روزنامه ایران سوم اسفند به بازتاب گزارش مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی وزارت نفت از راهبردهای تقویت جایگاه ایران در مجمع کشورهای صادرکننده گاز پرداخت و نوشت: براساس مطالعات صورت گرفته تا سال ۲۰۵۰ میلادی، گاز همچنان بهعنوان یک سوخت پاک و قابل رقابت ازلحاظ قیمت در سبد سوختی جهان با سهم ۲۸ درصدی نقش بسزایی بازی خواهد کرد.
پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ تولید و مصرف گاز طبیعی به بیش از ۵۹۰۰ میلیارد مترمکعب در سال افزایش خواهد یافت. در این راستا، منطقه آسیا-اقیانوسیه با توجه به ظرفیت مصرف عظیم آن به بزرگترین مصرف کننده گاز تبدیل خواهد شد و مصرف آن تا سال ۲۰۵۰، به ۱۶۶۰ میلیارد مترمکعب خواهد رسید.
همچنین پیشبینیها نشان میدهد که بیشترین سهم افزایش تولید گاز طبیعی در جهان، مربوط به کشورهای روسیه، ایران، قطر و ترکمنستان خواهد بود. بر این اساس نقش و جایگاه مجمع کشورهای صادرکننده گاز بهعنوان نهادی بینالمللی در نقشآفرینی بازار، بویژه برای ایران بهعنوان دارنده دومین ذخایر عظیم گازی جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است، لذا نحوه عملکرد و تعاملات کشور در این حوزه و نحوه نقشآفرینی بهعنوان بازیگری فعال در حوزه دیپلماسی گازی، در جهت منافع ملی و امنیت کشور تأثیرگذار خواهد بود.
مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی وزارت نفت در این راستا مینویسد: این تقاضای روزافزون انرژی و اداره سنتی بازار جهانی گاز طبیعی و خرید و فروش آن بر مبنای توافقهای دوجانبه خریدار و فروشنده، بدون توجه به وضعیت بازار، سبب شده است که کشورهای تولیدکننده گاز در مذاکرات خود با خریداران، در مورد مقدار عرضه و قیمت با چالشی قابل توجه روبه رو شوند.
ازاین رو مجمع کشورهای صادرکننده گاز میتواند ضامن همکاری بین کشورهای تولیدکننده گاز بوده و از رقابتهای ناسالم جلوگیری کند. همچنین همکاری کشورهای تولیدکننده گاز، پایهگذار رقابتی سازنده بین آنها بوده و استفاده معقول از ذخایری را که این کشورها در اختیار دارند، بهدنبال خواهد داشت و میتواند موقعیت استراتژیک کشورهای عضو را در سطح جهانی افزایش بدهد.
ایجاد شفافیت در بازار گاز میتواند موجب شود که خریداران گاز مجبور به پرداخت قیمت رقابتی باشند و این خود موجب بهبود قیمت رقابتی گاز میشود، که از اثرات مثبت مجمع گازی است. افزایش قدرت تأثیرگذاری بر قیمت گاز و در دست گرفتن بازار رو به گسترش، از جمله مهمترین اهدافی بوده است که کشورهای عرضه کننده گاز با تشکیل مجمع گازی بهدنبال آن بودهاند.
تشکیل سازمانی همانند اوپک، برای گاز، نخستین بار میان روسیه و ایران مطرح شد. اولین دلیل قابل توجه از سوی این دو کشور برای لزوم تشکیل چنین سازمانی، روند رو به رشد جایگزینی گاز به جای نفت در صنایع و به تبع آن تأثیر گاز در اقتصاد جهان بود. از سوی دیگر پدیدار شدن بازارهای رقابتی ناسالم ناشی از نبود یک مرجع قیمتگذار بینالمللی منجر به کاهش بهرهوری اقتصادی برای کشورهای صادرکننده گاز میشود.
با توجه به ذخایر عظیم نفت و گاز، سه کشور ایران، روسیه و قطر، که روی هم ۵۰.۱ درصد ذخایر گازی جهان را در اختیار دارند، نقش اصلی را در معادلات آینده بازار جهانی انرژی برعهده خواهند داشت. روسیه با در اختیار داشتن بیش از ۱۹.۹ درصد ذخایر گازی، بیشترین ذخایر گاز طبیعی دنیا را در اختیار دارد. جمهوری اسلامی ایران و قطر پس از روسیه در جایگاه دومین و سومین کشورهای دارنده ذخایرگاز طبیعی دنیا قرار دارند.
