در ادامه گزارش دوم اسفند روزنامه فرهیختگان آمده است: در ایران فوتبال و باشگاههای فوتبالی برای نهادهای مربوط به خود (که عمدتا دولتی هستند) صرفا هزینهزا بودهاند و به دلیل نداشتن انضباط مالی و شفافیت عملکردی نتوانستهاند حداقل شرایط فعالیت حرفهای را کسب کنند.
دستکم ۲۴ سال از ایده عرضه دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در بورس تهران میگذرد که تهیه مطالعه ابتدایی آن را سیداحمد میرمطهری برعهده داشت که آن روزها دبیرکل بورس تهران بود. حالا اما حسین قربانزاده، رئیس سازمان خصوصیسازی از نهایی شدن این عرضه و ثبت نماد دو باشگاه در بازار بورس و طلسمشکنی ۲۴ ساله خبر میدهد. هنوز این عرضه صورت نگرفته کلکلهای غیربازاری در مورد این دو باشگاه در فضای مجازی آغاز شده و استقلالیها بهشدت نسبت به ارزشگذاری این تیم (۲۷۸۰ میلیارد تومان) پایینتر از تیم پرسپولیس (۳۲۱۰ میلیارد تومان) انتقاد داشتهاند.
اما ابهامات و انتقادهای این اتفاق بهظاهر مبارک که در راستای شفافسازی نیز است، موارد دیگری است. اینها با انتشار صورت مالی دو باشگاه در روزهای اخیر وجهه علمی و قانونیتری نیز پیدا کرده است: ۱- عرضه ۱۰ درصد از سهام دو باشگاه در بورس منافی خصوصیسازی است و مشخص نیست ۲۰۰ تا ۳۵۰ میلیارد تومانی که جذب میشود کجا خرج خواهد شد. این مدلی از واگذار کردن و نکردن است، ۲- حدود ۷۰ درصد از حق پخش که اصلیترین منبع درآمدی باشگاههای فوتبال است به صداوسیما پرداخت میشود، ۳- زیان انباشته دو باشگاه ۴۸۷ میلیارد تومان است که ۳۵ درصد از داراییهای آنهاست. این دو باشگاه نه برنامهای برای بنگاهداری و سودآوری ارائه داده و نه ابزاری برای تحقق آن در اختیار دارند و ۴- تقریبا ۹۰ درصد داراییهای دو باشگاه زمینها و ساختمانهایی است که امکان درآمدزایی ندارند و مشخص نیست سهامداران باید با چه امیدی در عرضه اولیه شرکت کنند. در این گزارش با بررسی صورتهای مالی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال به این سوال پاسخ داده شده که چرا عرضه اولیه این تیمها در بورس پروژه آشنایی برای یک شکست احتمالی برای سهامداران (بخوانید هواداران) و سود کافی و وافی برای باشگاه، دولت و وزارت ورزش است.
از شکستن طلسم ۲۴ ساله خوشحال باشیم؟
شرایط اقتصادی کشور ایجاب میکند که باشگاههای فوتبال هرچه زودتر دست از بریزوبپاشهای بیهدف بردارند و با کنترل هزینهها به درآمدزایی بالاتر فکر کنند اما این مهم طی چنددهه اخیر بهدست فراموشی سپرده شده است. در ایران فوتبال و باشگاههای فوتبالی برای نهادهای مربوط به خود (که عمدتا دولتی هستند) صرفا هزینهزا بودهاند و به دلیل نداشتن انضباط مالی و شفافیت عملکردی نتوانستهاند حداقل شرایط فعالیت حرفهای را کسب کنند. اما در وضعیت فعلی اقتصاد ایران بهنظر میرسد تبدیل باشگاههای فرهنگی-ورزشی کشور به باشگاههای فرهنگی و اقتصادی گریزناپذیر است. پرسپولیس و استقلال دوتیم بزرگ و پرطرفدار کشورند که با توجه به وسع مالی و باشگاهی در اولویت این تحول قرار دارند. و درحالحاضر ورودشان به بازار سرمایه بهعنوان بهترین راه برای کنترل هزینهها و افزایش درآمدها مطرح شده و براساس اظهارات مسئولان دولتی، فرآیند این مهم با سرعت زیادی درحال انجام است. ارزشگذاری هر دو باشگاه و انتشار صورتهای مالی آنها نشان از عزم جدی است که این بار قویتر از گذشته بهنظر میآید.
