در ادامه گزارش روزنامه فرهیختگان در ۲۳ بهمن میخوانیم: داشتن ارتباط با کشورهای مختلف در دنیای امروز امری اجتنابناپذیر است. ارتباطی که در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... تعریف شده و از آن بهعنوان دیپلماسی یاد میشود. با وجود اینکه تصور میشود بخش عمدهای از دیپلماسی در دنیای امروز ذیل حوزه سیاست تعریف میشود، اما دیپلماسی علمی نهتنها یکی از ارکان مهم برای تعامل با کشورهای دیگر به شمار میرود، بلکه بهعنوان یکی از اهرمهای قدرت در دنیای امروز میتوان از آن یاد کرد.
بهعبارت دیگر امروزه کشورها تلاش میکنند با یکدیگر پروژههای مشترک علمی تعریف کرده و مراکز آکادمیک خود را برای به سرانجام رسیدن آن به میدان بیاورند. طبیعی است که داشتن دیپلماسی علمی برای کشور ما که تحریمها شامل حال دانشگاههایش هم شده، از اهمیت ویژهتری برخوردار است. بهعبارت دیگر از این مسیر نهتنها میتوان به تعریف و اجرای پروژههای مشترک رسید، بلکه رسیدن به مرجعیت علمی را نیز امکانپذیر میکند. اما داشتن دیپلماسی علمی با کشورها در کنار اهمیت ویژهای که دارد، بهراحتی امکانپذیر نیست و ازاینرو لازم است متولیان آموزش عالی بسترهای لازم برای تحقق این مهم را بیش از پیش فراهم کنند. در این گزارش ۴ مقالهای که طی ۶ ماه گذشته توسط مجلات معتبر علمی کشور در این زمینه به چاپ رسیده، آورده شده است.
۶ راهکار برای تحقق دیپلماسی علمی
«دیپلماسی علمی فرصتی مهم برای توسعه همکاریهای علمی بینالمللی و روابط راهبردی» نوشته رضا یوسفی، استاد دانشگاه شیراز و علیاکبر موسویموحدی، دانشجوی دانشگاه تهران است که در نشریه نشاء علم منتشر شده است. این مقاله به اهمیت وجود دیپلماسی علمی اشاره و عنوان کرده است: «درواقع دیپلماسی علمی برای توصیف انواع مبادلات در حوزههای علمی، فناوری و نوآوری و مشارکت کشورها در برنامههای آموزشی و تحقیقات پیشرفته بهکار میرود. با وجود تنوع بالا، این حوزه به سه بخش عمده شامل علم در دیپلماسی، دیپلماسی برای علم و علم برای دیپلماسی تقسیم میشود. طی چند دهه گذشته، کشورهایی که در علم و فناوریهای کلیدی پیشتاز بودهاند، از ظرفیت بالقوه دیپلماسی علمی نیز به میزان زیادی بهره بردهاند. همچنین تجارب گذشته نشان میدهد که توسعه روابط علمی راهبردی و همکاریهای علمی بین کشورها یا حتی بلوکهای رقیب میتواند از شکستهای دیپلماتیک جلوگیری کند و احتمال درگیریها و تنشهای ویرانگر را در عرصه جهانی کاهش دهد.»
این مقاله دستاوردهای دیپلماسی علمی در دنیا را مدنظر قرار داده و به نقش این مهم در جلوگیری از رویارویی نظامی کشورها اشاره میکند. در این مقاله آمده است: «تبادلات علمی غیرنظامی بین ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد نمونه برجستهای از دیپلماسی علمی را ارائه میدهد. این همکاریها هنگامی که ارتباطات دیپلماتیک رسمی متوقف شد، دو کشور را همچنان به هم متصل میکرد. امروزه ایالاتمتحده و روسیه با هم در ایستگاه فضایی بینالمللی و در پروژه تحقیقاتی و مهندسی گداخت هستهای بینالمللی همکاری میکنند. بررسیها نشان میدهد که اولین اجلاس گورباچف- ریگان در سال ۱۹۸۵ هیچ توافق ملموس سیاسی به همراه نداشت ولی به موازات این نشست یک پروژه تحقیقاتی مشترک توسط دو فیزیکدان از دوطرف، بیسروصدا بررسی شد.»