روسیه و قطر؛ رقیب یا شریک؟
با توجه به همکاری دو کشور روسیه و قطر در عرصه صادرات گاز طبیعی و رقابت آنها با ایران، سیاستگذاران انرژی کشور میبایست سیاستهای این دو کشور را در حوزه صادرات گاز به دقت دنبال کرده و زمینههای تعامل و همکاری با این دو صادرکننده بزرگ مجمع و بازار جهانی را فراهم سازند. از بین کشورهای عضو مجمع تنها کشورهای قطر و روسیه میتوانند در شرایط موجود نقش ناظم بازار را ایفا کنند.
کشور روسیه میتواند بهدلیل دسترسی به بازار بزرگ اروپا سیاستهای کنترلی را در بخش خط لوله اتخاذ کند و کشور قطر نیز با توجه به زیرساختهای صادرات الانجی این کشور امکان کنترل بازار را با هدف تأمین منافع کشورهای عضو مجمع در بخش الانجی دارد.
در این میان کشور ایران با توجه به ذخایر عظیم گاز طبیعی، دسترسی به بازارهای بزرگ مصرفی در شرق و غرب کشور (بویژه اروپا، هند، پاکستان، افغانستان، عراق، چین و...) - در واقع در مرکز بازارهای بزرگ مصرفی قرار دارد- و همچنین دسترسی به آبهای آزاد میتواند نقش کنترلی را در بازار جهانی گاز در هر دو حوزه خط لوله و الانجی ایفا کند. بنابراین در راستای ایجاد نظم در بازار، میبایست با هر دو کشور قطر و روسیه همکاری توأم با نظاره گری مستمر برقرار نمود.
مسأله دیگری که میبایست مورد توجه سیاستگذاران حوزه انرژی کشور قرار گیرد، نبود کشورهای ترانزیتکننده گاز در ساختار مجمع است. به طور قطع کشور ایران برای تجارت گاز از طریق خط لوله، نیاز به همکاری جدی با کشورهای ترانزیتکننده از قبیل ترکیه دارد. مسأله حضور این کشورها در ساختار مجمع به این دلیل حائز اهمیت است که با توجه به تحریمهای کشورهای غربی و فشارهای روسیه، ممکن است این کشورها تمایلی به همکاری با ایران برای ترانزیت گاز نداشته باشند.
بر این اساس مجمع میتواند کمک شایانی باشد برای همکاری ایران با کشورهای ترانزیتکننده گاز برای ورود به بازار بزرگ اروپا. در نهایت با توجه به آنچه اشاره شد، در این مورد میتوان به این جمعبندی رسید که امکان افزایش تأثیرگذاری مجمع کشورهای صادرکننده گاز بر بازار جهانی در حوزه گاز طبیعی اگرچه بسیار مشکل اما شدنی است.
این مسأله در وهله اول نیازمند آن است که کشور ایران بتواند سهم قابل ملاحظهای در تولید و صادرات جهانی گاز طبیعی چه از طریق خط لوله و چه بهصورت الانجی داشته باشد که خود نیازمند برنامهریزی جدی و سرمایهگذاری قابل توجه در بخش گاز کشور است.
با تمرکز بر برداشت حداکثری و البته صیانتی از منبع مهم و استراتژیک گازی مشترک ایران و قطر (مجتمع گازی پارس جنوبی) کشور ایران میتواند در راستای افزایش منافع خود و کنترل سهم صادرات گاز کشورهای پیشرو مانند قطر و روسیه بهره گیرد.
سهم ایران قابل افزایش است؟
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که ایران با وجود عملکرد کمرنگ در عرصه دیپلماسی گاز تا چه میزان میتواند بهعنوان یکی از مهرههای کلیدی مجمع کشورهای صادرکننده گاز مطرح شود؟ پاسخ این است که ایران اگرچه صادرکننده عمده گاز نیست اما بهعنوان یکی از بزرگترین کشورهای دارنده گاز، میتواند نقش کلیدی را در مجمع داشته باشد. کشور ایران به لحاظ دارا بودن ذخایر گاز، دومین رتبه و از نظر تولید گاز سومین رتبه را داراست.
