گروه امنیتی-دفاعی ایرنا، محمد شلتوکی: ایران پیش از انقلاب، در حوزه تجهیزات نظامی، کشوری کاملا وابسته به ایالات متحده آمریکا بود و محمدرضا پهلوی به عنوان حافظ منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه که عنوان ژاندارم منطقه را هم یدک میکشید، همواره در صدر لیست خریداران تجهیزات و تسلیحات آمریکایی در دنیا قرار داشت.
بذل و بخشش شاه در قبال کمپانیهای اسلحهسازی آمریکایی تا آنجا بود که چندین مورد از این شرکتها وجود دارند که یا در آستانه ورشکستگی و یا به طور کامل ورشکسته بودند، اما با دست و دلبازی پهلوی دوم و پرداخت میلیاردها دلار و خریداری سلاح و تجهیزات از این شرکتها، از نابودی و ورشکستگی نجات یافتند.
البته وابستگی نظامی رژیم پهلوی به ایالات متحده تنها منحصر به خرید و واردات سلاح و تجهیزات از این کشور نبود؛ ۵۰ هزار مستشار نظامی و کارشناس و تکنسین فنی آمریکایی و اروپایی که در کشور به منظور آموزش، بکارگیری، نگهداری و تعمیر و ... تجهیزات خریداری شده توسط شاه از ایالات متحده و کشورهای اروپایی در کشور حضور داشتند، پرده دیگری از این وابستگی بود.
بیتردید یکی از عرصههای مهم و موثری که موجبات شکوفایی توانمندیهای ملت ایران پس از پیروزی انقلاب را به وجود آورد، حوزه امنیت و دفاع و توانمندیهای این حوزه است چراکه سختترین تنگناها و تحریمهای اعمال شده بر علیه ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این حوزه بوده و یکی از آن عرصههایی است که صفر تا صد آن توسط نسل پس از انقلاب رشد و نمود یافته تا آنجایی که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم در مقایسه توانمندیهای نظامی ایران در ابتدای انقلاب و حال حاضر تاکید میکنند: «اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهی ایرانی به نیروهای مقاومت است.»
حال در مقایسه وضعیت فعلی در حوزه دفاع و امنیت با زمان پهلوی، این موضوع به خوبی قابل درک است که اساسا مقایسه توانمندیهای دفاعی فعلی با توانمندیهای آن زمان، قیاس معالفارق است چراکه اگر در دوره پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توانمندیهای دفاعی ایران متکی به مولفههایی چون قدرت هوایی و یا قدرت زرهی بود، امروزه کشورمان از آرایههای متنوع و پر تعداد دفاعی در زمین، هوا، دریا، فضا و فضای سایبر الکترونیک برخوردار است که توانسته معادلات نظامی منطقه و حتی جهان را تغییر دهد.
نمونههای قابل توجهی از این آرایههای دفاعی تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هیچگونه پیشزمینهای در نیروهای مسلح حکومت پهلوی نداشتند و دستیابی به آنها، تماما پس از انقلاب اسلامی بوده که در سلسله گزارشاتی به معرفی این دستاوردهای دفاعی خواهیم پرداخت.
* از آرزوی بزرگی که حسرت شد تا کلاه بزرگی که صهیونیستها بر سر شاه گذاشتند
ایران پیش از انقلاب اسلامی فاقد هرگونه توانمندی در حوزه موشکهای بالستیک زمین به زمین بود؛ البته شاه تلاش فراوانی برای خرید موشکهای لانس از ایالات متحده آمریکا کرد، اما آمریکاییها حتی از فروش این موشک که بردی بین ۹۰ تا ۱۲۰ کیلومتر داشت و بر روی شاسی نفربر M۱۱۳ سوار میشد نیز امتناع کردند و این موشک هرگز در اختیار رژیم پهلوی قرار نگرفت.
این امتناع آمریکاییها از فروش موشک بالستیک به ایران، شاه را به سمت همکاری با صهیونیستها کشاند و پروژهای تحت عنوان «شکوفه» یا «گل» میان ایران و اسرائیل به منظور ساخت موشکهای بالستیک دوربرد آغاز شد؛ گرچه این پروژه با سقوط نظام شاهنشاهی و پایان سلطنت پهلوی، از بین رفت و صهیونیستها نیز همه از ایران به اسرائیل بازگشتند و اسناد مربوط به پروژه را از کشور خارج کردند، اما در سال ۲۰۰۸ با انتشار کتاب «نبرد مخفی با ایران» و گفتگوی رونین برگمن نویسنده این کتاب با یک مقام بلندپایه وزارت جنگ رژیم صهیونیستی، این مقام اذعان میکند که تمام این پروژه یک کلاهبرداری از ایران بوده است.
