تهران- ایرنا- ما امروز نیازمند یک تغییر جدی در نگرش، بینش و رفتار خود هستیم، نگاهمان به دنیا باید اصلاح شود و دنیا را باید از نو بشناسیم. جهان‌بینی ما دچار آفت شده است و بر اساس یک شناخت اشتباه، سبک زندگی مان را غربی کرده ایم. شناخت ما باید برخاسته از متن قرآن و نهج البلاغه و روایات اسلامی باشد.

خداوند بزرگ در آیه ۲۴ سوره یونس می فرماید: مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کرده ایم که در پی آن، گیاهان زمین می روید؛ تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته می گردد و اهل آن مطمئن می شوند که می توانند از آن بهره مند گردند، ناگهان فرمان ما، شب هنگام یا در روز فرا می رسد و آن چنان آن را درو می کنیم که گویی دیروز هرگز نبوده است! در آیه ۴۵ سوره کهف نیز می آورد: ای پیامبر! زندگی دنیا را برای آنان به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو می فرستیم و به وسیله آن، گیاهان زمین در هم فرو می رود اما بعد از مدتی می خشکد و بادها آن را به هر سو پراکنده می کند!

دنیا اینگونه است. ما به این دنیا دل می بندیم! دنیایی که عامل کفر انسان می شود. در آیه های ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره نحل می آورد: آن ها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظیمی در انتظارشان ! این به خاطر آن است که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند.

خدا در آیات ۳۳ تا ۳۵ سوره زخرف می فرماید ما دنیا را به کفار می دهیم: اگر تمکن کفار از مواهب مادی سبب نمی شد که همه مردم امت واحد گمراه شوند، ما برای کسانی که به خدای رحمان کافر می شدند، خانه هایی قرار می دادیم با سقف هایی از نقره و نردبان هایی که از آن بالا روند و برای خانه هایشان درها و تخت هایی زیبا و نقره ای قرار می دادیم که بر آن تکیه کنند و انواع زیورها ولی تمام این ها بهره زندگی دنیاست.

خدا در قرآن به این زیبایی، دنیا را تبیین می کند ولی ما می گوییم اگر خدا دنیا را به ما نداد، ما را خوار کرده است!!

خداوند در آیات ۱۵ تا ۱۷ سوره فجر می آورد: انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام می کند و نعمت می بخشد، می گوید پروردگارم مرا گرامی داشته است! و اما هنگامی که برای امتحان، روزیش را بر او تنگ می گیرد، می گوید پروردگارم مرا خوار کرده است! چنان نیست که شما می پندارید!

پیامبر اکرم (ص) الگوی همه ماست. او از دنیا گریزان بود. امیر مومنان علی (ع) در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه می فرمایند: پیامبر با نزدیکان خود گرسنه به سر می برد و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زینت های دنیا از دیده او دور ماند. پس تفکر کننده ای باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که آیا خدا محمد (ص) را به داشتن این صفت ها اکرام فرمود یا او را خوار کرد؟ اگر بگوید خوار کرد، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است و اگر بگوید او را اکرام کرد، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیک ترین مردم به خودش دور نگهداشت. پس پیروی کننده باید از پیامبر (ص) پیروی کند و به دنبال او راه رود و قدم بر جای قدم او بگذارد.

امیر سخن (ع) در همین خطبه می آورند: پیامبر (ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرورفته تر و شکمش از همه خالی تر بود. دنیا را به او نشان دادند، اما نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد، آن را دشمن داشت و چیزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت و چیزی را که خدا کوچک شمرده، کوچک و ناچیز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن که آن چه را خدا و پیامبرش دشمن می دارند، دوست بداریم یا آن چه را خدا و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا و سرپیچی از فرمان های او کافی بود! 