پیرو همین مساله قربانزاده در صفحه شخصی خود در توئیتر اعلام کرد: «طلسم ۲۴ ساله شکسته شد. باشگاههای استقلال و پرسپولیس نزد سازمان بورس ثبت شدند. حرکت بهسوی حاکمیت شرکتی مطلوب، شفافیت عملکردی، انضباط مالی و مشارکت مردم و هواداران در این دو باشگاه آغاز شد.» اما این چالش ۲۴ساله کشور محل چندسوال جدی است؛ آیا بهترین مسیر برای تجاریسازی باشگاههای فوتبال خصوصیسازی آنها و بهطور مشخص ورود آنها به بازار سهام است؟ این باشگاهها حائز شرایط مورد نیاز برای ورود به بازار سهام هستند؟ چند درصد از سهام این دو باشگاه عرضه میشود و تا چه میزان میتوان به سودآوری آنها امیدوار بود؟ برنامههای دو باشگاه برای تبدیل شدن به بنگاه اقتصادی و سودسازی چگونه است؟ آیا فکری برای درآمد تبلیغاتی و حق پخش این باشگاه شده و وزارت ورزش و صداوسیما دست از سر این درآمدها برخواهند داشت؟ صورت مالی منتشر و برنامههای اعلام شده از مسئولان دو باشگاه و همچنین سازمان خصوصیسازی بهخوبی پاسخ سوالات بالا را میدهند.
با این فاجعه ۷۸۰ میلیارد تومانی چه کنیم؟
یکی از موارد قابلتامل در حوزه ورزش و بهویژه فوتبال که باشگاههای استقلال و پرسپولیس هم همواره درگیر آن بودهاند، مساله قراردادهایی است که مدیران این باشگاهها از گذشته در بیاطلاعی کامل از قوانین بینالمللی اقدام به عقد آنها کردهاند و درنهایت این قراردادهای الزامآور منجر به هزینههای مادی و معنوی گزافی برای فوتبال ایران شدهاند. در این خصوص مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی تحتعنوان «مساله قراردادهای حرفهای ورزشی با تاکید بر رشته فوتبال» که دوم مهرماه سال ۱۳۹۹ منتشر شد؛ بیان میدارد: «نظام اداری و مالی ورزش قهرمانی و حرفهای کشور فاقد ضابطه مشخص و مدون قانونی بهویژه در حوزه منابع و مصارف مالی است. میزان بودجه و نیز درآمد سالانه و نحوه هزینهکرد منابع (ارزی یا ریالی) ورزش قهرمانی و حرفهای کشور چندان قابلمحاسبه، ارزیابی، بازرسی و ردیابی نیست. بررسیهای ضمنی نشان میدهد وضعیت قرارداد بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی در هر دو سطح فدراسیونها و باشگاهها و همچنین مربیان خارجی با فدراسیون در ۲۰ سال اخیر -بهویژه ۱۰ سال گذشته- تعهدات باشگاهها و فدراسیون در قبال قراردادهای منعقدشده بسیار اسفناک است.» مرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش بررسی قابلتاملی از وضعیت قراردادهای تیم ملی فوتبال و باشگاههای پرسپولیس و استقلال داشته است.
طبق گزارش بازوی پژوهشی مجلس، جدای از محکومیتهای اخیر فدراسیون فوتبال در ماجرای ویلموتس که تاکنون سنگینترین رقم محکومیت فیفا (۶ میلیون و ۱۳۷ هزار یورو) را در پروندههای ایران داشته است، پیش از این نیز فدراسیون فوتبال و سرخابیها در انجام قرارداد خود با مربیان خارجی بهخوبی عمل نکردهاند و در بیشتر مواقع کار به فیفا و صدور حکم علیه فوتبال ایران کشیده شده است. طبق این گزارش طی ۱۰ سال اخیر و تا مهرماه سال گذشته نزدیک به ۳۰ میلیون دلار (حدود ۷۸۰ میلیارد تومان) علیه فدراسیون فوتبال و باشگاههای پرسپولیس و استقلال (بهعنوان شرکتهای فرهنگی ورزشی دولتی تابعه وزارت ورزش و جوانان) حکم صادر شده است. جریمههای ۱۰ سال اخیر فدراسیون فوتبال ایران حدود نزدیک به هفتمیلیون دلار، این میزان برای باشگاه پرسپولیس نزدیک به ۱۴ میلیون دلار و برای باشگاه استقلال نیز ۸.۵میلیون دلار بوده است. البته در صورتی که احکام علیه کل فوتبال کشور را بررسی کنیم، بهمراتب به مبالغ بالاتری خواهیم رسید. بر این اساس بورسی شدن باشگاههای فوتبال اگر منجر به شفافیت ازجمله شفافیت در قراردادها نشود، عرضه سهام باشگاهها در اتاق شیشهای اقدام بینتیجه و ضدشفافیت خواهد بود.