این مقام صهیونیست در کتاب میگوید: «بر اساس نقشه اسراییل، ایران در جریان این پروژه بر خلاف تصور مقامات عالی ایران تنها به تکنولوژی از رده خارج دست می یافت اما اسراییل خود از سرمایه یک میلیارد دلاری ایران برای ساخت نسل جدید تسلیحات اختصاصی برای خود استفاده میکرد»
بدینترتیب این تلاش شاه برای دستیابی به موشکهای بالستیک هم با ناکامی همراه بود و بسته شدن دفتر توانمندی موشکی در رژیم پهلوی با سقوطش همراه بود.
* آغاز راه موشکی شدن ایران با ۱۳ نفر
با آغاز جنگ تحمیلی و تهاجم سراسری رژیم بعثی عراق به خاک کشورمان، جنگ شهرها و موشکباران شهرهای کلیدی و موثر در جبهههای جنگ مانند دزفول، کرمانشاه، اهواز، همدان، ارومیه و ... توسط عراق با استفاده از موشکهای اسکاد و راکتهای فراگ انجام میشد که هدف عمده آن در هم شکستن روحیه مقاومت و ایجاد تزلزل در فضای پشت جبههها بود. با این حال شدت گرفتن موشکباران شهرها و خواست مردم برای پاسخ درخور به حملات موشکی دشمن بعثی با سر دادن شعارهایی چون «موشک جواب موشک»، برای رزمندگان چارهای جز دستیابی به سامانههای موشکی بالستیک باقی نگذاشته بود و از این روی از تابستان سال ۱۳۶۳ مقدمات موشکی شدن ایران آغاز شد.
در تیرماه آن سال، محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه در سفر به لیبی و سوریه موفق میشود تا تعدادی موشک اسکاد B و سکوی پرتاب از لیبی دریافت کند و همچنین با حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه نیز توافق میکند تا آموزش نیروهای ایرانی در این کشور انجام شود و به این ترتیب ۱۳ نفر از نیروهای نخبه واحد توپخانه سپاه به فرماندهی شهید حسن طهرانی مقدم در مهرماه ۱۳۶۳ عازم سوریه میشوند تا آموزشهای مربوط به پرتاب موشک اسکاد را از افسران سوری فرا بگیرند.
همزمان با آموزش این گروه ۱۳ نفره در سوریه، کار استقرار و شکلگیری یگان موشکی در کشور برای پرتاب موشک به سمت عراق نیز در جریان است؛ اولین موشک ایران به سمت پالایشگاه کرکوک شلیک میشود، صدام زیر بار نمیرود و آن را خرابکاری با منشأ داخلی عنوان میکند، لذا جمهوری اسلامی ایران دومین موشک را به سمت قلب بغداد شلیک میکند که به صورت دقیق به بانک رافدین بغداد اصابت میکند.
** کارشکنی و خرابکاری لیبیاییها در تجهیزات موشکی ایران
نخستین پرتابها با کمک افسران لیبیایی صورت گرفت، اما پس از آنکه عراق تحت فشار حملات موشکی ایران قرار گرفت، قذافی از سوی اعراب مورد غضب و فشار واقع شد و به همین دلیل افسران لیبیایی ضمن از کار انداختن سکوی پرتاب، ایران را ترک کردند و حالا رزمندگان ایران مانده بودند و سکوی پرتابی که از کار افتاده بود.
نخستین اقدام رزمندگان یگان موشکی، راهاندازی مجدد سکوی پرتاب موشکی بود که از سوی لیبیاییها از کار افتاده بود و به همین دلیل تلاشی شبانهروزی در شرایطی سخت آغاز شد و نهایتا رزمندگان موشکی پس از چند هفته تلاش توانستند سکو را مجددا فعال کنند و لذا نخستین شلیک پس از رفتن لیبیاییها این بار به طور کامل توسط رزمندگان ایرانی انجام میگرفت.
** آغاز تحقیقات موشکی با دو فروند اسکاد B
اما چالشی دیگر نیز در پیش روی آنها قرار داشت و آن هم کمبود موشک بود؛ در این مرحله علاوه بر تلاش برای دستیابی به موشک از کشورهای دیگر، با تدبیر شهید حسن طهرانی مقدم، دو فروند از موشکهای اسکاد B موجود جهت دمونتاژ و مهندسی معکوس در اختیار گروه دیگری از متخصصان موشکی کشور قرار گرفت تا بتوانند با بررسی ساختارهای مربوط به آن شانس خود را برای ساخت موشک در کشور امتحان کنند و این نقطه آغاز تحقیقات موشکی در ایران بود.