حضرت علی (ع) در ادامه می فرمایند: پرده ای بر در خانه پیامبر (ص) آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد، به یاد دنیا و زینت های آن می افتم. پیامبر (ص) با دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند و از آن لباس زیبایی تهیه نکند و آن را قرارگاه دایمی خود نداند و امید ماندن در دنیا نداشته باشد. پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد و دل از دنیا برکند و چشم از دنیا پوشاند.

حضرت می فرمایند: در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنمایی کند. آن انسان کامل و وارسته و آخرین پیامبر الهی الگوی ماست و همه وظیفه داریم که زندگی او را، روشی برای زندگی خود قرار دهیم.

خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب می فرماید: مسلما برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود. حضرت علی (ع) هم در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه می فرمایند: چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر (ص) بر ما نهاده و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده، رهبر پیشتازی که باید از او پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم.

ایشان در خطبه ۳۳ نتیجه این الگوگیری را در بیان زیبایی تبیین کرده و می فرمایند: پیامبر (ص)، مردم جاهلی را تا به جایگاه کرامت انسانی پیش برد و به رستگاری رساند که سرنیزه هایشان کندی نپذیرفت و پیروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت.

اگر نگاه ما به دنیا غیر از راهی باشد که قرآن تبیین می کند و پیامبر (ص) طی می نماید، نباید خود را پیرو راه آن پیامبر الهی بدانیم. نمی شود خود را تابع دین اسلام و مرید حضرت محمد (ص) بدانیم و دنبال شکم و شهوت و پست و مقام و خانه و مرکب و زینت های دنیایی باشیم. 

خداوند در آیه ۲۴ سوره توبه می فرماید: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کساد شدنش می ترسید و خانه هایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب تر است، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند! 

در آیه های ۷ و ۸ سوره یونس هم می آورد: آن ها که به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند و آن ها که از آیات ما غافلند، همه آن ها جایگاهشان جهنم است. 

خداوند در آیه ۲۰ سوره شوری می آورد: کسی که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش می دهیم و بر محصولش می افزاییم و کسی که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمی از آن را به او می دهیم اما در آخرت هیچ بهره ای ندارد. 

در آیه های ۱۵ و ۱۶ سوره هود هم می فرماید: کسانی که زندگی دنیا و زینت آن را بخواهند، نتیجه اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آن ها می دهیم و چیزی از آن ها کم و کاست نخواهد شد ولی در آخرت، جز آتش، سهمی نخواهند داشت.

از این زیباتر و شفاف تر بیان شود؟ در آیات الهی تفکر کنیم. در سخنان امیر مومنان (ع) دقت نماییم. به زندگی پیامبر و اولیای الهی خیره شویم، همه اش ساده زیستی و دنیاگریزی و زهد است و کرامت انسانی و پیروزی و رستگاری دو سرا نیز در همین تبعیت از زندگی پیغمبر و اولیاء خداست.

فرهنگ غرب و تفکر شیطانی ما را به سمت تشریفات و اشرافی گری و دنیاگرایی و شهوت پرستی می خواند. اگر راه ما راه خدا و انبیاء و اولیاء است، باید جهان بینی، نگرش، بینش و رفتار ما با نگاه آنان مطابقت داشته باشد. سبک زندگی ما امروز عوض شده است. برخی از ما بیش از توجه به خدا و آخرت، به پول و خانه و مقام و ریاست و زن و شهوت دل بسته ایم؛ به دنیایمان، به خانه مان، به خودرو و مبل و پرده مان دل سپرده ایم! باید از این ها دل کند و به راه مستقیم الهی وارد شد. 

امروز مهریه های دخترانمان سرسام آور است. جهیزیه ها بیداد می کند. حرف ها، حول محور ثروت و دارایی های دنیایی می چرخد. صدها جنس غیر ضرور را وارد سبد اقتصادیمان کرده ایم و می گوییم دخل و خرج با هم نمی سازد. الگوی مصرف را درست کنیم و الگویمان به جای غرب، پیامبر (ص) و علی (ع) و فاطمه (س) بشوند. به جای پیروی از دل و هوای نفس، تابع خدا و قرآن بشویم. راه و فکرمان را علوی و حسینی کنیم. اگر تابع اسلام ناب شدیم، دنیا و آخرتمان درست می شود و الا دنیایمان خراب و در آخرت نیز جایگاهمان دوزخ است.