۵ دلیل برای شکست احتمالی یک پروژه آشنا
با فراهمکردن امکانات شخصی برای بازیکنان، اردوها، رفتوآمدها و پرداخت برخی جرایم هزینههای پرسپولیس و استقلال سر به فلک خواهد کشید. گزارش نهایی تحقیق و تفحص از دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در ۱۰ سال اخیر که سال گذشته در صحن علنی مجلس قرائت شد، حاکی از هزینههای ۱۷۴ میلیارد تومانی پرسپولیس و ۱۶۳ میلیارد تومانی استقلال تنها برای جذب بازیکن و مربی بوده است. بالا بودن نقدینگی موردنیاز این دو باشگاه آنها را نیازمند تامین مالی در بسیاری از زمینهها مانند توسعه ورزشگاهها، تقویت کادرفنی و بازیکنان، توسعه فعالیتها و... کرده است. از طرفی سرخابیها با توجه به پتانسیلهای اقتصادی خود میتوانند از طریق درآمدهای حقپخش، برندینگ، تولید اقلام، کالاهای ورزشی و... درآمدزایی بالایی داشته و اقدام به صرف هزینهها از محل درآمد خود کنند. از همین رو استفاده از ابزار مشروع «بازار سرمایه» درجهت خصوصیسازی بنگاهها اتفاق مثبتی است اما باید جوانب علمی و تجربی موضوع را نیز بررسی کنیم.
۱- استفاده از ابزار مشروع «بازار سرمایه» درجهت خصوصیسازی بنگاهها اتفاق مثبتی است اما مهمترین موضوع «انتقال مالکیت» در این روند خواهد بود. سازمان خصوصیسازی اعلام کرده است که ۱۰ درصد سهام دو باشگاه به ارزش ۲۰۰ تا ۳۵۰ میلیارد تومان را برای خرید مردم در بورس عرضه میکند و ۴۰ درصد دیگر هم به شرکتهای سهامی خواهد رسید. این سبک از عرضه به هیچوجه خصوصیسازی نبوده و صرفا انتقال مالکیت بخش کوچکی از دو باشگاه بوده و مدیریت و مالکیت اصلی همچنان در دستان نهادها و دولت خواهند ماند. چقدر این اتفاق به عرضه سهام شستا در بازار بورس شبیه است!،
۲- در دنیا بهطور میانگین ۶۰ درصد از درآمد باشگاههای فوتبال از «حق پخش زنده» خواهد بود و ۲۰ درصد نیز از برندینگ. این درحالی است که ۷۰ درصد درآمد حق پخش این دو باشگاه به دولت میرسد و بخش اعظمی از تبلیغات نیز نصیب باشگاهها نمیشود. احصای درآمدهای باشگاه توسط خودشان مهمترین ابزار در درآمدزایی و سودسازی باشگاههای پرسپولیس و استقلال خواهد بود که فعلا بزرگترین ابهام بورسی شدن آنهاست،
۳- براساس صورتهای مالی منتشر شده، زیان انباشته استقلال و پرسپولیس در مجموع متجاوز از ۴۸۰ میلیارد تومان و در عین حال مجموع دارایی آنها ۱۴۰۰ میلیارد تومان است. براساس قوانین فرابورس ایران شرکتهای دارای زیان انباشته زمانی میتوانند سهام خود را در بورس عرضه کنند که برنامه درآمدزایی و سودسازی آینده خود را نیز منتشر و شفاف کنند. باتوجه به دو مورد قبل آیا برنامهای برای سودسازی یا درآمدسازی وجود خواهد داشت؟
۴- چهارمین مورد که بهنظر میتواند عرضه سهام هر دو باشگاه را با چالشی جدی مواجه کند، دعاوی دارای اثر و بااهمیت علیه آنهاست. با وجود انواع و اقسام شکایتهای حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی از دو باشگاه باید این مساله نیز موردتوجه باشد. دیگر همین مانده که این دو باشگاه بعد از عرضه در بورس هر روز به دلایلی مثل شکایت بازیکنان، بسته شدن پنجره نقلوانتقلات و... افشا رخ دهد و متعاقبا نمادشان بسته شود و
۵- بازار سرمایه در یکی از رکودیترین ادوار خودش به سر میبرد بهطوری که ۱۷ نماد عرضه اولیه در سال جاری(از ۲۵ نماد) با ضرر سهامداران مواجه شده است. بنابراین درحال حاضر بازار گنجایش عرضه اولیه را ندارد. از طرفی کلکلهای خارج از بازار دو تیم میتواند منجر به ایجاد هیجانهایی در بازار سرمایه شود که درنهایت به ضرر سهامداران خرد دو تیم میشود.
