تهران- ایرنا- برخی سایت ها و کانال های خبررسانی در ایران، امروز شنبه یک خبر از مذاکرات وین به نقل از روزنامه الکترونیکی رای الیوم منتشر کردند که بررسی ها نشان داد خبر قدیمی است، اما سوال اینجاست که چرا این روزها که مذاکرات هسته ای به مراحل حساس رسیده، این خبر در شبکه های اجتماعی داخل بازنشر شده است؟

ماجرای اصل خبر چه بود؟

بیستم دی ماه امسال، برخی رسانه های داخلی به نقل از رای الیوم تیتر زدند : ایران و امریکا به توافق ۲ ساله اتمی رسیدند! ، این درحالی بود که این خبر از اصل صحت نداشت.

در ادامه این خبر هم ادعا شده بود که آخرین موانع  بر راه مذاکرات برداشته شده و مذاکره به توافقی موقت و ۲ ساله تا پایان مرحله آزمایش و اعتمادسازی برداشته شد. بموجب این توافق آمریکا تمامی تحریم‌های وضع شده در دوران ترامپ را لغو می کند.

همزمان با روزنامه "رای الیوم" در رسانه های صهیونیستی نیز همین مطلب نادرست منتشر شد.

از جمله نکاتی که در این گزارش غیر واقعی وجود داشت، ربط دادن سفر معاون وزیر خارجه کره جنوبی به تهران با مذاکرات هسته ای در وین بود که این رسانه ها ادعا کردند، سفر وزیر خارجه کره جنوبی با هدف آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران (۷ میلیارد دلار) با توافق و اشاره امریکا و با هدف نشان دادن حسن نیت در مذاکرات وین انجام شده است.

در ادامه هم بندهای بعدی خبر جعلی خود را اضافه کردند، از جمله اینکه "به موجب توافق بدست آمده ایران ذخیره اورانیوم غنی ‌شده (۶۰ درصدی)و سانتریفیوژهای جدید خود را که پس از خروج ترامپ از برجام بدست آورده و فعال کرده را حفظ خواهد کرد.  این ذخائر به روسیه منتقل و حفظ خواهد شد. همچنین در صورت خروج دوباره امریکا از برجام، این ذخائر به ایران باز گرداندن شده و ایران فعالیت اتمی خود را از همان نقطه ای که متوقف کرده، بار دیگر ادامه خواهد داد.

خبرسازی غیر حرفه ای

همین اطلاعات و خبر تنظیم شده بر اساس آن که مربوط به دی ماه گذشته بود، امروز شنبه به عنوان یک خبر جدید به سرعت در شبکه های اجتماعی به گردش در آمد، آنگونه که بسیاری را به خطا انداخت که شاید اتفاق جدیدی رخ داده است.

این درحالی است که اولا چنین خبری مربوط به امروز نیست و مهمتر اینکه اساسا چنین مباحثی بخصوص توافق گام به گام و یا دو ساله در جریان مذاکرات وین مطرح نیست.

اما چرا این خبرسازی در شرایطی که مذاکرات به مراحل حساس خود نزدیک شده، انجام می گیرد؟

برای پاسخ به این سوال باید سراغ دو جریان داخلی و خارجی را گرفت که دنبال منافع متنوعی هستند؛ اولی آمریکایی ها که درصدد ایجاد فضای مصنوعی هستند تا سطح انتظارات جامعه ایرانی را بالا ببرند و در نهایت مسئولیت شکست مذاکراتی را که خودشان پیچیده و پرگره کرده اند، به زمین ایرانی ها بیاندازند.

اما طرف دیگر را باید در داخل جست وجو کرد که دنبال منافع اقتصادی از دل مذاکرات وین هستند؛ همانها که هرچه فضای حاکم بر مذاکرات پرتنش، پر ابهام و با رفتارهای سینوسی و پاندولی آمریکایی ها، بر اقتصاد کشور اثر می گذارد و فشارها را بر گرده اقشار ضعیف شده مملکت شدت می بخشد.

در این ارتباط علل دیگری را هم می توان رصد کرد؟