تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۷

وین – ایرنا – درحالی که مذاکرات رفع تحریم‌ها در وین به گردنه تصمیمات سخت سیاسی رسیده است، جمهوری اسلامی ایران برای دست‌یابی به توافق پایدار و قابل اتکاء در گفتگوها مشارکت دارد اما طرف‌های غربی همچنان با توسل به تاکتیک مقصرنمایی و تبدیل حقوق ایران به امتیاز با هدف باج‌گیری باعث تطویل مذاکرات می‌شوند.

بالغ بر ده ماه از ماراتن مذاکرات وین می‌گذرد و همچنان سوگیری‌ها و تعصبات غلط طرف‌های غربی در مذاکراتی که گویا فراموش کرده‌اند در مقام بدهکار به نظام بین الملل و جمهوری اسلامی ایران گفت‌وگو می‌کنند اصلی ترین عامل کندی مذاکرات وین است. احساس کاذب حق به جانب طرف‌های غربی همچنان محیط مذاکره را مسموم می‌کند و دست‌یابی به توافق نهایی گروگان گرفته شده است.

هیات جمهوری اسلامی ایران با اراده برای دست‌یابی به توافق نهایی در مذاکرات حضور دارد اما به نظر می‌رسد که طرف غربی تحت تاثیر افکار ثابت و طرز فکر پوسیده برای برداشتن گام‌های ملموس و پیشبرد گفت‌وگوها از جدیت کافی برخوردار نیست.

این درحالیست که برنامه صلح آمیز هسته ای ایران در وهله اول با ابزارسازی بی دلیل آمریکا تحت تاثیر رژیم صهیونیستی از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و همدستی تروئیکا به یک بحران غیرضروری تبدیل شد.

غربی‌ها پیش از امضاء توافق برجام، برنامه هسته‌ای ایران را بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد به‌عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی مطرح و تلاش کردند با امنیتی سازی این موضوع، راه‌حل آن را با اقدام نظامی و تحریم پیوند بزنند.

در نتیجه تلاش‌های مذبوحانه آن‌ها، پرونده هسته‌ای ایران نزد آژانس بین المللی انرژی اتمی پی‌ام‌دی (مخفف ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران) نام‌گذاری شد و غربی‌ها به غایت ممکن تلاش کردند اثبات کنند که اقدامات مختلف علمی و صنعتی ایران، در راستای تولید سلاح هسته‌ای تعریف‌ شده است.

همان زمان متخصصین هسته‌ای بین‌المللی اذعان می‌کردند که پرونده هسته‌ای ایران بسیار سنگین است و امکان حل‌وفصل آن جز از مسیرهای سخت و پرداخت هزینه‌های سنگین از سوی ایران، وجود ندارد. اما این پرونده در سال ۹۴ بسته شد و آژانس در قطعنامه‌ای به‌طور رسمی این مساله را تائید کرد. به این ترتیب مستند و مستمسکی که برای برخورد با ایران در حوزه‌ نظامی و امنیتی طراحی شده بود، از دست غربی‌ها گرفته شد.

ایران پس از امضای توافقی با گروه ۱+۵ در سال ۱۳۹۴ با هدف لغو تحریم های ظالمانه، به عنوان کشوری مسئولیت پذیر، تعهدات خود را بدون عیب و نقص اجرا کرد و این مساله در ۱۶ گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد تائید قرار گرفت. 

اما پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۱۷ (دی ماه ۱۳۹۵) و پس از چند اقدام مقدماتی، نهایتاً با اتخاذ مواضع مغایر با مفاد برجام، با خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از آن در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۸ می ۲۰۱۸)، در دو مرحله تحریم‌های ثانویه آن علیه ایران بازگردانده شد.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا بدون پرده عنوان می‌کرد که هدف او تغییر نظام ایران است و حتی در مصاحبه ای رسماً اعلام کرد که ملت ایران یک ملت تروریست است و بایستی با دولت و ملت ایران برخورد کنیم.

همان زمان طرف‌های اروپایی به ایران توصیه کردند که با خویشتن‌داری به آن‌ها فرصت دهد تا مزایای اقتصادی برجام را جبران کنند.  آن‌ها بعد از خروج آمریکا از برجام، در ۱۱ بند تعهد دادند که فروش نفت، بازگشت پول نفت، سرمایه‌گذاری در ایران، حمل و نقل، هوانوردی و کشتیرانی و مجموعه‌ای از مزایای وعده داده شده در برجام تضمین شود.

علاوه بر آن، اروپایی‌ها طبق «بند ۱۹ برجام» موظف بودند بدون هیچ عذر و بهانه‌ای «تمام تحریم‌های پولی و بانکی و بیمه‌ای علیه ایران را بردارند» و «مقدمات تعامل بانک‌ها و موسسات مالی کوچک و بزرگ اروپایی با بانک مرکزی و سایر بانک‌های ایران را فراهم آورند» و «از تجارت با ایران از طریق اعتبار صادراتی، تضامین و یا بیمه حمایت کنند» و «خدمات پیام‌رسانی مخصوص مالی از جمله سوئیفت را کاملاً برای ایران عادی کنند.»