نخستین محصولات موشکی ایران راکتهای برد کوتاه نازعات و زلزال بود که پس از آزمون و خطاهای بسیار به ثمر نشستند و موفق ظاهر شدند، اما این تازه آغاز راه موشکی شدن ایران بود.
** ماجرای مخالفت رهبر انقلاب با واردات موشک از خارج
سالهای اول دهه هفتاد، همزمان با به ثمر رسیدن تحقیقات موشکی برای ساخت موشکهای بالستیک در داخل کشور، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این فرصت را برای ایران فراهم میآورد تا بتواند از کشورهای جداشده از شوروی به هر تعداد که بخواهد موشک و سکو وارد کند، اما در اینجا حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی مانع میشوند. سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه مخالفت رهبر انقلاب با این اقدام را اینگونه روایت میکند: «در اوایل دهه ۷۰ و فروپاشی شوروی به یکباره وضعیتی پیش آمد که پیشنهادات خوبی به ایران شد و موشکی که دانهای ۲.۵ میلیون دلار از کره شمالی می خریدیم اینها گفتند ۵۰۰ هزار دلار و سکو را هم ۱۰۰ هزار دلار میدادند، در مجموعه موشکی هیچکس نتنها با این خرید مخالف نبود بلکه همه می گفتند باید سریعا برویم بخریم، در جمهوری اسلامی فقط یک نفر مخالف بود و آن هم حضرت آقا بود؛ ایشان آنقدر مخالفت کردند که گفتند پیگیری نکنید؛ هدفشان این بود که تحقیقات موشکی که درحال به ثمر نشستن بود متوقف نشود.»
به این ترتیب با جلوگیری فرمانده معظم کل قوا از خرید خارجی موشک بالستیک، روند تحقیقات موشکی که میرفت تا منتهی به ساخت طیف متنوعی از موشکهای بالستیک زمین به زمین شود، سرعت گرفت.
** خانواده شهاب؛ نخستین تولیدات جدی موشکی ایران
شهاب-۱ نخستین موشک بالستیک سوخت مایع ساخت ایران بود که دقیقا نمونه مهندسی معکوس شده موشک اسکاد B بود. کمی بعدتر موشک شهاب-۲ ساخته شد که نمونهای از همان موشک قبلی اما اینبار با ۲۰۰ کیلومتر برد بیشتر یعنی موشکی با برد ۵۰۰ کیلومتر بود.
با اینحال دانشمندان موشکی کشورمان به دنبال موشکی بودند که بتوانند با آن دشمن شماره یک جمهوری اسلامی ایران یعنی رژیم صهیونیستی را تهدید کنند و همین انگیزه موجب تولد موشک شهاب-۳ با برد ۱۱۵۰ کیلومتر شد که با استفاده از آن و به شرط شلیک از مرزهای غربی کشور، سرزمینهای اشغالی در تیررس رزمندگان یگان موشکی بود.
با دستیابی به موشک شهاب-۳ عدهای گمان میکردند که این پایان کار توسعه موشکی ایران خواهد بود، اما دانشمندان و متخصصان موشکی ایران و در رأس آنها شهید حسن طهرانی مقدم افقهای دورتری را میدیدند و آن هم کیفیت افزایی توان موشکی جمهوری اسلامی ایران با رفتن به سمت موشکهای سوخت جامد و تاکتیکی با قابلیت تحرک بالا و از همه مهمتر رسیدن به توان نقطهزنی.
** آغاز جهش موشکی ایران با ساخت فاتح ۱۱۰
از این رو، برنامه توسعه موشکهای بالستیک تاکتیکی سوخت جامد ایران با توسعه راکتهای زلزال و نازعات و افزودن سامانههای هدایت و کنترل به این موشکها آغاز شد و محصول آن موشکی سوخت جامد و تاکتیکی با برد ۳۰۰ کیلومتر شد که فاتح-۱۱۰ نام گرفت که مشتقات دیگری از آن چون موشک خلیج فارس برای هدف قرار دادن شناورهای نظامی دشمن نیز تولید شد.
در کنار آن یکی از اهداف اساسی توسعه موشکهای سوخت جامد، دستیابی به موشکی سوخت جامد برای تهدید سرزمینهای اشغالی و رژیم صهیونیستی بود و همین موضوع سبب شد تا پروژهای بزرگ با نام «عاشورا» شکل بگیرد که پس از چند سال و تلاش سخت دانشمندان موشکی، محصول این پروژه که موشکی سوخت جامد و دو مرحلهای بود، تحت عنوان «سجیل» متولد شود.