درنتیجه بدون شک ایران از پتانسیل بالایی در تولید و حتی داشتن ذخایر گاز برخوردار خواهد بود. همچنین کشور ایران از نظر جغرافیایی گزینههای زیادی برای صادرات/ واردات گاز خود دارد. ایران نزدیکترین منبع برای کشورهای جنوب غرب آسیا بویژه هند و چین به شمار رفته و گاز خود را نیز میتواند از طریق ترکیه به اروپا صادر کند. همچنین از طریق سرمایهگذاری در بخش ال. ان. جی میتواند به بازارهای مناسب و پررونق شرق آسیا مانند ژاپن راه پیدا کند.
علاوه بر این موارد، بهدلیل دسترسی به اقیانوسها از طریق دریای عمان و نیز نزدیکی به بازارهای مصرف در شرق و غرب کشور، برخلاف بسیاری از تولیدکنندگان دیگر گاز که مجبورند تنها به یک شیوه صادراتی اتکا کنند، میتواند با هر دو شیوه صادرات (خط لوله و ال. ان. جی) به بازارهای بینالمللی راهیابد که این موضوع قدرت مانور کشور را در بازاریابی بشدت افزایش میدهد و صادرات ال. ان. جی، توان حضور در بازارهای تکمحمولهای ـ که از جمله عوامل اثرگذار بر قدرت سازمان کشورهای صادرکننده گاز است ـ برای کشور فراهم آورد. این موقعیت بینظیر ایران، اگرچه در مورد نفت نیز وجود دارد اما به دلایل متعدد از این موقعیت استفاده بهینه نشده اما میتوان در زمینه گاز فرصتسازی کرد.
در واقع حضور در مجمع کشورهای صادرکننده گاز، ارتباط کشور ما با بازارهای منطقهای از طریق خط لوله علاوه بر منافع اقتصادی ناشی از صدور گاز، مزایای متعددی خواهد داشت و تقویت جایگاه منطقهای و ضریب امنیتی از دستاوردهای تشکیل این مجمع خواهد بود. از سوی دیگر، سازمان کشورهای صادرکننده گاز میتواند امکان همکاری با سایر صادرکنندگان گاز در زمینه تکنولوژیکی را در قالب توافقهای درونسازمانی فراهم آورد و نیاز به فناوری کشورهای غربی برای توسعه میادین گازی، ایجاد واحدهای تولید ال. ان. جی و صادرات گاز را کاهش دهد. ایران میتواند همکاری خوبی در زمینه ال. ان. جی با الجزایر و توسعه میادین با روسیه داشته باشد.
ماهیت حضور مؤثر ایران در جیئیسیاف
حضور مؤثر در مجمع کشورهای صادرکننده گاز برای ایران هم ماهیت سیاسی دارد و هم ماهیت اقتصادی. اقتصادی از این منظر که درآمد حاصل از دیپلماسی گازی سبب افزایش درآمدهای ارزی ایران میشود و سیاسی از این منظر که این افزایش درآمد سبب افزایش توانایی ایران در پیگیری اهداف سیاست خارجی خود خواهد شد. همچنین گاز میتواند بهعنوان کالای مورد نیاز مخالفان خارجی، بهعنوان ابزاری دیپلماتیک مورد استفاده ایران قرارگیرد، بدین معنی که ایران از این برتری در زمینه داشتن منابع گازی و اهمیت آن بهعنوان ابزاری سیاسی برای برقراری امنیت انرژی و ملی در کشور و منطقه بهره گیرد.
براساس تحلیلهای صورت گرفته و شرایط تراز گازی کشور و لزوم استقرار نظام دیپلماسی فعال گازی ایران در منطقه، تقویت نقش آفرینی ایران از طریق مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) بواسطه اقدامات ذیل ضروری است:
الف- تقویت جایگاه ایران در GECF، با برگزاری نشستهای تخصصی و همکاریهای مشترک در معاونتهای مرتبط وزارت نفت و سازمانها و مؤسسههای مربوطه.
ب- رایزنی با کشورهای عضو، بویژه روسیه، قطر و ترکمنستان در جهت عقد قراردادهای صادرات/ واردات و ترانزیت در راستای بهبود تراز گازی کشور و افزایش منافع و امنیت ملی.
ج- افزایش قدرت تأثیرگذاری ایران با انتشار دورنمای انرژی کشور تا افق ۱۴۲۰ و تقویت جایگاه نفت و گاز تولیدی.
د- تمرکز بر همکاری های فناورانه با کشورهای عضو GECF در حوزه تولید، تزریق، انتقال، توزیع و تبدیل گاز طبیعی (LNG).