اما فقط اقدام آن‌ها برای راه اندازی کانال ویژه مالی اروپا و ایران (اینستکس) با هدف تسهیل روابط تجاری دو طرف ۹ ماه طول کشید که چندان هم با استقبال بنگاه‌های اقتصادی اروپایی روبرو نشد. چنانچه «مایکل باک» مدیر اینستکس پارسال اعتراف کرد این سازوکار «داستان موفقی نبوده» و تحریم‌های آمریکا فعالیت این سازوکار را مختل کرده است.

وی در کنفرانس همایش اقتصادی اروپا و ایران بیان داشت که بانک‌های اروپایی از سوی امریکا تحت فشار هستند و از ترس مجازات‌های مالی این کشور، سمت تجارت با ایران نمی‌روند. این وضعیت حتی او را هم برآشفته و عنوان کرد: بالاخره اینستکس نهادی است که از سوی ۹ کشور اروپایی مورد تائید قرار گرفته، اما به نظر می‌رسد برای بانک‌های اروپایی اهمیتی ندارد.

به این ترتیب اجرای نامتوازنِ برجام از یک طرف و فشارهای ناشی از اعمال و تشدید تحریم‌های یکجانبه آمریکا از طرف دیگر، باعث شد تا یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ می ۲۰۱۹) شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تصمیماتی در راستای متوقف کردن گام به گام اجرای اقدامات داوطلبانه تعهدات هسته‌ای با اعطای فرصت‌های ۶۰ روزه به دیپلماسی، اتخاذ کند. این تصمیمات بر مبنای بندهای 26 و 37 برجام اتخاذ شدند.

در واقع ایران پس از اینکه سایر اعضای باقیمانده در توافق یاد شده نتوانستند انتظارات مشروع برای بازگرداندن توازن به توافق را برقرار کنند، از واکنش متقابل دربرابر رفتار غیرقانونی آمریکا خودداری اما بر رویکرد اصولی خود برای حفظ توافق پافشاری کرد.

اصل پایبندی به قوانین بین الملل کلید توافق نهایی در وین

اینک مذاکرات وین به نقطه دشوار و پیچیده خود رسیده و جنگ اراده‌ها آغاز شده است. هیات ها پس از یک هفته مشورت و رایزنی در پایتخت‌ها به وین بازگشته‌اند تا گفت‌وگوها را به جمع‌بندی برسانند.

میخائیل اولیانوف رئیس هیات روسی و نماینده دائم فدراسیون روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین می‌گوید که روند مذاکرات برجام به خط پایان نزدیک شده و یک سند نهایی ۲۰ صفحه‌ای در مورد احیای توافق در روی میز مذاکره آماده شده است.

وانگ کوان مذاکره کننده ارشد چین هم معتقد است که طرف‌ها به پیشرفت‌های زیادی دست یافته و برای رسیدن به نتیجه نهایی در تلاش هستند. وی ابراز امیدواری کرد که تمام طرف‌ها بتوانند با رویکرد فوریت نسبت به ماحصل گفت‌وگوهای صورت گرفته، رو به جلو حرکت کنند.

شنیده‌های خبرنگار ایرنا حاکی از این است که تیم مذاکره کننده کشورمان طی مدت حضور در تهران طی هفته گذشته و جاری، به مشورت مفصل با همه نهادها و مراجع عالی مربوطه در کشور پرداخته است.

اما گفت‌وگوها این روزها برخلاف مذاکراتی که در دور قبل به برجام منجر شد در فضای بی اعتمادی نسبت به وعده‌های طرف غربی دنبال می‌شود. جمهوری اسلامی ایران گام‌های معنادار، ملموس و عمل طرف مقابل را ملاک ارزیابی خود قرار داده است. به گفته حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، «برای ما این مهم است که رفتار عملی آمریکایی‌ها در لغو تحریم‌ها را به طور ملموس و عینی مشاهده کنیم. آنچه که برای ما ملاک است، نتیجه گفت‌وگوهایی است که در مذاکرات وین دنبال می‌کنیم و توافقی که حاصل خواهد شد.»

از این منظر تحولاتی مانند بازگشت معافیت‌های هسته‌ای ایران از سوی دولت جو بایدن که هفته پیش با تیترهای جذاب رسانه‌های آمریکایی خبرساز شد، بخشی از اقداماتی است که ایالات متحده می‌توانست برای نشان دادن حسن نیت خود از ابتدای مذاکرات (فروردین) صورت دهد. اما اقدام دیرهنگام و ناقص این کشور، اینک به چشم تلاش برای انحراف مسیر و تطویل مذاکرات دیده می‌شود.

بدیهی است که تیم مذاکره کننده ایرانی نسبت به جدیت غرب در مذاکرات تردید دارد و طرف مقابل باید سخت تلاش کنند تا اعتماد از دست رفته ایران را که به شدت مورد خیانت قرار گرفته است، جلب کنند.

هرچند دولت جو بایدن ممکن است با وجود طیف گسترده تندروهای آمریکایی، تمایل چندانی برای استفاده از سرمایه سیاسی خود به منظور بازگشت واشنگتن به برجام و اجرای تعهدات خود نداشته باشد، اما باید در نظر داشته باشد که تطویل مذاکرات و طرح این ادعا که نمی تواند خود را ملزم به ضمانت درباره اجرای برجام کند بدین معناست که این کشور به قطعنامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت و منشور ملل متحد که سرآمد همه معاهدات بین المللی است وقعی نمی‌نهد و ادامه این رفتار یکجانبه، دلیل بی اعتمادی ایران به واشنگتن است.