زیان انباشته ۴۸۷ میلیارد تومانی
براساس صورتهای مالی منتشر شده از سوی دو باشگاه؛ میزان زیان انباشته تیم استقلال در یک ساله منتهی به تیرماه ۱۴۰۰ بیش از ۲۳۲ میلیارد تومان بوده که این رقم ۴۰ درصد از مجموع داراییهای ۷۶۰ میلیاردی این باشگاه است. در باشگاه پرسپولیس نیز در بازه مذکور ۱۹۵ میلیارد تومان زیان انباشته شناسایی شده که ۲۵ درصد از داراییهای ۸۲۵ میلیارد تومانی این باشگاه را شامل میشود. براساس ماده ۱۴۱ قانون تجارت اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود یا بهعبارت دیگر میزان زیان انباشته شرکت بیشتر از نصف سرمایه شرکت باشد، هیاتمدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام را برگزار کند تا موضوع انحلال یا بقای شرکت موردبررسی قرار گیرد. از آنجا که این دو باشگاه برنامههای خاص درآمدی نداشته و فعلا از درآمدهای حق پخش و تبلیغات نیز خبر خاصی وجود ندارد میتوان پیشبینی کرد که عملکرد این دو باشگاه مشابه عملکرد سالهای اخیر میتواند آنها را نیامده به بازار بورس مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت کند. این موضوع از قضا یکی از چالشهای عرضه دو باشگاه در بورس است که در قسمت قبل مطرح شد.
ترس این وجود دارد که مبادا عرضه بین ۲۰۰ تا ۳۵۰ میلیارد تومانی این دو باشگاه درنهایت در جهت پرداخت بدهیها خرج شود. طبق اخباری که از هر دوی این باشگاهها به گوش میرسد، درآمد ناشی از این عرضه اولیه به جای استفاده در توسعه اقتصادی آنها صرف بدهیهای فوری مانند شکایات بازیکنان قبلی دو تیم خواهد شد. از سازمان خصوصیسازی و حسین قربانزاده، رئیس محترم این سازمان انتظار میرود که پیگیر این مورد باشند که منابع حاصل از عرضه اولیه در چه مواردی خرج خواهد شد؟
۹۰ درصد داراییهای دو تیم نقد نمیشود
بهطور کلی مجموع داراییها دو باشگاه در صورتهای مالی بیش از ۱۵۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود که ۱۴۱۹ میلیارد تومان آن (در حدود ۹۰ درصد) داراییهای ثابت (از قبیل زمین، ساختمان، وسایل نقلیه و اثاثیه) است. بهطور جزئیتر باشگاه استقلال صاحب ۷۶۰ میلیارد تومان دارایی است که از این میزان ۷۱۹ میلیارد تومان آن شامل داراییهای مشهود است که عمده آن یعنی چیزی حدود ۸۵ درصد (۶۶۴ میلیارد تومان) تنها «زمین» است. در مورد باشگاه پرسپولیس نیز ۷۰۰ میلیارد از داراییهای ۸۲۵ میلیاردی این باشگاه را داراییهای مشهود تشکیل میدهند. در این باشگاه نیز ۶۶۷ میلیارد تومان از داراییها را «زمین» تشکیل داده است.