این مقاله درنهایت به ظرفیت بالای کشور برای توسعه توان علمی، نوآوری و فناوری میپردازد. براساس این پژوهش لازم است سطح آمادگی هم دیپلماتها و هم اعضای جامعه علمی با برگزاری دورههای آموزشی خاص، کارگاههای تخصصی و کنفرانسهایی در حوزه دیپلماسی علمی ارتقا یابد. مهم است دیپلماتها و اعضای جامعه علمی ضمن برگزاری جلسات هماندیشی با همدیگر، مشکلات پیش رو و راهکارهای مهم تسهیلکننده همکاریهای علمی بینالمللی را بهطور مستمر بررسی کنند. برگزاری نشستهای ادواری بین دانشمندان و دیپلماتها و گفتوگو در زمینه فرصتهای همکاری علمی بینالمللی کمک شایانی به بهرهبرداری موثرتر از ظرفیتهای دیپلماسی علمی خواهد کرد.
دقت بالا در گزینش و انتخاب نمایندگان علمی در نمایندگیهای خارج از کشور که دارای توانمندیهای تخصصی بالا و مشروعیت علمی در محافل دانشگاهی باشند نیز کمک شایانی به بهرهبرداری بهینه از فرصتهای پیش رو خواهد کرد. از آنجا که سرمایهگذاری در علموفناوری منافع بلندمدت و بیشماری را برای کشور رقم میزند، ضروری است کارگروههای تخصصی با مشارکت دانشمندان و دیپلماتها در حوزههای علموفناوری و منطبق با نیازهای اساسی کشور ایجاد شود، همچنین به موازات مذاکرات سیاسی و تجاری سطوح بالا با کشورهای پیشرو در علموفناوریهای کلیدی، حوزههای مهم هدفگذاریشده نیز در دستورکار این کارگروهها قرار گیرد تا به این ترتیب از ظرفیتهای دیپلماسی علمی برای منافع ملی بهخوبی بهرهبرداری شود.
انجام پژوهشهای بینالمللی؛ عامل اصلی توسعه علمی
«تعاملات علمی بینالمللی، پیشران دیپلماسی علموفناوری» نوشته علیاکبر صبوری، دانشجوی دانشگاه تهران و اسماعیل وزیری، استادیار دانشگاه زابل هم دیگر مقالهای است که در نشریه نشاء علم منتشر شده است. مقالهای که در آن به نقش این دیپلماسی در فعالیتهای بینالمللی میپردازد. در این مقاله آمده است: «یکی از عوامل اصلی موفقیت در دیپلماسی علموفناوری، همکاریهای علمی بینالمللی است. بررسیها نشان میدهد که میتوان متغیرهایشناساییشده را در چهار مقوله کلی ساختاری، ملی، زیرساختی و بینالمللی قرار داد. در بعد ساختاری، میتوان به همکاریهای علمی بینالمللی، تبادلات علمی استاد و دانشجو، آموزش و توجه به هنجارهای بینالمللی، تسهیل روادید برای همکاریهای علمی، تدوین ضوابطی در راستای انتشار نتایج مطالعات بینالمللی، فرصتهای مطالعاتی و... اشاره کرد.
بین قـدرت و دانش، و مشـــروعیـت، رابطـه دوطرفـه دیگری نیز برقرار است. در ادبیات سیاسی، اقتدار بهعنوان قدرت مشروع و مشــروعیت نیز بهعنوان حق اعمال قدرت تعریف میشــود. ازهمینرو، میتوان چنین برداشــت کرد که مشــروعیت در تولید اقتـدار برای نظـامهای ســـیـاســـی از جـایگـاه مهم و بیبـدیلی برخوردار اسـت. نتیجه مشـروعیت نیز این اسـت که اطاعت از اقتـدار را به وظیفـه تبـدیل و آن را حق القـا میکنـد و این فرآیندی اســت که طی آن از طریق مشــروعیت قدرت به اقتدار تبدیل میشــود. مشــروعیت در این بخش را میتوان توانایی نظام سـیاسـی کشـور دانسـت، بهطوریکه فعالیتهای علمی و قدرت نـاشـــی از آن زمـانی میتوانـد مورد تاکید قرار گیرد کـه از مشـروعیت لازم در راسـتای حفظ و بهبود منافع علمی کشـور مـدنظر قرار گیرد. برای نمونـه، ســـازمـان غـذا و داروی آمریکا تاییدکننده هر غذا و دارو با ۱۵ هزار کارمند، در سطح جهان، یک مشروعیت ناشی از قدرت و توان علمی است.»
