یوسف بچاری در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در پاسخ به این پرسش که چرا به رغم بودجه قابل توجه صداوسیما همواره گلایه و نارضایتیای از سوی بازیگران در مورد وضعیت پرداخت، کمبود بودجه و منابع مالی وجود دارد، گفت: لازمه پاسخ به این سؤال شناخت ابعاد سازمان صداوسیما است؛ صداوسیما صرفاً مجموعه جام جم و ساختمانی ۱۳ طبقه نیست بلکه چیزی حدود ۳۲ مرکز استان، ۱۶ شبکه تلویزیون سراسری و نزدیک به ۱۶شبکه رادیویی سراسری دارد.
وی تاکید کرد: همه اینها تنها بخشی از خروجی صداوسیماست؛ چندین شبکه تلویزیونی و رادیویی برون مرزی و رادیوهای مراکز هم در این آمار هستند و چند هزار کارمند که آمار آن متفاوت است، هم در این میان حضور دارد. هرکدام از این شبکهها و رادیوها و... یک خروجی دارند که ساعات تولید آنهم متفاوت است.
بچاری ادامه داد: این تنها دورنمایی است که هزینههای سازمان صداوسیما را صرفاً در بحث تولیدات نشان میدهد. بر این موارد بیافزایید مجموعههای ستادی، فنی (تجهیزات بسیار گرانقیمت استودیویی، تجهیزات ماهوارهای و...) را که بخش دیگری هستند؛ وقتی به تمام اینها دفاتر خارج از کشور را اضافه کنید، میبینید که اساساً رقم بودجه سازمان صداوسیما عجیبوغریب نیست.
تهیهکننده برنامه نقد سینما اظهار داشت: حتی چیزی اندازه همین رقم بودجه، درآمدهای صداوسیماست که آنهم باز وقتی هزینه میشود، کفایت لازم را ندارد.
بچاری در ادامه و در توضیح چرایی گلایهها نسبت به منابع مالی در سازمان صداوسیما یادآور شد: بخش از این گلایه موضوعی اجتماعی و فرهنگی است؛ یعنی ما عادت کردهایم مدام از هر شرایطی که داریم ابراز ناخرسندی میکنیم و این یک عادت فرهنگی است.
وی ادامه داد: بخش دیگر ضعف مدیریت مالی برخی تهیهکنندگان است یعنی اینکه پول را چگونه و کی هزینه کنند. به این معنا که از جهتی این بحث کمبود بودجه از بی تدبیری برخی تهیهکنندگان است و آنان هستند که این جو را ایجاد میکنند؛ زمانی که تهیهکننده پول را گرفته و با عوامل تسویه حساب نمی کند.
مدیر تولید سابق شبکه امید سیما خاطرنشان کرد: برخی از تهیهکنندگان هستند که اینگونه رفتار میکنند و مثلاً پولی که باید برای تولید و عوامل آن صرف شود را بهجای تزریق بهموقع به دلیل سرمایهگذاریهایی که درجاهای دیگری دارند یا دیر به دست عوامل میرسانند و یا بعضاً حتی نمیرسانند. در حالت خوب سود پول را صرف تسویه حساب با عوامل میکنند و در بدترین حالت اصلاً پول را نمیدهند.
بچاری تصریح کرد: بخشی هم هست که متأسفانه به عدم مدیریت مالی شبکه های سازمان مربوط میشود؛ در ابتدای سال مالی شبکهها بر اساس تعهداتی که سازمان برای آنها در نظر گرفته است بودجهای را درخواست میکنند که در طول سال به آنها تخصیص داده میشود.
وی بیان کرد: مثلاً شبکهای متعهد است که در سال ۲۰۰ دقیقه تولید الف داشته باشد، ۳۰۰ دقیقه تولید ب و ۲۰۰ دقیقه تولید ج و بر اساس این طبقهبندیها سازمان به آن شبکه بودجه تخصیص میدهد اما مشکل ازآنجا سرچشمه میگیرد که در سازوکارهای اداری یک شبکه، خود شبکه به دلیل بلندپروازی یا بی برنامگی یا دلایلی دیگر بیشتر از تعهدات برای خودش پروژه تعریف میکند و این پروژهها پول میخواهد که نیست.
بچاری گفت: درنتیجه خود شبکهها گاهی باعث به تعویق انداختن بدهیها میشوند و این حرکت غیراستاندارد آنها باز آن مشکل مالی را رقم میزند. بر این اساس بخش عمده این خطا، خطای انسانی است که از نوع مدیریت کردن نشئت میگیرد.
این تهیهکننده تلویزیونی تصریح کرد: تجربه کاری ۲۰ ساله من در سازمان صداوسیما نشان میدهد که مشکل اصلی، نبودن پول نیست بلکه موضوع عدم مدیریت منابع مالی بوده است؛ چه از طرف سازمان و شبکهها و چه از سوی تهیهکنندگان. البته این دلایل توجیه کننده بحث ناعادلانه و غیرکارشناسی بودن مسائل مربوط به برآورد برنامه ها نیست.
وی افزود: امروزه بسیار شاهد هستیم که برآورد برنامهها براساس نرخ ها گاهی بسیار دور از واقعیت انجام می شود؛ یعنی کارشناسان سازمان هنوز نمی خواهند به طور واقعی نرخ خدمات و عوامل بیرون سازمان را بپذیرند و لذا با تصویب برآوردهای کمتر از واقعیت بازار، تهیه کننده را دچار چالش کارکردن یا نکردن می کنند و این موضوع برای تهیه کنندگانی که قبول می کنند با هر قیمتی کار کنند بعضا طبعات ناگواری به همراه دارد.
این تهیهکننده تلویزیونی یادآور شد: امروز بسیار شاهد هستیم که مدیران قرارداد را شخصی میبینند و وقتی نفر بعدی بر سر کار میآید اساساً قرارداد منعقد شده در دوران مدیر یا مدیران قبلی را قبول ندارد و این موضوع همواره تهیهکننده را متضرر میکند؛ چراکه گاهی تهیهکنندگان از منابع شخصی هزینه کردهاند و زمانی که مدیر بعدی اساس موضوع را زیر سؤال میبرد شرایط کار ناممکن میشود.