با همین نگاه است که معتقدیم همه ما نیازمند تغییر در نگرش و رفتاریم. نگاهمان را قرآنی کنیم. از دنیا فاصله بگیریم و بر اساس فرمان خدا و اوامر و نواهی او رفتار کنیم. تنها راه سعادت دنیا و آخرت ما همین است.

در این تغییر نگرش و رفتار، هیچ تفاوتی بین مردم عادی و مسئولین و بین نهادها و ارگان ها و وزارت خانه ها و قوا نیست. همه باید به سمت الگوگیری از پیامبر (ص) حرکت کنیم. همه باید به دنیاگرایی پشت کنیم. همه باید ساده زیست شویم. همه باید از تجملات و تشریفات و اسراف فاصله بگیریم. در نظام اسلامی، سرمایه دار هم حق ندارد به دنبال تجملات و بریز و بپاش باشد. دستگاه های تبلیغاتی و صدا و سیما هم حق ندارند از اشرافی گری تبلیغ کنند. 

همه باید به راه قرآن برویم. اوامر و نواهی خدا را در نظر بگیریم. به دستورات دین عمل کنیم. به سیره پیغمبر اسلام برگردیم. تنها راه، همین است. برای درست عمل کردن، چاره ای جز بازگشت به قرآن نیست. باید به متن قرآن مراجعه کنیم. باید درس های نهج البلاغه را یاد بگیریم و باید با سیره عملی چهارده معصوم آشنا شویم.

برای هیچ کس چاره ای جز عمل به دستورات دین اسلام نیست. اساس و انگیزه امام بزرگوارمان از انقلاب همین بود. اساس شکل گیری نظام ولایت فقیه برای همین است. همه حرف امام خامنه ای همین است. حرف همه علمای دین همین است؛ چون حرف خدا و پیامبر همین است و همه باید در این راه حرکت کنیم.

اراده کنیم، تصمیم بگیریم، وارد تحول در زندگی شویم. راه تحول را درست بشناسیم. مو به مو بر اساس طرح تحول نبوی به پیش برویم. هر روزمان را نظاره کنیم، محاسبه کنیم، در خطا، خود را مورد عتاب قرار دهیم. کژی ها را راست کنیم. زشتی ها را از زندگی دور کنیم. به راه مستقیم الهی برویم. به رضایت خدا و قرب الهی بیاندیشیم و بدانیم در غیر این صورت، خطایمان از خطای دوران طاغوت بیشتر است؛ چون خدا در امروز نعمتش را بر ما تمام کرده است. امروز برای شناخت دین و تصحیح جهان بینی و حرکت در مسیر مستقیم الهی، هیچ مشکلی نداریم. حاکمیت دینی در خدمت رشد و تعالی جامعه انسانی است و زمینه رسیدن به کمال مطلق برای همه فراهم است.

برای حرکت جامعه بشری به راه مستقیم، چقدر شهید دادیم؟ چقدر اسیر دشمن شدند؟ چقدر مجروح و جانباز شدند؟ چقدر امامین انقلاب اسلامی زحمت کشیدند؟ چقدر مجاهدان سترگی مثل شهید قاسم سلیمانی سختی کشیدند؟ چقدر دانشمندان و علمای دین برای تعالی جامعه خون دل خوردند؟

جرم بی توجهی به این حقیقت چقدر است؟ به راه مستقیم الهی برگردیم و این راه زیبا را بپیماییم و مطمئن باشیم که تنها راه سعادت دنیا و آخرت، حرکت در همین مسیر پیروزمندانه و بزرگ است.