نویسندگان این مقاله معتقدند دیپلماسی علموفناوری بهعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف و منافع ملی استفاده میشود. بهطوریکه در بخش نتیجهگیری این مقاله آمده است: «قدرت دیپلماسی در جهان امروز، ریشه در دانایی و توانایی علم کشورها دارد و هرچه دایره دانایی وسیعتر باشد، قدرت دیپلماسی هم بیشتر خواهد شد. دیپلماسی علموفناوری بهعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف و منابع ملی استفاده میشود. علم بهوجودآورنده نوعی دیپلماسی است که نیازمند همکاریهای نزدیک میان ملتها، نخبگان، بخشها و سازمانهای غیردولتی در کشورهای مختلف است. بررسیها نیز نشان میدهد که علموفناوری ابزار مهم تعاملات و ایجاد ارتباطات بینالمللی است و سهم بالقوهای در سیاست خارجی کشورها پیدا کرده است. بنابراین ضروری است که بین سیاست خارجی و حوزه علموفناوری کشورها، تعامل نزدیکی وجود داشته باشد.
یکی از عوامل مهم توسعه علمی کشورها، توجه به پژوهشهای بینالمللی است. این مساله متاثر از تعاملات علمی بینالمللی میان کشورهاست که منجر به ایجاد چهره علمی، کاهش تنشها، تقویت و ایجاد ارتباطات بینالمللی بیشتر میشود. اولویتبندی عوامل اشارهشده از دیدگاه پژوهشگران و متخصصان ایران در این حوزه نیز نشان میدهد که تعاملات و همکاریهای علمی در سطح ملی و بینالمللی، تسهیل رویداد همکاریهای علمی، توجه به هنجارهای بینالملل و تبادل استاد- دانشجو دارای اولویت بیشتری نسبت به سایر عوامل بوده است.»
تربیت دانشجوی پزشکی در عرصه بینالملل عنصر مهم برای حضور عزتمندانه ایران در عرصه بینالملل
«حضور عزتمند در عرصه بینالمللی آموزش پزشکی» هم دیگر مقاله منتشرشده در ارتباط با دیپلماسی علمی است. پژوهشی که در آن نیلوفر پیکری، حمید اکبری، سیدحسن امامیرضوی، باقر لاریجانی و علیاکبر حقدوست مشارکت داشتند که به ترتیب استادیار، استاد و عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی، استاد دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران هستند.
در مقدمه این مقاله آمده است: «بینالمللیسازی یکی از فرآیندهای جهانی شدن آموزش عالی است که در اسناد بالادستی کشور موردتوجه قرار گرفته است. در ماده ۶۶ قانون برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران آمده که دولت موظف است بهمنظور حضور موثر نظام آموزش عالی کشور در تولید، توسعه و نشر علموفناوری و تربیت دانشجو در سطح بینالمللی و برقراری توازن و ارتقای کیفیت آموزش عالی و پژوهش و فناوری فعالیت کند. همچنین در نقشه جامع علمی کشور و سند جامع روابط علمی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران نیز توجه زیادی به نقشآفرینی در عرصه بینالملل شده و نگاه برونمرزی در سندهای توسعه علمی بهخوبی متبلور شده است.
بینالمللیسازی آموزش پزشکی به نوعی مسئولیت نظام آموزش عالی در توسعه روابط علمی در سطح جهان و منطقه است. در این مسیر، اقتدار ملی از پنجره توسعه علمی با رویکردی نو باید مدنظر قرار گیرد. درنظر داشتن سهم اقتصادی صنعت آموزش عالی، سرمایه فکری و شاخص توسعه انسانی، توسعه فرهنگی از طریق پذیرش جوامع علمی مختلف با فرهنگهای متفاوت با حفظ تمامیت فرهنگ ملی و تقویت روابط دیپلماتیک میان ملتها، بدون درخشش علمی بینالمللی میسر نخواهد بود.
