، مانند بمبهای بیصدا ارزشها را تخریب خواهند کرد.
سیدرضا نوروززاده اصل ۴۴ قانون اساسی را مانع موثر در توسعه اقتصاد کشور میداند و یادآور میشود: در سال ۱۳۴۶ در مجلس وقت مصوب شد که سازمان گسترش یک سازمان توسعهای و دولتی اما تابع قانون تجارت و از شمول قوانین مجلس خارج است یعنی چنانچه مجلس قانونی را مصوب کند اگر شامل این سازمان باشد مستلزم ذکر نام است که نتیجه این اختیار تاسیس ۴۰۰ شرکت در ایران بود و وظیفه آنها گسترش صنعت ایران و نوسازی صنایع بود، بنابراین وظیفه این شرکت کارخانهداری نبود اما پس از انقلاب و مصادره کارخانهها، نقش سازمان گسترش از وظیفه اولیه به کارخانهداری تبدیل شد.
رئیس اسبق ایدرو و مدیرعامل سابق شستا همچنین بر ضرورت نحوه گزینش مدیران تاکید و بیان میکند: اگر این ساختار اصلاح نشود مسایلی که با آن دست به گریبانیم نیز حل و فصل نخواهد شد؛ با وجود این تعداد دانشگاه و این حجم از خروجیهای تحصیلکرده، چرا شاهد پیشرفت نیستیم؟ اگر این فارغالتحصیلان توانمند نیستند چرا کشورهای خارجی به سرعت آنها را جذب میکنند. شرایط کنونی حاکم بر ساختارهای مدیریتی نشان میدهد اگر گزینش مدیران در سطوح مختلف بر مبنای توانمندی، خلاقیت، ارزیابی و عملکرد درست نباشد، تمام ایدهها برروی کاغذ خواهد ماند چرا که مشکل ما نیروی انسانی نیست گزینش مدیران در سایه فشارهای سیاسی است. تا زمانیکه اصل ۴۴ قانون اساسی اصلاح نشود، این اصل مانع توسعه اقتصاد کشور است.
هزینه خروج هر فرد نخبه از کشور معادل یک میلیون دلار است
«نصرالله جهانگرد» رئیس هیات مدیره انجمن بهرهوری ایران با تاکید بر این که بنگاهها برای موفقیت باید در محیط ملی، صنعتی تجاری و محیط بینالمللی تعامل درستی داشته باشند، میگوید: این محیط شامل مباحث قانونگذاری، فرهنگ، قواعد کسب و کار و قوانین و نظامات مالی و بانکی و رقابت است که برای رسیدن به موفقیتهای تدوین شده باید ساختارهای اقتصادی اصلاح شود. مشکلات و معضلات حوزه صنعت ایران بر همگان آشکار است و در این میان بزرگترین مساله فقدان برنامهریزی و استراتژِی بوده که همه کارشناسان و متخصصان حوزه اقتصاد به آن اذعان دارند.
نصرالله جهانگرد نوآوری، بهرهوری و کیفیت زندگی را مباحث مهمی دانسته و میگوید که انجمن بهرهوری ایران نیز این مباحث را سرلوحه مباحث خود قرار داده و به لحاظ اهمیتی که این چرخه دارد باید همچنان به دنبال راهکارها و ایدههای نوآورانه جهت افزایش بهرهوری و در نهایت افزایش کیفیت زندگی برای عموم جامعه باشیم. همه میدانیم که سالهاست. بخش مهمی از نیروهای تحصیلکرده کشور مهاجرت میکنند و همه آنها جذب بخش صنعتی نمیشوند بنابراین طبق بررسی که صورت گرفته اگر به لحاظ ارزشگذاری اقتصادی مقایسه کنیم هزینه خروج هر فرد نخبه از کشور معادل خروج یک میلیون دلار است که این رقم غیر از ارزش و فرصت زمانی حدود ۱۶ ساله تحصیلی است که برای یک فرد نخبه در مقطع دکتری هزینه شده است. به این معنا که وقتی یک کشوری مثل آلمان یا کانادا تصمیم به پذیرش مهاجر با استفاده از فیلترهای تخصصی و بدون صرف هزینههای آموزش میکنند در واقع نیروی انسانی را که طی ۱۶ تا ۱۸ سال پرورش یافته و نخبه کشورهای دیگری است به راحتی جذب رونق اقتصاد خود میکند. جهانگرد: وقتی یک کشوری مثل آلمان یا کانادا تصمیم به پذیرش مهاجر با استفاده از فیلترهای تخصصی و بدون صرف هزینههای آموزش میکنند در واقع نیروی انسانی را که طی ۱۶ تا ۱۸ سال پرورش یافته و نخبه کشورهای دیگری است به راحتی جذب رونق اقتصاد خود میکند.
رئیس هیات مدیره انجمن بهرهوری ایران میافزاید: طی ۴۰ سال گذشته به جز دورهای محدود مناسبات بینالمللی در روابط تجاری با دنیا نداشتیم و در همان مقطع که طلیعه باز شدن مناسبات تجاری ایران بود، آثار آن به وضوح و بسیار صریح دیده شد چرا که دنیا به ارزشهای اقتصادی ایران پی برده و در این رقابت برد-برد تمایل و اشتیاق به همکاری دارند و چنانچه بسترها آماده و مسائل حل و فصل شود، شاهد رشد بسیار سریع اقتصادی و اجتماعی ایران خواهیم بود.
وی در پایان به برنامه ۲۰ ساله ایران در این ارتباط اشاره کرده و اظهار میکند: موضوعی که همواره مغفول مانده این است که در برنامه ۲۰ ساله ایران مصوب شده که ۷ شهر ایران از جمله تهران، مشهد، شیراز، تبریز، اصفهان و دو شهر دیگر جهانشهر شوند و به لحاظ زیرساختهایی نظیر دانشگاهها، مراکز درمانی، نیروی انسانی، مدنیت توسعه یافته، حمل ونقل و ارتباطات توسعهیافته حرفی برای گفتن در سطح جهانی داشته باشند که لوازم این کار فراهم نشد؛ امروز یک شرکت با بیش از هزار نیرو در یکی از این کلانشهرهای ما در مقایسه با یک شرکت کوچک زیر پلهای در ژنو یا دبی، یک شرکت محلی حساب میشود که این نتیجه ارتباطات بینالمللی و جهانشهر بودن است. دورهای در گذار اقتصاد ایران رخ داد که سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بانک توسعه صنعت ومعدن، سازمان مدیریت صنعتی و پارکهای صنعتی ۴ بازوی اقتصادی ایران برای ارتقا و توسعه مباحث صنعتی شکل گرفتند و ۴ حلقه زنجیرهایی بودند تا گذار ایران به دوره صنعتی را تسریع کنند اما متاسفانه هر ۴ حلقه از هم باز شده و بسیاری از کارکردهای خود را از دست داده است.