تهران-ایرنا- ایران گستره‌ای فرهنگی است که آن را نمی توان به مرزهای جغرافیایی و بازه‌های تاریخی محدود کرد، شعر و ادبیات، عضو جدایی ناپذیر این تمدن است و شاعران، همیشه بهترین راویان این سرزمین بوده‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، شاعران همیشه مهم ترین راویان از وضعیت ایران بوده اند، ادبیات همواره بخش مهمی از فرهنگ ایرنا به شما می آید و عنصر جدایی ناپذیر تمدنی است که به نام ایران زمین می شناسیم. تمدنی که مزرها و تاریخ را با خود درنوردیده است.

این هفته را با آثار شاعران و پژوهشگران ایرانی، بگذرانید.

ابراهیم پورداوود؛ بنیانگذار ایرانشناسی

ابراهیم، پورِداوود، پورِباقر، پورِمحمدحسین رشتی ۲۰ بهمن ۱۲۶۴ در محله سبزه میدان رشت چشم به جهان گشود. پدرش بازرگان و ملاک، و مادرش دختر ملاحسن‌ خمامی، از مجتهدان بزرگ آن شهر بود. او تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در این شهر فرا گرفت. از خردسالی به سرودن شعر علاقه نشان داد، زمانی که در مدرسه حاجی‌میرزا حسن در سلک طلاب درس می‌آموخت، به مرثیه‌گویی پرداخت و دوستانش به وی تخلص لسان دادند. 
پورداوود، در ۱۲۸۴، در ۲۰سالگی به همراه برادر و استادش، عبدالرحیم خلخالی به تهران رفت و به آموختن طب قدیم پرداخت و از محضر محمدحسین‌خان سلطان الفلاسفه بهره برد، در سال ۱۲۸۷ به لبنان رفت و  در بیروت در مدرسه لائیک به فراگرفتن زبان و ادبیات فرانسه پرداخت و نام پورداوود را برای خود برگزید، در  حالی که برادرانش شهرت داوودزاده داشتند.

پورداوود، شهریور ۱۲۸۹ راهی فرانسه، نخست در شهر بووه (Beauvais) خود را برای ورود به دانشکده حقوق آماده ساخت و آن گاه در دانشگاه پاریس به تحصیل در رشته حقوق پرداخت و در انجمن ادبی پاریس با محمد قزوینی (میرزا محمد بن عبدالوهاب قزوینی مشهور به علامه قزوینی، ادیب و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران، ۱۲۵۶ تا ۱۳۲۸) آشنا شد و دوستی آن‌ها پایدار ماند. 

در ۱۲۹۴ پورداوود برای اقامت در سویس از راه بالکان به برلین رفت، اما آلمانی‌ها از خروج او جلوگیری کردند و او در همان سرزمین اقامت کرد و در سال ۱۲۹۵ش در دانشگاه برلین، و سپس در دانشکده ارلانگن به ادامه تحصیل در رشته حقوق پرداخت. وی در شهریور ۱۲۹۹ با دختر یک دندان‌پزشک آلمانی ازدواج کرد و در تیرماه ۱۳۰۱ یگانه فرزندش پوراندخت به دنیا آمد. 
پورداوود در ۱۳۰۳ به همراه خانواده به ایران بازگشت. در مهر ۱۳۰۴ به دنبال دعوت پارسیان هند به هندوستان رفت و دوسال و  نیم در آن‌جا ماند و به انتشار بخشی از ادبیات مزدیسنا و گزارش اوستا پرداخت، در ۱۳۰۷ بار دیگر به آلمان بازگشت و تفسیر جلد دوم یشت‌ها و خرده اوستا و نخستین جلد یسنا را به انجام رساند. 
او در ۱۳۱۱ به دنبال درخواست رابیندرانات تاگور (شاعر و متفکر صاحب نام هندی، ۱۸۶۱ تا ۱۹۴۱) است از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایران‌باستان به هند رفت و در دانشگاه ویسوبهارتی (Visva Bahrati)، واقع در شانتی نیکیتان به تدریس پرداخت و به دستیاری یکی از استادان آن‌جا به نام ضیاءالدین، ۱۰۰ بند از اشعار تاگور را از بنگالی به فارسی برگرداند. 
در فروردین ۱۳۱۳ از بمبئی به آلمان رفت و به کار ترجمه و گزارش اوستا پرداخت، سرانجام در ۱۳۱۶ به ایران بازگشت و در دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.
 وی مدت ۴ سال ریاست انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان را برعهده داشت، در ۱۳۲۵ دانشگاه تهران شصتمین سال تولد او را جشن گرفت و به همین مناسبت در ۱۳۲۵ یادنامه‌ای مشتمل بر شرح احوال و آثار او به کوشش محمد معین در دو جلد به چند زبان انتشار یافت.
 ۶ مهر ۱۳۲۴ پورداوود انجمن ایران‌شناسی را دایر کرد که تنها انجمن غیردولتی آن زمان بود. 

