راه رفتن روی لبه تیغ شاید بهترین عنوان برای آخرین اثر محمد حسین مهدویان باشد. به دلیل پرداختن به موضوعی حساس و در عین حال ملتهب و همچنین حضور جواد عزتی با گریمی متفاوت در فیلم.
مرد بازنده می تواند به خودی خود نظر گروه قابل توجهی از مخاطبان سینمای ایران را به خود جلب کند. یک فرد تنها با روابطی بس دراماتیک عاطفی خانوادگی و یک داستان پلیسی. فیلم با مرگ مشکوک یک مرد جوان شروع می شود. سرهنگ احمد خسروی (جواد عزتی) که مامور پیگیری این پرونده است پس از تحقیقات اولیه به موارد مشکوکی بر میخورد و به زودی با یک پرونده پیچیده روبرو می شود که در محل کار حساسیتهای زیادی را برای او به وجود می آورد. و همین موضوع باعث مشکلاتی در زندگی شخصی و کاری برای او می شود. همه این موارد باعث میشود تا تلاش بیشتری داشته باشد تا ثابت کند که یک مرد بازنده نیست.
فیلم مرد بازنده را تنها آنهایی دوست دارند که عاشق فیلمهای نوآر تریلر پلیسی هستند.
مهدویان درام داستان را به شکل درست ترسیم کرده و شخصیت پردازی اصولی هم در ساختار منسجم فیلم کمک زیادی می کند. کاراکتر اصلی فیلم رابطه خوبی با فرزندانش ندارد، به ویژه پسرش که از لحاظ خط فکری با هم تفاوت زیادی دارند. رابطه اش با دخترش بهتر است اما خود دختر هم از پدر دلسرد است. در حد لزوم زندگی شخصی سرهنگ خسروی را میبینیم که در کار خشونت و جدیت و در زندگی شخصی ملایمت و سکوت را دارد.
شخصیت پردازی احمد خسروی قابل اعتناست چون از جواد عزتی قرار است نقشی متفاوت را شاهد باشیم که با کمی لغزش شاید ضربه سنگینی به فیلم وارد می آمد و به یک فیلم کمیک تبدیل می شد ولی رعایت کامل اصول بازیگری و حفظ راکورد بازی از جواد عزتی (شکل قوز پشت یا گره ابرو) و جدیت در انجام وظیفه باعث خلق شخصیتی جدید در سینما شد. این انتخاب هم برای کارگردان و هم برای جواد عزتی بازی روی لبه تیغ بود که با هوشیاری و قطعا راهنمایی مهدویان توانست به نحو احسن ایفاگر نقش پلیسی متفاوت در مقابل سیاست های باج دهنده به نظام بورژوای سیستم حاکم باشد.
فضای سرد حاکم بر داستان و بارندگی های متعدد به نماهای داخلی فیلم کمک شایانی می کند و تلخی روایت را چند برابر میکند. قرار نیست همه این فیلم را دوست داشته باشند ولی این اثر بهترین فیلم شهری مهدویان در مقایسه با لاتاری و یا حتی شیشلیک است که می تواند نقطه عطفی در کارنامه هنری او باشد.