با وجود تعاریف و شاخصهای مختلف، ابعاد دقیق مفهوم عملیاتی بینالمللیسازی آموزش علوم پزشکی شفاف نشده و این مفهوم نیازمند واکاوی است.» در بخش دیگری از این مقاله مشارکت در آموزش در گستره بینالمللی بهعنوان عنصر برجسته عزتمند کشور در عرصه علمی ذکر شده و در توضیح بیشتر این مساله آمده است: «در سالهای اخیر، دانشگاههای علوم پزشکی کشور در جذب دانشجوی خارجی و جلب مشارکت استادان خارجی و محققان ایرانی مقیم خارج از کشور حضور پررنگی داشتهاند ولی تربیت دانشجویانی که در مدیریت جهانی در آینده نقش جدی ایفا کنند و هدایت علمی، صنعتی و اقتصادی در عرصه جهانی را برعهده داشته باشند، نیازمند اتخاذ استراتژیهای مناسب با شناخت بازارهای منطقهای و جهانی است. در این راستا، اعضای هیاتعلمی دانشگاههای علوم پزشکی کشور میتوانند نقشی کلیدی در بینالمللیسازی آموزش پزشکی با بهرهمندی از حمایت سازمانی، مدیریت مشارکتی و سرمایهگذاری ایفا کنند. مشارکت فعال در آموزش برونمرزی از طریق ایجاد شعب بینالمللی دانشگاهها در خارج از کشور از مضامین دیگر مشارکت در عرصه بینالملل آموزش پزشکی است. این مهم بهویژه در منطقه میتواند به تربیت نیروی انسانی بهداشتی و درمانی موردنیاز کشورهای مدیترانه شرقی منجر شود.»
این مقاله درنهایت نتیجه گرفته که تنها با سیاستگذاری راهبردی میتوان در این زمینه به اهداف تعیینشده در اسناد بالادستی رسید. بهعبارت دیگر سیاستگذاری راهبردی و برنامهریزیهای بلندمدت ناظر بر فرصتها و تهدیدها، حاکمیت فرابخشی نظام آموزش عالی در سطوح مختلف، بهرهمندی از ابزارهای مدیریتی مناسب و قوانین و مقررات موردنیاز، پاسخ به نیازها و فراهم آوردن زیرساختهای لازم نرمافزاری و سختافزاری و ایجاد بستر گفتمان سازنده و درک مشترک از مفهوم درخشش بینالمللی در سطح ملی، منطقهای و جهانی میتواند به حضور عزتمند در عرصه بینالملل منجر شود.
دیپلماسی علمی؛ عنصر مهم در رسیدن به قدرت نرم
«دیپلماسی علمی به مثابه قدرت نرم» هم مقاله دیگری است که توسط سیدعبدالحمید میرحسینی و حسین محمدی، استادیار دانشگاه الزهرا(س) و استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در دو فصلنامه مطالعات قدرت نرم منتشر شده است. این مقاله دیپلماسی علمی را اینطور تعریف کرده است: «با توجه به تحولات سریع و پیچیدگی روزافزون سازوکارهای ارتباطات بینالمللی در زمینههای مختلف که منحصر به مرزهای جغرافیایی کشورها نیست و نیز با توجه به پدیدارشدن مفاهیم جدیدی از دیپلماسی مانند دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی فرهنگی، برای تنظیم مناسبات بینالمللی در حیطه علم و فناوری نیز مجموعهای از دیدگاهها، سازوکارها و عوامل مورد نیاز است که درمجموع از آن میتوان به «دیپلماسی علمی» تعبیر کرد.»
این مقاله دیپلماسی علمی را در دنیای امروز دارای اهمیت ویژهای میداند و دربارهاش اینطور مینویسد: «در تبیین اهمیت و حساسیت مساله دیپلماسی علمی و ضرورت توجه و عدمغفلت از آن، همین بس که سازمانها و نهادهای مهمی در سطح جهان در زمینه دیپلماسی علمی فعال هستند که برخی از آنها عبارتند از: سازمان ملل که هدف از برنامه ابتکار دیپلماسی علم و فناوری این سازمان بسیج تخصصهای علمی و فناوری برای توانبخشی به دیپلماتها و نمایندگان کشورها و تصمیمگیری آگاهانه در جایی که علم و فناوری نقش مهمی را ایفا میکند، اعلام شده است.»