پورداوود در ۱۴دی ماه ۱۳۴۲ برای شرکت در بیست و ششمین کنگره خاورشناسان به دهلی رفت و به ریاست شعبه ایران‌شناسی در دانشگاه دهلی انتخاب شد. یک سال بعد، یعنی در ۱۳ دی ۱۳۴۳ دانشگاه دهلی در جشن باشکوهی درجه دکترای افتخاری به او اهدا کرد. در ۱۳۴۴ش پورداوود به عضویت آکادمی جهانی هنر و دانش ورل (که اعضای آن از برجسته‌ترین دانشمندان جهان‌اند) انتخاب شد و در همین سال نماینده پاپ، پل ششم در ایران به پاس خدمات انسان‌دوستانه پورداوود نشان شوالیه سن‌سیلوستر را به وی تقدیم کرد. 
در ۱۸ فروردین ۱۳۴۵ دولت هند نشان تاگور را (که بزرگ‌ترین نشان عملی و فرهنگی آن دولت به‌شمار می‌آمد و تا این زمان تنها ۴ تن از دانشمندان نامدار جهان موفق به دریافت آن شده بودند) به وی پیشکش کرد. پورداوود عالی‌ترین نشان علمی دولت آلمان را از رئیس جمهور وقت این کشور دریافت کرده است. 
پورداوود در ۱۳۴۲ش و به قولی ۱۳۴۳ش از دانشگاه تهران بازنشسته شد و در ۱۳۴۶ش عنوان استاد ممتاز دانشگاه را به دست آورد، از زمان بازنشستگی به بعد، به مطالعه و پژوهش گذراند و سرانجام در بامداد ۲۶ آبان ۱۳۴۷ درگذشت و در رشت، در آرامگاه خانوادگی خود به خاک سپرده شد.
پورداوود در طول سال‌ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود، معلمان و محققان نامدار در عرصه ادب و فرهنگ ایران شمرده می‌شوند. نام محمد معین، محمد مقدم، محمدکیوان پورمکری، یحییٰ ماهیار نوابی، بهرام‌ فره‌وشی، ساسان سپنتا، احسان یارشاطر، منوچهر ستوده، جلیل دوست‌خواه، ایرج افشار و...، به عنوان شماری از شاگردان پورداوود بر زبان‌ها می‌رود.

کتاب خرمشاه، مجموعه سخنرانی‌های ابراهیم پورداوود در هندوستان درباره آئین و تاریخ و زبان ایران قدیم است که در یک کتاب گردآوری شده اند.

زبان فارسی و لزوم آموختن آن، تقویم و فرق آیین مزدیسنا، فروردین و فره‌وشی، قصیده جم، ایران قدیم، و ایران نو، بخشی از مطالب این کتاب هستند. 

کتاب خرمشاه، در ۱۳۶ صفحه توسط انتشارات شفیعی منتشر شده است.

سیاوش کسرایی؛ راوی آرش کمانگیر

سیاوش کسرایی، ۵ اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان، متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان‌های نظام و دارالفنون تهران گذراند و در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، مشغول به تحصیل شد. پس از آن در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به اصل چهار ترومن، بانک ساختمانی و وزارت آبادانی و مسکن کار کرد.

در نیمه دوم دهه ۱۳۲۰ به آراء سوسیالیستی و سرانجام حزب توده گرایش یافت اما کمی با انقلاب اسلامی همراه شد. کسرایی و خانواده‌اش، پس از دستگیری شماری درخور توجّه از رهبران و فعالان سیاسی چپ‌گرا، به شهر کابل در افغانستان، مهاجرت کردند و در نیمه دهه ۶۰، در مسکو که یکی از شهرهای اتحادیه شوروی پیشین به شمار می‌رفت، اقامت گزیدند.

۱۹بهمن۱۳۷۴ کسرایی،  پس از ۳ ماه اقامت در وین اتریش، بعد از جراحی قلب، به دلیل ذات‌الرّیه، زندگی را بدرود گفت و او را در بخش مشاهیر گورستان مرکزی این شهر به خاک سپردند. مزار کسرایی در سال ۲۰۱۶ به عنوان مزار افتخاری شهر وین، معرفی و ثبت شد. کسرایی در وصیتنامه‌اش، امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) را متولی آثار خود، پس از مرگ قرار داده است.

