در ادامه گفت وگوی روزنامه ایران با عضو شورای عالی ایرنا در ۲۰ بهمن میخوانیم: رهبر انقلاب اسلامی روز قبل و در جریان دیدار با نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حسینیه امام خمینی(ره) نسبت به نبرد ترکیبی دشمن علیه جمهوری اسلامی هشدار دادند و فرمودند نمیتوانیم در برابر تهاجم ترکیبی دشمنان در موضع دفاعی بمانیم و باید در زمینههای مختلف از جمله رسانهای، امنیتی، اقتصادی متقابلاً تهاجم ترکیبی داشته باشیم.
هشدار رهبر حکیم انقلاب زمینهای شد برای گفتوگو با دکتر سپهر خلجی مدرس ارتباطات تا مفهوم و ابعاد جنگ ترکیبی دشمن را بهتر و بیشتر بشناسیم؛
بهعنوان اولین سؤال دلیل سابقه و زمینههای جنگ ترکیبی را توضیح دهید؟
سابقه اشارات و ارجاعات رهبر معظم انقلاب به تهاجم ترکیبی دشمن فقط مربوط به این دیدار نیست بلکه معظمله بارها در طول سالهای گذشته به انواع تهاجم دشمن علیه جمهوری اسلامی با عناوینی نظیر جنگ نرم، جنگ تبلیغاتی، جریان تحریف، انقلاب رنگی، جنگ دیپلماسی، جنگ نیابتی، نفوذ و... اشاره داشتهاند اما در دیدار دیروز رسماً از تهاجم ترکیبی دشمن که مجموعهای است از همه اقدامات خصمانه که بهصورت همزمان و یکپارچه علیه ملت ایران بکار میرود نام بردند.
به این مسأله باید توجه داشته باشیم که اساساً شخصیت و هویت جنگها تغییر کرده است و به منظور رسیدن به اهداف راهبردی گزینههای زیادی وجود دارد که عموماً با جنگ مسلحانه کلاسیک ادغام و ترکیب میشوند. به عبارتی جنگ ترکیبی فرصت آزمون و خطا نیست، کشوری موفق است و میتواند تهدیدها و حملات را خنثی کند که مستقیم فرماندهی و کنترل خود را با اقتضائات جدید بهروز کرده باشد.
بنابه نظر صاحبنظران آنچه باعث رشد تهدیدات ترکیبی شده است (به استناد مطالعات دانشگاه دفاع ملی سوئد در کتاب «مقابله با تهدیدهای ترکیبی» که در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسیده است) شش عامل؛ تغییر ماهیت نظم جهانی، توسعه سریع فناوریهای جدید در فضای سایبر، جهانی شدن نوع جدیدی از اقدامات مبتنی بر شبکه، تغییر فضای اطلاعات و چشمانداز رسانه، تغییر ماهوی درگیری و جنگ و بویژه تغییرات نسلی هستند که هر کدام قابل توضیح و تبیین است.
آیا جنگ ترکیبی پدیده جدید است؟
جنگ ترکیبی پدیده جدیدی نیست اما بهدلیل توسعه بسترهای دیجیتال و مجازی در دوران جدید ابعاد نوپدیدی پیدا کرده و اهمیت استفاده از ابزارها در جنگ ترکیبی افزایش یافته است زیرا ابزارهای جدید قدرتمندتر و هزینههای استفاده از آن کاهش یافته است.
نبرد ترکیبی به لحاظ مفهومی عبارت است از: «رویکردی مدرن و غیر منفرد به جنگ. به گونهای که عملیات نظامی و راهبردهای سیاسی بهصورت ترکیبی در اَشکال مختلف و با شیوههای نامتعارف اهداف خود را دنبال میکند. در این نبرد ۸ عامل مهم بهصورت ترکیبی استفاده میشوند شامل: نیروهای نظامی، نیروهای ویژه، نیروهای نامتعارف، حمایت از ناآرامیهای داخلی، نبرد اطلاعاتی و تبلیغاتی، دیپلماسی، حملات سایبری و نبرد اقتصادی».
