به گزارش روز یکشنبه ایرنا، بلومبرگ تارنمای آمریکایی نوشت، آمریکا، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و روسیه درگیر مبادله مواضعی در مورد ساختار امنیتی اروپا هستند. تا این لحظه، بخش اعظم اقدامات حول محور آمریکا و روسیه می چرخد. اما اروپایی ها به رهبری مکرون راه خود را به مذاکرات طرفین می گشایند. حال پرسش مطرح این است که دستور جلسه اروپایی ها چیست و در این بحران و فراتر از آن چگونه عمل خواهد کرد؟
بلومبرگ از هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا نقل کرده که گفته است مشکل تلاش برای تماس با اروپا زمانی که آمریکا به کمک متحدانش نیاز دارد، این است که قدرتی محوری (در اروپا) برای برداشتن گوشی وجود ندارد.
این قاره به رغم جمعیت بالا و قدرت اقتصادی اش، با تنوعی از فرهنگ ها، تاریخ، زبان ها و موضوعات سیاست خارجی (از لحاظ امنیتی) دست به گریبان است.
ناتو ۲۸ عضو اروپایی دارد و اتحادیه اروپا متشکل از ۲۷ عضو است که هر یک با درجات مختلفی از شور و شوق، این دوچرخه جمعی را پا می زنند. این مساله شروع به نشان دادن در بحران اوکراین کرده است.
روز جمعه، مکرون و ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه تلفنی گفت و گو کردند و نشانه هایی از انشعاب بین آمریکا و اروپا پدیدار شد، به طوری که مقام های فرانسوی اصرار داشتند که پوتین تمایل به منطقی بودن نشان داده است.
مکرون بارها از لزوم سیاست خارجی مستقل اروپایی سخن گفته و فرانسه به لحاظ تاریخی روابط بهتری با روسیه در مقایسه با بسیاری از دیگر کشورهای ناتو دارد که قدمتش به قرن هفدهم بازمی گردد.
ظاهرا فرانسه بر این باور است که آمریکا نسبت به استقرار نیروهای روسی در مرز اوکراین، بیش از حد واکنش نشان می دهد. اما جامعه اطلاعاتی آمریکا موافق این باور نیست.
علاوه بر مجامع دیپلماتیک آمریکا – روسیه و ناتو – روسیه، یک راه کاملا اروپایی نیز وجود دارد.
گزارش می افزاید، فرانسه و آلمان در کنار روسیه و اوکراین از اعضای مذاکرات فرمت نرماندی هستند، گروه کوچکی که روسیه و اوکراین اخیرا مستقیما در آن مشارکت دارند. در گذشته گروه نرماندی موفقیت هایی در کاهش سطح منازعه بین گروه های طرفدار روسیه و نیروهای دولتی اوکراین در منطقه دونباس در جنوب شرقی اوکراین داشته است.
براساس این گزارش، مکرون در مکالمه اش با پوتین ایده های جدیدی برای تنش زدایی را روی میز گذاشت که ممکن است در مذاکرات آتی فرمت نرماندی واقعیت یابد با فرض اینکه جنگی در روزهای آینده در نگیرد.
این رویکرد با جنبه دیگری از سیاست امنیتی و خارجی سنتی فرانسه همخوانی دارد که مواضع مستقلی را برای از تاکید انداختن ناتو را ایجاد می کند. در سال ۱۹۶۶، شارل دوگل رئیس جمهوری وقت فرانسه، این کشور را از ساختار نظامی این ائتلاف به طور موقت خارج کرد.
مکرون اغلب در مورد یک ارتش اروپایی پایدار اندیشیده که مطمئنا در توان کشورهای ثروتمند اروپایی است.
برای تشکیل یک ارتش بزرگ اروپایی تحت هدایت اتحادیه اروپا، علاوه بر حمایت فرانسه، به حمایت و موافقت آلمان، ایتالیا، لهستان و دیگر ارتش های بزرگ اروپایی نیاز است.
اگرچه مقام های آمریکایی اغلب از کوتاهی متحدان اروپایی ناتو در تحقق هدف اعلام شده اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی در بخش های نظامی شان گله می کنند، بودجه دفاعی جمعی اروپا (از جمله انگلیس) حدود ۳۰۰ میلیارد دلار است که بیش از سه برابر بودجه دفاعی روسیه است.
تشکیل یک ارتش اروپایی تحت هدایت اتحادیه اروپا در محدوده مالی این کشورها قرار دارد و ماجراجویی های پوتین ممکن است آنها را به این سمت سوق دهد.
آلمان عنصر کلیدی دیگری برای چنین ابتکار عملی است و طی چند روز گذشته سیگنال های دولت اولاف شولتس صدراعظم جدید این کشور، رویکرد نسبتا نرمتری را در قبال روسیه نسبت به دیگر اعضای ناتو در پیش گرفته است.
طبیعی است که این مساله با توجه به حجم بالای مبادلات تجاری دو کشور و فراتر از آن وابستگی آلمان به گاز طبیعی روسیه است.
با ادامه بحران، واشنگتن ممکن است به طور فزاینده ای برای حفظ همسویی قوی بین خط تندروی آمریکا – انگلیس و به نوعی رویکرد آشتی جویانه تر فرانسه و آلمان تقلا کند.
صدراعظم جدید قرار است اوایل ماه فوریه (بهمن) برای رایزنی با جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا در واشنگتن باشد.
بلومبرگ در ادامه این گزارش آورده است: پوتین صدالبته خوشحال خواهد شد که تهدیدهای او پیرامون اوکراین، باعث اختلاف جدی بین آمریکا و اتحادیه اروپا شود، نوعی سود ژئوپولیتیکی برای اهداف اصلی او که بازداشتن اوکراین از نزدیکتر شدن به غرب است. امید بزرگ دیگر وی به حاشیه راندن ناتو با ایجاد شکاف در میان اروپایی ها در میز مذاکره در بروکسل است. تاکنون، آمریکا موفق شده است همه را کمابیش در خط نگه دارد. امید می رود که ابتکارعمل مکرون، به پوتین فرصت های جدیدی برای بهره برداری از اختلافات ندهد.