از کسرایی بیش از ۱۶ مجموعه شعر از سال ۱۳۳۶ باقی مانده است که آخرین کار او  پس از مرگش منتشر شد، همه اشعار کسرایی در قالب یک مجموعه نیز منتشر شده اند: آوا (۱۳۳۶)، آرش کمانگیر (۱۳۳۸)، خون سیاوش (۱۳۴۱)، سنگ و شبنم (۱۳۴۵)، با دماوند خاموش (۱۳۴۵)، خانگی (۱۳۴۶)، به سرخی آتش، به طعم دود (۱۳۵۵)، از قرق تا خروسخوان (۱۳۵۷)، آمریکا!ا آمریکا! (۱۳۵۸)، چهل کلید (۱۳۶۰)، تراشه‌های تبر (۱۳۶۲)، پیوند (۱۳۶۳)، هدیه برای خاک (۱۳۶۸)، ستارگان سپیده‌دم (۱۳۶۸)، مهره‌ی سرخ (۱۳۷۴)، هوای آفتاب (۱۳۸۱).

منظومه آرش کمانگیر، یکی از مهم ترین آثار در ادبیات معاصر به شما می‌آید که نماینده شعر حماسی نیمایی است. 

کسرایی در این منظومه، به بیانی نوآورانه روایت آرش شواتیر و تیری که برای مشخص کردن مرز ایران و توران پرتاب کرد را بازگو کرده است، یکی از بهترین نسخه های این اثر، کتابی است که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، با طراحی‌های فرشید مثقالی منتشر کرده است. 

 این کتاب ۲۳ صفحه ای در قطع رحلی منتشر شده است.

مهرداد اوستا، راوی مهر و آتش

محمدرضا رحمانی با نام هنری مهرداد اوستا در ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ خورشیدی در خانواده‌ای که به شعر و ادبیات علاقه داشتند در بروجرد بدنیا آمد.

اوستا در سال ۱۳۲۰ و هنگامی که نوجوانی دوازده ساله بود به همراه خانواده اش به تهران آمد و دوره دبیرستان خود را در یکی از دبیرستان های شبانه این شهر به پایان رساند. وی تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۲۷ با ورود به دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران آغار کرد و ابتدا لیسانس معقول و منقول گرفت، سپس با ادامه دادن تحصیل با مدرک کارشناسی ارشد در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. این شاعر هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس پرداخت.

نخستین اثری که از مهرداد اوستا منتشر شده، تصحیح دیوان سلمان ساوجی است؛ کتابی که در سال ۱۳۳۲ به بازار آمد. همچنین از کاروان رفته، عنوانِ نخستین مجموعه چاپ شده شعر اوست. رساله‌ای در فلسفه، منطق، روانشناسی و اخلاق، عقل و اشراق، تصحیح رسائل خیام با مقدمه و تحقیق در زندگی وی، حماسه آرش، از امروز تا هرگز، اشک و سرنوشت، روش تحقیق در دستور زبان فارسی و شیوه نگارش، شراب خانگی ترس محتسب خورده (در قالب قصیده) و  تیرانا از دیگر آثار این شاعر است.

وی در اردیبهشت ۱۳۷۰ خورشیدی در حالی که مشغول تصحیح شعری در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت بود، دچار عارضه  قلبی شد و چشم از جهان فروبست. پیکر وی در قطعه مشاهیر ادب و هنر ایران در تهران به خاک سپرده شد.

 کتاب مهر و آتش، از  آخرین آثاری است که از مهرداداوستا به جا مانده و دربردارنده مطالب و نکاتی پیرامون شاهنامه فردوسی می باشد. در ابتدای کتاب، معرفی مختصری از زندگی اوستا، سال شمار زندگی و فهرست آثار وی آمده است. محور اصلی ۱۲ فصل کتاب، پژوهش هایی درباره شاهنامه است در کنار آن مطالبی نیز درباره اساطیر هند و چین و موضوعات فرعی دیگر دیده می شود که وابسته به موضوع اصلی کتاب است. در این نوشته ها کمبودها و نارسایی هایی به چشم می خورد که گمان می رود استاد اوستا به بازخوانی و بازبینی آنها مجال نیافته است. دنباله بعضی از مقالات از جمله حماسه باشکوه یوی بزرگ، گسسته شده است و گردآورنده کوشیده تا این گسیختگی ها را با مراجعه به منابع مربوط پیوند دهد و تکمیل کند. 

خاورشناسان و شاهنامه،شاهنامه یا خداینامه نگاری، مقدمه ای بر روش تحقیق درمنطق اساطیری دو آیین متخاصم میترایی و مزدیسنایی، آیین ایرانیان پیش از مزدیسنایی و فضای دوگانه اساطیر در شاهنامه، فضای میترایی شاهنامه، حماسه باشکوه یویی بزرگ، عالم مایا، اعتبار و اهمیت شاهنامه، زبان دری و پهلوی، سیمرغ و استعارات عرفانی و حکمت اشراق، رستم و اسفندیار و...، شاهنامه ای که در دست تحقیق است، بخشی از عناوین فصل های این کتاب هستند.

کتاب مهر و آتش، رویارویی اسطوره های آیین مهر و مزدیسنا در شاهنامه، به اهتمام بهروز ایمانی در ۱۷۲ صفحه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.