نبرد ترکیبی لزوماً با کشتار و بمباران و تصاویر آزاردهنده همراه نیست، اما بعضاً پیامدهایی به مراتب دردناکتر به همراه دارد که به مدد امپراطوری رسانه از نظرها پنهان میماند نظایر آن را در طول این سالها شاهد بودهایم؛ مثل تحریم دارویی در حوزه نظام سلامت یا تحریم بانکی در حوزه نظام مالی. از نکات مهم جنگ ترکیبی همزمان و موازی بودن حربههای چندگانه برای افزایش تأثیرگذاری و حصول نتیجه است.
لازم است توجه داشته باشیم که این پدیده جزئی از «قدرت هوشمند» است. یعنی یکی از مؤلفههای استفاده و ترکیب ابزارهای قدرت با هوشمندی و در زمان مناسب. عنوان قدرت هوشمند را برای نخستین بار سوزان راسل برای ترکیب هدفمند قدرت سخت و نرم در مقابله با تهدیدات امنیتی بکار برده است.
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام میفرمایند «هر کس از دشمن خود غافل شود، دسیسهها او را به خود آورد» (غررالحکم صفحه ۳۳) این هشداری است برای اینکه هرگز نباید از کید دشمنان غافل شد که بحمدالله در این ۴ دهه ملت عزیز ایران با هدایتهای امامین انقلاب در همه صحنهها با درک ابعاد مختلف تهدیدات دشمن به میدان آمدهاند. تذکر دادن و توجه به جنگ ترکیبی دشمن نیز یکی از همین هشدارهاست تا همگان به ابعاد تهدیداتی که متوجه ملت ایران است توجه یابند.
هدف دشمن از تهاجم ترکیبی چیست؟
طبیعی است که هدف اصلی نیروی متخاصم از نبرد ترکیبی در وهله اول به هم زدن نظم و تضعیف توان رقیب و نهایتاً براندازی و اضمحلال است، اقدامی که دشمنان در طول این سالها علیه بسیاری از ملتها بکار بردهاند.
به لحاظ واژه شناسی واژه جنگ ترکیبی برای اولین بار توسط فرانک هافمن در سال ۲۰۰۷ در مقاله «منازعات در قرن ۲۱، ظهور جنگهای ترکیبی» استفاده شد. البته خود هافمن میگوید این واژه را ابتدا «رابرت واکر» یکی از تفنگداران امریکایی در سال ۱۹۹۸ استفاده کرده است اما استفاده از این واژه پس از الحاق کریمه به روسیه در ۲۰۱۴ بهصورت برجستهتری استفاده شد.
روسیه تصرف کریمه را با یک حمله سایبری به اوکراین آغاز کرد و حمله را با نبرد الکترونیک پشتیبانی کرد تا مقامات کریمه ارتباط خود را با کییف از دست دادند. روسیه به وسیله رسانهها حس سردرگمی و انفعال را در بین ساکنان کریمه تشدید کرد و نهایتاً کریمه بدون خونریزی اشغال شد. جنگهای ترکیبی روسیه با عنوان دکترین «گراسیموف» شناخته میشود.
قدری بیشتر درباره ویژگیهای جنگ ترکیبی توضیح دهید.
نبرد ترکیبی حائز برخی ویژگیهاست که بسیار قابل توجهند. در نبرد ترکیبی جنگ از حالت سنتی خارج میشود. یعنی در شیوه سنتی جنگ در انحصار دولتهاست و در مقیاس ملی انجام میشود اما در جنگ ترکیبی وسایل و روشهای مورد استفاده نامحدود است و طرف مقابل لزوماً دشمن رسمی و شناخته شده نیست. زمان، مکان، طرفین درگیر و بسیاری از عوامل در این جنگ دستخوش تغییر میشوند.
شرایط حالت عدم قطعیت و پیشبینیناپذیری پیدا میکند. این نبرد وابستگی زیادی به فناوریهای نوین دارد و باوجود شدت و قدرت تخریب بالا در نبرد ترکیبی اما چون مصداقی از حمله نظامی در آن نیست لذا الزامی برای پشتیبانی پیمانهای بینالمللی هم ایجاد نمیکند. این جنگ ذاتاً نامنظم، نامتقارن، غیرخطی و به غایت مبهم است یعنی در واقع میتوان گفت در این نبرد مرز میان جنگ و صلح بدرستی روشن نیست. طولانی شدن نبرد و خستگی مفرط نیروهای مورد هدف در نبرد ترکیبی از دیگر ویژگیهای این نبرد است. در این نبرد رسانه نقش ویژه دارد و از رسانه و انواعی از تاکتیکها رسانهای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده میشود.
