تهران- ایرنا- منتقد پیشکسوت سینما گفت: فیلم «موقعیت مهدی» الگودهی مناسبی دارد و  کمک می‌کند من به عنوان مخاطب به گذشته تاریخی خودم فلاش بک بزنم و از آن مجموعه آدم‌های تاریخی وام بگیرم. در واقع فیلم یک سکوی پرتابی است که من را از انفعال و سکون و وضعیت خنثی خارج می‌کند.

جواد طوسی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، ضمن مقایسه سینمای دفاع مقدس ایران و سینمای جنگی دنیا اظهار اشت: ما از یک نگاه تبلیغاتی به یک نگاه ضد جنگ رسیدیم که در فیلم‌های کاپولا و کوبریک شاهدش بودیم. تفاوت بارز و عمده ای که سینمای جنگ ما با سینمای دنیا داشته، وام گرفته شده از رئالیسم عینی تجربه شده آن هشت سال است. سینمای جنگ آن زمان توانست یک فرهنگ آرمانخواهانه و حماسی را در پیکره تاریخ معاصر این سرزمین ثبت و ضبط کند.

وی افزود: اگر بپذیریم که ژانر سینمای جنگ مهم ترین گونه سینمایی این دوران بوده و دولتمردان ما همواره این اعتقاد راسخ را داشتند که چراغ این نوع سینما را روشن نگه دارند. متاسفانه این هدف همیشه محقق نشده و کم کاری هایی صورت گرفته که باعث شده این ژانر توام با انقطاع باشد. اگر انگیزه و مطالبات نیروهای خلاقه مجموعه از فیلمسازان نبود این سینما در یک افول ناگزیر تاریخی قرار می گرفت.

طوسی ضمن تمجید از فیلم موقعیت مهدی بیان کرد: در دوران فترتی که ما می خواهیم پیشنهاد نوینی برای این سینما بدهیم، آقای هادی حجازی فر در اولین کار بلند خودش توانسته فیلم متفاوتی در این شرایط حساس تاریخی بسازد. فیلمی که داخلش قهرمان پردازی درستی دارد؛ بدون آن که به بیان پروپاگاندا تبدیل شود. شخصیت های اصلی این فیلم یعنی شهید مهدی و حمید پتانسیل لازم را برای مصادره به مطلوب شدن داشتند. اما این اتفاق نمی‌افتد.

وی با اشاره به لحن داستانی و مستند فیلم گفت: فیلمنامه موقعیت مهدی در ترکیبی درست از مستند و داستانی در کلیت فیلم بیان اجرایی مناسب خودش را پیدا کرده است. من می توانم یک رابطه سمپاتیک (خوشایند) و توام با جاذبه‌های بصری با این مجموعه انسانی برقرار کنم.

طوسی ضمن مقایسه دو فیلم موقعیت مهدی و دسته دختران گفت: سرمایه انبوهی به فیلم دسته دختران تزریق شده است. من نمی خواهم فیلم را نادیده بگیرم. آنجا هم تلاشی برای ثبت یک حماسه سازی صورت گرفته است. اما متاسفانه مسیری که طی شده در مقایسه با فیلم ویلایی‌ها نتیجه ناموفقی داشته است. در جشنواره امسال دو تجربه در سینمای جنگ داشتیم. فیلم آقای حجازی فر توانسته همه مولفه‌های مضمونی و ساختاری را به یک برگ برنده مناسب تبدیل کند.

وی با بیان این که بعد از نمایش فیلم می توانیم الگودهی را در دستور کار خودمان قرار دهیم اظهار داشت: این اثر می تواند تلنگری بهنگام بزند برای این که من را سر ذوق بیاورد. برای این که من به گذشته تاریخی خودم فلاش بک بزنم و از آن مجموعه آدم های تاریخی وام بگیرم و فیلم یک سکوی پرتابی باشد تا من را از انفعال و سکون و وضعیت خنثی خارج کند.  

این منتقد سینما افزود: اگر بخواهیم رئالیسم واقعی شهید مهدی باکری را مبنا قرار دهیم او در مقام فرماندهی در یک موقعیت هولناک بدون آن که بخواهد پیش افراد زیرمجموعه خودش تحریف واقعیت داشته باشد، دارد واقعیت هولناک را متذکر می شود. او می‌گوید من خلاف آمد و عادت بقای فردی خودم را طی می کنم. در واقع شخصیت شهید باکری تاکید دارد که من در یک تک افتادگی عینی دارم کنش مندی خودم را ابراز و اجرا می‌کنم. او به اندازه کافی بر اساس تجارب خودش سعی کرده حماسه را به درستی تعریف کند؛ حتی اگر به یک نقطه تراژیک سوق پیدا کند.

طوسی با اشاره به پیدا نشدن پیکرهای شهیدان مهدی و حمید باکری اظهار داشت: موقعیت مهدی در انزوا قرار گرفتن این دو نفر در شرایط حاد جنگی و در عبور از گستره تاریخ را نشان می‌دهد. امثال باکری ها در پیکره تاریخ همچنان یک حلقه مفقوده هستند و فیلم نگاه کنایه آمیز هادی حجازی‌فر را به نمایش می‌گذارد.