این مقاله در بخش روشتحقیق خود آورده است: «دو مساله اصلی مدنظر در پژوهش حاضر عبارتند از: اول، بررسی بخشهای مربوط به علم و فناوری در اسناد کلان کشور و نیز محتوای اسناد علم و فناوری و تحلیل بخشهای مرتبط با دیپلماسی علمی در آنها؛ و دوم، آسیبشناسی وضعیت موجود سیاستها، فعالیتها و برنامههای علم و فناوری در کشورمان از منظر دیپلماسی علمی. پژوهش حاضر که بخشی از طرح فراگیرتری بوده است، از طریق روشهای کیفی تحلیل محتوای اسناد و نیز بررسی دادههای حاصل از مصاحبه انجام شد و علاوهبر بررسی اسناد شامل انجام مصاحبه با برخی مسئولان و صاحبنظران علم و فناوری است.»
نگارندگان این مقاله معتقدند برای تحقق دیپلماسی علمی در راستای پیشبرد اهداف سیاستهای خارجی، باید جهتگیریهای خاصی هم مدنظر متولیان قرار گیرد. در بخش نتیجهگیری آمده است: «با توجه به ابعاد نظری مفهوم دیپلماسی علمی و با درنظر گرفتن آگاهی و مقاومت بهعنوان عناصر اصلی دیپلماسی علمی، علاوهبر کسب فرصتهایی برای توسعه علمی و فناوری و ضمنا پیشبرد اهداف سیاستخارجی باید جهتگیریهای دیگری نیز در تعریف مفهوم دیپلماسی علمی درنظر گرفت که عبارتند از: آگاهی نسبت به زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بهعنوان بخش لاینفکی از فعالیتهای علمی، فناوری، پژوهش و آموزش عالی و درنظر گرفتن آنها در تمامی این فعالیتها؛ لحاظ کردن استقلال فکری و فرهنگی در ضمن فعالیتهای علمی؛ تصمیمگیری در زمینه نوع فعالیتها و طرفهای همکاری براساس زمینه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گسترده و نهصرفا براساس ویژگیهای خنثی و بیطرف و جهانشمول بهاصطلاح علمی؛ حرکت در راستای اهداف و آرمانهای متعالی موردنظر در ضمن همکاریهای علمی در سطح بینالمللی و بهعنوان بخشی از ذات این فعالیتها و همکاریها. در هدفگذاری برای کمک به گسترش علم و فناوری و با استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای ارتباطات بینالمللی شاید بتوان تثبیت نگاه مبتنیبر دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در تمامی فعالیتهای علمی، فناوری، پژوهش و آموزش عالی را بهعنوان یکی از اهداف مستقل درنظر گرفت که در ذیل آن مساله استقلال علمی و فکری نیز مدنظر قرار میگیرد.
بنابراین علاوهبر راهبردهایی مانند تعامل فعال فناوری با کشورهای دیگر، ایجاد سازوکارهای لازم و ترویج مفهوم دیپلماسی علمی، بهنظر میرسد که میتوان موارد زیر را بهعنوان راهبردهای مدنظر فعالیتهای مربوط به علوم و آموزش عالی لحاظ کرد. ترویج و تبیین مبحث دیپلماسی علمی و موضوع خنثی نبودن علم و فناوری در جامعه علمی کشور، توجه خاص به نقش «آموزش عالی» در شکلدهی نگاههای معطوف به دیپلماسی علمی، لحاظ کردن رویکردهای مبتنیبر دیپلماسی علمی در تعریف دورههای آموزشی و برنامهها و متون درسی دانشگاهی، تعریف «پیوست دیپلماسی علمی» برای کلیه مبادلات فناوری خصوصا در زمینه ورود فناوریهای مختلف، لحاظ کردن رویکردهای مربوط به دیپلماسی علمی در اختصاص بودجههای مربوط به پژوهش و فناوری در سطح ملی بهعنوان بخشی از این راهبردها معرفی شده است.»