رشد بیسابقه رسانه و ارتباطات اجتماعی تقریباً امکان ایجاد تغییر، دستکاری و بازآفرینی تصویر هر واقعیتی را در اذهان عمومی فراهم کرده است و این مهم به پیچیدگی و تأثیر نبردهای ترکیبی افزوده است. در جنگ ترکیبی استفاده از بستر سایبر برای انگارهسازی در ذهن مردم، ایجاد تصویر مطلوب از دشمن و تصویر ناموجه و مخدوش از دولت در اذهان عمومی مورد توجه قرار میگیرد.
یکی از تهدیدات جدی عرصه رسانه در نبرد ترکیبی، انتشار اخبار جعلی است که در این رابطه از تکنیک اطلاعاتشویی بهره گرفته میشود. اطلاعاتشویی (Information Laundering) رویکردی برای اثرگذاری در یک محیط رسانهای در نبرد ترکیبی است. در طی این فرآیند بازیگر متخاصم به اطلاعات غلط و فریبکارانه از طریق واسطهها (افراد متعددی که خواسته یا ناخواسته در کمپینها حضور دارند) مشروعیت میبخشد تا با تحریف تدریجی یک روایت، منبع اصلی اخبار ناپدید شده و کنشگر متخاصم در مرحله جایگزینی بتواند روایت جعلی را جایگزین واقعیت کند.
لایهبندی مهمترین مرحله در فرآیند اطلاعاتشویی است که در این مرحله روایت جعلی در فاز جایگزینی وارد منابع محتوایی شده و در چرخه اخبار رشد کرده و در نهایت بهدلیل فراگیر شدن، این روایت (جعلی) وارد گفتمان عمومی جامعه میشود.
یکی دیگر از عناوینی که در نبردهای ترکیبی مورد توجه قرار گرفته است «نئوتروریسم» بهعنوان یکی از راهبردهای مهم در اجرایی کردن نبرد ترکیبی است. نئوتروریسم عبارت جدیدی است که توسط استادان مطالعات امنیتی در دانشگاه بلاروس ابداع شد و نقطه شروع نبرد را اثرگذاری بر نخبگان فکری و تأثیرگذاران درونی و بیرونی هر جامعه معرفی میکند و قائل به کنترل مناسبات فضای واقعی از طریق اثرگذاری بر چهارچوبهای پذیرفته شده فکری و ارزشی جامعه هدف است، گاه این تأثیرگذاری به تغییر رویکرد مردم و گاه به تشکیل و تقویت گروههای تندرو و ایجاد آشوب یا درگیری مسلحانه میانجامد.
راهبردهای مقابله با جنگ ترکیبی را چه میدانید؟
طبیعی است کشوری که در معرض نبرد ترکیبی قرار میگیرد باید در برابر آن اقدام به ساماندهی «دفاع و تهاجم ترکیبی» کند. باید نبرد ترکیبی دشمن را با تمام امکانات پاسخ داد و کار مقابله با تهدید ترکیبی را صرفاً متوجه نیروهای مسلح ندانست. در دفاع ترکیبی باید همه بخشهای کلیدی جامعه در مراحل برنامهریزی و اجرا در نظر گرفته شده و به میدان بیایند و در این میان البته مهمترین نقش را دستگاههای رسانهای و تبلیغی به عهده دارند چه در حوزه تبیین و چه در حوزه آفند.
در ابعاد درونی تقویت افزایش تابآوری اجتماعی، کاستن از اختلافات و تقویت انسجام، ارتقای سیستمهای ارتباطی و محافظت از زیرساختهای حیاتی، مقابله با اطلاعات جعلی و ارتقای سواد رسانهای، برنامهریزی عملیاتی و هماهنگسازی دریافت اطلاعات لحظهای و تجزیه و تحلیل عالمانه با تقویت حوزه اطلاعات بهعنوان محور اصلی جنگ ترکیبی، تقویت سایبری و استفاده از مکانیزمهای پاسخگویی مداوم و اقناع افکار عمومی، ایجاد سیستم کنترل و فرماندهی نیرو در میدان رویارویی و جمعآوری، پردازش و تحلیل مداوم دادههای محیطی باید در دستور کار دائمی قرار بگیرد.