در نسبهای حسابداری نسبتی به نام «گردش داراییهای ثابت» وجود دارد که کارایی داراییها را نشان میدهد. این نسب برای باشگاه استقلال ۱۶ درصد و برای باشگاه پرسپولیس ۲۵ درصد است، هرچه این نسبت پایینتر باشد، یعنی درآمد این دو باشگاه پایین بوده و عمده سرمایهگذاریها به صورت افراطی تنها در زمین و ساختمان صورت گرفته است. به نظر میرسد که تقریبا تمام دارایی باشگاه استقلال را «ورزشگاه شهید مرغوبکار» و «کمپ مرحوم ناصر حجازی» و عمده داراییهای پرسپولیس را «ورزشگاه شهید درفشیفر» و «ورزشگاههای شهدای گمنام» تشکیل میدهد. اوضاع بنگاهداری و درآمدی این دو باشگاه به قدری فاجعهبار است که تمام داراییهای آنها ورزشگاههایی است که حتی از اجاره آنها نیز درآمد نداشتهاند.
بدهی ۷ میلیارد تومانی مجیدی به استقلال
مرور جزئیات صورتهای مالی منتشر شده سرخابیها کم نکته ندارد که در این قسمت تعدادی از آنها را توضیح میدهیم. تمامی موارد در یک ساله منتهی به تیرماه سال جاری است. بدهی باشگاه پرسپولیس به بازیکنان و مربیان در حدود ۶۶ میلیارد تومان و باشگاه استقلال نیز ۷۵ میلیارد تومان است. کمکهای مردمی به باشگاه پرسپولیس ۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان و کمکهای مردمی به استقلال ۳و نیم میلیارد تومان ثبت شده است. پرسپولیس ۱۸۱ میلیارد تومان درآمد داشته که ۹۵ میلیارد تومان آن درآمد بازیهای آسیایی و لیگ برتر است. استقلال هم از ۱۲۶ میلیارد تومان درآمد خود ۸۵ میلیارد تومان را از تبلیغات به دست آورده است.
در موردی جالب فرهاد مجیدی، سرمربی و مجتبی جباری بازیکن سابق این تیم به ترتیب ۶ میلیارد و ۸۵۰ میلیون و ۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به استقلال بدهکارند. در بند «۷» اظهارنظر حسابرس برای باشگاه پرسپولیس نیز از بدهی عجیب علی پروین، پیشکسوت این باشگاه به این تیم آمده؛ مانده بدهی سنواتی آقای علی پروین ۱۹۰ میلیون تومان است. همچنین مبلغ ۳۹۰ میلیون تومان درآمد اجاره استخر شهید درفشیفر که طی ۸ فقره چک در سنوات قبل از آقای سجاد زنگنه دریافت و در اختیار آقای پروین قرار گرفته بود، در سال مالی مورد گزارش بدون ارائه موافقتنامه از حساب بدهی ایشان به حساب بدهی آقای زنگنه منظور گردیده است.
در بند ۹ اظهارنظر حسابرس رسمی پرسپولیس پای شیرینی و رویانیان نیز باز شده و آمده است: « مبلغ ۴۰۰میلیون تومان مانده بستانکار آقای رویانیان و آقای شیرینی از بابت تفاوت حاصل از وجوه دریافتی به مبلغ ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان و وجوه بازپرداخت شده به ایشان به مبلغ ۳ میلیارد تومان(شامل انتقال مبلغ ۱۶ میلیارد تومان از سرفصل تسهیلات دریافتی از بانک پاسارگاد و دریافت مبلغ ۲و نیم میلیارد تومان از شرکت متعلق به بابک زنجانی و واریز درآمدها و پرداخت مخارج شرکت) بوده که مستندات مذکور به سازمان ارائه نشده است. در بند «۸» اظهارنظر باشگاه استقلال نیز حسابرس رسمی از نااطمینانی در مورد درآمدهای باشگاه استقلال گفته و اعلام کرده اطمینان از کلیت درآمدها و هزینههای شناسایی شده طی سال امکانپذیر نیست.