سجیل با برد ۲۰۰۰ کیلومتر به دلیل ویژگیهای ذاتی موشکهای سوخت جامد، این قابلیت را داشت تا کمترین زمان ممکن عملیات آمادهسازیاش انجام و به سمت اهداف مد نظر روانه شود.
از سوی دیگر در حوزه موشکهای بالستیک سوخت جامد میانبرد نیز، رسیدن به پلتفرم موفقی مانند موشک فاتح-۱۱۰ مسیر دستیابی به طیف متنوعی از موشکهای بالستیک سوخت جامد تاکتیکی را هموار کرد به گونهای که بعدها و با توسعه این خانواده، موشکهای فاتح-۳۱۳ و فاتح مبین با برد ۵۰۰ کیلومتر تولید شد. همچنین افزایش ابعاد موشک فاتح، سبب تولد موشک ذوالفقار با برد ۷۰۰ کیلومتر، ذوالفقار بصیر به منظور هدف قرار دادن شناورهای دشمن در دریا و پس از آن موشک دزفول با برد ۱۰۰۰ کیلومتر شد که از موشکهای ذوالفقار و فاتح-۳۱۳ در هدف قرار دادن تروریستهای تکفیری در سوریه و همچنین پایگاه آمریکایی عینالاسد نیز استفاده شد.
** مهلکترین موشک ایرانی کدام است؟
روند توسعه موشکهای سوخت مایع نیز پس از دستیابی به موشک شهاب-۳ متوقف نشد. «قیام» از جمله موشکهای سوخت مایعی بود که هدف از طراحی و ساخت آن، تهدید پایگاههای آمریکایی در منطقه بود. این موشک با برد ۸۰۰ کیلومتر که اخیرا به ۱۰۰۰ کیلومتر ارتقاء یافته است، از کلاهکهای هدایت شونده تا پایان مسیر برخوردار است که به بهبود دقت و نقطهزنی آن کمک میکند.
همچنین با تولد خانواده موشکهای قدر شامل قدرS، قدرF و قدرH و همچنین موشک عماد، دیگر موشکهای خانواده شهاب بازنشسته شدند و اکنون موشکهای خانواده قدر و همچنین «عماد» را میتوان ستون فقرات توان موشکی در حوزه سوخت مایع برشمرد چراکه بیشترین شلیک موشک طی سالهای اخیر و در خلال رزمایشهایی که رسانهای شدهاند مربوط به این موشکها بوده است.
در کنار قدر و قیام، یک سرباز دیگر هم در سالهای گذشته به داشتههای موشکی ایران اضافه شده که از آن تحت عنوان مهلکترین موشک ایرانی یاد میکنند؛ «خرمشهر» موشک سوخت مایع با فناوری پیشرانش جدید با برد ۲۰۰۰ کیلومتر و وزن سرجنگی ۱۸۰۰ کیلوگرمی که میتواند به صورت همزمان یک یا چند سرجنگی را به سوی اهداف مختلف روانه کند.
** کیفیسازی قدرت موشکی؛ دستورکار اول
طی سالهای اخیر کیفیسازی قدرت موشکی کشورمان با رویکردهای نو و تازهای در مجموعه نیروی هوافضای سپاه و سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع دنبال شده است که از جمله آنها میتوان به تولید موشک بالستیک تاکتیکی سوخت جامد «شهید حاج قاسم» توسط وزارت دفاع با برد ۱۴۰۰ تا ۱۷۰۰ کیلومتر اشاره کرد. در مجموعه نیروی هوافضای سپاه نیز تمرکز به سمت استفاده از بدنه و موتورهای کامپوزیتی سوخت جامد رفته که نمونههای بارز آن موشک «زهیر»، موتورهای فضایی سلمان، رافع و ... است.
علاوه بر حوزه تحقیق و توسعه و ساخت، در حوزه عملیات موشکی نیز این روند کیفیسازی به وضوح قابل مشاهده است. حرکت به سمت گسترش شهرهای موشکی زیرزمینی و همچنین خلاقیتهای عملیاتی چون بکارگیری سامانههایی مثل رگبار موشکی و یا مزرعه موشکی از جمله روندهای موثر در کیفیسازی قدرت موشکی در کشور است.
جدیدترین دستاورد در راستای کیفیسازی قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران نیز که در رزمایش اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیاتی شد، مانورپذیر کردن موشکهای بالستیک برای خنثیسازی اثر سامانههای سپر دفاع موشکی دشمن و عبور موشکهای ایرانی از این سد است.